کد مطلب: ۶۰۸۴
تعداد بازدید: ۱۴۲
تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱۴۰۱ - ۰۷:۱۸
اسلام و تعلیم و تربیت | ۲۶
يك خانم باردار كه آرامش كامل روانى‌ و با تغذيه‌ی خوب زندگى‌ مى‌‏كند تنى‌ سالم و روانى‌ پاك خواهد داشت، در نتيجه جنينى‌ هم كه در رحم او زندگى‌ مى‌‏كند، در آرامش كامل و تغذيه‌ی مناسب به رشد خويش ادامه خواهد داد. پرورش در يك چنين جايگاه سالم و امنى‌ بدون شك در شخصيت جسمانى‌ و روانى‌ جنين تأثير بسزايى‌ خواهد داشت.

تأثير حالت‏‌هاى‌ روانى‌ مادر در جنين‏


هيچ ترديدى‌ در مورد چگونگى‌ تغذيه‌ی مادر در زمان باردارى‌ كه در كيفيت مزاجى‌ جنين تأثير دارد، در ميان دانشمندان وجود ندارد، ليكن در اين جهت بحث است كه آيا افكار، عواطف، احساسات و احوال روانى‌ مادر نيز در روح جنين تأثير دارند يا نه؟ بعضى‌ مى‌‏گفتند: احوال روانى‌ و هيجانات روحى‌ مادر، در زمان باردارى‌؛ مانند: ترس، اضطراب، دلهره، عصبانيت، كينه‏توزى‌ و حسدورزى‌ در روان جنين نيز اثر مى‌‏گذارد و امكان دارد كه عين اين صفات يا شبيه آن‏ها، از طريق مادر به او انتقال يابد.
هم‏چنين صفات خوب و آرامش روانى‌ مادر؛ مانند: اعتماد به نفس، خوش‏بينى‌، خوش‏خويى‌، ايمان، ترحم و نوع دوستى‌، امكان دارد در روح جنين نيز تأثير خوب بگذارد و او را بدين صفات متصف سازد.
اينان در توجيه سخن خود مى‌‏گفتند: جنينى‌ كه در رحم مادر زندگى‌ مى‌‏كند و از غذاى‌ او ارتزاق مى‌‏نمايد يك عضو واقعى‌ است. بنابراين، هيجانات و احوال روانى‌ مادر؛ چنان كه در اعضا و جوارح خودش تأثير مى‌‏گذارند؛ به ناچار در جنين نيز اثر خواهند داشت.
امّا جمعى‌ از دانشمندان جنين شناس و روان‏شناس كودك، اين مدعا را باطل و دليلشان را ناتمام مى‌‏دانند. آن‏ها مى‌‏گويند: درست است كه جنين در رحم مادر زندگى‌ مى‌‏كند، از غذاى‌ او ارتزاق مى‌‏نمايد و بايد با دستگاه گوارش مادر در ارتباط باشد، ليكن در بين آن‏ها ارتباط عصبى‌ برقرار نيست تا احوال روانى‌‏ نيز قابل انتقال باشد.
دكتر جلالى‌ در اين باره مى‌‏نويسد:
رابطه‌ی مستقيمى‌ ميان مادر و جنين نيست. رابطه‌ی مادر و جنين از طريق بند ناف است و در اين بند ناف عصبى‌ نيست كه جريان عصبى‌ را هدايت كند. بلكه بند ناف شامل رگ‏هاى‌ خون است. بنابراين، حالات هيجانى‌ و عصبى‌ به آن صورت كه قدما معتقد بودند نمى‌‏تواند از بند ناف به جنين منتقل شود.[1]
البته حق با گروه دوم است و نمى‌‏توان مدعى‌ شد كه افكار و حالات نفسانى‌ زن آبستن به طور مستقيم در روح و اعصاب جنين اثر مى‌‏گذارد، زيرا چنان كه گفته‏اند: ارتباط عصبى‌ در بين آن‏ها برقرار نيست، امّا اين مطلب هم درست نيست كه گفته شود: افكار و هيجانات روحى‌ مادر هيچ‏گونه تأثيرى‌، ولو غير مستقيم، در خلقيات و نفسانيات جنين ندارند.

براى‌ روشن شدن مطلب به اين سه نكته توجه بفرماييد:
1. اين مطلب به اثبات رسيده كه روح و جسم انسان، در ارتباط نزديك هستند، بلكه يك واحد حقيقى‌ را تشكيل مى‌‏دهند و در هم ديگر تأثير متقابل دارند. سلامت يا بيمارى‌ بدن، قوت يا ضعف اعصاب و حتى‌ گرسنگى‌ يا سيرى‌ انسان در طرز تفكر و خلقيات او تأثير دارند. شخصيت اخلاقى‌ و نفسانى‌ انسان، تا حدود زيادى‌ به كيفيت مزاج و ساختمان ويژه‌ی اعصاب و مغز او بستگى‌ دارد. گفته‏اند: روح سالم در بدن سالم است. كمبود يا فقدان پاره‏اى‌ از مواد غذايى‌ ممكن است اعصاب و مغز را براى‌ بروز اخلاق زشت و هيجانات روحى‌ آماده سازد. به همين جهت پاره‏اى‌ از بيمارى‌‏هاى‌ روانى‌ به وسيله‌ی دارو و رژيم غذايى‌ قابل علاج است.
2. مادامى‌ كه جنين در رحم مادر زندگى‌ مى‌‏كند غذاى‌ او نيز به وسيله‌ی دستگاه گوارش مادر تأمين مى‌‏شود، يعنى‌ صددرصد وابسته و طفيلى‌ است. بنابراين، كيفيت تغذيه‌ی مادر در پرورش جسم و اعصاب و روان جنين نيز تأثير كامل دارد.
دكتر جلالى‌ مى‌‏نويسد:
هر آنچه در سلامت مادر مؤثر واقع شود عيناً در سلامت جنين اثر دارد. اگر غذاى‌ مادر از كلسيم كمبود داشته باشد اين كمبود در ساختمان استخوان‏ها و دندان‏هاى‌ كودك اثر مى‌‏گذارد.[2]
3. اين مطلب نيز به اثبات رسيده و محسوس است كه اضطراب‏ها و هيجان‏هاى‌ شديد نفسانى‌، در تمام بدن، از جمله در دستگاه گوارش انسان كاملاً تأثير دارد. شما خود مى‌‏دانيد كه هنگام غم و اندوه فراوان يا ترس و دلهره‌ی شديد، اشتها كم مى‌‏شود و غذا كاملاً هضم نمى‌‏گردد. دستگاه گوارش، اختلال پيدا مى‌‏كند و نظم دستگاه عصبى‌ برهم مى‌‏خورد و در نظام معين ترشحات طبيعى‌ غدد، اختلالاتى‌ به وجود مى‌‏آيد.
با توجه به اين سه مقدمه مى‌‏توان چنين نتيجه‏گيرى‌ كرد: افكار و هيجان‏هاى‌ روحى‌ مادر، گرچه مستقيماً به اعصاب و مغز كودك منتقل نمى‌‏شود ـ چون ارتباط عصبى‌ ندارند ـ ليكن از آن جا كه در جسم و دستگاه گوارش مادر تأثير دارند و غذاى‌ جنين هم بايد به وسيله‌ی دستگاه گوارش مادر تأمين شود كيفيت تغذيه هم در پرورش اعصاب و بروز حالات روانى‌ و شخصيت نفسانى‌ كودك اثر دارد، مى‌‏توان به طور قطع گفت: احوال روانى‌ مادر در زمان باردارى‌، خوب يا بد، بدون شك در پرورش اعصاب و حالات روانى‌ جنين تأثير خواهد داشت و در شخصيت اخلاقى‌ آينده‌ی او مؤثر خواهد بود.
عصبانيت يا اضطراب و دلهره يا ترس شديد مادر، وضع عمومى‌ مزاج و نظم دستگاه گوارش او را برهم مى‌‏زند و اعصابش را مختل مى‌‏سازد. و اين حالت غير عادى‌ چنان كه براى‌ جسم و جان خود مادر ضرر دارد، وضع تغذيه‌ی جنين را نيز كه در رحم او زندگى‌ مى‌‏كند مختل خواهد ساخت و امكان دارد كه اعصاب و مغز او را براى‌ يك عارضه‌ی روانى‌‏اى‌ كه بعداً به ظهور مى‌‏رسد آماده گرداند.
دكتر جلالى‌ مى‌‏نويسد:
حالات هيجانى‌ شديد و تكان‏هاى‌ ناراحت كننده كه براى‌ مادر اتفاق مى‌‏افتد مسلماً مضر به وضع مزاجى‌ و رشد جنين است، زيرا چنين حالاتى‌ نظم دستگاه عصبى‌ را بر هم مى‌‏زند و بر اثر ترشح غير طبيعى‌ غدد، عمل صحيح دستگاه گوارش مختل مى‌‏شود. شايد تنها علتى‌ كه نوزاد را موجودى‌ عصبى‌ و آماده براى‌ برخى‌ بيمارى‌‏هاى‌ روانى‌ مى‌‏سازد، همين حالات هيجانى‌‏اى‌ است كه به مادر در هنگام باردارى‌ دست مى‌‏دهد.[3]
يك خانم باردار كه آرامش كامل روانى‌ و با تغذيه‌ی خوب زندگى‌ مى‌‏كند تنى‌ سالم و روانى‌ پاك خواهد داشت، در نتيجه جنينى‌ هم كه در رحم او زندگى‌ مى‌‏كند، در آرامش كامل و تغذيه‌ی مناسب به رشد خويش ادامه خواهد داد. پرورش در يك چنين جايگاه سالم و امنى‌ بدون شك در شخصيت جسمانى‌ و روانى‌ جنين تأثير بسزايى‌ خواهد داشت.
برعكس، خانم ‏باردارى‌ كه در حال اضطراب و پريشانى‌ و بداخلاقى‌ زندگى‌ كند، هم به جسم و جان خودش لطمه مى‌‏زند و هم وضع تغذيه‌ی جنين و آرامش روانى‌ او را برهم خواهد زد و سرنوشت كودكى‌ كه در يك چنين جايگاهى‌ پرورش مى‌‏يابد معلوم است.

به اين آمار توجه فرماييد:
پزشكانِ امراض روانى‌، ثابت كرده‏اند كه شصت و شش درصد كودكان مبتلا به امراض روحى‌، بيمارى‌ را از مادران خود به ارث برده‏اند. چنان چه مادرى‌ سالم و بى‌‏عيب باشد بچه‏اش نيز داراى‌ دستگاه عصبى‌ سالم و بى‌‏نقص خواهد بود. اگر زنى‌ بخواهد بچه‏اى‌ سالم و شاداب و از نظر قواى‌ عقلى‌ بدون نقص داشته باشد، قبل از تولد كودك بايد در فكر سلامت خود باشد.[4]
يكى‌ از دانشمندان مى‌‏نويسد:
عوامل محيط بر رشد بدنى‌ و روانى‌ جنين آدمى‌ مؤثرند.[5]
دكتر على‌ اكبر شعارى‌ مى‌‏نويسد:
غالباً حالات روانى‌ مادر هنگام آبستنى‌ در جنين تأثير مى‌‏كند، زيرا در اين حالات ترشحات غدد داخلى‌ (هورمون‏ها) اختلال پيدا مى‌‏كنند و در رشد جنين مؤثر است و انطباق با محيط خارج را براى‌ نوزاد مشكل مى‌‏سازد. از اين رو بايد جامعه به مادر آبستن بيش‏تر توجه كند و او را مستقيماً زير مراقبت طبى‌، روانى‌ و اجتماعى‌ قرار دهد تا جنين در محيطى‌ كاملاً سالم و واجد شرايط لازم رشد كند.[6]


هواى‌ سالم و استراحت‏


جنينى‌ كه در رحم مادر زندگى‌ مى‌‏كند، چنان كه در غذاى‌ خود وابسته به مادر است، در جذب اكسيژن نيز به مادر احتياج دارد. انسان به وسيله‌ی تنفس، اكسيژن مورد نياز خود را از هواى‌ خارج مى‌‏گيرد و گازكربنيك را پس مى‌‏دهد و بدين‏ وسيله حرارت بدن خود را تأمين كرده و به رشد و حيات خويش ادامه مى‌‏دهد. جنين نيز در نشو و نماى‌ خويش به اكسيژن نياز دارد، ليكن دستگاه تنفس او هنوز به كار نيفتاده است، به همين جهت از اكسيژن استفاده مى‌‏كند كه به وسيله‌ی تنفس مادر تهيه مى‌‏شود.
بنابراين، كيفيت تنفس مادر و هوايى‌ كه در آن تنفس مى‌‏كند، چنان كه در سلامت بيمارى‌ خودش تأثير دارد، در چگونگى‌ نشو و نماى‌ جنين نيز تأثير قابل توجهى‌ دارد. اگر مادر در هواى‌ سالم و خوب تنفس كند، هم سلامت بدن خودش را حفظ مى‌‏كند و هم به نشو و نماى‌ صحيح جنينش كمك خواهد كرد. لذا اگر در هواى‌ آلوده و كثيف تنفس كند هم به سلامت خودش لطمه خواهد زد و هم جنينش را در معرض خطر قرار خواهد داد.
بنابراين، به بانوان باردار توصيه مى‌‏شود كه در حد ممكن از هواى‌ سالم و لطيف استفاده كنند. در هواى‌ صاف و پاك قدم بزنند و نفس عميق بكشند و از شب‏نشينى‌‏هاى‌ خسته كننده جداً اجتناب ورزند. از استعمال دخانيات و تنفس در اتاق آلوده به دود خوددارى‌ نمايند، زيرا هواى‌ ناسالم و كمبود اكسيژن ممكن است سلامت جنين را در معرض خطر قرار دهد.
دكتر جلالى‌ مى‌‏نويسد:
بسيارى‌ از نقائص ساختمانى‌ مثل لب شكرى‌، كف پاى‌ صاف و حتى‌ تيپ مغولى‌ كه سابقاً آن‏ها را نتيجه‌ی عامل ارثى‌ مى‌‏دانستند، امروزه عوامل محيطى‌؛ به خصوص كمبود اكسيژن در دوره‌ی حاملگى‌ را مسئول آن‏ها مى‌‏دانند.[7]
بانوان باردار مى‌‏توانند به زندگى‌ معمولى‌ و اشتغالات خودشان ادامه دهند. امّا بايد از حمل چيزهاى‌ سنگين و حركت‏هاى‌ سريع و فعاليت‏هاى‌ خسته كننده‏ اجتناب كنند، زيرا به آرامش جنين لطمه وارد مى‌‏سازد و ممكن است موجب سقط جنين شود. سفرهاى‌ كوتاه و با وسايل راحت ضرر ندارد، امّا از سفرهاى‌ طولانى‌ و خسته‏كننده در صورت عدم ضرورت بايد اجتناب نمود؛ مخصوصاً در ماه‏هاى‌ آخر و اول باردارى‌. به هر حال بانوان باردار به استراحت بيش‏ترى‌ نياز دارند. امّا كارهاى‌ سبك، حركت‏هاى‌ آرام و راه رفتن و قدم زدن نه تنها ضررى‌ ندارد، بلكه براى‌ سلامت و بهداشت مادر و جنين مفيد است و براى‌ آسان شدن وضع حمل نيز بى‌‏اثر نخواهد بود.
دكتر جلالى‌ مى‌‏نويسد:
خستگى‌ زيادِ مادر موجب زياد شدن مواد سمّى‌ در خون مى‌‏شود و همين خون كه غذاى‌ جنين را شامل است در ساختمان كودك مؤثر واقع مى‌‏شود.[8]
يكى‌ ديگر از دانشمندان مى‌‏نويسد:
بعضى‌ ورزش‏هاى‌ سبك براى‌ زنان حامله اجبارى‌ به شمار مى‌‏آيند. فوايد حاصل از ورزش شامل: پيشرفت گردش خون در بدن، اشتهاى‌ بهتر، هضم غذاى‌ كامل‏تر و هم‏چنين خواب بهتر است... پياده‌روى‌ ورزش بسيار خوبى‌ است كه بسيارى‌ از زنان مى‌‏توانند و بايد انجام دهند. معمولاً براى‌ اين كار كفش‏هاى‌ پاشنه كوتاه ـ نه پاشنه تخت ـ بسيار راحت و مناسب هستند.[9]
ديگرى‌ مى‌‏نويسد:
زن حامله قدرت كار كردن را دارد و بايد كار كند. كار معمولى‌ با رعايت شرايط حفاظت از مضرات براى‌ زنان حامله مفيد است و بالعكس بى‌‏كارى‌ كامل و ماندن در رخت‏خواب به مدت زياد، باعث ضعف قدرت حركت، سستى‌‏ عضلات، چربى‌ بدن و غيره است و نتايج ناگوار آن در جريان دوره‌ی حاملگى‌ و زايمان ظاهر مى‌‏شود. بنابراين زن حامله در دوره‌ی حاملگى‌؛ حتى‌ در 56 روز مرخصى‌ قبل از زايمان كه قانوناً استحقاق دارد، بايد در امور خانه‏دارى‌، كارهاى‌ سبك را انجام دهد و متناوباً زحمت و استراحت و گردش و ورزش را توأماً به جا آورد. گردش و سياحت در هواى‌ آزاد قواى‌ جسمى‌ و روحى‌ را تقويت كرده و باعث رشد صحيح جنين در بطن مادر مى‌‏شود.[10]
نيز مى‌‏نويسد:
نتايج ناگوار گوشه‏نشينى‌ و بى‌‏جنبشى‌ در ايام باردارى‌، در موقع زايمان و در دوره‌ی بعد از زايمان ظاهر مى‌‏شود. بى‌‏حركتى‌، عضلات را ضعيف و متابوليزم را پايين مى‌‏آورد و حالت عمومى‌ زن بدتر مى‌‏شود و بالعكس حركت و ورزش (سبك) و استفاده از تابش آفتاب و هواى‌ صاف اعضاى‌ بدن زن را مستحكم و براى‌ زايمان آماده مى‌‏سازد. ورزش (سبك) براى‌ كليه‌ی زنان حامله كه دوره‌ی حاملگى‌ ايشان جريان طبيعى‌ دارد بسيار مفيد است.[11]


خودآزمایی


1- امروزه بسيارى‌ از نقائص ساختمانى‌ مثل لب شكرى‌، كف پاى‌ صاف و... را نتيجه‌ی کدام عوامل می‌دانند؟
2- آیا افكار و حالات نفسانى‌ زن آبستن به طور مستقيم در روح و اعصاب جنين اثر مى‌‏گذارد؟ چرا؟
3- فوايد حاصل از ورزش برای زنان باردار را بیان کنید.

 

پی نوشت ها


[1]. روان‏شناسى‌ كودك، ص 188.
[2]. همان، ص 222.
[3]. همان، ص 223.
[4]. روزنامه‌ی اطلاعات شماره‌ی 10355.
[5]. بيوگرافى‌ پيش از تولد، ص 125.
[6]. روان‏شناسى‌ رشد، ص 110.
[7]. روان‏شناسى‌ كودك، ص 190.
[8]. همان، ص 222.
[9]. از باردارى‌ تا زايمان، ترجمه‌ی زهرا صادريون، ص 53.
[10]. بهداشت زن، ترجمه‌ی محمد على‌ رياضى‌، ص 24.
[11]. همان، ص 26.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله ابراهیم امینی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: