بسم الله الرّحمن الرّحیم
محضر مرجع عالیقدر، حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
با عرض سلام خدمت شما
جوانان در عین حالی که شب و روز به زندگی دنیوی مشغول هستند، در باطن ذات و نفس خویش نیز زندگی [مرموز] و پوشیدهای دارند و اگرچه توجهی به آن زندگی ندارند و آن را به کلّی فراموش کردهاند، لیکن با داشتن روح و افکار و عقاید حَقّه، اخلاق پسندیده و اعمال شایسته میتوانند سبب استکمال و ترقّی روحانی خود گردند و سعادت و کمال خود را فراهم سازند، در صورتی که اکثر جوانها با عقایدی باطل و اخلاق زشت و اعمالی [ناشایست] باعث نقصان، شقاوت و انحراف نفسانی خود شدهاند و به آن مشغول هستند.
به عقیده من باید این قشر از افراد را راهنمایی کرد و آنها را در صراط مستقیم، تکامل بخشید تا جوهر ذات و حقیقتش پرورش و تکامل یافته و به عالم روحانیت صعود و رجوع پیدا کند و اگر آنها تمام کمالات روحانی و اخلاق پسندیده انسانی را فدای ارضای قوای حیوانی کنند و اسیر خواستههای نفسانی شوند و به صورت حیوانی هوسران، کامجو و یا دیوی درنده و خونخوار درآیند، چنین کسانی از صراط مستقیم تکامل انحراف یافته و در وادیهای هلاکت و شقاوت سرگردان خواهند شد. در صورتی که در حال حاضر، حتی دختران محصّل، در مدرسههای راهنمایی، نه دبیرستان[ها] و نه دانشگاهها، در مدرسههای راهنمایی، دختران و پسران، در وادیهای هلاکت و شقاوت سرگردانند و عده معدودی که در این مسیر قرار نگرفتهاند و سعی دارند جوهر ذات و انسانیتشان را کامل کنند و از صراط مستقیم انسانیت به عالم سرور و منبع کمالات رجوع کنند، تحت تأثیر عدهای زیاد از آنهایی که راه مستقیم دیانت را هم فراموش کردهاند و از پیمودن صراط دقیق انسانیت عاجز شدهاند، قرار گرفته و جز زندگی سخت و سقوط در هاویه جحیم، سرنوشتی نخواهند داشت.
ما از بسیاری از این رویدادها غافلیم، غالب انحرافات و نزاعهایی که در بین نوجوانانها و جوانهای این مرز و بوم بهوجود میآید در پروندههای دادگستری بایگانی میشود و تا آنجا که به قتل منتهی نگردد، به روزنامهها سرایت نمیکند و اگر هم به قتل منتهی گردد، بسیاری از روزنامهها منتشر نمیکنند، پس باید هوشیار باشیم، کنجکاو باشیم و حداقل به کسانی که در این مسیر قرار نگرفتهاند و یا سستاراده هستند، از راه معنویت کمک کنیم.
چون آنچه مسلم است و انحرافات جنسی را افزایش میدهد، فقدان معنویت است؛ مشکل اصلی ما در این است که فقط به خودمان توجّه میکنیم؛ باید افکار خودمان را، نظریات خودمان را فراتر از محدوده خود قرار دهیم؛ در هر کشوری وقتی معنویت کم شود و یا رو به سقوط رود، به تدریج مفاسد اجتماعی و در رأس آن انحرافات جنسی افزایش مییابد و به طور کلّی، عدّهای از نوجوانان که راه حق و ایمان را دوست میدارند، راز و نیاز با معبود خود را، دوست میدارند و از اینگونه بیحجابیها و از اینگونه خودنماییها ناراحت میشوند، وقتی در جوّی نامناسب قرار میگیرند، در جوّی که هر نوجوان دختر و پسری با فردی از جنس مخالف دوست است و مدام با او در ارتباط است قرار میگیرند، تحت تأثیر رفتار اینگونه افراد قرار گرفته، مسیر انحرافات را پیشه خود میگردانند و کسی پیدا نمیشود و به کسی هم اطمینان پیدا نمیکنند که با او مشورت کنند و راه صحیح را از او طلب کنند (حتی با پدر و مادر خود).
و بالاخره من، پس از سالها فکر کردن و با مشکلات دست و پنجه نرم کردن و انحرافات بسیاری از مدرسهها و دبیرستانها را مشاهده کردن، ارتباطات تلفنی و ارتباطات نزدیک بین دختران و پسران کمتر از شانزده ـ هفده ساله را دیدن و شنیدن، از این گونه رفتارها، رنج میبرم و از اینگونه مسائل بدین نتیجه رسیدم که هر قدر نونهالان اجتماع از نظر فکر و شجاعت تقویت گردند ولی از نظر ایمان و اخلاق نیرومند نباشند، دیو مفاسد خیلی زود آنها را از پای درآورده و آنها را متلاشی میکند و علت اصلی آن، خود پدران و مادران هستند و بدین ترتیب به عنوان واکسینهای فکری، لزوم بحث از اخلاق و مفاسد و راه مبارزه با آنها، ضروری به نظر رسید که با شما مشورت کنم و از شما طلب کمک کنم. خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید، حتّی با فرستادن کتابی در این زمینه.
اگر من بخواهم، با یاری خدا و کمک شما با اینگونه انحرافات نوجوانان و جوانان، تا اندازهای حتی محدود، در مدرسه و یا دبیرستانی مبارزه کنم، از طریق انتشار اعلامیههای در این زمینه، چگونه میتوانم موفق باشم؟ با انتشار چه اعلامیههایی میتوانم افکار و عقاید نادرست آنها را منحرف سازم و آنها را نسبت به این مسائل روشن کنم و راه مستقیم را پیشه راهشان قرار دهم؛ از شما استدعا میکنم که مرا کمک کنید؛ البته لازم به یادآوری است که من هیچگونه مسؤلیّتی در این کشور ندارم؛ منظور من این است که حتماً نباید رییس ارگان و یا رییس سازمانی باشم که جواب نامهام را بدهید؛ مرا به عنوان فردی حقیر قبول کنید و جواب نامهام را بدهید؛ بیتوجه بودن نسبت به این نامه یعنی بیتوجهی به نسل جوان و جامعه امام زمان(عج)، یعنی بیتوجهی به اسلام و قرآن.
منتظر نامه پر مهر و محبت شما هستم. خواهش دیگری که از شما دارم این است که چون به ماه مبارک و پر فیض رمضان، نزدیک هستیم، خیلی سریع نظر خود را در نامهای که میفرستید، مکتوب فرمایید.
در حدیثِ حَسَن،[۱] از حضرت امام جعفر صادق(ع) منقول است که: «هرکه هفت شوط، طواف خانه خدا را بنماید، حق تعالی برای او شش هزار حسنه بنویسد، شش هزار گناه [از او] محو بکند، شش هزار درجه برای او بلند کند و شش هزار حاجت او را برآورد؛ ولی برآوردن حاجت مؤمن بهتر است از ده طواف».[۲]
انشاءالله همیشه [از] توجهات و عنایات و الطاف و مراحم خاصّه حضرت بقیةالله الاعظم، حجة بن الحسن العسکری(عج) بهرهمند باشید. التماس دعا
بسم الله الرّحمن الرّحیم
السلام علیکم
نامه مفصل و مشحون به مطالب ارزنده و دلسوزی برای نسل جوان و در لفظی دیگر، دلسوزی برای جامعه و برای اسلام عزیز و فرزندان اسلام، واصل شد. بسیار موجب امیدواری و خشنودی گردید.
تأخیر در جواب به واسطه کثرت مشاغل، مراجعات و مسائل کتبی و شفاهی است که باید به همه جواب داده شود و همانطور که مرقوم داشتهاید چنین نیست که نویسنده نامه باید از مسئولین یا رئیس یک سازمان و ارگان باشد تا جواب داده شود، معاذ الله؛ ان شاء الله در جوابها بیشتر توجه به انجام وظیفه و کمک به نشر معارف اسلام و مکتب اهل بیت(ع)، و بالا بردن سطح آگاهیهای جامعه و خصوص نسل جوان است.
مسئله یا مسائل جوانان مسائلی هستند که همواره مورد توجه آگاهان، مربّیان جامعه و هادیان فکر و اندیشه و به خصوص مکتب انبیا(ع) و بالاخص، مکتب اسلام بوده و هست.
اصلاحات، سازندگیها، آیندهبینیهای اقتصاد، سیاست ایمان و عقیده، همه روی این قشر تمرکز حسّاس دارد؛ چه آنهایی که اَغراض فاسده و مقاصد شخصی و قصد افساد و انحراف جامعه را دارند و چه آنهایی که قصد اصلاح و سالمسازی و خیر و سعادت مردم را دارند، روی این طبقه جوانان و نوجوانان سرمایهگذاری میکنند.
روحیّات جوانان برای عمل و فعالیت و قدم به پیش بودن و ترقّی و تکامل، آماده است، چنانکه برای سقوط و افتادن در منجلاب انحرافهای گوناگون و فساد اخلاق نیز آمادهاند.
سخن در مباحث مربوط به جوانان و عوامل مؤثر در رشد و کمال و یا سقوط و انحطاط آنها و اشباع درست غرایز و خواستههای آنان نیاز به نوشتن رسالهها و کتابها دارد.
در عصر ما به واسطه گسترش ارتباطات و وسایل سمعی و بصری و طبع و نشر افکار و آرا و تبلیغات مستقیم یا غیرمستقیم، مسائل جوانان، بسیار گسترده و پیچیده گردیده که سالم ماندن یک جوان نیاز به مراقبتها و بهخصوص مجاهدت و تلاش فراوان خود فرد دارد که با آگاهی از اوضاع مختلفی که به عنوان سیاست، اقتصاد، مکتبهای فکری و مسائل جنسی آنها را و سعادت و سلامت روحشان را هدف قرار داده از خود مواظبت کنند، مجلات، روزنامهها، رادیو و تلویزیون و انواع فیلمها در تمام دنیا از مهمترین عواملی هستند که روی جوانان کار میکنند و جوامع بشری را به سوی سعادت یا شقاوت، سیر میدهند.
این وسایل، جوانان شهرنشین و جوانان روستایی و همه و همه را شامل میشوند و حتّی لباس و ژست کارگردانان برنامههای تلویزیونی نیز، پسر و دختر را در همهجا، حتی در دورترین نقاط، زیر تأثیر خود قرار میدهند؛ البته در ساختن یک جوان سالم و مسلمان، محیط خانه، خانواده، محیط مکتب، مدرسه، آموزشگاه و محیط جامعه، همه مؤثرند و همانطور که قرآن کریم میفرماید:
وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لا یَخْرُجُ إِلاَّ نَکِدَا؛[۳]
محیطها، مدرسهها و خانوادههای سالم یا فاسد، در تربیت نسل جوان، مؤثر است. در گذشته، محیط یک جوان، یک کوچه یا یک روستا یا یک شهر و بازار بود، امّا امروز محیط تربیت جوان و نوجوان، تمام جهان است؛ البته این پیچیدگیها و وسعت تضارب افکار و توسعه میدان مخاطرات به این معنا نیست که تصور کنیم چاره نمیتوان اندیشید و جوانان و نوجوانان را نمیتوان در مسیر صحیح، هدایت کرد و غرایز آنها را در راه سعادت خودشان، فعال نمود.
با تمام این اشکالات، راههای سالمسازی جامعه و پرورش افکار و تربیت اسلامی جوانان نیز، به موازات این دشواریها زیاد شده و از جمله، رشد آگاهی جامعه و خود جوانها نیز برای سالمسازی، زمینه تأثیر تبلیغات مثبت و مفید را فراهمتر نموده است.
بنابراین باید تبلیغات صحیح روی جوانها فراگیرتر و کاملتر انجام شود؛ باید مشکلات جوانها را شناسایی کرد و مدیریت جامعه، مسئولین بهسازی اخلاق، پدر و مادر و اشخاص و افراد، همه بهطور جمعی و فردی در حلّ آنها اقدام نمایند.
همین مسئله مشکل جنسی را که تذکر دادهاید، دین مقدس اسلام آن را بسیار مهمّ دانسته، به حلّ آن تشویق و ترغیب کرده، ازدواج را در جامعه اسلامی از بنیانهای بسیار مقدس و محبوب خدا معرفی نموده و آن را حلال مشکلات جوانان شمرده، که فرمودهاند:
«مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ»[۴] و سعی در انجام آن را بین دو نفر، بهقدری موجب اجر و ثواب معرفی کردهاند که به هرقدمی که شخص برای رفع این مشکل، از زندگی کسی بردارد یا کلمهای که بگوید، ثواب یک سال عبادت، که شبهایش را به نماز و روزهایش را به روزه بهسر برده باشد، مقرر شده است.
در رشتههای دیگر، تعالیم عالیه اسلام، همگان و بهخصوص جوانان را تا حدّ ممکن بیمه میسازد و از آسیبپذیری دور مینماید.
طبع و نشر مقالات، مجلات، روزنامهها، رمانها، فیلمها و برگزاری بازیها، مسابقاتِ فسادانگیز، مطالعه، دیدن، نقل و گفتن آنها و گرایش به لهو و لعب، موسیقی و قمار، سرگرمیهای مضرّه، مجالستها، همنشینی، مصاحبت با اشخاص فاسدالاخلاق، همه را، ممنوع فرموده؛ سلامتی، مانند اینکه برای سلامت بدن و حفظ سلامتی و بهداشت، هم اسلام و هم تعالیم بهداشتی، بسیاری از کارها و خوردنیها و آشامیدنیها را ممنوع کردهاند و از سوی دیگر نشر و طبع مقالات و کتابهای مفید و پرورشدهنده عقل، فکر، روح و اشعار و تفریحات سالم، سازنده و مجالست و مصاحبتهای گوناگون را تشویق و ترغیب فرمودهاند و از بیکاری و بطالت که خود نیز، خواه قهری و غیر اختیاری یا اختیاری باشد، نظر به مشکلاتی که میآفریند، سخت نکوهش شده و از کار و عمل و تلاش و فعالیت، مدح و ستایش شده است.
به عقیدهی ما، همه راهحلها را، اسلام بیان فرموده است، و اگر نگوییم همه، اغلب مشکلات، برای پیاده نشدن این راهحلها است.
یک جامعه اسلامی جامعهای است که موجبات سعادت جوانان و نوجوانان، در حد ممکن در آن فراهم شده و از اسباب و وسایل انحراف پیراسته و منزّه باشد.
بنابراین همه باید اقدام کنیم، چه آنهایی که مدیریتهایی در جامعه دارند، به خصوص، آنهایی که بر وسایل تبلیغی سمعی و بصری، به عنوان امین، برگزیده شدهاند، باید حفظ این امانت را که از اعظم امانات است، بسیار مهم بدانند و کوتاهی در آن را از بدترین خیانتها به مردم، اسلام، کشور و جامعه بدانند؛ باید افراد مهذّب، آگاه و ظاهرالصّلاح، در همه پستهای این کارها، گمارده شوند.
مطبوعات و جراید، همه و همه وظایفشان سنگین است. اینگونه که بسیاری تلقی میکنند، نیست. باید جوانان را با مساجد یا مجالس وعظ و هشدارهای اخلاقی، با مطالعه کتابهای آموزنده و صحیح دینی، با تواریخ سودمند، با تفسیر قرآن مجید، با مجالس دعا در خط صلاح و فلاح و رستگاری نگاه داشت و خودِ آنها هم که بیشتر آگاه و متوجه هستند، باید در خطّ اصلاح خود و هم سنّ و سالان خود تشریک مساعی و بذل فداکاری و کوشش کنند.
باید اخلاق اسلامی، زهد، آزادگی، پارسایی، قناعت، شجاعت و خودشناسی را به آنها آموخت که بدانند خود را به هر جریان و هر وضع نفروشند.
و این کلامِ معجز نظامِ امیرالمؤمنین(ع) را همیشه مقابل چشم دل خود قرار دهند:
«أَلا حُرٌّ یَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأهْلِهَا إِنَّهُ لَیْسَ لِأنْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّةَ فَلا تَبِیعُوهَا إِلاّ بِهَا»[۵]، و بدانند که انسان بالاتر از این است که اسیر شهوات، مادیات، افکار و اعمال شیطانی شود و مثل این اشعار را که:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت / نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت / بدر آی تا ببینی طیران آدمیت
زمزمه نمایند.
بحمد الله در معارف شیعه و فرهنگ غنی ما، بیش از آنچه تصور شود، به جوانان و پسران و دختران، ارایه طریق شده است؛ آیات قرآن کریم، آن همه احادیث شریفه و این دعاهای انسانساز عالیةالمضامین و این کتابها و اشعار و مقالات.
باید جوانها را به این فرهنگ غنی متوجه کرد که بخوانند و هم عظمت دین خود را بدانند و فرهنگ دینی اسلام را بشناسند و هم خود را بسازند، جوانها و همه را باید به حسابرسی و محاسبه اعمال راهنمایی کرد تا همیشه در مقام تحصیل ترقی و کمال، بیشتر باشند.
بالاخره آقای محترم جوان عزیز نوزده ساله که الحمدلله از این همه آگاهی و دانایی برخوردارید و شمّهای از آن را در این نامه به قلم آوردهاید!
من به شما تبریک عرض میکنم و از خداوند متعال میخواهم که مثل شما را، که در جوانان و نوجوانان مسلمان، زیاد است، زیادتر و بیشتر بفرماید.
شما جوانان، آینده اسلام هستید؛ عظمت اسلام، شوکت اسلام مرهون تلاش و رشد و آگاهی شما است. همه از شما انتظار دارند، اسلام از شما انتظار دارد و قرآن کریم به انتظار شما است و حضرت بقیةالله، مولانا المهدی ـ ارواح العالمین له الفداء ـ از شما انتظار دارد؛ بیشترین یاوران آن حضرت، از شما جوانان مسلمان و متعهد خواهند بود.
عزیزان من! اگر ما در ادای وظایف خود نسبت به شما قصور یا تقصیر داریم، شما به نفس خود اعتماد کنید و با توکّل به خدا در دین، ایمان، تقوا، سعی و عمل، ثبات قدم نشان بدهید، قدم به جلو بردارید و به جلو بروید و فقط عزّت اسلام، سیاست مسلمین، رضای خداوند و خوشنودی حضرت ولیّ عصر ـ ارواحنا فداه ـ و تأمین رفاه و آسایش خلق و خدمت به مردم را وجهه همت قرار دهید!
خدا یار و یاور شما!
وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ؛[۶]
با التماس دعا / لطف الله صافی
[۱]. قسمی از اقسام حدیث.
[۲]. ابنبابویه، فقهالرضا(ع)، ص۳۳۵؛ کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۹۴؛ صدوق، الامالی، ص۵۸۲؛ ابنابی جمهور احسائی، عوالیاللئالی، ج۴، ص۲۵؛ حرّ عاملی، وسائلالشیعه، ج۹، ص۳۹۴؛ مجلسی، محمّدباقر، حلیةالمتقین.
[۳]. اعراف، ۵۸. «و زمین پاک گیاهش به اذن پروردگارش میروید و آنچه پلید است جز [حاصلی] ناچیز برنیاورد».
[۴]. کلینی، الکافی، ج 5، ص 329؛ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۳؛ حر عاملی، وسائلالشیعه، ج۱۴، ص۵. «آنکس که ازواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است».
[۵]. نهجالبلاغه، حکمت 456. «آیا آزادهای نیست که این دنیا را که ناچیز و بیارزش است، به اهلش واگذارد. بهراستی که جز بهشت، هیچ چیزی قیمت جانهایتان نیست پس جانهایتان را به غیر از بهشت، نفروشید».
[۶]. توبه، ۱۰۵. «و بگو کارتان را بکنید، به زودی خداوند و پیامبر او و مؤمنان در کار شما خواهند نگریست».
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی