کد مطلب: ۶۲۳۸
تعداد بازدید: ۲۳۸
تاریخ انتشار : ۰۵ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۸:۰۸
نامه شماره ۲۶
شما برحسب آنچه نوشته‌اید، همسرِ از هر جهت پاک و سالم دارید، که او را هدیه‌ای از طرف خدا می‌شمارید، پس مسئله غیر قابل حل، بین خودتان نخواهید داشت؛ این صفا و وفا و خوش‌بینی که به هم دارید، همه امور را بر وفق دلخواه قرار می‌دهد، شما خاطرخواه او و او هم خاطرخواه شما، خواهد بود.

نامه شماره ۲۶


به نام آنکه جان بخشید در دل‌ها و پاک ساخت قلب‌ها را
با تقدیم احترام خدمت شریف و گرامی جنابعالی سلام و درود فراوان می‌فرستم و سلامتی و طول عمر جنابعالی را از ایزد منّان خواستارم.
جناب آقای آیت الله العظمی صافی، مرجع تقلید محترم من،
تاکنون مدت دو سالی است که قصد مکاتبه با شما را دارم، امّا به دلایلی این افتخار نصیبم نشده بود، بالاخره امروز مصمّم شدم مکاتبه‌ام را با مرجع تقلیدم آغاز کنم و خودم را از زندان سؤال نجات دهم. امیدوارم زیاد وقت گرامیتان را نگیرم و لطف کنید و جواب‌های مرا بدهید.
اوّل از همه، رساله‌ای از خودتان می‌خواستم که احکام اوّلیه و ثانویّه را مفصّل شرح داده باشد و سؤال و جواب نباشد. اگر مقدور بود برایتان، لطفاً برایم بفرستید.
سؤالات من بسیار است و اکثر آنها شخصی است. من دانشجوی رشته کاردانی حسابداری در ... تهران هستم.
به رشته طراحی علاقه وافر دارم. جدیداً به عقد آقای ... درآمده‌ام. ایشان با ما زندگی می‌کنند، به دلیل اینکه خانواده‌شان اهل بیرجند هستند. در حقیقت شاید زندگی مشترک ما شروع شده باشد. سؤال من این است، آیا ایشان حقّ دارد بر تمام امور من، نظارت و کنترل داشته باشد، یا فقط در مواردی خاصّ؟
موقعیّتی در دانشکده پیش آمده که می‌توانم طراحی را ادامه دهم. ولی ایشان این کلاس را برای من ممنوع کرده‌اند. آیا من می‌توانم باز هم به دنبال این رشته بروم یا نه؟ دلیل ایشان این است که به درسم لطمه می‌خورد؛ هرچه صحبت کرده‌ام راضی نشده‌اند. از این موارد زیاد پیش می‌آید. می‌خواستم بدانم با وجود اینکه هنوز در خانه پدرم هستم، مسئولیّت من به گردن پدرم است یا [شوهرم] آقای...، با توجه به جلب رضایت هر دو، حرف کدام در حال حاضر مهم‌تر است؟
آیا او حقّی در این زمان بر من دارد و می‌تواند مرا از تحصیل محروم کند؟
در ضمن آیا گذشته من ربطی به او دارد؟ من از زمان تولد تا رسیدن به او را برایش با جزئیات و احساساتم بیان نموده‌ام. شاید اشتباه کرده‌ام، چون او حساس شده است. البته شاید من نتوانسته‌ام آن طور که باید خودم را تشریح کنم و خودم را به او بشناسانم؛ چون حقیقتاً خودم را هنوز نشناخته‌ام و درگیر خودم هستم.
ما هر دو می‌خواهیم بر اساس قوانین شرعی و اسلامی پیش برویم و زندگیمان را حلال گردانیم. بر این اساس من چه باید بکنم تا زنی نمونه باشم. البته جواب را می‌دانم که باید مطالعه کنم و الگویم را حضرت زهرا(س) قرار دهم، اما باز هم به کمک شما احتیاج دارم.
به من بگویید تا چه حد ایشان می‌توانند در گذشته من حقّی داشته باشند؟ و آیا من همه چیز را باید با او در میان بگذارم و نمی‌توانم مواردی را از او پنهان کنم تا موقعیّت مناسب پیش آید؟
مثلاً می‌توانم پنهانی، طراحی را ادامه دهم یا نه؟ و لازم است همه اتفاقاتی که برایم در طول روز می‌افتد، برای او بازگو کنم، حتی اگر به ضرر زندگیمان باشد و خدشه‌ای بر صمیمیّت ما وارد کند.
در ضمن ایشان جوانی پاک و سالم از هر نظر هستند و من ایشان را هدیه‌ای از جانب خدا می‌دانم.
و می‌خواستم بدانم آیا شما شعر هم می‌گویید؟ اگر بله و امکان دارد و افتخار می‌دهید قسمتی از نوشته‌هایتان را برایم بفرستید. ببخشید که این‌قدر طول کشید. منتظر جواب شما هستم. من برای شنیدن جواب عجله دارم.
با تشکر و احترام فراوان خدمت جناب‌عالی
تهران / مقلّد شما
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم


از شگفتی‌های آفرینش


مرقوم مفصّل شما رسید، جواباً اِشعار می‌دارد:
یکی از آیات بزرگ الهی و شگفتی‌ها و ظرافت‌هایی که در عالم آفرینش، به‌خصوص انسان، تماشایی و عبرت‌انگیز و بینش‌آفرین است، زوجیت و همسر و همدم و انیس و مونس بودن زن و مرد با یکدیگر است، که واقعاً الآن که این نوشته را می‌نویسم، واژه‌ای که تعبیر از این زوجیت و با هم شدن و با هم بودن و یکی شدن این دو جنس، بنماید، ندارم.


همدلی در زندگی


قرآن مجید می‌فرماید:

«هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ»؛[۱] بانوان برای شوهران لباس و شوهران برای ایشان لباس می‌باشند، و در آیه دیگر پیرامون این رابطه می‌فرماید:
«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً»؛[۲] از خود شما برایتان قرار داد؛ یعنی همدم، مونس، غمخوار متحد مشترک‌المنافع و موافق، همدل، نه معارض و نه جدا از هم و نه مستقل از هم، بلکه متّحد، اتحادی که بین هیچ دو نفری برقرار نمی‌شود؛ حقیقت زوجیت این معانی مقدس و آرام‌بخش است. این است که از دو جنس مخالف یک واحدِ به تمام معنا موافق، ساخته می‌شود و اسلام به این جهتِ ازدواج و تقویت و تکمیل، بسیار اهمّیت داده است و در اکثریت زنان و شوهران مسلمان، این روحیه و این تجلّی و یگانگی و اتحاد را، اگرچه بالطبع فراهم است، فراهم‌تر می‌سازد، و اهتمام بر این است که بنیاد قویم و مستحکم، از آسیب و تعرّض مصون بماند و زن و مرد در دل به آن وفادار باشند.
حقیر در همین زندگی خود، زنان و مردانی را دیده‌ام که در این جهتِ با هم شدن و از هم بودن، نمونه بودند و چنان بودند که گویی هر یک از راز دل دیگری خبر داشت و همان را انجام می‌داد و همان را می‌گفت که دیگری می‌گفت، شخصیتشان در هم ذوب شده بود، اگر او در بیرون خانه بود و دیگری در درون خانه، هر دو با هم بودند و در رنج و غم و شادی و گشایش شریک یکدیگر بودند.
نه این خود را از او طلب کار می‌دانست و نه او به این ادعایی داشت.


اخلاق‌سالاری در خانه


این مردسالاری تحمیلی، که در زمان ما، مبارزه با آن را مطرح می‌نمایند، و از آن برای جدا کردن زن از شوهر، و آنها را دو واحد، در مقابل هم قرار دادن استفاده می‌کنند، اصلاً وجود نداشت، اخلاق اسلامی در محیط خانه و بر روابط با هم حاکم بوده است.
غرض از این بیانات این است که شما برحسب آنچه نوشته‌اید، همسرِ از هر جهت پاک و سالم دارید، که او را هدیه‌ای از طرف خدا می‌شمارید، پس مسئله غیر قابل حل، بین خودتان نخواهید داشت؛ این صفا و وفا و خوش‌بینی که به هم دارید، همه امور را بر وفق دلخواه قرار می‌دهد، شما خاطرخواه او و او هم خاطرخواه شما، خواهد بود.


حقوق زوجین


البته در نظامات شرعی، برای اینکه اگر در بین زن‌ها و شوهرها، افرادی پیدا شدند که به واسطه بعضی جهات و عذرهای صحیح یا بهانه‌های غلط به این اتحاد و یگانگی نرسیدند، قانون بر آنها حاکم شود و آنها را منظم سازد، برای هریک از زن و شوهر نسبت به هم حقوقی مقرّر شده است که برحسب آن، نظام خانواده و زوجیت باز هم محفوظ بماند و در سایه این حقوق و قانون با هم همزیستی داشته باشند؛ برحسب این حقوق هیچ زن و مردی موظف نیستند که از گذشته‌های خوب و بد و سوابق زندگی خود یکدیگر را مطلع سازند، باید هرچه می‌گویند و عمل می‌کنند، همه موجب قوّت اتحاد و خوش‌بینی آنها به یکدیگر باشد.


میل شخصی یا خانوادگی


مسئله اینکه تا در خانه پدر هستید باید چگونه باشید، این جزئیات را با توافق با هم و ملاحظه خیر و صلاح یکدیگر، در حالی که یک واحد هستید، حل نمایید. نه او جمود بر حقی که دارد داشته باشد و نه شما در موضوعی که در بین است، اصرار کنید.
مرد باید دستور «اَلْمُؤْمِنُ یَأْکُلُ بِشَهْوَةِ أَهْلِهِ وَالْمُنَافِقُ یَأْکُلُ بِشَهْوَتِهِ»[۳] را در رابطه با زن رعایت کند، زن هم باید خود را موظف بداند که یا اخلاقاً و یا حقاً و شرعاً، رضایت شوهر را فراهم نماید.
امید است با این توضیحات این روابط گرمی که بین شما و همسرتان، بحمدالله، برقرار است، بیش از پیش گرم‌تر شود، و زندگی سعادتمندانه و خوب‌تر و خوب‌تر را در پیش روی داشته باشید.
أَلَّفَ اللهُ بَیْنَکُمَا وَطَیَّبَ اللهُ نَسْلَکُمَا
با التماس دعا
لطف الله صافی

 

پی نوشت ها


[۱]. بقره، ۱۸۷. «آنان «پیراهن تن» شما و شما «پیراهن تن» آنانید».
[۲]. روم، ۲۱. «و از جمله آیات او این است که برای شما از نوع خودتان، همسرانی آفرید که با آنان آرام گیرید، و در میان شما دوستی و مهربانی افکند».
[۳]. کلینی، الکافی، ج 4، ص 12؛ حر عاملی، وسائل‌الشیعه، ج۱۵، ص۲۵۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۵۹، ص۲۹۱؛ محدث نوری، مستدرک‌الوسائل، ج۱۶، ص۳۳۱. «مؤمن، آن‌گونه غذایی را می‌خورد، که موافق میل همسر و فرزندانش است ولی منافق، همسر و فرزندانش به میل و خواسته وی غذا می‌خورند».

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: