کد مطلب: ۶۲۱۵
تعداد بازدید: ۲۲۰
تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۵
انضباط اقتصادی | ۱۶
شخصی می‌گفت که روزی در بین راه با امام می‌رفتم، که به من فرمود: فلانی! چرا احتیاط نمی‌کنی؟ عرض کردم: در چه موردی؟ فرمود: وقتی می‌شود روی کاغذ کوچک بنویسی، چرا روی کاغذ بزرگ می‌نویسی؟ اگر می‌شود روی کاغذ کوچک بنویس یا کاغذ باطله، و بیت‌المال را ضایع نکن!

بخش پنجم: سیره علمای ربانی در صرف بیت‌المال | ۱

 

سیره و رفتار علمای حقیقی و فقهای دین در مورد مصرف بیت‌المال اهمیت ویژه‌ای دارد، ولی قبل از آن باید بدانیم اصولاً اسلام و مسلمانان از عالمان دینی در برخورد با بیت‌المال چه انتظاری دارند و آنان دارای چه موقعیتی در اذهان عمومی جامعه هستند؟ علمای دین و فقها در جامعه اسلامی موقعیت ممتازی دارند و فقط به عنوان حامل مفاهیمی از فقه و علوم دینی ارزشیابی نمی‌شوند بلکه اسلام و جامعه اسلامی بیش از این از آن‌ها انتظار دارد. پیغمبر اکرم(ص) در حدیثی فرمودند: «علماى امت من مانند انبياى بنى اسرائيل‏اند».[1] و مردم باید در حوزه علم و عمل به درستی و خوبی از آنان استفاده کنند. در حدیث آمده است که: «علما وارث انبيا هستند».[2] به عبارت دیگر، وارث معنویات دین هستند. یا در پاره‌ای روایات فقها امنای دین معرفی شده‌اند. آن‌ها امینِ پیغمبران هستند[3] و صدها روایت دیگر از این قبیل، که از مجموع آن‌ها استفاده می‌شود علمای دین در جامعه موقعیت رهبری و مقتدا بودن را داراند؛ موقعیتی که پیغمبر اسلام و امیرالمؤمنین(ع) در صدر اسلام داشتند. فکر نکنند که فقط یک سری مفاهیم و اصطلاحات کافی است بلکه عالم دین و فقیه کامل دین باید اوّلاً به تمام شئون زندگی مردم و مسلمان‌ها توجه داشته باشد؛ یعنی نه فقط مسائل دینی بلکه سعادت دنیوی و اخروی بشر باید فراروی حرکت علمای دین باشد. زندگی آنان باید کاملاً اسلامی باشد، که وقتی مردم زندگی آن‌ها را می‌بینند، به دین دل‌گرم شوند و عالمان دین را مقتدای خود پس از معصومین(ع) بدانند. روایات اهل‌بیت(ع) به خوبی شیوه صحیح زندگی کردن علمای دین و چگونگی منش اقتصادی آن‌ها را تبیین کرده‌اند. علما جانشین پیغمبرانند، باید ببینند که پیغمبران چگونه زندگی می‌کردند آن‌ها هم آن‌گونه زندگی کنند. امیرالمؤمنین چگونه زندگی می‌کرد، علما هم همان‌گونه زندگی کنند. امیرالمؤمنین(ع) از بیت‌المال از سایر مردم کمتر بهره می‌برد و زندگی ساده‌تری داشت. شیفته زرق و برق دنیا مانند سایر ثروتمندان نبود؛ بنابراین، تعَدّی و تجاوز به بیت المال زیبنده یک عالم دینی نیست. عالم نمی‌تواند آزاد باشد و هر طور که دلش خواست زندگی کند. این خواسته پیامبر اسلام است. حضرت فرمودند: کسی که کنار تحصیل علم، تحصیل زهد و تقوا نکند، دانش فقط او را از خدا دور می‌کند.[4] امام صادق(ع) فرمودند: وقتی دیدید که عالِمی دوست‌دار و شیفته دنیاست، نمی‌تواند رهبر دینی باشد و باید با احتیاط به او نگاه کنید[5] البته مَحبت یک صفت قلبی است که افراد عادی نمی‌توانند آن را تشخیص بدهند ولی می‌شود از آثارش به آن پی برد. اگر دیده شد فلان عالم هم مانند بعضی مردم غرقِ تجملات و تشریفات است، معلوم می‌شود که محبِّ دنیاست. ساختن خانه‌های مجلل با دست داشتن در بیت‌المال و هر روز منزل عوض کردن و بیت‌المال را ملکِ شخصی خود دانستن، همه نشانه‌های انحراف یک عالم است. زندگی امیرالمؤمنین(ع)‌ و فاطمه زهرا(س) باید نصب‌العین عالم دین باشد. با این‌که تمام بیت‌المال در دست امیرالمؤمنین بود، با همسر و دو فرزندش در اتاقی محقر ولی آسمانی زندگی می‌کردند.
معیار گفتار عالم ربانی، دین و حرکت و رفتارش معیار دین است، اما عالم دنیا زده طوری حرف می‌زند که ضرری به دنیایش وارد نکند و رعایت دنیای خودش را می‌کند. بنابراین، بعضی مواقع حق را نمی‌گوید تا به دنیایش لطمه نخورد! مردم نباید فریب چنین شخصی را بخورند و دنباله‌رو او باشند. روایات می‌گوید «كسى كه محبّ چيزى هست، به هر راهى مى‏رود تا به آن برسد» و دنیا دوستی یکی از نمونه‌های بارز آن است. از چنین احادیثی استفاده می‌کنیم با توجه به موقعیت خاصی که اسلام برای علما قائل است آن‌ها در زندگی‌شان نمی‌توانند مانند سایر مردم باشند؛ مخصوصاً در صرف بیت‌المال. عالم دینی وقتی می‌خواهد برای خود یک زندگی دست و پا کند، باید ببیند نوع طلاب چگونه زندگی می‌کنند! آیا سزاوار است که یک عالم دین خانه‌های متعدد داشته باشد، اما یک طلبه، اجاره‌نشین باشد و حتی پول اجاره هم نداشته باشد؟ این خیلی بی‌انصافی است! و اگر این ثروت‌اندوزی‌ها از بیت‌المال باشد، ظلم بسیار بزرگی است و هرگز با عدالت اسلامی نمی‌سازد.
آیا درست است که یک عالم دین و فرزندانش خودروهای متعدد داشته باشند اما یک طلبه نتواند حتی یک دوچرخه بخرد؟ این با وراثت انبیا سازگاری ندارد، چه رسد به این‌که یک عالم دین با پول بیت‌المال مؤسّسه اقتصادی درست کند! این‌ها با آبروی عالم اسلامی بازی می‌کنند و با فقاهت نمی‌سازد. دین مبین اسلام برای علمای دین جایگاه رفیعی ترسیم نموده است و آنان باید در حفظ این جایگاه تمام توان خود را به کار برند و با زهد در دنیا و حساسیت به بیت‌المال و صیانت از آن، موجب آبروی اسلام گردند. خوشبختانه در بین علما و فقها افراد ممتازی بوده و هستند که سعی کرده‌اند در زندگی شخصی خود، حتی‌المقدور از سیره‌ی علی بن ابی‌طالب(ع) پیروی نمایند و از جمله می‌توان به امام خمینی(ره) اشاره کرد.


سیره امام خمینی(ره) در معیشت


زندگی امام خمینی(ره) از جهات گوناگون درس‌آموز است و جنبه اقتصادی آن اهمیت ویژه‌ای دارد. زندگی اقتصادی امام راحل(قدس‌سره) سراسر آموزنده است. هدف، صِرف تمجید و بزرگداشت امام(ره) نیست، بلکه این است که علما و طلاب دینی از زندگی امام(ره) درس بیاموزند و ایشان را اسوه خود قرار داده، و در شیوه زندگی از ایشان تبعیت کنند. نکته دیگر این‌که مردم خصوصیات علمای واقعی را بدانند و از زندگی آن‌ها درس بگیرند.
من از سال 1326 ش، با امام راحل آشنا شدم. شاگردشان بودم اما رابطه ما از رابطه شاگردی و استادی بیشتر بود و جنبه مراد و مریدی داشت. شدیداً به حضرت امام(ره) علاقه‌مند بودم. به منزلشان رفت و آمد داشتم و با زندگی ایشان مأنوس بودم. امام راحل سال‌ها در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کرد، بعداً دستور دادند ملکی را که از پدرِ بزرگوارشان به ارث برده بودند، فروختند و با پول آن خانه‌ای را در شهر مقدس قم خریدند. منزل امام(ره) در قم خانه‌ای متوسط با مساحت 250 تا سیصد متر، با خشت و گل بود. امام تا زمانی که در ایران تشریف داشتند، سال‌ها در آن‌جا زندگی کردند. خانه معمولاً با فرش‌های تمیز و زیبا و ساده و متوسط فرش می‌شد. از جهت خورد و خوراک، احساس من این بود که در زندگی شخصی‌اش صرفه‌جویی می‌کرد. بعد از تبعید ایشان به نجف، از دوستان مورد اطمینان با خبر شدم در نجف خانه‌ای اجاره کرده که محلّ سکونت‌شان بود. آن منزل بنابر عرف علما، یک بیرونی داشت که از صد متر کمی بیشتر بود با چند اتاق و فرش‌های قدیم و زیلو و فرش‌های کهنه‌ای هم در اندرونی خانه پهن بود. نقل کردند: زمانی عده‌ای خدمت امام(ره) عرض کردند: اجازه بفرمایید فرشی برای قسمت بیرونی منزل تهیه کنیم. امام فرمود: لازم نیست. اصرار کردند؛ آقا فرمود: مگر من صدراعظم هستم که می‌خواهید منزل را این‌گونه فرش کنید؟ عرض کردند: آقا! مقام شما بسیار بالاتر است. شما نایب امام زمان(ع) هستید. امام فرمود: معلوم نیست فرش خانه امام زمان هم چگونه است که شما می‌خواهید زندگی من به عنوان آبروی امام زمان(ع) چنین باشد!
نقل می‌کردند: قسمت بیرونی منزلشان خراب شده و گچ‌هایش ریخته بود. بعضی افراد خدمت ایشان عرض کردند: اجازه بدهید دیوارها را رنگ کنیم. امام فرمودند: اجازه نمی‌دهم از بیت‌المال خرج کنید. یکی از علما نقل می‌کند: تابستان من رفتم منزل امام. امام در قسمت بیرونی مشغول مطالعه بود و از شدّت گرما عرق می‌ریخت. عرض کردم: آقا! شما با این سن و سال و وضع جسمی‌تان چرا اجازه نمی‌دهید یک کولر برای‌تان تهیه کنند؟ اصرار کردم. آقا فرمود: فلانی! من از شما انتظار ندارم که بیایید و به من این توصیه را بکنید. مگر همه طلاب نجف کولر دارند که من هم تهیه کنم؟ هر وقت آن‌ها هم پیدا کردند، من هم تهیه می‌کنم و عاقبت هم قبول نکرد که کولر (خنک‌کننده آبی) بخرد.
گاهی از ایران برای امام مهمان می‌آمد، ایشان در قسمت بیرونی منزل سکونت می‌کردند. و برای مهمان‌ها کمی گوشت می‌خرید و آبگوشت مختصری درست می‌کرد. اگر هم تعداد مهمان‌ها زیاد می‌شد، آبش را زیاد می‌کرد. روزی مهمان زیاد آمده بود و شخصی به مسئول خرید گفت: گوشتِ بیشتری بخر. امام طبق برنامه همیشگی فهرست خرید را ملاحظه می‌کرد که پرسید: چرا گوشت را بیشتر می‌خواهی بخری؟ عرض کرد: فلانی گفته است امروز گوشت بیشتر بخرید. امام فرمود: نه، طبق برنامه همیشگی بخرید. اگر فلانی گوشت بیشتر می‌خواهد، غذایش را از ما جدا کند و هر چه می‌خواهد بخورد.
شخصی می‌گفت که روزی در بین راه با امام می‌رفتم، که به من فرمود: فلانی! چرا احتیاط نمی‌کنی؟ عرض کردم: در چه موردی؟ فرمود: وقتی می‌شود روی کاغذ کوچک بنویسی، چرا روی کاغذ بزرگ می‌نویسی؟ اگر می‌شود روی کاغذ کوچک بنویس یا کاغذ باطله، و بیت‌المال را ضایع نکن!
در مورد فرزند امام حاج آقا مصطفی[6] در نجف هم وضعیت همین‌گونه بود. کسانی که نجف رفته بودند ملاحظه کردند که فرزند امام یک خانه 45 متری داشت که فرش‌هایش زیلو بود. حاج آقا مصطفی وقتی از دنیا رفت، هفتاد دینار پول داشت. در وصیت‌نامه‌اش نوشته بود: «من نه پول دارم (غير از هفتاد دينار) نه خانه، فقط چند جلد كتاب دارم.» هنوز هم خانواده حاج آقا مصطفی حتی خانه ملکی ندارند. خانه‌اش در جماران هم اجاره‌ای و فرش‌هایش متوسط و ساده بود. با این که وجوه و اموال دولتی و حتی اموال شخصی که برای امام نذر و هدیه می‌کردند، فراوان بود، امام با آن همه عظمت در دنیا، در زندگی‌اش بسیار ساده بود.
امام قبل از رحلت در ایام بیماری وصیت کرده بود اموالی که در اختیار من و پول‌هایی که در بانک است، از وجوهات است و چند قطعه زمین است، که بعد از مرگم همه را در اختیار حوزه علمیه قم قرار بدهید. بعد از ارتحال ایشان همه را به حوزه علمیه قم دادند و حتی یک تومان هم برای خودش و ورثه‌اش باقی نماند. ایشان نفرمودند اموال را به ورثه‌ام یا طلبه‌ها بدهید. این که فرمود اموال را به مدیریت حوزه علمیه تحویل بدهید، دارای نکته اخلاقی ظریفی است. نفرمود از طرف من اموال را به طلبه‌ها بدهید که درِ خانه‌ام باز باشد و اسم «من» مطرح باشد، بلکه فرمودند به حوزه و مراجع بعدی بدهید؛ آن‌ها خود مسئول هستند.
امام در طول زندگی‌اش خیلی کم کتاب داشت، چون یکی از آفت‌های بعضی کسان این است که کتاب زیاد تهیه می‌کنند در صورتی که لازم ندارند. کتاب‌های امام در قم آن قدر کم بود که گاهی می‌فرمود: فلان کتاب را برایم امانت بگیرید و بیاورید. وقتی هم که از دنیا رفت، برخی موثّقین بیت امام(ره) می‌گفتند بیش از سی جلد کتاب در خانه نداشت. امام از دنیا رفت و تنها مِلکی که برای ورثه گذاشت همین خانه در محله یخچال قاضیِ[7] قم بود. زندگی این عالم وارسته شبیه زندگی پیغمبر اسلام(ص) بود؛ شخصیتی که این همه بیت‌المال در دستش بود. شاید در مرجعیت کسی مانند ایشان نباشد. حقاً امام(ره) اسوه و آبروی روحانیت است.
من سفری به خارج کشور رفته بودم، شخصی آمد از امام تعریف و تمجید می‌کرد. امام هنوز زنده بود. زندگی ساده امام را وصف می‌کرد و می‌گفت: «چنين افرادى هستند كه مى‏توانند نهضت و انقلاب به پا كنند.» اگر امام(ره) این همه محبوب بود و مردم به او علاقه‌مند بودند، به واسطه این قبیل صفات ممتازش بود. ما طلبه‌ها باید سعی کنیم زندگی‌مان شبیه زندگی امام راحل باشد. تجمل‌گرایی با حیثیت روحانیت و معنویت سازگاری ندارد و آفتی بزرگ برای روحانیت است. ای کاش همه مسئولان نظام اسلامی با تمسک به شیوه زندگی امام(ره) ساده‌زیست و حافظ منابع ملّی و صیانت از حقوق محرومان جامعه باشند.


خودآزمایی


1- زندگی عالم دین و فقیه کامل دین باید چگونه باشد؟
2- سیره امام خمینی(ره) در معیشت را مختصراً بیان کنید.

 

پی نوشت ها


[1]. بحارالانوار، ج 2، ص 22، ح 67: عُلَماءُ اُمّتى كَأنبياء بَنى إسرائيل.
[2]. عوالى‌الئالى، ج 2، ص 241، ح 9: العُلَماءُ وَرَثة الأنبياء.
[3]. همان، ج 4، ص 59 ، ح1: الفُقهاءُ أُمَناءُ الرُّسُل.
[4]. بحارالانوار، ج2، ص 37، ح47: من ازداد فى العلم رشداً فلم يزدد فى الدنيا زهداً لم‏يزدد من الله إلاّ بُعداً.
[5]. همان، ص 107، ح7: اذا رأيتم العالم محبّاً للدنيا فاتّهموه على دينكم.
[6]. (1309 ـ 1356 ش) كه او را به مناسبت نام جَدّ شهيدش ـ سيّد مصطفى ـ مصطفى نام نهادند. ايشان قبل از سى سالگى، جامع علوم معقول و منقول شد؛ ن.ك: گروهى، گلشن ابرار، ج 2؛ برگرفته از: رضا حدادى (گردآورنده)، فرزانگان حرم علوى، ص 259 و 261.
[7]. تقريبا سى‏ صد متر مربع مساحت دارد و حضرت امام(ره) حدود سال 1325 ش، آن را خريد. اين بنا در سازمان ميراث فرهنگى در شمار آثار ملّى ثبت شده است. امام راحل، حدود شش ماه در همان منزل، اجاره‏نشين بود. آن خانه نزديكى دوازده هزار تومان قيمت داشت، ولى امام فقط سه هزار تومان ذخيره كرده بود...؛ ن.ك: قدس ايران، ص 54 ـ 55 .

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله ابراهیم امینی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: