فصل اوّل
میدانیم که غریزهی جنسی (خصیصهی تجاذب و کشش متقابل میان زن و مرد) یکی از آیات و نشانههای اعجابانگیز حکمت بالغهی الهیّه است که به منظور تداوم و بقای نوع بشر در سرنوشت هر انسان سالم صحیحالمزاجی نهاده شده است!
این غریزه علاوه بر اینکه سبب تولید نسل و بقای نوع است، اگر از طریق مشروع و طبیعی خویش ارضا گردد، در مسیر پر حوادث زندگی یک نوع آرامش توأم با شور و نشاط و لطافت روح ایجاد کرده و دلها را نسبت به هم مهربان و وَدود و رحیم میگرداند؛ چنان که قرآن کریم میفرماید:
وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیها وَ جَعَلَ بَینَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَكَّرُونَ؛[1]
از جمله نشانههای [حکمت] خدا این است که از جنس خود شما برای شما همسرانی آفرید تا به سبب آنها آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این جریان نشانههایی است برای کسانی که میاندیشند.
ولی همین نعمت بزرگ الهی که یکی از عوامل اصلی برای تشکیل یک مجتمع آرام و متین، سرشار از طهارت و پاکی، موّاج از دلهای پرمهر و وَداد[2] میباشد، در نتیجهی بیرون رفتن از مرز اعتدال و زیر پا نهادن مقرّرات خالق حکیم، مبدّل به یک بلا و نقمت عظیم میگردد و اجتماع آدمیان را به یک لجنزار عفن، لبریز از فساد و جنایت، توأم با هزاران نابسامانیها و دربهدریها تبدیل مینماید!
نمونهی بسیار روشن آن همین جوامع ـ به اصطلاح ـ متمدّن دنیای امروز است که بر اثر یک سلسله علل استعماری شیطانی، بیبند و باری در ارضای این غریزهی حادّ و آتشین را به نام تمدّن و تجدّد در زندگی پذیرفتهاند و نتیجتاً مبتلا به انواع مفاسد اخلاقی ننگین و بیماریهای خانمانسوز و از هم پاشیدن خانوادهها و گسترش دامنهی فحشاء بشر بر باد دِه گشتهاند![3]
آری، «زن» که مظهر کامل جاذبهی جنسی است و به بیان قرآن کریم باید مایهی آرامش قلب «مرد» باشد و جوّ خانه و اجتماع را کانون مهر و محبّت و رأفت و رحمت بسازد، در دنیای امروز میبینیم که چگونه بر اثر انحراف از مدار طبیعی و شرعیاش مایهی اضطراب و تا آرامی فکری مردان گردیده و خانه و جوّ جامعه را به صورت میدان جنگ و خصومت و نفرت درآورده است! زن با پخش آوازش، با نشان دادن اندام خود، با تبرّج و خودآراییاش، با ارائه عکسهای هوسانگیز و سایر جلوههای گوناگونش، هوسهای نهفته در نفوس مردان را تهییج کرده و طوفانی عجیب در مغزهای جوانان بر میانگیزد و فکرها را پریشان و دلها را پرآشوب میسازد! به طوری که یک نوع سکر و مستی و حیرتزدگی در طبقه جوان پیدا میشود که نمیتوانند با آرامش فکر و سکونت خاطر به کارهای تحصیلی و فعالیّتهای اجتماعی خود دل بدهند و پرشورترین لحظات عمرشان در حال هیجان و التهاب ناراحتکنندهای میگذرد!
غریزهی حادّ جنسی به اقتضای جوانی از داخل فشار میآورد و جلوههای هوسانگیز زنان از خارج، دامن به آتش درونی زده و آن را داغتر و شعلهورتر میسازد و فکر هرگونه کار و فعالیّت را در وجود جوان میسوزاند! از طرفی هم احساس عقبماندگی از کار و تحصیل، سرکوفتش میدهد! در نتیجه جوان بیچاره کلافه میشود و مثل اسپند روی آتش برشته میگردد و دود عمر و جوانی و استعدادهای عالیاش به هوا میرود!
لذا این شکستخوردگان، برای تسکین التهاب درونی خویش، گاه به پناه مشروبات الکلی میروند و گاه به دامن مواد مخدّر میافتند و عاقبت دست به انتحار و خودکشی میزنند و وااسفاه که چه سرمایههای عظیم انسانی از دست میرود.
خداوند حکیم در آیهی چهارم از سورهی «فلق» که موارد پناه بردن به خدا را میشمارد، میفرماید:
و مِنْ شَرِّ النِّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ؛
پناه به خدا میبرم از شرّ آنان که در گرهها و بندها میدمند!
صاحب تفسیر «مجمعالبیان» ضمن تفسیر آیهی شریفه که مورد نزول آن زنهای ساحر و جادوگرند، معنای جامعی را نقل میکند که از نظر جامعیّتی که آیات قرآن کریم دارند و نمیشود آنها را مختصّ به مورد نزول دانست معنای لطیف و مناسبی است. میگوید:
اَلنِّفَّاثات، النِّساء اللاّتی یمْلِنَ آراءَ الرِّجالِ وَ یصْرِفْنَهُمْ عَن مُرادِهِم و یرُدَّنَّهُم اِلى آرائِهِنَّ؛
نفّاثات فی العقد، زنانی هستند که مردان را تحت تأثیر جمال و رفتار و گفتار تحریکآمیز خود قرار داده و آنها را از عزم و تصمیمی که دارند برمیگردانند و تسلیم هوای نفس خود میسازند! یعنی جلوهی زن، یکی از عواملی است که عقدهی ایمان را از دل انسان میگشاید و رشتهی حمیّت و مردانگی را پاره میکند و عزم و اراده و تصمیم را از دست میگیرد و یک حالت بیقیدی و بیبندوباری در آدمی ایجاد میکند! در آن موقع مردی که مسحور جلوهی زن شده است، از اقدام به هیچ گناه و جنایتی خودداری نمیکند.
حضرت امام امیرالمؤمنین علی(ع) هنگامی که لشکری به جنگ با دشمن میفرستاد، برای بدرقهی آنها آمده و در مقام اندرز و نصیحت آنان فرمود:
أعْذِبُوا عَنِ النِّسَاءِ مَا اسْتَطَعْتُمْ،[4]
تا میتوانید از زنها دوری کنید!
سیّد رضى (رحمة الله علیه) در شرح این جملهی امام(ع) میفرماید: یعنی به هنگام جنگ از یاد زنها و دل بستن به آنها دوری نمایید که یاد زنان و دل مشغولی به آنان، بازوی حمیّت و مردانگی را سست میگرداند و اخلال در عزم و اراده و تصمیم به وجود آورده و شخص رزمنده را از دشمن شکست میدهد و از پیشرفت و فعّالیّت در میدان نبرد باز میدارد!
حال، وقتی در میدان جهاد اصغر که جنگ با کفّار است، فکر زن و دلدادگی به زن، مایهی شکست سربازان گردد، آیا در میدان جهاد اکبر که جنگ با هوسهای سرکش نفسانی است، جلوهی زن و خاطر مشغولی به زن، چه شکستهایی برای مردان و جوانان به وجود میآورد؟ همچنان که میبینیم با کمال تأسّف طبقهی جوان در سطح عمومی جهان، در تمام جهات و جوانب میدان زندگی، با شکستهای ننگین و شرمآوری مواجه میشوند! قوای عالی فکری و نیروهای سرشار جسمی و روحی جوانان، دستخوش امواج کوبندهی طوفان هوس گشته و قربانی جلوههای نامشروع زنان میگردد!
در اثر دل مشغولی و پریشان فکری که معلولِ طبیعیِ جلوههای گوناگون زنان است، نه در میدان تحصیل علم و دانش موفّق و پیروز میشوند و نه در میدان کسب و تجارت و صنعت به جایی میرسند! هم در جبههی سیاست و حفظ مصالح ملّت و مملکت شکست میخورند و هم در مسیر عبادت و خداپرستی و تحصیل سعادت آخرت، تهیدست و بیبهره میمانند! چه نیکو و بجا فرموده است رسول صادق مصدّق(ص):
ما تَرَكْتُ بَعدى فِتْنَةً أَضَرَّ عَلَى الرِّجالِ مِنَ النِّساءِ،[5]
زیانبخشترین فتنه برای مردان امّتم پس از [رحلت] من فتنهی زنان خواهد بود.
۱- چه کسانی مصداق «نفّاثات فِی العُقَد» هستند؟
۲- زیانبخشترین فتنه برای مردان امت اسلام چیست؟
[1]ـ سورهی روم، آیهی ۲۱.
[2]ـ دوستی و محبّت.
[3]ـ در این زمینه به کتب و مقالاتی که آمارهای تکاندهندهای از نتایج شرمآور این آزادی شوم ارائه دادهاند، از جمله کتاب «بلاهای اجتماعی قرن ما» رجوع شود.
[4]ـ نهجالبلاغهی فیض، بابالحکم، صفحهی ۱۱۹۹، فصل غریب کلامه، حدیث ۷.
[5]ـ مستدرکالوسائل، کتاب النکاح، باب ۱۱۷، حدیث ۱۵.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت