کد مطلب: ۶۲۴۹
تعداد بازدید: ۲۰۳
تاریخ انتشار : ۰۳ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۹
امر به معروف و نهی از منکر| ۶۹
در تفسیر این آیه شریفه آمده است: قوم او (یونس) كه صدق گفتارش را بارها آزموده بودند، گرد مرد دانشمند اجتماع كردند، هنوز فرمان قطعى عذاب فرا نرسيده بود، ولى نشانه ‏هاى آن كم و بيش به چشم مى‏ خورد، آن ها موقع را غنيمت شمرده و به رهبرى عالم از شهر بيرون ريختند، در حالى كه دست به دعا و تضرع برداشته و اظهار ايمان و توبه كردند و براى اين كه انقلاب و توجه بيشترى در روح و جان آن ها پيدا شود، مادران را از فرزندان جدا ساختند و لباس هاى درشت و خشن و كم اهميت در تن كردند، و به جستجوى پيامبر خويش برخاستند اما اثرى از او نديدند.

شیوه حمایت از آمران و ناهیان


در نوشتار قبل در باره شیوه «تأکید و تکرار» سخن گفتیم. اکنون به باقی مانده این بحث پرداخته و پس از آن شیوه دیگری از امر به معروف و نهی از منکر را مطرح خواهیم کرد.


توبیخ به خاطر ترک استقامت و تکرار در امر به معروف و نهی از منکر


قرآن کریم در آیات متعددی، از تاریخ پیامبر خدا حضرت یونس و قوم او خبر می دهد. یونس سالیان سال در میان قوم خود به تبلیغ پرداخت و ایشان را امر به معروف و نهی از منکر کرد، امّا به جز تعداد اندکی سایر مردم دعوت او را نپذیرفتند و به گمراهی و خطاهای خود ادامه دادند. یونس که از هدایت قوم خود مأیوس شده بود، از خداوند برای ایشان تقاضای عذاب کرد و از میان ایشان رفت. خداوند متعال دعای او را اجابت کرد و نشانه های عذاب پدیدار شد. امّا از یونس توقّع بود تا بیشتر در میان قوم خود بماند و با پدیدار شدن آثار عذاب همچنان به ایشان هشدار داده و برای هدایتشان تلاش کند. بدین جهت خداوند عز و جل پیامبرش را به خاطر این ترک اولی توبیخ کرد و در شکم نهنگی زندانی نمود.
این جریان در سوره انبیاء، صافات و یونس ذکر شده است. در سوره انبیاء می فرماید:

«وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى‏ فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ».

و ذا النون [يونس‏] را (به ياد آور) در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم خود) رفت و چنين مى ‏پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت (امّا موقعى كه در كام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمت ها (ى متراكم) صدا زد: « (خداوندا!) جز تو معبودى نيست! منزّهى تو! من از ستمكاران بودم.[1]
او گمان مى ‏كرد تمام رسالت خويش را در ميان قوم نافرمانش انجام داده است و حتى ترك اَولايى در اين زمينه نكرده، و اكنون كه آن ها را به حال خود رها كرده و بيرون مى ‏رود چيزى بر او نيست، در حالى كه اَولى اين بود كه بيش از اين در ميان آن ها بماند و صبر و استقامت به خرج دهد و دندان بر جگر بفشارد شايد بيدار شوند و به سوى خدا آيند. سرانجام به خاطر همين ترك اولى در فشار قرار گرفت، نهنگ عظيمى او را بلعيد و در آن ظلمت هاى متراكم صدا زد: «خداوندا جز تو معبودى نيست، خداوندا پاك و منزهى، من از ستمكاران بودم». هم بر خويش ستم كردم و هم بر قوم خودم، مى ‏بايست بيش از اين ناملائمات و شدائد و سختي ها را پذيرا مى‏ شدم، تن به همه شكنجه ‏ها مى‏ دادم شايد آن ها به راه آيند.[2]
خداوند متعال در سوره صافات این تعجیل یونس و خروج زودهنگام او از میان قوم خود را تعبیر به فرار کرده و می فرماید:

«إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ». به خاطر بياور زمانى را كه (یونس) به سوى كشتى پر (از جمعيّت و بار) فرار كرد.[3] تعبير به «ابق» از ماده «اباق» به معنى فرار كردن بنده از مولاى خود، در اين جا تعبير عجيبى است، و نشان مى ‏دهد كه ترك اولاى بسيار كوچك تا چه حد در مورد پيامبران عالي مقام از سوى خداوند مورد سخت‏ گيرى و عتاب واقع مى‏ شود تا آن جا كه پيامبرش را بنده فرارى مى‏ نامد. بدون شك يونس پيامبر معصوم بود و هرگز مرتكب گناهى نشد، ولى بهتر اين بود كه باز هم تحمل به خرج مى‏ داد و تا آخرين لحظات قبل از نزول عذاب در ميان قوم مى‏ ماند شايد بيدار مى ‏شدند. درست است كه طبق بعضى از روايات چهل سال تبليغ كرد، ولى باز بهتر بود چند روز يا چند ساعتى هم بر آن مى ‏افزود، چون چنين نكرد تشبيه به بنده فرارى شد.[4]
این در حالی است که قوم یونس با مشاهده آثار عذاب، و با راهنمایی عالمی که از مؤمنین به حضرت یونس بود و تا لحظات آخر در میان قوم ایستاد به امر به معروف و نهی از منکر و هدایت قومش پرداخت، از خطاهای خود پشیمان شده و به درگاه خدا استغفار و توبه کردند. و خداوند متعال نیز توبه ایشان را پذیرفت. قرآن کریم می فرماید:

«فَلَوْ لا كانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إِيمانُها إِلاَّ قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْيِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَتَّعْناهُمْ إِلى‏ حِينٍ».

چرا هيچ يك از شهرها و آبادي ها ايمان نياوردند كه (ايمانشان به موقع باشد، و) به حالشان مفيد افتد؟! مگر قوم يونس، هنگامى كه آن ها ايمان آوردند، عذاب رسوا كننده را در زندگى دنيا از آنان برطرف ساختيم و تا مدّت معيّنى [پايان زندگى و اجلشان‏] آن ها را بهره ‏مند ساختيم.[5]
در تفسیر این آیه شریفه آمده است: قوم او (یونس) كه صدق گفتارش را بارها آزموده بودند، گرد مرد دانشمند اجتماع كردند، هنوز فرمان قطعى عذاب فرا نرسيده بود، ولى نشانه ‏هاى آن كم و بيش به چشم مى‏ خورد، آن ها موقع را غنيمت شمرده و به رهبرى عالم از شهر بيرون ريختند، در حالى كه دست به دعا و تضرع برداشته و اظهار ايمان و توبه كردند و براى اين كه انقلاب و توجه بيشترى در روح و جان آن ها پيدا شود، مادران را از فرزندان جدا ساختند و لباس هاى درشت و خشن و كم اهميت در تن كردند، و به جستجوى پيامبر خويش برخاستند اما اثرى از او نديدند. ولى اين توبه و ايمان و بازگشت به سوى پروردگار كه به موقع انجام يافته بود، و با آگاهى و اخلاص توأم بود، كار خود را كرد؛ نشانه‏ هاى عذاب بر طرف شد و آرامش به سوى آن ها بازگشت، و هنگامى كه يونس پس از ماجراى طولانيش به ميان قوم خود بازگشت، او را از جان و دل پذيرا گشتند.[6]
آری کافی بود تا حضرت یونس قدری بیشتر در میان قوم خود بماند و ایشان را برای بار دیگر امر به معروف و نهی از منکر کند تا ایمان بیاورند و دست از گناهان خود بکشند. اما چون در این امر استقامت لازم را به خرج نداد، مورد توبیخ الهی قرار گرفت.


نتیجه


بنا بر این شیوه تاکید و تکرار، گاهی چنان اثری دارد که بسنده کردن به گفتن بدون تأکید نمی تواند به این اندازه مأثّر واقع شود. بر همین اساس چنان چه در موردی بدانیم که تکرار امر به معروف و نهی از منکر نتیجه بخش خواهد بود، نمی توانیم این فریضه را به بهانه آن که یک بار گفتنش مأثّر نیست، ترک کنیم. بلکه باید یا به صورت انفرادی و یا با کمک دیگران و چند نفره امر و نهی نسبت به فرد خاطی به قدری تکرار شود تا فرد منکر را رها کرده و معروف الهی را انجام دهد. همین مسأله وظیفه مؤمنین را در جامعه سنگین تر می کند، چراکه اگر هر یک از ایشان با دیدن منکری در جامعه به وظیفه خویش عمل کرده و امر به معروف و نهی از منکر کند، مجموعه این امر و نهی ها باعث تأکید و تکرار این فریضه شده و در بسیاری از موارد اثربخش خواهد بود.


 حمایت از آمران و ناهیان


گاهی شرایط امر به معروف و نهی از منکر به شیوه های گوناگون آن برای انسان مقدور نیست. در این مواقع آیا در قبال این فریضه بزرگ الهی هیچ وظیفه ای بر دوش ما سنگینی نمی کند؟ در پاسخ باید بگوییم خیر. هنگامی که تمامی درهای امر به معروف و نهی از منکر به صورت مستقیم بر روی افراد بسته شده است و آن ها توان دخالت مستقیم در مسائل را ندارند، باز هم وظیفه امر و نهی بر دوش انسان ها باقی است و تنها شیوه آن تغییر یافته است. به عبارت دیگر در چنین شرایطی که نمی توان به طور مستقیم برای امر به معروف و نهی از منکر قدمی برداشت، باید از شیوه غیر مستقیم آن بهره برد که همان حمایت از آمرین به معروف و ناهیان از منکر است. در این حال، این افراد باید با طرفداری از کسانی که توان امر به معروف و نهی از منکر را دارند و با پشتیبانی مالی و اعتباری و اجتماعی از آنان، وظیفه سترگ خویش را به انجام رسانند.
معمولا انسان هایی که اقدام به امر به معروف و نهی از منکر می کنند، مورد اعتراض و نفرت افراد سودجو، فرصت طلب و خطاکار قرار می گیرند؛ پس باید از طرف انسان های صالح نیز مورد دل گرمی، تشویق و حمایت همه جانبه قرار گیرند؛ تا از انجام این وظیفه سنگین، خسته نشده و آن را رها نکنند. گاهی برخی افراد با ادعای روشن فکری از لفظ زیبای آزادی سوء استفاده کرده، می گویند: انسان ها آزادند و عقیده هر کس برای خودش محترم است و قانون باید برخورد کند و ... و گاهی چهره ای دل سوزانه به خود گرفته، می گویند: خودت را اذیت نکن. این وضعیت اصلاح شدنی نیست. او را که در قبر تو نمی گذارند. چرا اعصابت را خورد می کنی. و زمانی هم از مؤدب بودن در رفتار اجتماعی سخن می گویند و برخی هم بی اعتنا به جنجال دیگران، راه خود را می روند؛ نه طرفداری از حق می کنند و نه اعتراضی به باطل. این شیوه ها هیچ مبنای دینی ندارد و مخالف سیره معصومین علیهم السّلام است.[7]
ادامه این بحث را در نوشتار بعدی دنبال خواهیم کرد، ان شاء الله.


خودآزمایی


1- علّت توبیخ یونس نبی از جانب خداوند متعال چه بود؟
2- شیوه دیگری از امر به معروف و نهی از منکر را توضیح دهید؟

پی نوشت ها


[1] سوره انبیاء/ آیه 87 (ترجمه مکارم).
[2] تفسير نمونه ج ‏13 ص 485. (با تصرف)
[3] صافات/ آیه 140 (ترجمه مکارم).
[4] تفسير نمونه ج ‏19 ص 154.
[5] سوره یونس/ آیه 98 (ترجمه مکارم).
[6] تفسير نمونه ج ‏8 ص 388.
[7] برگرفته از کتاب: امر به معروف و نهي از منكر: دو فريضه برتر در سيره معصومين عليهم السلام (مدنی بجستانی، سید محمود) ج 2 ص 111 و 112.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: