قرنها است که به زن و مقام و شخصیت او ظلم شده، در دورانهای قبل او را فقط برای کار و بارکشی و صید و شهوت و بچهداری میخواستند و هیچ حقّی را برای او قائل نبودند.
کم کم بشر رشد کرد و گفت زن عضو جامعه است اما عضوی ناقص و طفیلی و اسیر، همچون یک برده و کودک باید تحت نظارت باشد و هرگز حق شکایت و شهادت و گواهی دادن و ارث و انتخاب ندارد.
در قرآن وضع زن را از طرز تفکّر جاهلیت چنین بیان میکند:
وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدَاً وَهُوَ كَظِیمٌ یتَواری مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَیمْسِكُهُ عَلی هُونٍ أَمْ یدُسُّهُ فِی التُّرابِ؛[1]
«هرگاه به یکی از مردان خبر تولّد دختری داده میشد صورتش از غُصّه سیاه میشد و به فکر فرو میرفت که آیا ننگ و خواری دختر را نگاهدارد و یا او را زنده در خاک فرو برد».
در تاریخ داستانهائی در این زمینه است که خواندن آن، مو را بر بدن سیخ میکند.
اسلام زن را عضو کامل جامعه و مستقل و برای او حق آزادی و عقیده و رأی انتخاب شوهر و حق مالکیت و ارث و بیعت و... قرار داده.
شعار اسلام دربارهی زن این است.
وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ؛[2]
«همانگونه که وظایفی بر دوش زنان است حقوقی هم به نفع آنان ثابت است، و احترام باید متقابل باشد». آری هر کجا وظیفهای است حقی هم هست و این است معنای واقعی عدالت.
وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛[3]
«باید رفتار و معاشرت شما با همسران، رفتار خوبی باشد».
فریادهای قرآن زن و مرد را در کنار هم مخاطب قرار داده و سعادت و شقاوت را برای هر دو یکسان دانسته:
مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیوةً طَیبَةً؛[4]
«هر یک از مرد و زن میتوانند به دنبال اجراء برنامههای اسلام به تکامل معنوی و مادی و به حیاتی طیب و پاکیزه که سراسر آرامش است برسند».
کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهِیئَةٌ؛[5]
«هر انسانی در گرو کار خود است خواه زن باشد و خواه مرد».
البته در معنای تساوی نباید اشتباه کرد چون کاری که بر دوش زن و مرد گذارده شده متفاوت است حالات روحی و جسمی آنان نیز باهم تفاوتهائی دارد ولی بیعدالتی و تبعیض و توهین و تحقیر و محدودیّت در رسیدن به کمالات هرگز.
و لذا میبینیم در مورد تجاوز، هر دو تأدیب شده و حد میخورند و در کمک به هزینهی دولت و حکومت اسلامی هر دو باید مالیاتهای اسلامی خود را بپردازند.
در حج و نذر و عبادات و وقف و معاملات و سایر تکالیف همچنان در اختلافات خانوادگی باید از فامیل زن هم یک داور به محکمهی اسلامی برود همانگونه که از فامیل مرد یک داور میرود. (نساء – ۳۵)
و این پیامبر عزیز اسلام است که میفرماید: «هر یک از زن یا مرد موجبات آزار یکدیگر را فراهم کنند خداوند نه نماز و نه هیچ عمل خیری را از آنان قبول نمیکند».[6]
اسلام برای تمام تلاشهای زن که در خانهی همسر انجام میدهد ارج مینهد تا آنجا که امام صادق(ع) میفرماید: «لیوان آبی که به همسر میدهد از یک سال عبادت شب و سحرخیزی که روزش را روزه بگیرد نزد خدا بهتر است».[7]
و برای مقام زن همین بس که زمانی حضرت علی(ع) به خواستگاری فاطمه (سَلامُ اللهِ عَلَیْها) آمد، پیامبر فرمود: «صبر کنید تا از فاطمه اجازه بگیرم».
اسلام به مردان سفارش کرده که نیازهای همسر و فرزندان را به خوبی تأمین نمایند و کسانی که در اداره زندگی بیتفاوت هستند و همسران خود را همچنان رها و معطّل، و حقوق آنها را تضییع مینمایند مورد لعنت پیشوایان معصوم قرار گرفتهاند (مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ یَعُولُ).[8]
پیامبر(ص) فرمود: «احترام و علاقه به همسر نشانه ایمان است و سپس اضافه کرد که من از همهی شما بیشتر به همسرانم احترام میگذارم».[9]
آری اگر مرد شمشیر زن است، زن شمشیر ساز است.
پیامبر(ص) فرمود: «انسان با ایمان در غذا تابع همسر و فرزندان است». (اَلْمُؤْمِنُ یَأکُلُ بِشَهْوَةِ اَهْلِهِ) و آنها را در تهیّه و نوع آن آزاد میگذارد و دخالت نمیکند.
امام صادق(ع) فرمود: «مردی که مهریّهی همسر خود را برای خود حلال بداند و به او ندهد در حقیقت سارق است».
«و گناه چنین همسری نابخشودنی است».[10]
آری این است نمونهای از اصراری که اسلام برای دفاع از حق زن کرده است.
باید بگوئیم که اسلام و زنان خدمات متقابل به یکدیگر نمودند، اسلام زن را از خط هنرپیشهی غرب بودن بیرون، و در خط ولایت فقیه قرار داد و زنان هم با بچههای بغل کرده فریاد اللهُ اَکْبَر سر دادند.
اسلام زن را از پارکها و غفلتها به دانشگاه و نماز جمعه کشانید و زنان هم با شرکت خود نماز و راهپیمائیها را رونق خاصی بخشیدند.
اسلام زن را از فکر مد، بیرون و به فکر مستضعفان انداخت و زنان هم از زیور بیرون و با زینتآلات خود، اسلام و مستضعفان را یاری کردند. و اکنون هم بار انقلاب و تداوم آن بر دوش زنان است هم باید در رشتههائی که مورد نیاز جامعه زنان مسلمان است تخصص ببینند تا در جمهوری اسلامی خودکفا باشند تا نیازی به شرق و غرب نداشته باشیم و نه در کارهای زنانه نیازی به برادران باشد، باید زنان تحصیلکرده، پزشکانی متخصص آن هم در رشتههای گوناگون و مربیّان و دبیران و معلّمانی کاردان و باتقوای امروز و فردای ایران عزیز ما را تأمین کنند.
آری فریاد قرآن است که ما باید خودکفا باشیم زیرا جامعه اسلامی در قرآن به گیاهی تشبیه شده که بر ساق خود ایستاده باشد.[11]
آری گذشت زمانی که کفار به اسم کارشناس و متخصّص و جهانگرد، تمام زندگی و سرمایههای مادی و معنوی ما را زیر نظر گرفته بودند به امید آنکه این انقلاب فرهنگی بتواند نفوذ استعماری آنان را که به نام تخصّص علمی و کارشناسان بر تار و پود کشور مسلّط بودند در آینده نزدیکی از بین ببرد و یکی دیگر از آیات قرآن در جامعه ما پیاده شود که:
لَنْ یجْعَلَ اللهُ لِلْكافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً. (نساء ـ ۱۴۱)
«هرگز خدا برای کفار، راه نفوذ بر مسلمانان را اجازه نمیدهند».
1- قرآن وضع زن را از طرز تفکّر جاهلیت چگونه بیان میکند؟
2- شخصیت زن از دیدگاه قرآن را شرح دهید.
[1]ـ سوره نحل، آیه ۵۹.
[2]ـ بقره ـ ۲۲۸.
[3]ـ نساء ـ ۱۹.
[4]ـ نحل ـ ۹۷.
[5]ـ مدّثر ـ ۳۸.
[6]ـ وسائل الشّیعه، ج ۱۴، ص ۱۱۶.
[7]ـ همان مدرک، ص ۱۲۳.
[8]ـ وسائل الشّیعه، ج ۱۴، ص ۱۲۲.
[9]ـ همان مدرک.
[10]ـ بحار، ج ۱۰۳، ص ۳۴۹ و ۳۵۰.
[11]ـ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْئَهُ فَازَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ.