کد مطلب: ۶۲۹۲
تعداد بازدید: ۲۸۵
تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۰:۳۵
پیدایش مذاهب | ۱۷
«انتظار» یا آینده‌نگری به حالت کسی گفته می‌شود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری تلاش می‌کند، به عنوان مثال بیماری که انتظار بهبودی می‌کشد، یا پدری که در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، از بیماری یا فراق فرزند ناراحت بوده و برای وضع بهتری می‌کوشد، همچنین تاجری که از بازار آشفته ناراحت است و در انتظار فرو نشستن بحران اقتصادی است، این دو حالت را دارد.

بخش اوّل: فرضیه عوامل اقتصادی  | ۱۶


مسأله‌ی انتظار


موضوع قیام یک مصلح جهانی که به وضع نابسامان جوامع بشری سامان بخشد و تبعیض‌ها، بی‌عدالتی‌ها، جنگ و خونریزی و مفاسد را از محیط زندگی انسان‌ها برچیند، یکی دیگر از مسائلی است که طرفداران گرایش به مذهب در پناه انگیزه‌های استعماری روی آن تکیه می‌کنند.
گاهی گفته می‌شود که چنین انتظاری، افراد را در یک عالم رؤیایی فرو برده و از آن چه در اطراف آنها می‌گذرد، غافل می‌سازد و آنها را به فرار از زیر بار مسئولیّت‌های اجتماعی تشویق می‌کند.
و به عبارت دیگر از نظر فردی، عاملی است برای رکود و توقّف، و از نظر اجتماعی وسیله‌ای است برای خاموش ساختن جنبش‌های ضدّ استعماری، و به هر شکل اثر تخدیری دارد.
توضیح و بررسی:
برای این که روشن شود تا چه اندازه در گفتار بالا تحریف حقیقت و واقعیّت وجود دارد و مسأله‌ای که اگر به طرز صحیح پیاده شود، عامل مؤثّری برای حرکت‌های فردی و اجتماعی است، که در شکل یک عامل تخدیر نشان داده شده، لازم است چند موضوع را مورد بررسی قرار دهیم:

 

 اهمّیّت انتظار در روایات


باید قبل از هر چیز قسمتی از روایات مذهبی را که درباره‌ی اهمّیّت مسأله‌ی انتظار وارد شده است، مورد دقّت قرار داده و روی لحن آنها که روشنگر مباحث آینده است تکیه کنیم. به این چند روایت به دقّت توجّه کنید!
شخصی از امام صادق(ع) پرسید: درباره‌ی کسی که دارای ولایت امامان است و انتظار ظهور حکومت حق را می‌کشد و در این حال از دنیا می‌رود چه می‌گویید؟
امام(ع) در پاسخ فرمود:
«هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ ـ ثُمَّ سَکَتَ هُنَیْئَةً ـ ثُمَّ قَالَ: هُوَ کَمَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اللهِ؛

او به منزله‌ی کسی است که با رهبر این قیام در خیمه‌اش باشد، و پس از کمی سکوت فرمود: مانند کسی است که با پیامبر بوده است».[1]
نظیر همین مطلب در روایات دیگر نیز وارد شده. در بعضی:
بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بِسَیْفِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ؛[2]
و در بعضی دیگر:
کَمَنْ قَارَعَ[3] مَعَ رَسُولِ اللهِ بَسَیْفِهِ؛[4]
و در بعضی دیگر:
بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللهِ بِالسَّیْفِ؛[5]
و در بعضی دیگر:
بِمَنْزِلَةِ مَنْ اسْتَشْهَدَ مَعَ رَسُولِ اللهِ(ص)؛[6]
این تشبیهات مختلف که در مورد انتظار ظهور حضرت مهدی(عج) در روایات مختلف وارد شده، بسیار پرمعنا و روشنگرِ این واقعیّت است که یک نوع رابطه و تشابه بین مسأله‌ی انتظار و جهاد و مبارزه با دشمن در آخرین شکل خود وجود دارد؛ گاهی همانند کسی که در زیر پرچم اوست، گاهی همانند مجاهدان در خدمت پیامبر(ص)، گاهی همانند شهیدان.
در روایات متعدّدی نیز انتظار چنین حکومتی را داشتن، به عنوان بالاترین عبادت معرّفی شده است، از جمله در حدیثی می‌خوانیم که پیامبر(ص) فرمود:
أفْضَلُ أعْمَالِ أُمَّتِی إنْتِظَارُ الفَرَجِ مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛[7]
و در حدیث دیگری از پیامبر(ص) می‌خوانیم:
«أفْضَلُ العِبَادَةِ انْتِظَارُ الَفَرجِ؛ بهترین اعمال امّت من انتظار فرج است».[8]
این حدیث اعم از این که «انتظار فرج» را به معنای وسیع کلمه، شامل شود و یا به مفهوم خاص، یعنی «انتظار ظهور مصلح جهانی» باشد، اهمّیّت انتظار را در مورد بحث ما روشن می‌سازد.


 
 مفهوم انتظار


«انتظار» یا آینده‌نگری به حالت کسی گفته می‌شود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری تلاش می‌کند، به عنوان مثال بیماری که انتظار بهبودی می‌کشد، یا پدری که در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، از بیماری یا فراق فرزند ناراحت بوده و برای وضع بهتری می‌کوشد، همچنین تاجری که از بازار آشفته ناراحت است و در انتظار فرو نشستن بحران اقتصادی است، این دو حالت را دارد.
بنابراین مسأله‌ی انتظار حکومت حق و عدالت مهدی(عج) و قیام مصلح جهانی در واقع مرکّب از دو «عنصر» است، «عنصر نفی» و «عنصر اثبات» عنصر نفی همان اعلام بیگانگی با وضع موجود، و عنصر اثبات خواهان وضع بهتری بودن است.
و اگر این دو جنبه در روح انسان به صورت ریشه‌دار نفوذ کند، سرچشمه‌ی دو رشته اعمال دامنه‌دار خواهد شد؛ زیرا اعتقادات سطحی ممکن است اثرش از گفتار و سخن تجاوز نکند، امّا اعتقادات عمیق همیشه آثار عملی گسترده‌ای به دنبال خواهد داشت.
این دو رشته اعمال عبارتند از ترک هرگونه همکاری و هماهنگی با عوامل ظلم، فساد، جنگ، خونریزی و حتّی مبارزه و درگیری با آنها از یک سو، و خودسازی، خودیاری و جلب آمادگی‌های جسمی، روحی، مادّی و معنوی، برای شکل دادن به آن حکومت واحد جهانی و مردمی از سوی دیگر؛ و اگر دقّت کنیم می‌بینیم هر دو قسمت آن سازنده و عامل تحرّک، آگاهی و بیداری است.
با توجّه به مفهوم اصلی «انتظار»، معنای روایات متعدّدی که در بالا در مورد پاداش و نتیجه‌ی کار «منتظران» نقل کردیم، به خوبی درک می‌شود. اکنون می‌فهمیم که چرا «منتظران واقعی» گاهی همانند کسی که در خیمه‌ی حضرت مهدی(عج) یا زیر پرچم او، یا کسی که در راه خدا شمشیر می‌زند، یا به خون خود آغشته شده، یا شهید گشته شمرده شده است.
آیا اینها مراحل مختلف و درجات مجاهده‌ی در راه حقّ و عدالت نیست که متناسب با مقدار آمادگی و درجه‌ی انتظار افراد است، یعنی همان طور که میزان فداکاری مجاهدان راه خدا و نقش آنها باهم متفاوت است، انتظار، خودسازی و آمادگی نیز درجات مختلفی دارد که هر کدام از اینها با یکی از آنها از نظر مقدّمات و نتیجه شباهت دارد. هر دو جهادند و هر دو آمادگی می‌خواهند و خودسازی؛ کسی که در خیمه‌ی رهبرِ چنان حکومتی قرار گرفته، یعنی در مرکز ستاد فرماندهی یک حکومت جهانی است، نمی‌تواند یک فرد غافل، بی‌خبر و بی‌تفاوت بوده باشد، آن جا جای هر کس نیست، جای افرادی است که به حق، شایستگی چنان موقعیّت پراهمّیتی را دارند و همچنین کسی که سلاح در دست دارد و در برابر حضرت مهدی(عج) با مخالفان حکومت صلح و عدالتش می‌جنگد، باید آمادگی فراوان روحی، فکری و رزمی داشته باشد، نتیجه این که:
مفهوم انتظار، منتظران را از دو سو به مبارزه با فساد دعوت می‌کند.

 

انتظار به معنای آماده باش کامل


آنهایی که انتظار قیام یک مصلح جهانی را می‌کشند، معتقدند انتظار انقلاب، دگرگونی و تحوّلی را دارند که وسیع‌ترین و اساسی‌ترین انقلاب‌های انسانی در طول تاریخ بشر است، انقلابی که بر خلاف انقلاب‌های اصلاحی گذشته جنبه‌ی منطقه‌ای نداشته و اختصاص به یک جانب از جوانب زندگی ندارد، بلکه علاوه بر این که عمومی و همگانی است، همه‌ی شئون و جوانب زندگی انسان‌ها را اعمّ از فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اخلاقی در بر می‌گیرد.
البتّه در این جا کاری با این موضوع نداریم که برای چنین انتظاری از نظر عقیدتی چه دلیلی در دست داریم، زیرا هدف در این بحث تنها بررسی نتایج و آثار چنین عقیده و چنان انتظاری است که آیا به راستی آن چنان که پاره‌ای از ماتریالیست‌ها و کمونیست‌ها می‌پندارند، جنبه‌ی تخدیری دارد یا حرکت‌آفرین است و اصلاح‌گر؛ اگر چه از نظر ما اصل قضیّه هم به ثبوت رسیده و قانون «تکامل» و «نظم» که دو قانون مسلّم در عالم حیات و جهان هستی می‌باشد، آن را اثبات می‌کند که جای شرح آن نیست، و از موضوع بحث ما خارج است.
همان طور که اشاره کردیم انتظار، از دو عنصر نفی و اثبات ترکیب شده است، اکنون در این جا اضافه می‌کنیم که در هر انقلاب و تحوّلی نیز دو جنبه وجود دارد:


«جنبه‌ی نفی» و «جنبه‌ی اثبات»


جنبه‌ی نفی که جنبه‌ی نخستین تحوّل است، همان از بین بردن نابسامانی‌ها و عوامل اختلال، فساد، انحطاط، عقب‌گرد و شستشو دادن لوحِ جامعه از نقش‌های غلط است، و پس از انجام یافتن آن نوبت به جنبه‌ی اثبات و جانشین ساختن عوامل اصلاح، رشد، ترقّی و سازندگی می‌رسد.


خودآزمایی


1- روایتی درباره اهمّیّت انتظار بیان کنید.
2- مسأله‌ی انتظار حکومت حق و عدالت مهدی(عج) و قیام مصلح جهانی در واقع مرکّب از کدام عناصر است؟
3- مفهوم انتظار را بیان کنید.

 

پی نوشت ها


[1]. بحار الانوار، ج 52، ص 125.
[2]. همان، ص 126.
[3]. «قرع بسیفه» یعنی با شمشیرش بر فرق (دشمن) کوبید.
[4]. بحار الانوار، ج 52، ص 126.
[5]. همان، ج 36، ص 387.
[6]. همان، ج 52، ص 142.
[7]. بحارالانوار، ج 50، ص 318.
[8]. همان، ج 52، ص 125.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: