کد مطلب: ۶۲۳۳
تعداد بازدید: ۲۵۳
تاریخ انتشار : ۰۴ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۷:۵۲
زندگی در پرتو اخلاق | ۱۲
این غریزه که یکی از نیرومندترین غرایز انسان است، او را دعوت می‌کند که دیگران را ـ با اصرار ـ وادار به غیبت و فاش ساختن نقاط ضعف افراد مختلف بنماید و شاید شیرینی غیبت در ذائقه‌ی عده‌ای از مردم نیز از اشباع غلط همین غریزه سرچشمه می‌گیرد؛ این عده از اطلاع بر اسرار و عیوب دیگران و تجسس و کنجکاوی درباره‌ی آنها لذت می‌برند و لذا با ولع و حرص هرچه تمام‌تر دیگران را وادار به غیبت می‌کنند.

فصل پنجم: غیبت | ۱


حربه‌ی خطرناک ناجوانمردان


یکی دیگر از بزرگترین و خطرناک‌ترین و در عین حال شایعترین انحرافات زبان، «غیبت» است.
«غیبت» عبارت است از ذکر نقاط ضعف و معایب پنهانی دیگران که اگر بشنوند ناراحت شوند، خواه این نقاط مربوط به جنبه‌های دینی، اخلاقی، روحی و اجتماعی باشد؛ یا مربوط به جهات جسمی، اعم از قیافه و اعضای بدن و نیروهای جسمی و طرز حرکات و رفتار، یا مربوط به متعلقان انسان اعم از زن و فرزند و یا لباس و خانه‌ی او و امثال آن.


مهمترین انگیزه‌های غیبت


مهم‌ترین انگیزه‌های غیبت چند چیز است:


کینه‌توزی و انتقام:

زیرا برای خاموش کردن شعله‌های کینه و انتقام که در درون سینه‌ی بعضی از افراد زبانه می‌کشد راهی آسان‌تر و ساده‌تر از غیبت و تضییع آبرو و حیثیت شخص مورد نظر یافت نمی‌شود.
حسد: شخص حسود چون همیشه طالب زوال نعمت محسود است، هنگامی که دسترسی به مقصود خود پیدا نمی‌کند برای جبران آن سعی می‌کند، بوسیله‌ی غیبت و ذکر نقاط ضعف محسود، از حیثیت و اعتبار او بکاهد و آتش حسد خود را از این راه تسکین بخشد.


تبرئه کردن خود از گناهی که مرتکب شده است:

یعنی از طریق ذکر معایب دیگران می‌خواهد عمل خود را ساده و یا موجه جلوه دهد.


استهزاء و سخریه:

 

البته استهزاء و سخریه‌ی دیگران خود انگیزه‌های گوناگونی دارد که پس از ریشه دواندن عوامل آن در وجود انسان یکی از طرق تحقق بخشیدن به این هدف را همان غیبت می‌بیند.


تفریح و سرگرمی:

 

بسیاری هستند که بدون اینکه هیچ یک از انگیزه‌های بالا را داشته باشند، صرفاً به منظور سرگرمی و تفریح، یا گرم کردن مجالس و محافل، به ذکر نقاط ضعف و عیوب دیگران می‌پردازند زیرا کمتر گناهی در نظر مردم به شیرینی غیبت می‌باشد.
این را هم باید توجه داشت که مردم نه تنها از سرگرمی و تفریح لذت می‌برند بلکه از خنداندن و وادار ساختن دیگران به تفریح نیز لذت می‌برند.


تحریک غریزه‌ی کنجکاوی:

 

این غریزه که یکی از نیرومندترین غرایز انسان است، او را دعوت می‌کند که دیگران را ـ با اصرار ـ وادار به غیبت و فاش ساختن نقاط ضعف افراد مختلف بنماید و شاید شیرینی غیبت در ذائقه‌ی عده‌ای از مردم نیز از اشباع غلط همین غریزه سرچشمه می‌گیرد؛ این عده از اطلاع بر اسرار و عیوب دیگران و تجسس و کنجکاوی درباره‌ی آنها لذت می‌برند و لذا با ولع و حرص هرچه تمام‌تر دیگران را وادار به غیبت می‌کنند.
البته توجه به این عوامل می‌تواند در راه درمان غیبت و شناسایی مصادیق آن به ما کمک مؤثری کند.
این را نیز باید حتماً توجه داشت که در بسیاری از موارد این عوامل بصورت ساده و طبیعی در وجود انسان خودنمایی نمی‌کند زیرا وجدان و شخصیت ذهنی او اجازه‌ی خودنمایی به آنها نمی‌دهد، لذا قیافه‌ی آن را دگرگون ساخته و در لباس دلسوزی یا نهی از منکر و یا درس عبرت به دیگران دادن، مرتکب غیبت مردم می‌شود و پیش خود چنین می‌پندارد که عمل مقدسی انجام داده در حالی که انگیزه‌ی اصلی یکی از همان عوامل بالاست که روح انسان برای فریب وجدان و فرار از فشار و عذاب آن، قیافه‌ی اصلی آن را تغییر داده و بعکس نشان داده است این نوع آلودگی به غیبت، از سایر انواع آن خطرناک‌تر و درمان آن نیز مشکل‌تر است.


خطرات غیبت


اکنون به ذکر اهمیت این گناه از نظر قرآن و اخبار رسول اکرم(ص) و ائمه‌ی اهل بیت(ع) سپس به تجزیه و تحلیل مفاسد فردی و اجتماعی آن می‌پردازیم.
در منابع اصلی اسلام علیرغم اهمیت ندادن بسیاری از مردم به این مسأله‌ی حیاتی، اهمیت فوق‌العاده‌ای به آن داده شده است، در قرآن مجید و روایات، شدیدترین تعبیرها درباره‌ی غیبت دیده می‌شود که از میان آنها ده مورد زیر را انتخاب کرده‌ایم، و شاید همین ده قسمت برای پی بردن و اهمیت این گناه از نظر اسلام کافی باشد:


 غیبت از نظر قرآن مجید


قرآن مجید غیبت را یک عمل غیر انسانی شمرده است و آن را همچون خوردن گوشت برادر میت خود معرفی نموده است، بدیهی است «آدم خواری» آنهم به این صورت، زننده‌ترین عملی است که ممکن است از کسی سر بزند و این تعبیر منحصراً درباره‌ی این گناه وارد شده است.
البته علت این تشبیه روشن است زیرا از نظر اسلام حیثیت و آبروی برادر مسلمان همچون خون او محترم می‌باشد، چنانکه در حدیث نبوی وارد شده:
کُلُّ الْمُسْلِمِ عَلَی الْمُسْلِمِ حَرامٌ: دَمُهُ وَمالُهُ وَعِرْضُهُ.[1]
همه چیزِ مسلمان بر مسلمان حرام است: خونش و مالش و آبرویش.
و جای شک نیست که غیبت از حیثیت برادر مسلمان می‌کاهد و آبروی او را بر باد می‌دهد.
قابل توجه اینکه در قرآن مجید نخست نهی از «سوء ظن» و سپس «تجسس» و بعد از آن نهی از «غیبت» شده است، آنجا که می‌فرماید:
یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ اِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ اِثْمٌ وَلا تَجَسَّسُوا وَلا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً اَیُحِبُّ اَحَدُکُمْ اَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ اَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللهَ اِنَّ اللهَ تَوّابٌ رَحِیمٌ؛[2]
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمان‌ها گناه است، و هرگز (در کار دیگران) تجسس نکنید، و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد! (به یقین) همه‌ی شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است.
و شاید این تعبیر برای این باشد که انسان، نخست دچار سوء ظن می‌شود، سوء ظن او را وادار به تجسس می‌کند و تجسس منتهی به اطلاع بر عیوب پنهانی افراد می‌شود و آن نیز سرچشمه‌ی غیبت خواهد بود.


غیبت با ایمان سازگار نیست


همانطور که در حدیث «براء» وارد شده:
خَطَبَنا رَسُولُ اللهِ(ص) حَتَّی اسْتَمَعَ الْعَوائِقُ فِی بُیُوتِها فَقالَ: «یا مَعْشَرَ مَنْ آمَنَ بِلِسانِهِ وَلَمْ یُؤْمِنْ بِقَلْبِهِ لا تَغْتابُوا الْمُسْلِمِینَ وَلا تَتَّبِعُوا عَوْراتِهِمْ فَاِنَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَوْرَةَ اَخِیهِ تَتَبَّعَ اللهُ عَوْرَتَهُ وَمَنْ تَتَبَّعَ اللهُ عَوْرَتَهُ یَفْضَحُهُ وَلَوْ فِی جَوْفِ بَیْتِهِ».[3]
براء می‌گوید: پیغمبر(ص) برای ما سخنرانی کرد و آنقدر بلند سخن گفت که دختران در خانه‌ها هم شنیدند، او فرمود: ای گروهی که به زبان ایمان آورده ولی با دل نه! غیبت مسلمانان نکنید و از امور پنهانی آنها جستجو نکنید، زیرا کسی که در امور پنهانی برادران مذهبی خود کنجکاوی کند خداوند امور پنهانی او را آشکار می‌سازد و در دل خانه‌اش رسوایش می‌سازد.
نکته‌ی عدم سازش غیبت با روح ایمان شاید این باشد که نخستین نشانه‌ی ایمان، رعایت حق مؤمن است که با غیبت منافات دارد.


 غیبت در ردیف اشاعه‌ی فحشا است


امام صادق(ع) فرمود:
مَنْ قالَ فِی مُؤْمِنٍ ما رَأَتْهُ عَیْناهُ وَسَمِعَتْهُ اُذُناهُ فَهُوَ مِنَ الَّذِینَ قالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ:
«اِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ اَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ اَلِیمٌ»[4]
کسی که درباره‌ی مؤمنی آنچه را دیده و شنیده، بگوید، جزء کسانی است که خدا درباره‌ی آنها فرموده است: کسانی که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناکی برای آنان است.
نکته‌ی این موضوع نیز روشن است، برای اینکه ذکر عیوب پنهانی مردم با توجه به اینکه این عیوب در بسیاری از اوقات از سنخ عیوب دینی است سبب جرأت و جسارت دیگران بر گناه و معصیت شده و در نتیجه باعث اشاعه‌ی فحشا خواهد بود.


مفسده‌ی غیبت از اعمال منافی عفت شدیدتر است


در حدیث معروف «جابر» و «ابوسعید خدری» از پیغمبر اکرم(ص) نقل شده:
اَلْغِیبَةُ اَشَدُّ مِنَ الزِّنا.[5]
غیبت از زنا بدتر است!
نکته‌ی شدت آن نیز در ذیل همین حدیث آمده که زناکار ممکن است با توبه مشمول عفو خدا شود (زیرا زنا از قبیل حق الله است) اما غیبت‌کننده با توبه بدون کسب رضایت طرف، مورد عفو قرار نخواهد گرفت (چون از قبیل حق النّاس می‌باشد).
ممکن است علاوه بر جهت فوق، نکته‌ی دیگری نیز دلیل بر شدت گناه غیبت نسبت به زنا باشد که غیبت اساس اتحاد و محبت و صمیمیت و خوشبینی را در اجتماع متزلزل می‌سازد و از این راه لطمه‌ی شدیدی به اجتماع می‌زند ـ چنانکه شرح آن خواهد آمد ـ ولی اعمال منافی عفت با آنهمه اهمیتی که دارد چنین تأثیری نخواهد داشت.


خودآزمایی


1- «غیبت» را تعریف کنید.
2- مهم‌ترین انگیزه‌های غیبت را نام ببرید.
3- به کدام دلایل شدت گناه غیبت نسبت به زنا بیشتر است؟

 

پی نوشت ها

 

[1]. فیض کاشانی، محجّةالبیضاء 5/251.
[2]. سوره‌ی حجرات(۴۹) آیه‌ی ۱۲.
[3]. فیض کاشانی، محجّةالبیضاء 5/252.
[4]. مجلسی، بحار الانوار 75/240.
[5]. همان مدرک، صفحه‌ی 222.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: