حضرت امام باقر(ع) به شخصی به نام عبدالله فرمود:
«یَا عَبْدَ اللهِ مَا مِنْ عِیدٍ لِلْمُسْلِمِینَ أضْحَی وَ لا فِطْرٍ إلاّ وَ یَتَجَدَّدُ فِیهِ لِآلِ مُحَمَّدٍ حُزْنٌ»؛
«ای عبدالله، هیچ عیدی از فطر و قربان برای مسلمانان پیش نمیآید، مگر اینکه حزن واندوه تازهای برای آل محمّد حاصل شود».
«لأنَّهُمْ یَرَوْنَ حَقَّهُمْ فِی یَدِ غَیْرِهِمْ»؛[۱]
«زیرا آنان حقّشان را در دست دیگران میبینند».
در دعای عید قربان از صحیفهی سجّادیّه هم میخوانیم:
«اللَّهُمَّ إنَّ هَذَا الْمَقَامَ لِخُلَفَائِکَ وَ أصْفِیَائِکَ وَ مَوَاضِعَ اُمَنَائِکَ فِی الدَّرَجَةِ الرَّفِیعَة ... حَتَّی عَادَ صِفْوَتُکَ وَ خُلَفَاؤُکَ مَغْلُوبِینَ مَقْهُورِینَ مُبْتَزِّینَ»؛
«خدایا، این مقام و جایگاه [اقامهی نماز عید و جمعه یا مقام امامت و خلافت] از آنِ خلفا و جانشینان و برگزیدگان تو [امامان معصوم(ع)] است [که دشمنان حقّ از آنها به غصب و ستم گرفتند] تا اینکه [بر اثر غصب خلافت] برگزیدگان و جانشینان تو مغلوب و مقهور گشتند و حقّشان را از دست دادند».
هماکنون نیز امام عصر ـ عجّلالله تعالی فرجهالشّریف ـ مقهورند و احساس ناامنی میكنند و در هر عيدی غصّه و اندوهشان تازه میشود؛ زيرا امّت اسلامی را همچون گلهی بیشبانی میبينند كه اسير گرگان خونخوار گشتهاند و چارهای نمیيابند. اين وضع را هم خود امّت با بیاعتنايی به اوامر و نواهی خدا و امام به وجود آورده است.
آيا انصافاً ما مسلمانيم؟ زندگی ما صِبْغَهی الهی و رنگ اسلامی دارد؟ اگر هماكنون امام زمان ـ عجّلاللهُ تعالی فرجهالشّریف ـ در میان ما ظاهر شوند، زندگی ما را به عنوان زندگی يک مسلمان میپسندند؟ وضع بازارها و خيابانها، خانوادهها و اختلاط مردان و زنان، فرهنگ و جامعهی ما را قبول دارند؟ و دردناکتر اينكه باور نداريم از مسير حركت منحرف شده است. قرآن میگويد:
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْاَخْسَرِینَ أعْمالاً * الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاة الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً»؛[۲]
«بگو، آيا به شما خبر بدهم كه زيانكارترين مردم چه كسانند؟ آنان كه در زندگی دنيا به گمراهی افتادهاند و در عين حال، میپندارند كه [شاهراه همان است كه آنها میروند و] نيكوترين كار همان است كه آنها انجام میدهند».
از خدا میخواهيم تا زندهايم از نورانيّت و صفا و لطافت اسلام نصيب ما هم بگرداند و رابطهی ما را با خاندان عصمت و طهارت(ع) محکمتر کند تا جملات «وَ اَعْلاماً لِعِبادِهِ وَ مَناراً فِی بِلادِهِ» در زيارت جامعه كبيره را از روی صدق و صفا بگوييم و در زندگی عملاً رو به سوی آنها برويم و راه را گم نكنيم؛ در غير اين صورت به ظلمتهای پرسوز و گداز برزخ و محشر مبتلا خواهيم گشت.
[۱]. عللالشّرایع، ج 2، ص 76.
[۲]. سورهی کهف، آیات 103 و 104.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت