نقش والدين در پرورش فرزند از زمان بعد از ولادت شروع نمىشود، بلكه در دو مرحلهی قبل از آن هم نقش مهمى دارند: انتخاب همسر و دوران باردارى مادر.
كسانى كه به آيندهی فرزندان خويش مىانديشند و مىخواهند فرزندانى زيبا، سالم و خوشاخلاق داشته باشند، بايد قبل از ازدواج در بارهی اين موضوع تأمل كنند. مرد بايد هنگام انتخاب همسر كاملاً دقت كند كه سرنوشت فرزند آيندهاش را در دست چه زنى قرار مىدهد و زن نيز بايد كاملاً بررسى كند كه چه پدرى را براى پرورش فرزندش انتخاب مىكند.
فرزند در بسيارى از صفات جسمانى و نفسانى و حتى برخى از بيمارىها به پدر و مادر خود شباهت دارد. منشأ تكوين جنين دو سلول زندهاى است كه از پدر و مادر در رحم مادر استقرار مىيابند و با تركيب جديد خود موجودى را به وجود مىآورند كه با ظرافت و سرعتى شگفتانگيز نشو و نما مىكند تا به يك انسان زيبا و كامل تبديل شود.
خداوند مىفرمايد:
ما انسان را از نطفهاى مختلط بيافريديم، امتحان كرديم و استعدادهاى او را به فعليت تبديل نموديم و او را شنوا و بينا ساختيم.[1]
به همين جهت كودكان غالباً در رنگ پوست، رنگ مو، شكل و قيافه، قامت، چشم، بينى و حتى هوش و برخى از اخلاق به پدر و مادر يا يكى از خويشان نزديك شباهت دارند. سلامت و اعتدال مزاج، يا ضعف و ناتوانى پدر و مادر مىتواند در چگونگى فرزند تأثير بسزايى داشته باشد. اسلام نيز به اين موضوع بسيار مهم، عنايت داشته كه رحم مادر را به عنوان مبدأ و شروع سعادت يا شقاوت انسان معرفى مىكند.
پيامبر اكرم(ص) فرمود:
سعادتمند كسى است كه سعادت او در شكم مادر پايهگذارى شده و بدبخت كسى است كه شقاوتش در شكم مادر پايهگذارى شده باشد.[2]
نيز فرمود:
براى نطفههاى (خودتان) همسر خوب انتخاب كنيد، زيرا دايى به منزلهی يكى از دو هم خوابه است.[3]
هم چنين فرمود:
زنان و مردان متناسب و همشأن (كفو) را به نكاح در آوريد و با آنها وصلت كنيد و براى نطفههاى خودتان جايگاه مناسب انتخاب نماييد.[4]
و فرمود:
از ازدواج با زن سفيه و احمق اجتناب كنيد، زيرا مصاحبت با چنين همسرى يك بلا است و فرزندانش نيز ضايع خواهند شد.[5]
يكى از دانشمندان مىنويسد:
عموماً اشخاص به والدين خود شبيهترند تا به افراد غير منسوب. اين شباهت بيشتر ناشى از وراثت مشترك آنهاست. پنجاه درصد ژنهاى هر كودك با پدرش مشترك است و پنجاه درصد ديگر با مادرش. بنابراين انتظار مىرود كه بين اولاد و والدين از نظر بعضى صفات، ارتباط آشكار وجود داشته باشد.[6]
در همين ارتباط است كه برخى از دانشمندان ژنتيك ازدواج خويشان نزديك، را برخلاف احتياط مىدانند و به اجتناب از آنها توصيه مىكنند.
دوران آبستنى زن كه جنينى را در رحم خود پرورش مىدهد، دوران بسيار مهم و حساسى است، هم براى خودش و هم براى فرزندى كه در شكم دارد. در اين مرحله زن بايد به دو موضوع بسيار مهم توجه داشته باشد:
موضوع اول: آغاز باردارى
زن بايد توجه داشته باشد كه از زمان آبستنى، مادر شده و مسئوليت سنگين مادرى را برعهده گرفته است. سن واقعى انسان از همين زمان شروع مىشود.
يكى از دانشمندان مىنويسد:
هنگامى كه انسان به دنيا مىآيد نه ماه از سنش مىگذرد و طى اين نه ماه اوليه از سلسله مراحلى مىگذرد كه در تعيين موجوديت بىمانندى كه در سرتاسر عمر خود دارا خواهد شد مؤثر است. در چين مرسوم است كه نوزاد را يك ساله به حساب مىآورند و اين يك سال را به سالهاى عمرش مىافزايند.[7]
زن بايد توجه داشته باشد كه موجود زنده را در رحم خود پرورش مىدهد و در سرنوشت او تا مقدار زيادى تأثير دارد؛ زيرا رحم مادر نخستين محيط پرورش كودك است كه در شخصيت آيندهاش تأثير بسزايى خواهد داشت. درست است كه نطفهی پدر و مادر و ژنهايى كه به وسيلهی قانون توارث از اجداد، به اين موجود جديد انتقال يافته و در تكوين شخصيت جسمانى و روانى او تأثير خواهند داشت، امّا به هر حال اين موجود جديد بايد در رحم مادر پرورش يابد و چگونه پرورش يافتنش هم تا حدى در اختيار مادر خواهد بود.
بنابراين، يك خانمباردارى كه به مسئوليت سنگين مادرى واقف باشد، نمىتواند دوران آبستنى را يك زمان عادى تصور كند و نسبت به آن بىاعتنا باشد. او مىداند كه اگر اندكى غفلت يا سهل انگارى كند ممكن است سلامت خودش را از دست بدهد يا فرزندى ناقص و عقب مانده يا بيمار و ضعيف به دنيا آورد، فرزندى كه ناچار است عمرى را در حال بدبختى و ناراحتى و آه و ناله زندگى كند.
يكى از دانشمندان مىنويسد:
بدن مادر و سوانحى كه در آن رخ مىدهند در محيط رشد جنين اثر مىگذارند و جنين آدمى نسبت به بسيارى از تغييرات محيط، از مادر خود كه رشدش به پايان رسيده، حساستر است. بنابراين، هر زنى وظيفه دارد بهترين محيط ممكن را براى نخستين خانهی فرزندش فراهم سازد و فقط هنگامى مىتواند بدان توفيق يابد كه بداند چه حوادثى از زندگىاش در رشد بچه مؤثر خواهد بود. نگرانى از اين كه نكند رشد بچه غير عادى شود، سعادت وى را تأمين نمىسازد و غافل بودن از عواملى كه موجب اين امر مىشوند دردى را دوا نمىكند.
اطلاع از چگونگى رشد آدمى و چگونگى بروز دگرگونىهاست كه مىتواند مادر را در شناختن مسئوليت و تأمين بهترين شرايط زندگى براى فرزندش طى نه ماه زندگى جنين راهنما باشد. تضمين محيط كامل براى رشد پيش از تولد يا بعد از آن هيچ گاه ممكن نيست، امّا قدر مسلم اين است كه همهی پدران و مادران مايلند بچههاى طبيعى و سالم به دنيا بياورند. آگاهى از امكان چنين امرى بخشى از مسئوليت افراد بزرگسال است، زيرا جهل هرگز جلوى وقوع سوانح طبيعى را نمىگيرد. بهاى جهل در بارهی چگونگى رشد آدمى را زندگى انسانها و بدبختى آنها مىپردازد. فقط هنگامى مىتوانيم از بعضى زيانها كه طى رشد آدمى حاصل مىشوند پيشگيرى كنيم كه حقايقى را در بارهی اثر وراثت و محيط در جنين و بچه، بياموزيم و دانستههاى خود را براى بهبود زندگى پيش از تولد افراد انسانى به كار بريم، زيرا بىنقص به دنيا آمدن، نخستين حق هر فرد آدمى است.[8]
يكى ديگر از دانشمندان مىنويسد:
«اينكالز» تأكيد كرده است كه تحقيقات علمى اخير كاملاً معلوم داشتهاند كه عوامل محيطى علل اصلى بسيارى از نقصهاى زايمانى و فلج كودكان به شمار مىروند. پس مهمترين توجه را بايد به محيط قبل از تولد كودك معطوف داشت. محيط بشر است كه مستعد تغيير است، نه ژنها و كروموزومها.[9]
كرنر مىگويد:
غير طبيعى شدن كودك يا بر اثر تخم خوب در محيط بد است يا نتيجهی تخم بد در محيط خوب است. بسيارى از نقصهاى ساختمانى، مثل: لب شكرى، كف پاى صاف و حتى تيپ مغولى كه سابقاً آنها را نتيجه عامل ارثى مىدانستند، امروزه عوامل محيطى و به خصوص كمبود اكسيژن در دوران حاملگى را عامل آنها مىدانند.[10]
يكى از دانشمندان مىنويسد:
بايد توجه داشت كه محيط داخلى در دورهی اوليهی رشد، بر جنين اثر مىگذارد و اثر آن نيز در اين دوره از حيات آدمى از اثر محيط خارجى بيشتر است.[11]
همين دانشمند مىنويسد:
بسيارى از نابهنجارىهاى سر و مغز نوزاد نيز در اثر شرايط نامناسب قبل از تولد (مثل كمبود مواد شيميايى لازم در خون مادر) ايجاد مىشود.[12]
1- دو مرحلهی قبل از ولادت که والدين در پرورش فرزند نقش مهمى دارند را نام ببرید.
2- در دوران بارداری زن بايد به کدام موضوعات توجه داشته باشد؟
3- بسيارى از نابهنجارىهاى سر و مغز نوزاد نيز چگونه ایجاد میشود؟
[1]. دهر (76) آيه 2: «إِنّا خَلَقْنا الإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْناهُ سَمِيعاً بَصِيراً».
[2]. بحارالأنوار، ج 77، ص 115: «السعيدُ من سَعدَ في بطن أمّه». و «الشقيّ من شقي في بطن أمّه».
[3]. وسائل الشيعه، ج 14، ص 29: «اختاروا لنطفكم، فإنّ الخال أحد الضَجيعَيْنِ».
[4]. همان، ص 29: «أنكحوا الأكفإ، و أنكحوا فيهم، و اختاروا لنطفكم».
[5]. مستدرك الوسائل، ج 2، ص 538: «إيّاكم و تزويَج الحَمقاء؛ فإنّ صحبتَها بلاءٌ، و ولدَها ضياعٌ».
[6]. وراثت و طبيعت آدمى، ص 13.
[7]. بيوگرافى پيش از تولد، ص 9.
[8]. همان، ص 184.
[9]. دكتر جلالى، روانشناسى كودك، ص 190.
[10]. همان، ص 190.
[11]. نرمان ل. مان، اصول روانشناسى، ترجمهی دكتر محمود ساعتچى، ص 183.
[12]. همان، ص 188.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت