فصل ششم: پوشش کامل زن، نشان عفاف و حصار امان است
نظر اصلی نویسندهی این کتاب بیدار کردن حسّ دینی مردان و زنان مسلمان است و تمام همّش این است که به خواست خدا این رسالهی مختصر به خانههای مسلمانان راه یابد و با زبانی ساده و آرام به زنان و دختران مسلمان پند و نصیحت دهد. کلام خالق مهربان و آیات قرآن را بر آنان بخواند و تا آنجا که میتواند اشتباهات و کجرویهای آنها را نشانشان داده و از عواقب شوم گناه و عذابهای دردناک آخرت باخبرشان سازد و بگوید:
ای بانوان مسلمان! ای اعتقاد دارندگان به حرمت قرآن! ای کسانی که جلد و کاغذ قرآن را میبوسید و روی چشم میگذارید! ای خانمهایی که هنگام پیشامد مشکلات و ناملایمات، دست توسّل به دامن اولیای دین دراز کرده و از مقام اقدسشان انتظار لطف و عنایت دارید و گاهی بار سفر بسته، به زیارت خاک قبرشان میروید و هنگام ذکر مصائبشان ناله سر میدهید و اشک تأثّر میریزید. بله، شما ای بانوان با ایمان! بیایید به نداهای آسمانی همین قرآن عزیز گوش فرا دهید؛ به راهنماییها و بانگ بیدار باشهای این کتاب الهی توجّه کنید؛ به فریادهای دلسوزانهی پیغمبر محبوب و امامان بزرگوار خود احترام بگذارید؛ با اعمال ناپسند خود هتک حرمت قرآن نکنید! حربه به قلب پیغمبر و امام زمان خود نزنید!
هیچ میدانید دین خدا و احکام خدا برای پیغمبر و امام از جانشان و از فرزندانشان عزیزتر است و به همین جهت حاضر شدند در راه حفظ احکام دین همه گونه مصائب متحمّل شوند؛ عزیزانشان مقابل چشمشان قطعه قطعه و پیکرهای شریفشان هدف تیرها و نیزهها گردد، امّا لطمهای به دین مقدّس خدا وارد نیاید، حلال خدا حرام نشود و حرام خدا حلال نشود و احکام خدا محفوظ بماند!
پس توجّه دارید که شما اگر خدای ناکرده هتک حرمت دین کنید و یا رعایت نکردن حجاب صحیح اسلامی که از وظایف اصیل و اساسی شما خانمهای مسلمان است، به فرمان خدا بیاعتنا باشید، در واقع کارد به قلب پیغمبر زدهاید و شمشیر به روی امام زمان خود کشیدهاید و عاقبت خود را به تكبت دنیا و عذاب شدید آخرت مبتلا ساختهاید.
البتّه بر اهل فضل، روشن است که غرض، بحث فقهی در مسئله نیست که جنبهی فنّی داشته و مربوط به اهلش باشد و عرضه کردن به افکار عمومی را نشاید. بلکه سخن، جنبهی بحث تفسیری دارد و آنچه که مستفاد از آیات شریفه است بیان میشود و با عامّهی مردم مسلمان که به سهم خود وظیفهی تدبّر در قرآن و انذار شدن از کلام خالق خود را دارند، به میان نهاده میشود تا باشد که موعظه شوند و به راه آیند. امّا بحث فقهی مطلب پیداست که در نظری به قرآن بیفکنیم.
در آیهی دیگر مربوط به پوشش زن میفرماید:
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنِى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ و كَانَ اللهُ غَفُوراً رَحِيماً؛[1]
ای پیغمبر! بگو به همسران و دخترانت و زنان مؤمنین که جِلبابهای خود را به خود نزدیک سازند؛ این کار برای اینکه شناخته شوند [به نجابت و عفّت] و مورد اذیّت [و مزاحمت] واقع نشوند، نزدیکتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.
مقصود از جِلباب چیست؟
«جَلابِيب» جمع جِلْباب است و جِلباب بر حسب آنچه از گفتار اهل تفسیر و لغت استفاده میشود، پوشاکی است که علاوهی بر خِمار و روسری، قسمت عمدهی بدن زن را میپوشاند و در واقع لباس بیرونی زن و مخصوص خارج از منزل است. المنجد مینویسد:
اَلْجِلبابُ هُوَ الْقَميصُ اَوِ الثَّوبُ الْواسِعُ؛
جلباب، پیراهن یا لباس گشاد است.
تفسیر مجمعالبیان میگوید:
اَلْجِلبابُ خِمارُ الْمَرئَةِ الَّذِی یُغَطِّی رَأسَها وَ وَجْهَها اِذا خَرَجَتْ لِحاجَةٍ؛
جلباب آن روسری و پوشاکی است که زن هنگام خروج از منزل برای کاری، سر و صورت خود را با آن میپوشاند.
پوشش کامل زن، نشان عفاف و حصار امان است
پس به حکم این آیهی شریفه «آیهی جلابیب» زن مسلمان موظّف است که هنگام خروج از منزل تمام بدن خود را بپوشاند و جملهی «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ» دلالت بر این دارد که باید جلباب و لباس رویی خود را طوری به بدن نزدیک کرده و اطراف آن را جمعآوری نماید که سَتر و پوشش کامل محقّق شود تا نشان وقار و متانت و عفاف کامل بانوی مسلمان بوده و او را از زنان جلف و نادان و سبکسر جدا سازد و نتیجتاً حریم عفّتش از تعرض افراد گستاخ و مزاحم در امان باشد که میفرماید:
...ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ...؛
سَتر تمام بدن، نشان تَحَصُّن و تَعَفُّف زن است و حصاری بر گرد عفاف زن که به هیچ مردی اجازهی گستاخی و تعرّض نمیدهد. امّا بیپردگی زن در واقع اجازهی گستاخی به مردان دادن است و راه تعرّض را برای آنان هموار ساختن و این عمل، با شأن یک بانوی تربیت یافتهی در مکتب قرآن منافات دارد که باید همچون گوهری گرانبها مصون از تعرّض دزدان و اهریمنان باشد.
بسیار روشن است که در چنین اوضاع و شرایط مشهود زمان، وظیفهی زنان مسلمان، فوقالعاده سنگین و پرمسئولیّت خواهد بود که شدیداً باید در تستّر و حجاب خود بکوشند و مراقب باشند با بیپردگی و بیحجابی خود، راهزن مردان و جوانان نشوند؛ دزد غارتگر ایمان مردم نگردند، با تحریک شهوت جنسی مردان و جوانان، راه عصیان به روی آنان نگشایند و راه عبادت و خداپرستی را به روی جامعه و ملّت خود نبندند که رسول خدا(ص) میفرماید:
لَو لا النِّساءُ لَعُبِدَ اللهُ حَقّاً حَقّاً؛[2]
اگر زنان نبودند هر آینه خدا آنچنان که باید و شاید پرستش میشد.
این بیان نبیّ اکرم(ص) نشان میدهد که قسمت عمدهی بیدینی و انحراف جامعهی انسان از صراط عبادت و افتادن در مسیر گناه و معصیت، از ناحیهی زنان سرچشمه گرفته است و میگیرد. البتّه در میان زنان، کسانی هستند که مایهی افتخار عالم اسلام بلکه انسانیّتند. آری، جمع کثیری از زنها هستند که با بیتقوایی و بیبندوباری خود، سدّ راه عبادت و خداپرستی میشوند؛ راه بهشت و سعادت را به روی مردم بسته و راه جهنّم و هلاک ابدی را پیش پای جوانمان باز کرده و هموار میسازند. آیا اینگونه زنان، دزدان و غارتگران خطرناک اجتماع نیستند؟ جنایتکارترین دزدان، دزدان ایمان مردمند! پلیدترین راهزنان، کسانی هستند که بر صراط ایمان بنشینند و بندگان خدا را از راه خدا منحرف کرده و به راه شیطان بیفکنند و با این کار، وفاداری خود را نسبت به شیطان به ثبوت برسانند که گفته است:
...لأقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِيمَ * ثُمَّ لا تِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَعَنْ شَمائِلِهِمْ وَلا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ؛[3]
... به طور حتم، سر راه تو [خدا] در کمینشان مینشینم از پیش رو و از پشت سر و از چپ و راستشان میآیم و منحرفشان میسازم...
اینان به حقیقت، دستیاران وفادار ابلیسند و مستحقّ کیفر دردناک و مجازات شدیدند که به همین زودی گرفتار عذابهای الیم پروردگار خواهند شد. این بیان قرآن است:
... قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلاً إِنَّكَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ؛[4]
... بگو بهره بگیر از این کفر و طغیان اندکِ زود گذرت که به طور قطع تو از یاران آتشی.
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ؛[5]
وای از بدبختی و تیرهروزی مردم مکذّب [که روز حساب را باور نکرده و افسانه پنداشتهاند].
ای زنان مسلمان! به خود آیید و فرمان تهدیدآمیز خدا را به شوخی تلقّی نکنید. دقّتها و باریکبینیهای قرآن را در امر حجاب زن با دقّت بنگرید و در آن بیندیشید و سپس با وضع رفتار و اعمال خود بسنجید تا چه حدّ ما از قرآن و احکام اسلام فاصله گرفتهایم!
۱- نظر اصلی نویسندهی این کتاب چیست؟
۲- نتیجه بیپردگی زن را بیان کنید.
[1]ـ سورهی احزاب، آیهی ۵۹.
[2]ـ وافی، جلد ۳، صفحهی ۱۲۰، ابواب معاشرة النساء.
[3]ـ سورهی اعراف، آیات ۱۶ و ۱۷.
[4]ـ سورهی زمر، آیهی ۸.
[5]ـ سورهی مرسلات، آیهی ۴۹.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت