فصل هفتم | ۱
در آیهی ۳۱ سورهی نور که قبلاً گذشت، ضمن دستور پوشش زن، عدّهای را استثناء میفرماید که به اصطلاح فقهی آنها محارم زن محسوب میشوند و واجب نیست که زن خود را از آنها بپوشاند و از جملهی آنها میفرماید: «...أوْ نِسائِهِنَّ...» یعنی زنهای مسلمان نسبت به زن مسلمان محرمند و زن میتواند خود را پیش زنان مسلمان مکشوف سازد. بنابراین مفهوم آیه این میشود که زنان غیر مسلمان مثل یهودیّه و نصرانیّه نسبت به زن مسلمان، نامحرمند و زن مسلمان نمیتواند خود را پیش یک زن یهودیّه و نصرانیّه و غیر مسلمان، بیپرده و بیحجاب نمایان سازد.
حالا اگر چه آقایان فقها فتوا به وجوب پوشش در این مسئله نمیدهند. بلکه فتوا به کراهت میدهند؛ یعنی مکشوف بودن زن مسلمان پیش زن غیر مسلمان مکروه است. ولی منظور، دقّت و باریکبینی عمیق اسلام است که چرا زن غیر مسلمان بر زن مسلمان نامحرم است و روا نیست بدن خود را به او بنمایاند. سرّش را از بیان امام صادق(ع) بشنوید که میفرماید:
لا يَنْبَغِي لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَنْكَشِفَ بَيْنَ يَدَيِ الْيَهُودِيَّةِ وَ النَّصْرَانِيَّةِ فَإِنَّهُنَّ يَصِفْنَ ذَلِكَ لِأَزْوَاجِهِنَّ؛[1]
روا نیست که زن مسلمان، خود را پیش زن یهودیّه و نصرانیّه بیپرده سازد؛ زیرا آنها او صاف زن مسلمان را برای شوهران خود وصف میکنند.
یعنی غیرت اسلامی ابا از این دارد که اوصاف زن مسلمان به گوش مرد نامحرم برسد! منتهی چون زنان مسلمان ـ نظر به تربیت دینیای که دارند ـ هرگز اوصاف زن دیگری را به گوش شوهرانشان نمیرسانند از این جهت آنها محرمند. امّا زنان غیر مسلمان از این جهت معتمد نیستند؛ اسلام آنها را نامحرم معرّفی کرده و سزاوار نمیبیند که زن مسلمان پیش آنها مکشوف گردد. مبادا وصف زیباییاش به گوش مرد نامحرم برسد! آیا این دین مقدّس اجازه میدهد که مرد نامحرم سر و رو و اندام زن را با چشم آلوده به شهوت بنگرد؟ مسلّم خیر. پس تصدیق میفرمایید که ما فرسنگها از قرآن فاصله گرفتهایم! قرآن به راهی میرود و ما به راه دیگری افتادهایم.
قرآن دربارهی زنان پیر سالخوردهی از پا افتادهای که جاذبهی جنسی خود را از دست داده و مورد رغبت جنسی مردان واقع نمیشوند نیز رعایت احتیاط میکند. در عین حال که میفرماید باکی نیست بر آنها که جامهی رویی خود را کنار بگذارند منتهی با این شرط که متبرّج به زینت نباشند یعنی خود را نیارایند و زینت و زیوری به خود نبندند، با این وصف باز هم میفرماید، اگر همان پیرزنان جانب عفاف را رعایت کرده و خود را کاملاً بپوشانند بهتر است و به پسند خدا نزدیکتر. اینک به خود آیهی شریفه توجّه فرمایید:
وَالْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللإتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَاللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛[2]
«وَ الْقَواعِدُ مِنَ النّساءِ» یعنی زنهای بازنشستهی از تمایل جنسی که دیگر امید مطلوبیّت در نظر مردها ندارند. اینگونه زنها، باکی نیست بر آنها که جامهی رویی خود را از خود دور کنند به شرط اینکه خویشتن را به زیور و زینت نیارایند. ولی در عین حال رعایت احتیاط را نیکو دانسته و میفرماید: «وَ أنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ» اینکه خود را بپوشانند و عفاف کامل را رعایت نمایند، بهتر و پسندیدهتر است.
با این حال بفرمایید آیا قرآن دربارهی زنان زیبا و جوان تا چه حدّ رعایت احتیاط و حفظ عفاف کامل را لازم و واجب خواهد دانست.در این آیه هم تأمّل بفرمایید:
....وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ...؛[3]
زنان مسلمان پای به زمین نکوبند که زینت مخفیشان دانسته شود و جلب توجّه مردان نماید...
آنچنان که زنان عرب جاهلی خلخال به مچ پا میبستند و موقع راه رفتن برای جلب توجّه مردان یا به زمین میکوبیدند و از این راه چشم و دل مردها را به سمت خود معطوف داشته و افکار آرام آنان را آشفته و نا آرام میساختند، لازم است خانمهای مسلمان در اینگونه دقّتها و باریکبینیهای قرآن بیندیشند و پی به مسئولیّت سنگین خود ببرند و بدانند دین مقدّس اجازهی هیچگونه رفتار و گفتاری که اندک اثر تحریکی نسبت به مردان نامحرم داشته باشد به زنان مسلمان نمیدهد و با حسابی دقیق تمام اعمال زن را از طرز راه رفتن و سخن گفتن و لباس پوشیدن و نگاه کردن و آرایش نمودن، تحت مراقبت کامل و کنترل شدید قرار داده است و در جزئیترین کارش رعایت اصل تحفّظ و عفاف را لازم دانسته و بالمال صلاح و فلاح و سعادت و سلامت جامعهی مسلمین را در گرو مستوریّت زن و برکنار بودن او از چشمانداز شهوتآلود مردان نشان میدهد و در آخر آیهی مربوط به پوشش زن میفرماید:
...تُوبُوا إِلَى اللهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛[4]
همگی به سوی خدا توبه برید ای گروه مؤمنان! باشد که به فلاح و رستگاری نائل شوید.
از اینکه دنبال موضوع حجاب و پوشش زن، توبهی عمومی و همگانی را قرآن دستور میدهد، معلوم میشود که بیحجابی زن، گناه عمومی و انحراف اجتماعی را باعث و موجب میگردد؛ به طوری که افکار تمام طبقات را آلوده و فاسد میسازد و صحنهی لغزش برای همگان به وجود میآورد. طبیعی است در یک محیطی که زنان و دختران، بیپرده و با تبرّج به زینت در برابر مردان و جوانان جلوه کنند و با رفتار و گفتار تحریکآمیز خود، هیجان و تَوَقان[5] در دلها ایجاد نمایند، در یک چنین محیطی بسیار مشکل است کسی سالم از گناه بماند و فکر معصیت در مغز خود نپروراند. به هر نحوی است وسوسهای در دلش پیدا میشود و خاطرهی شیطانی از حال الهی و قداست روحی بیرونش میبرد.
پس محیط بیحجابی نسوان، در واقع محیط طغیان و عصیان است، مرتع و چراگاه مخصوص شیطان است و قهراً از مسیر فلاح و سعادت منحرف بوده و محتاج به توبهی عمومی و تطهیر اجتماعی است و لذا میفرماید:
....تُوبُوا إِلَى اللهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛
... همگی توبه به سوی خدا برید تا رستگار شوید.
۱- مفهوم آیهی ۳۱ نور درباره زنان غیر مسلمان را بیان کنید.
۲- از اینکه دنبال موضوع حجاب و پوشش زن، توبهی عمومی و همگانی را قرآن دستور میدهد، کدام مطلب معلوم میشود؟
[1]ـ کافی، کتاب النکاح، جلد ۵، صفحهی ۵۱۹، باب التّستر، حدیث ۵.
[2]ـ سورهی نور، آیهی ۶۰.
[3]ـ همان، آیهی ۳۱.
[4]ـ سورهی نور، آیهی ۳۱.
[5]ـ شدّت التهاب.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت