بخش دوم: آداب هزینه و مصرف اموال|۳
اسراف و تبذیر به طور کلّی گناه است و اسلام از آن نهی کرده است. از جمله در مصرف آب باید میانهروی را رعایت و از اسراف اجتناب کرد. امام صادق(ع) فرمود:
میانهروی را خدا دوست میدارد و اسراف مورد خشم پروردگار است، حتی دورانداختن هسته خرما، زیرا از آن در بعضی موارد میتوان استفاده و حتی دور ریختن آبی که از نوشیدن زیاد آمده است.[1]
آب، عامل اصلی حیات و ضرورترین مادّه حیاتی است. همه چیز زندگی انسان به آب بستگی دارد: کشاورزی، دامداری، صنایع، نظافت، شرب، آب بزرگترین عامل رشد و توسعه است. منابع آب عبارت است از: باران، چشمه، رودخانهها و نهرها، آبهای زیرزمینی و... به مقدار باران بستگی دارد. با رشد سریع جمعیت، مصرف آب هم به سرعت افزایش مییابد. در حالی که به آب چندان افزوده نمیشود. آب در آینده جهان به عنوان یک سلاح مهم و سرنوشتساز مطرح میشود. کشور ما کشور کم آبی است و با رشد جمعیت مصرف آب هم توسعه مییابد. باید قدر این نعمت بزرگ الهی را بدانیم و از مصرف بیرویّه و اسراف و تبذیر در آن جداً اجتناب کنیم. دانشمندان گفتهاند: اگر از مصرف بیرویّه آب جلوگیری نشود، تا سال 1415 و دو برابر شدن جمعیت ما، کشور ما به جرگه کشورهای کم آب خواهد پیوست. آمار موجود و مقایسه مصرف آب سرانه کشور ما با مصرف سرانه سایر کشورها نشان میدهد که ما در مصرف آب اسراف و زیادهروی میکنیم. دولت و ملت باید در تعدیل مصرف آب همکاری کنند. وزارت کشاورزی باید در اصلاح نظام آبیاری و استفاده بهینه از آن کوشش و سرمایهگذاری کند و کشاورزان هم باید همکاری نمایند. مردم هم در مصارف آب شرب و نظافت، نهایت صرفهجویی را به عمل آورند و از اسراف اجتناب کنند، تا با کمبود آب مواجه نشوند، مخصوصاً این سالها که در کشور ما نزولات باران کم بوده است.
بیانصافی است که آب را در شست و شوی حیاط منازل و خودرو مصرف کنیم، در حالی که جمعی از هموطنان از آب شرب محروم هستند.
در شستن ظروف، استحمام، مسواک زدن، وضوگرفتن و... شیر دستشویی را کم باز کنیم و زود هم ببندیم. در شستن فرش، نهایت صرفهجویی را در مصرف آب بکنیم. از امام خمینی(ره) بارها نقل شده که: هنگام وضو شیر دستشویی را کم باز میکردند و فوراً هم میبستند. اگر شیرِ منزل چکه میکند، آن را اصلاح کنید. از وان حمام استفاده نکنید. از احداث باغچههای بزرگ در منازل خودداری کنید. مصرف سرانه آب در ایران در هر شبانه روز 350 لیتر است که از استانداردهای جهانی 200 لیتر بیشتر است. 30% جمعیت بالای شهر تهران 60 درصد آب تهران را مصرف میکنند.[2]
در کشاورزی باید از مصرف بیرویّه آب جلوگیری شود. اصلاح کانالها و نهرها، کشت محصولات کم آب، ترویج و تشویق به دیمکاری، ایجاد سد و ذخیره آبها و جلوگیری از ازدیاد چاههای عمیق، از روشهای مفید است. دولت با صرف هزینههای سنگین سد میسازد و آب آن را به قیمت کم در اختیار کشاورزان قرار میدهد و یارانههای زیادی را تحمل میکند. سالیانه صدها میلیارد ریال یارانه در این بخش پرداخت میشود.
باید همه تلاش کنند تا از مصرف بیهوده و اسراف آب جلوگیری گردد.
یکی از مصادیق مشکل آفرین اسراف، هزینههای هنگفتی است که در مراسم ازدواج صرف میشود. از مَهرهای سنگین چندصد میلیون تومانی یا صدها و هزاران سکه بهار آزادی یا املاک و مستغلات گران قیمت گرفته، تا جهازهای سنگین و خریدهای سنگین طلا و زیورآلات و هزینه سنگین آرایش عروس و اجاره یا خرید لباس عروس فقط و فقط برای چند ساعت و خرید لباسهای فاخر برای عروس و داماد و خویشان آنها، و برگزاری مراسم ازدواج در تالارها و باشگاههای مجلل با انواع غذاها و میوهها و شیرینیهای گران قیمت. بدبختانه مردم با رقابت و چشم همچشمیهای غیرعقلایی ازدواج را که یک نیاز طبیعی است و قوام آن به یک زن و مرد بستگی دارد، به یک مشکل اجتماعی تبدیل ساختهاند. آتشی را روشن کردهاند که والدین پسرها و دخترها و جوانان پسر و دختر در آن میسوزند و چارهای هم ندارند! پدران و مادرانی که چندین دختر و پسر دارند، باید هزینههای سنگین را از کجا تأمین کنند؟ دختران و پسرانی که به سنّ ازدواج رسیدهاند و قدرت تأمین چنین هزینههای هنگفتی را ندارند، چه کنند؟ همین رقابتها سنّ ازدواج را بالا برده و جوانانی که نیاز به ازدواج دارند و در فشارند، ناچار باید بسوزند و بسازند، یا به ضعف اعصاب، و اَحیانا انحرافهای جنسی دچار شوند. به کجا میرویم و تا کی به این مسابقات و رقابتها و چشم همچشمیها ادامه خواهیم داد؟ مراسم ازدواجهای ما نه با شرع و دین سازگار است، نه با عقل و تجدد و روشنفکری! اسلام از مسابقه در ازدیاد مَهر نهی میکند. سیره پیامبر و ائمه معصومین(ع) نیز سادگی بوده است. شما حتی در کشورهای خارجی هم چنین تشریفاتی را مشاهده نمیکنید. در کشورهای اروپایی نه مَهری در کار است نه جهیزی، و دختران و پسران با کمال سادگی ازدواج میکنند. من خودم در یکی از سفرها با یک خانواده جوان انگلیسی ملاقات و از نزدیک سادگی آنها را مشاهده کردم.
ازدواج یک نیاز طبیعی و مانند نیاز به آب و غذاست و تشریفات زاید و ولخرجی از لوازم آن نیست. کاش خیراندیشان و عقلا در صدد حلّ این مشکل برمیآمدند، زیرا قابل حل است، اما نیاز به همکاری همه قشرهای مردم دارد. باید فرهنگ سادگی را در جامعه ترویج و از تجملگرایی و اسراف و تبذیر به شدّت جلوگیری کرد. برای مبارزه با این مشکل اجتماعی لازم است همه دست اندرکاران همکاری کنند. صدا و سیما، روزنامهها و مجلات، گویندگان و نویسندگان، خطیبها و ائمه جمعه، باید کار را آغاز کنند، و البته از طبقات بالا و ثروتمندان، دانشمندان و مسئولان شروع شود. اینان گرچه امکان برگزاری چنین مراسم سنگینی را دارند، باید برای جلوگیری از رقابتها و چشم و همچشمیها و برای رضای خدا و رعایت حال افراد بیبضاعت و جوانان کم درآمد ـ که قشر وسیعی از ملت ما را تشکیل میدهند ـ از تجملات بپرهیزند، مَهرها و جهیزها را به حدّ معقولی برسانند و مراسم ازدواج را با سادگی برگزار نمایند.
دختران و پسران جوان هم از این تجملات چشم بپوشند و در جوانی یعنی بهترین سنین و مناسبترین زمان ازدواج کنند، تا در کانون گرم خانواده آرامش یابند.
در کشورهای اروپایی هم ازدواجها ساده برگزار میشود؛ نه چنین مَهرهایی هست، نه جهاز، و نه مراسم سنگین عقد و عروسی. نمیدانم چرا ما چنین شدهایم و در این مورد مسابقه گذاشتهایم؟ در این مسابقه غیر شرعی و غیر عقلایی، دو عامل میتواند مؤثّر باشد:
عامل اوّل: چشم همچشمیها و رقابتها و به بالاترها نگاه کردن. بعضی این تشریفات را نشانه شخصیت و حفظ آبرو میدانند! هم داماد و عروس گرفتار این تفکر غیر عقلاییاند، هم خانواده آنها و بیش از همه خانمها به این مسابقه دامن میزنند. در صورتی که مهر زیاد و جهاز سنگین و مراسم تشریفاتی برای زوجین، شخصیت پدید نمیآورد. شخصیت به عقل، کمال، اخلاق، رعایت آداب زندگی، کوشش و جدّیت در پایهگذاری زندگی گرم و با مَحبت است. پس بهتر است خانواده عروس و داماد به جای تجملات غیرضرور، در تربیت صحیح فرزندان خود برای اداره زندگی مشترک و آشنا کردن آنها به همسرداری و بچهداری بکوشند. پدر و مادر عروس و داماد در حدّ توانشان به اقتصاد خانواده نوبنیاد در تهیه مسکن، و تأمین سرمایه کسب و کار ـ کمک کنند، تا بتواند بر پای خود بایستد. چرا پول را صرف اشیای غیرضرور و تجملات و مراسم بیهوده کردن، در حالیکه خانواده جدید در آغاز زندگی با مشکلات اقتصادی مواجه است!
عامل دوم: در مسابقه در ازدیاد مهر، ترس از آینده زندگی مشترک خانوادگی است. خانواده دختر و خود او سعی میکنند مَهر را سنگین کنند، تا داماد توان و جرئت طلاق و جدایی را نداشته باشد.
این خانوادهها چون برخی مردان بیانصاف و بیوفا را دیدهاند که چندی پس از ازدواج با بهانههای بیجا، همسر مظلوم و بیپناه خود را رها میسازند یا طلاق میدهند یا به فکر تجدید فراش برمیآیند، سعی میکنند مهر را سنگینتر کنند تا طلاق رخ ندهد یا پس از طلاق، زندگی زن تأمین باشد. در پاسخ اینها میگوییم: قبول داریم که بعضی مردها بیانصاف، بیوجدان و ستمکارند و ترس این خانوادهها بجاست، ولی با مَهرهای سنگین نیز اغلب نمیتوان جلوی تعدیات چنین مردهایی را گرفت. آنان عاقبت، کاری میکنند که زن مَهرش را حلال کند، تا جانش آزاد شود! ارجاع به محاکم قضایی هم غالباً کارساز نیست. برای جلوگیری از این قبیل ستمگریها نیاز به اجرای کامل قوانین خانواده و از همه مهمتر یک کار گسترده فرهنگی در دفاع از حریم خانواده داریم. با قانون نیز نمیتوان جلوی ظلم و طغیان بعضی مردان را گرفت بلکه باید در تقویت ایمان و اخلاق جامعه کوشید. جوامع غربی هم با قانون نتوانستهاند از خودمحوری مردها جلوگیری کند. لازمه جامعه منهای اخلاق همین مشکلات است، از اینرو میبینیم معصومین(ع) تأکید کردهاند که مَهر را بالا نگیرید:
1. امیرمؤمنان(ع) فرمود:
مَهر زنان را بالا نبرید که باعث دشمنی و کینه خواهد شد.[3]
2. امام صادق(ع) از پدرانش، از پیامبر خدا(ص) نقل میکند که آن حضرت فرمود:
برترین زنهای امت من زنی است که خوشروتر و مَهرش از دیگران کمتر باشد.[4]
3. رسول خدا(ص) فرمود:
از برکت زن این است که هزینهاش سبک و فرزند آوردنش آسان باشد.[5]
یکی از نمونههای بارز اسراف و تبذیر، و مصادیق منکر در جامعه مجسمهسازی است. در زمان طاغوت مجسمهسازی، ترویج داشت، اما از ابتدای پیروزی انقلاب ـ تقریباً 5 یا 6 سال ـ ترویج فرهنگ مجسمهسازی متوقف شد. ولی بدبختانه از سال 1367 و 1368 دیگر بار آغاز شد و سیر صعودی به خود گرفت! افرادی به حرفه و شغل به ساخت و نصب مجسمه مشغول شدند. بنابر آمار 50 درصد نسبت به زمان سابق افزایش یافت. آمار دقیقی از تولید مجسمه در کشور نداریم، ولی بنابر آمار غیررسمی سالیانه حدود 5000 مجسمه در کلّ کشور ساخته میشود. بدبختانه بودجه و سرمایهای که در این راه مصرف میشود، ضابطهای ندارد، اما میتوان تخمین زد این مبلغ سالیانه بیش از 4 میلیارد تومان باشد. این از نظر اقتصادی هیچ توجیه درستی نمیتوان برای آن یافت، و از نظر فرهنگ دینی، احادیث فراوانی از ساختن مجسمه نهی میکند. در اسلام، ساختن مجسمه انسان و حیوانات ذی روح، ناپسند است. در روایات آمده که: در قیامت مجسمهساز را میآورند و میگویند «مجسمهاى را كه ساختى، در آن بِدَم» و چون نمیتواند، عذابش میدهند. امام صادق(ع) نقل میکند: پیامبر خدا از تصاویر و مجسمهها نهی کردند. ایشان فرمودند: کسی که مجسمه و صورتی را بسازد، خداوند او را در قیامت مکلف میکند تا به ساختهی خود روح بدمد.[6] در حدیث نبوی دیگری چنین آمده است: «صاحبان اين تصاوير و مجسمهها روز قيامت عذاب مىشوند و به آنها گفته مىشود: اينها را كه درست كرديد، زنده كنيد» و معلوم است چون نمیتوانند؛ عذاب میشوند.[7]
اکثر فقهای ما قائلاند ساختن مجسمه ذیروح حرام است.
امام خمینی(ره) در تحریر الوسیله:
به تصویر کشیدن موجودات ذی الروح؛ مثل انسان و حیوان به صورت مجسمه حرام است. مثل چیزهایی که از سنگ میسازند یا از فلز یا چوب و مانند آن، اما اگر به صورت جسم نباشد و فقط صرف تصویر باشد، اقوی جواز است.[8]
مقام معظّم رهبری نیز ساختن مجسمهی ذی روح را حرام میدانند. البته فقهای دیگر هم همین نظر دارند. صرف نظر از بحث حرمت و حلیت مجسمهسازی، باید گفت: آیا انصاف است که با این وضع سخت معیشتی مردم، بودجههایی صرف این کار بشود؟ از مسئولانی که مجسمهها سفارش میدهند و از شهرداریها که آنها را در میدانها نصب میکنند، باید سؤال کرد: آیا انصاف است از مردم فقیر به صد بهانه پول و عوارض بگیرید و در این راه صرف کنید؟ آیا وجدانتان راضی میشود پولهایی را که غالباً هم از بیچارهها گرفته میشود، چنین خرج کنید؟ آیا همه کارها درست و تمام شده و نیازِ دیگری نداریم؟ اسلام، مخالف هنر نیست. اما در راههایی باید هزینه کرد که دین دستور میدهد. در حالی که هنوز هم در بسیاری از مناطق یک کانون فرهنگی نداریم تا جوانان ما آنجا جمع شوند، آیا میتوان سرمایه خود را برای ساختن مجسمه صرف کنیم؟ وقتی شرکت و پیمانکاری، قراردادی 30 میلیون تومانی برای ساخت یک مجسمه میبندد و میگیرد، این بیانصافی در حقّ قشرهای کم درآمد جامعه نیست! فرهنگ اسلام با فرهنگ مجسمهسازی همخوانی ندارد. مگر از یاد بردهایم که انقلاب اسلامی کردیم؟ مگر نباید انقلاب ما به گونهای باشد که وقتی خارجیها به کشور ما مسافرت میکنند، آثار اسلام را ببینند؟ آیا بهتر نیست به جای مجسمه، مسجد بسازیم؟ وقتی شما به برخی کشورهای اسلامی مسافرت میکنید، جای جای آنها گلدستههای مسجد را میبینید، اما در میهن اسلامی ما به مقدار کافی مسجد ندارند! آیا با این وضع درست است که سرمایه کشور خود را در موارد بیهوده و مجسمهسازی هزینه کنیم؟
مقام معظّم رهبری در ضمن سخنانی فرموده بودند:
کاری کنید که شهر تهران رنگ اسلامی به خود بگیرد و ارزشهای اسلامی نمود پیدا کند. بنابر فرموده رهبری، مسئولان یک جامعه اسلامی باید به جای هر مجسمه، یک گلدسته مسجد بالا ببرند، تا صدای اذان ـ این شعار توحید ـ در سراسر وطن طنینانداز شود.[9]
1- بزرگترین عامل رشد و توسعه چیست؟
2- چگونه میتوان در کشاورزی از مصرف بیرویّه آب جلوگیری کرد؟
3- برترین زنهای امت چه کسانی هستند؟
[1]. سفينة البحار، ج 4، ص 130: متن حديث در مبحث «اسراف بر خلاف انضباط اقتصادى» با اندكى اختلاف از نظر گذشت.
[2]. روزنامه جمهورى اسلامى، 16/2/1376 شماره 5185.
[3]. وسائلالشيعه، ج 21، ص 253، ح 27022: لا تُغالوا بِمُهورالنّساء فَتكونَ عداوة.
[4]. همان، ص 251، ح 27019: أفضلُ نساءِ أمّتى اَصبَحُهُنّ وجها و أقلّهن مهراً.
[5]. همان، ص 252، ضمن ح 27020: مِن بَركة المرأةِ خِفّة مَؤونتِها و يسرُ وِلادتها.
[6]. همان، ج 17، ص 295: نهى رسول الله عن التصاوير، من صوّر صورة كلّفَهُ الله يوم القيامة أن ينفخ فيها و ليس بنافخ.
[7]. مستدركالوسائل، ج 16، ص 210: اِنّ اهلَ هذه الصّور يعذّبون يوم القيامة، يقال: أحيوا ما خلقتم.
[8]. تحريرالوسيله، ج 1، ص 496، مسئله 12.
[9]. تأكيد و توصيه روايات اسلامى در گسترش فرهنگ مسجدسازى، و تشويق مسلمانان به ساختن و آبادانى مساجد، در حدّ توان، در شهرها، روستاها و جادههاى ارتباطى، نشان دهنده نقش تعيين كننده مساجد در حاكميت ارزشها و فضيلتهاى دينى است. در احاديث، تعبيرهاى بسيار ارزشمندى همچون: خانه خدا، باغ بهشتى و بهترين مكانها از مسجد وجود دارد و پيامبر اكرم(ص) آبادگران خانههاى خداوند را، خانواده خدا، خواند: «إِنَّ عُمّارَ بُيُوتِ اللهِ هُمْ أَهْلُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ» (كنزالعمّال، ج 5، ص 5، ح 11792).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت