زنان الگو در قرآن
برای تهیّه این جزوه چند ساعتی بیشتر وقت به من ندادند و لذا نمیتوانم آن طور که مقام زن در اسلام است بیان کنم و آنچه مینویسم تنها پرتوی از مقام او و گوشهای از صفات زن است ولی همین قدر بدانید که زن از دیدگاه اسلام چنان با قدرت و با اراده است که میتواند تمام قالبها و تاروپودهای اطراف خود را از بین ببرد و تحت هیچ شرایطی قرار نگیرد و چنین زنانی قالب شکن (نه قالبپذیر) میتوانند در طول تاریخ برای مردان، الگوی استقامت و ایمان و اراده باشند و این قرآن است که میفرماید:
وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَئَةَ فِرْعَوْنَ.
:«خداوند برای مؤمنان، الگوی ایمان را زن فرعون معرفی میکند».[1]
این زن در دربار فرعونی زندگی میکند، اما هرگز رنگ آنجا را به خود نمیگیرد، ادعای خدائی او را هر لحظه میشنود اما هرگز نمیپذیرد، زور و شکنجههای شوهر را مشاهده میکند اما در تصمیم او اثر نمیگذارد، از خدا میخواهد که از ناز کشیدن فرعون و مال و مقام و زیورآلات فرعون هم خارج شود.
آری این است نمونهی ارادهی قوی و استقامت بانوئی که خدا آن را مَثَل و الگو و بانوی نمونه نامیده و برعکس زن حضرت نوح و لوط(ع) را مشاهده میکنیم که از سفره پیامبر تغذیه میشوند و در خانه وحی زندگی میکنند اما سر سوزنی تسلیم حق نمیشوند.
و قرآن این بانوان را نیز در انحراف، بانوی نمونه قرار داده، آنجا که میخوانیم:
ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ...؛[2]
از این دو آیه که در سورهی تحریم است استفاده میشود که استقلال، در آزادی زن و قدرت انتخاب و نفوذناپذیری و قالبشکنی اوست.
این قرآن است که زن را این چنین موجودی قوی و با اراده و آزاده معرّفی میکند.
و این اسلام است که به او حق نظارت عمومی و امر به معروف و نهی از منکر داده و با صدای بلند میگوید: وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِناتِ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ.
:«مردان و زنان با ایمان نسبت به یکدیگر حق نظارت و سرپرستی دارند و بهمین دلیل یکدیگر را به نیکوئیها سفارش و از مفاسد جلوگیری مینمایند».[3]
براستی ارزشی که اسلام به مقام زن داد کجا و ارزشی که فرهنگ غربی میدهد کجا؟ اسلام به زن آموخت که هدف، کمال است، و فرهنگ غربی به او یاد داد که هدف، رفاه است، اسلام مُعرِّف زن را، علم و اخلاص و ایمان میداند و فرهنگ غیر اسلامی معرّفِ زن را لباس و زیور و...
زن را اسیر لباس و مدپرستی و شهوت کردند و نام او را آزادی گذاشتند.
اسلام برای آبروی زن به قدری ارزش قائل است که در متن قرآن میخوانیم هرگاه نسبت ناروائی به زن پاکدامن داده شود یا باید چهار شاهد عادل برای نسبت خود بیاورند و یا کسانی که نسبت دادهاند در جلو چشم مردم به خوردن هشتاد ضربه شلاق محکوم میشوند.
وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانِينَ جَلْدَةً؛ (سوره نور، آیه ۴)
برخلاف تصوّر گروهی که پیامبر(ص) را بخاطر نداشتن فرزند پسر، سرزنش و او را ابتر و بینام و نشان میخواندند، اسلام وجود دختری همچون حضرت زهرا را برای پیامبر، کوثر و خیر زیاد دانست و تعبیراتی را که پیامبر عزیز اسلام در زمان دخترکشی دربارهی این دختر عزیزش فرمود در طول تاریخ جلوهی خاصی داشته یکجا فاطمه را معیار حق و باطل معرّفی نموده و میفرماید: «رضایت او رضایت خدا و غضب او غضب خداست هر مقام و رهبری که مورد تایید اوست برحق و هر مقام و نظامی که مورد تنفر فاطمه است باطل خواهد بود».
در همان زمانی که دختران را زنده به گور میکردند پیامبر دست دخترش را میبوسید و گاه و بیگاه میفرماید: «پدرت قربانت گردد!»
و این پیشوایان معصوم ما هستند که میگویند: هرگاه تحفهای برای منزل خود خریداری نمودید، اوّل آنرا به فرزند دختر دهید و قلب او را شاد نمائید بعد سایر کودکان.
بزرگان گفتهاند که تربیت یک دختر مساوی است با تربیت هفت پسر و اگر میبینیم که در دادگاه گواهی زن نصف گواهی مرد ارزش دارد، نه به خاطر آن است که مقام او نصف مرد است، هرگز!
بلکه بخاطر آن است چون مادر مسئول تربیت و پرورش کودک است. لذا باید کانونی از مهر و عاطفه باشد تا بتواند به این وظیفه پر زحمت تن دهد و گواهی دادن نیاز به قاطعیت و خشونت دارد و شخصی که برای شهادت در دادگاه حاضر میشود اگر انسانی عاطفی باشد در معرض خطر و ممکن است تحت تأثیر مهر و عاطفه خود قرار بگیرد و خدای ناکرده در دادگاه، حقوقی پایمال بشود و لذا برای حفظ حقوق جامعه گواهی دو نفر زن را به جای یک مرد شرط دانستهاند. کوتاه سخن آنکه عواطف گرم مادری سبب تعدد شد نه توهین به مقام زن.
اگر میبینیم به پوشیدن زن، اصرار ورزیده میشود، به خاطر تجربهی تلخی است که ما از بیحجابی داریم. تجربه نشان داد که بیبند و باری و هرزگی و برهنگی سبب شد که بسیاری از دختران محترم اغفال شدند و برای پدران و مادران آنها دلهره پیدا شد و مردان هوسباز پس از مشاهده زنان برهنه، در کوچه و بازار همین که وارد منزل میشدند به مختصر بهانهای قهر و ناراحتی، و آمار طلاق بالا رفت، خودکشی و امراض مقاربتی و امراض روانی و فرزند نامشروع و تهمت و سوء قصدها نیز یکی از مفاسد بیعفّتی است.
و لذا اسلام اکیداً سفارش در پوشش نموده و از عفّت تا آنجا مدح کرده که میگوید: دختران حضرت شعیب در کوچه با حیاء راه میرفتند: «تَمْشِی عَلی اسْتِحْیاءٍ» (قصص: ۲۵).
و سفارش میکند که در گفتگوها خواهران با ناز و کرشمه حرف نزنند تا مبادا مردان هوسبازی که دارای روحی مریض هستند نسبت به آنان قصدی پیدا کنند (فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ) (احزاب/۳۲).
و تجربه هم نشان داده که نمرهی تحصیلات مدارس مختلط از نمره تحصیلات مدارسی که مختلط نیست کمتر است بنابراین اگر سفارشی در مورد زن شده به خیر او و جامعهی اوست زیرا دستور، از خدای آفریدگار مهربان است و او که ما را ساخته و آفریده و به ما لطف دارد هرگز قانونی مزاحم و بدون فایدهی فردی و اجتماعی برای ما وضع نمیکند.
و هرگز پوشش، مانع کار نیست اگر نگاهی به آن زنانی که در کارخانهها کار، و یا در دهات مشغول تولید هستند، بکنیم میبینیم هم پوشیده هستند و هم به اقتصاد کمک میکنند، و این زنان غربزده هستند که با برهنگی خود جامعه را به فساد کشیدند و یک موجود مصرفی و تفنّنی بیش نیستند و در این انقلاب هم زنان شهید ما همان زنان پاکدامن حجابدار و با تقوی بودند و ضد انقلاب بیشتر در میان همان برهنگان هستند.
این چند صفحه را با عجله نوشتم امیدوارم بیضرر باشد.
پایان
1- از آیات 10 و 11 سوره تحریم چه نکاتی درباره زنان استخراج میشود؟
2- چرا به پوشیده بودن زن، اصرار ورزیده میشود؟
[1]ـ سورهی تحریم، آیه ۱۱.
[2]ـ سورهی تحریم، آیه ۱۰.
[3]ـ سورهی توبه، آیه ۷۱.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت