در نوشتار قبل در باره شیوه «استفاده از واسطه» و «ریشه یابی گناه» سخن گفتیم. اکنون به بررسی شیوه های دیگری از امر به معروف و نهی از منکر می پردازیم.
تاکید در قالب های مختلف از جمله در قالب تکرار، مخاطب را نسبت به موضوع حساس و انگیزه او را برای ترک حرام یا انجام واجب تحریک می کند. امروزه از این شیوه در تمام برنامه های نهادینه سازی استفاده می شود. کاربرد «تکرار در تبلیغات رسانه ای» نمونه ای از آن است. با تکرار، بسیاری از موارد معروف یا منکر «عادی سازی» یا قبح زدایی می شود؛ یا اقبال و ادبار عمومی نسبت به آن برانگیخته می شود. همان طور که در شیوه ای کاملاً بر عکس، از پوشاندن و سربسته نگاه داشتن برخی منکرات برای جلوگیری از قبح زدایی آن ها استفاده می کنند و از اشاعه فاحشه ممانعت به عمل می آورند[1]، چنان چه قرآن کریم در برحذر داشتن از اشاعه گناه فرموده است:
«إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ».
كسانى كه دوست دارند زشتي ها در ميان مردمِ با ايمان شيوع يابد، عذاب دردناكى براى آنان در دنيا و آخرت است و خداوند مى داند و شما نمى دانيد.[2] و در این رابطه از امام رضا علیه السلام روایت است که فرمودند:
«الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ».
کسی که کار نیک خود را بپوشاند، عمل او معادل هفتاد حسنه است (ارزش و ثواب دارد) و کسی که گناه را منتشر می کند، مطرود است و (در دنیا و آخرت) یاری نمی شود و هر کس گناه را مخفی نماید (منتشر نسازد) مورد مغفرت قرار می گیرد.[3]
برخی از گنهکاران به خاطر استمراری که در گناه خود داشته اند و یا به سبب علاقه یا عادتی که به عمل خود پیدا کرده اند، با یک بار امر و نهی دینی، موفق به ترک منکر یا انجام معروف نمی شوند. از این رو، باید نسخه ای را که برای درمان ﺁن ها انتخاب می کنیم، چند بار تکرار کنیم و هر بار می توان از یکی از شیوه های مناسب، بهره گرفت. امر و نهی دینی به هر اندازه که لازم باشد، باید تکرار شود؛ به شرط ﺁن که دارای تأثیر مثبت باشد و تأثیر منفی هم برای مخاطب و تذکر دهنده نداشته باشد. از این رو، اگر تکرار ﺁن لازم باشد و این تکرار از سوی یک نفر، تأثیر منفی داشته باشد، باید در ﺁمران به معروف، تنوع ایجاد شود؛ همان گونه که اگر لازم باشد، باید در شیوه های امر به معروف و نهی از منکر تنوع ایجاد کرد.[4]
قرآن کریم هم نسبت به ارتکاب برخی گناهان و ترک برخی واجبات این شیوه را به کار گرفته است و برخی از موضوعات را که از درجه اهمیت بالاتری برخوردار هستند را به شکل های مختلف مورد تأکید قرار داده و بعضی را بارها تکرار فرموده است. از جمله موضوع «نماز» یکی از مواردی است که بارها مورد تأکید قرآن کریم قرار گرفته است. به عنوان نمونه خداوند متعال در سوره بقره می فرماید:
«حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ * فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُكْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ».
در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [نماز ظهر] كوشا باشيد و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخيزيد * و اگر (به خاطر جنگ، يا خطر ديگرى) بترسيد، (نماز را) در حال پياده يا سواره انجام دهيد! اما هنگامى كه امنيت خود را بازيافتيد، خدا را ياد كنيد! [نماز را به صورت معمولى بخوانيد!] همان گونه كه خداوند، چيزهايى را كه نمى دانستيد، به شما تعليم داد.[5]
از آن جا كه نماز مؤثرترين رابطه انسان با خدا است، و در صورتى كه با شرائط صحيح انجام گيرد دل را لبريز از عشق و محبت خدا مى كند و در پرتو آن انسان بهتر مى تواند خود را از آلودگى به گناه پاك سازد، در آيات قرآن تاكيد فراوانى روى آن شده است. مبادا گرما و سرما و گرفتاري هاى دنيا و پرداختن به مال و همسر و فرزند شما را از اين امر مهم باز دارد. در آيه بعد (آیه 239) تاكيد مى كند كه در سخت ترين شرائط حتى در صحنه جنگ نبايد نماز فراموش شود، منتها در چنين وضعى، بسيارى از شرائط نماز همچون رو به قبله بودن و انجام ركوع و سجود به طور متعارف، ساقط مى شود. در حديثى از امير مؤمنان على علیه السلام نقل شده كه در بعضى از جنگ ها دستور داد تا نماز را به هنگام جنگ با تسبيح و تكبير و لا اله الا اللَّه به جا آورند و نيز در حديث ديگرى مى خوانيم كه: «انَّ النَّبىَّ ص صَلَّى يَومَ الاَحزابِ إيماء».
پيامبر صلی الله علیه و آله در جنگ احزاب با اشاره نماز خواند. و نيز از امام كاظم علیه السلام روايت شده كه در پاسخ اين سؤال كه اگر شخصى گرفتار حيوان درنده اى شود، و وقت نماز فرا رسد و از ترس آن درنده نتواند حركت كند چگونه نماز بخواند؟ فرمود: با همان وضعى كه دارد بايد نماز را بخواند هر چند پشت به قبله باشد، و ركوع و سجود را با اشاره در حالى كه ايستاده است انجام دهد. بنا بر اين آيه فوق تاكيد بر اين معنى دارد كه محافظت بر نمازها، تنها در حال امنيت نيست، بلكه در همه حال بايد نماز را به جا آورد تا پيوند بندگان با آفريدگار جهان، هميشه بر قرار باشد.[6]
از دیگر مواردی که به شکل های مختلف و با تکرارهای فراوان مورد تأکید خداوند متعال قرار گرفته، مسأله اطاعت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که از جمله مهم ترین معروف های واجب الاطاعه ای است که سعادت امّت در گرو این معروف بوده، هست و خواهد بود. خداوند متعال در آیات متعددی اطاعت از رسول را در کنار اطاعت خود قرار داده و سرنوشت شوم نافرمانی و عصیان از فرامین پیامبر اکرم را گوشزد کرده و هدایت را منحصر در اطاعت از ایشان می داند. از جمله می فرماید:
«قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ».
بگو: خدا را اطاعت كنيد، و از پيامبرش فرمان بريد! و اگر سرپيچى نماييد، پيامبر مسئول اعمال خويش است و شما مسئول اعمال خود! امّا اگر از او اطاعت كنيد، هدايت خواهيد شد و بر پيامبر چيزى جز رساندن آشكار نيست.[7] و یا در جای دیگر با لحنی تند از عاصیان فرمان پیامبر با لفظ کافر یاد نموده و می فرماید:
«قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرِينَ».
بگو: از خدا و فرستاده (او)، اطاعت كنيد و اگر سرپيچى كنيد، خداوند كافران را دوست نمى دارد.[8]
در تاریخ اسلام و سیره تبلیغی رسول خدا صلی الله علیه و آله، این شیوه فراوان مشاهده می شود. در مکه مکرمه و زمانی که پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله تازه مأمور به تبلیغ دین اسلام شده بودند، تعداد مسلمین بسیار کم بود و همین عده اندک در محاصره و فشار کفار و مشرکین قرار داشتند. در همین شرایط، بارها و بارها فضای مکه از طنین صوت دلربای پیامبر اکرم که مردم را به توحید و یگانه پرستی فرا می خواند و می فرمود:
«قولوا لا اله الله تفلحوا/ بگویید خدایی جز الله نیست تا رستگار شوید» معطّر می شد؛ و این در حالی بود که پاسخ مشرکین در قبال خیرخواهی و مهربانی رسول خدا، جسارت و بی ادبی، سنگ زدن و مجروح ساختن بدن مبارک آن حضرت و متّهم کردن ایشان به کذب و سحر و جنون بود. اما این رفتارهای ناشایست دل حضرتش را از هدایت ایشان مأیوس نمی کرد و این امر به توحید و نهی از شرک تا بدان جا ادامه یافت که پس از چندی، سرزمین حجاز یکپارچه با آن حضرت، ندای توحید سرداده و شهادت به یگانگی حق تعالی و نفی پرستش بت ها دادند. آری رسول خدا صلی الله علیه و آله می دانستند که بسیاری با یک بار دعوت کردن، پذیرای اسلام نمی شوند امّا اگر بارها و بارها آن ها را به سوی خدا فرا خوانی، بالاخره بر قلب سختشان اثر خواهد گذاشت، لذا پیامبر چنین کردند و نتیجه چنان شد که تا به امروز، مسلمین ایمان خود را مدیون استمرار و استقامت آن مرد خدا هستند.
ادامه این بحث را در نوشتار بعدی دنبال خواهیم کرد، ان شاء الله.
1- شیوه تأکید و تکرار را توضیح دهید؟
2- یکی از مصادیق شیوه تأکید و تکرار در قرآن را بنویسید؟
[1] برگرفته از کتاب: امر به معروف و نهي از منكر در آيينه قرآن كريم (عابدی میانجی، محمد) ص 336.
[2] سوره نور/ آیه 19 (ترجمه مکارم).
[3] الكافي (ط - الإسلامية) ج 2 ص 428.
[4] شيوه هاي امر به معروف و نهي از منكر در مكتب معصومين عليهم السلام (خسروی، مهدیه) ص 82.
[5] سوره بقره/ آیه 238 و 239 (ترجمه مکارم).
[6] تفسير نمونه ج 2 ص 206 تا 209. (با تلخیص)
[7] سوره نور/ آیه 54 (ترجمه مکارم).
[8] سوره آل عمران/ آیه 32 (ترجمه مکارم).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت