کد مطلب: ۶۲۹۶
تعداد بازدید: ۲۵۸
تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۶
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۱۱
اصولاً برنامه‌ی انبیای الهی این بوده است که دست ما را بگیرند و کمکمان کنند تا دردنیا خودمان را بسازیم و روحمان را پرورش دهیم و بزرگ‌ترین حکمت شرایع نیز رسیدن به همین معناست. پس باید دانست که دستورهای شرع دو قسم است؛ دستورهای مثبت و منفی. یک سری از انسان می‌خواهد که کارهایی نکند و یک سری هم می‌گوید کارهایی را بکند؛ یعنی انجام واجبات و ترک محرّمات.

فصل دوّم:  انسان شناسی |۷


انسان و مذمت نفس


نفس انسان و روح ملکوتی او همان حقیقتی است که حقیقت انسان به واسطه‌ی همان، انسان است. نفس آدمی، گوهری است شریف و ملکوتی که از عالم قدس و عالم بالا، منشأ خیرات و خوبی‌ها می‌شود و انسان را به کارهای خیر، ترغیب می‌کند.
در عین حال، روایات و آیات بسیاری نفس انسان، را بزرگ‌ترین دشمن او معرفی کرده و آن را منبع شرور و نقایص خوانده‌اند. به انسان هشدار داده‌اند که نفس، امّارة بالسّوء است. پس مراقب نفس بود، با او جهاد کرد و با خواسته‌هایش مخالفت ورزید.


انسان و ضرورت احیای صفات روحانی


اگر انسان‌هایی را در تاریخ می‌بینیم که با فداکاری و جانبازی در راه هدف مقدس اسلام، جان داده‌اند، به واسطه‌ی احیای همین صفات انسانی بوده است. اگر جبهه‌های جنگ تحمیلی ما با معنویت و روحانیت آمیخته بود، به‌واسطه‌ی احیای همین صفات بوده است. اگر رزمندگان ما از خانواده و مال و همسر و فرزندشان می‌گذشتند و جان خود را در طبق اخلاص می‌گذاشتند و برای یاری اسلام، جهاد می‌کردند، جز برای احیای خُلق انسانی نبود.
حضرت علی(ع) فرمودند:
تعجب می‌کنم از انسان‌هایی که وقتی، چیزی را گم می‌کنند، برای پیدا کردنش به این در و آن در می‌زنند، ولی وقتی نفس خود را گم می‌کنند، دنبال پیدا کردنش نمی‌روند.[1]
این روایت، بسیار جالب است. این‌که آدمی نفس خود و انسانیتش را گم کرده و گمان کند حیوان است و همه‌ی کارهایش از خوی حیوانی‌اش سر زند. از امام سجاد(ع) پرسیدند: ارزش و عظمت چه کسی از همه‌ی مردم والاتر است؟ امام(ع) فرمود:
شریف‌ترین مردم و گران‌مایه‌ترین آنان کسی است که دنیا را مایه‌ی شرافت و ارزش خود نداند.[2]
دنیا که ارزش انسانیت انسان را نشان نمی‌دهد. آیا واقعاً ارزش انسانی در همین زندگی روزمره است که خودمان را با آن سرگرم کرده‌ایم؟ بی‌شک، چنین نیست. کسانی عزیز و گران‌مایه‌اند که قدر خود را بدانند و سرگرم کارهای پوچ و بیهوده نشوند.
امام علی(ع) می‌فرمایند:
دنیا، خانه‌ای است برای عبور کردن. دنیا دارِ عبور است؛ عبور به دار قرار و همیشگی و جاودان. مردم در این خانه دو دسته هستند؛ یک دسته: کسانی که نفس خود را در برابر شهوت‌ها، خواسته‌ها و تمایلات حیوانی نفس می‌فروشند. چنین نفسی خود را به هلاکت می‌اندازد و دسته‌ی دیگر: نفس خود را می‌خرند و خود را از حیوانیت و جمادیت نجات داده و در نهایت، خود را آزاد می‌کنند.[3]


انسان و خودسازی


انسان چه کارهایی را باید انجام دهد تا تکامل پیدا کند و قلب و روحش، حیوانی نباشد؟ به طور اجمال می‌توان گفت که راه تکامل، همان راهی است که پیامبران الهی معرفی کرده‌اند. پیامبران راه‌هایی را به ما معرفی کرده‌اند که اگر آن را بپیماییم درست ساخته می‌شویم و به سعادت می‌رسیم و اگر بر خلاف دستورهای آنان حرکت کنیم، به روح و نفس خودمان لطمه می‌زنیم و به صورت یک حیوان از دنیا بیرون خواهیم رفت. پس راه، همان راهی است که پیامبران ترسیم کرده‌اند و جز آن، راه دیگری نیست. در واقع، هر چه غیر آن باشد، بی‌راهه است. این مطلب هم در قرآن هست و هم در روایات ائمه‌ی اطهار(ع) که راه را به ما نشان داده‌اند.
اصولاً برنامه‌ی انبیای الهی این بوده است که دست ما را بگیرند و کمکمان کنند تا دردنیا خودمان را بسازیم و روحمان را پرورش دهیم و بزرگ‌ترین حکمت شرایع نیز رسیدن به همین معناست. پس باید دانست که دستورهای شرع دو قسم است؛ دستورهای مثبت و منفی. یک سری از انسان می‌خواهد که کارهایی نکند و یک سری هم می‌گوید کارهایی را بکند؛ یعنی انجام واجبات و ترک محرّمات. محرّمات آن‌ها هستند که برای زندگی معنوی و نفسانی و قلب انسان مضر هستند، لذا پیامبران از آن‌ها نهی کرده‌اند و ارتکاب محرّمات را به عنوان رذایل اخلاقی، با تزکیه‌ی نفس در تضاد می‌بینند. از طرف دیگر، دستور داده‌اند انسان بعضی اعمال را انجام دهد که عبارت از واجبات و مستحبات هستند و نفس انسان را تکمیل می‌کنند. اگر دین به انسان می‌گوید نماز بخوان، برای این است که نماز، انسان را به سعادت می‌رساند. اگر می‌گوید قرآن و دعا بخوان برای رسیدن به سعادت است. اگر دستور می‌دهد مستحبات را انجام بده، برای این است که مستحبات برای تکامل نفسانی و معنوی انسان مؤثر هستند. اسلام می‌گوید نفست را تکمیل و تزکیه کن و راه، همان صراط مستقیم است، که اگر کسی در دنیا آن را طی کند در دنیا و آخرت به سعادت می‌رسد و به عکس اگر این طرف و آن طرف در چاله‌ها و بی‌راهه‌ها برود، نمی‌تواند از صراط مستقیم به خوبی عبور کند. جز این راه هر راه دیگری و به هر عنوانی بی‌راهه است چون اگر راه دیگری بود، قطعاً پیامبران می‌گفتند.


روزه و نقش آن در خودسازی


روزه، یکی از آن عبادت‌های بسیار عالی است که کمتر نظیر دارد یا حتی ندارد. پیغمبر اکرم(ص) از خداوند متعال نقل می‌کند: بندگان من هر عمل صالحی را انجام دهند، ده تا هفتصد برابر به آن‌ها ثواب می‌دهم ـ بستگی به عمل و نیّت انسان دارد ـ اما در این روایت می‌فرماید: روزه مال من است و من جزایش را می‌دهم.[4] پاداش سایر عبادت‌ها را فرشته‌ها می‌دهند. اما در مورد روزه می‌فرماید: روزه مال من است. چون مال من است خودم می‌دانم که چقدر به آن ثواب بدهم. لابد روزه مزیت‌هایی دارد که خداوند متعال، جزای آن را برای خودش انتخاب کرده است. لذا آن را به خودش نسبت می‌دهد. «صوم، مال من است و فقط من جزایش را می‌دهم». امیرالمؤمنین(ع) نیز می‌فرماید:
روزه، سپری در مقابل آتش جهنم است.[5]
یعنی همان‌طور که در جنگ اگر انسان سپر داشته باشد جانش محفوظ می‌ماند، انسان روزه‌دار هم به وسیله‌ی روزه می‌تواند جلوی آتش جهنم را بگیرد و خطر را دفع کند. پیغمبر اکرم(ص) در آستانه ماه مبارک رمضان فرمودند:
مردم مسلمان! شما در این ماه خدا به مهمانی دعوت شده‌اید و از اهل کرامت خدا قرار داده شده‌اید.[6]
اما مگر ما در اوقات دیگر، از غیر خدا، ارتزاق می‌کنیم؟ زندگی‌مان، خودمان و نفسمان و هر چه از دنیا استفاده کنیم، همه‌اش مال خداست. اما چرا در آن موقعیت‌ها مهمان خدا نیستیم؟ با این‌که همیشه از نعمت‌های خدا استفاده می‌کنیم، اما خداوند این ماه را به عنوان ضیافت الهی، تعیین کرده است. انسان در ماه رمضان، مهمان خداست. خدایی که همه‌ی جهان، تحت قدرت اوست و انسان‌ها همه مملوکش هستند، مردم را در ماه رمضان به مهمانی خود دعوت کرده است. لطف خدا چقدر است که مردم را مهمان خود قلمداد کرده و از آنان پذیرایی خواهد کرد. اما آیا پذیرایی خداوند با آب و نان است؟ این‌که همیشه هست. اگر کسی مهمانانی دعوت کند و بخواهد اکرام کند و اهل کرامت الله هم باشد، چه نعمتی به آن‌ها می‌دهد؟ قطعاً چیزی را که در مواقع معمولی نمی‌دهد. ما واقعاً نمی‌دانیم خداوند متعال در ماه رمضان به ما چه می‌دهد. بی‌شک نعمت‌های دنیوی و زایل‌شدنی نیست، بلکه نعمت‌های معنوی، روحانی و باقی و ثابت است. چیزهایی را به ما می‌دهد که تا نرویم و نبینیم، درک نخواهیم کرد. خدایی که مردم را به مهمانی خودش دعوت کرده، قدرت آن را دارد که خوب پذیرایی کند، پس بهترین پذیرایی را می‌کند. ما این را فعلاً و تا وقتی در دنیا هستیم نمی‌فهمیم، شاید وقتی از دنیا برویم، آن را بفهمیم. چنین تعابیری درباره‌ی هیچ عباداتی بیان نشده است.


خودآزمایی


1- نفس انسان و روح ملکوتی او، منشأ و منبع کدام کارهاست؟
2- ارزش و عظمت چه کسی از همه‌ی مردم والاتر است؟

 

پی نوشت ها


[1]. «عجبتُ لمن یُنشد ضّالتَه و قد أضلَّ نَفسه فلا یَطلبْها» (محمدی ری‌شهری، میزان الحکمه، ج3، ص1876).
[2]. قیل لَه (لِعَلیّ بن الحسین(ع)): مَن أَعظمُ النّاسِ خَطَراً؟ فَقالَ: «من لم یر الدّنیا خطراً لنفسه» (الحرّانی، تحف العقول، ص 278).
[3]. «الدّنیا دار مَمّرٍ، لا دار مقرّ و النّاس فیها رَجُلان: رَجُلٌ باعَ فیها نَفْسَه فأوبَقها، وَ رَجُلٌ ابتاعَ فأعتقَها» (نهج‌البلاغه، حکمت133).
[4]. «قالَ تَعالی؛ کُلُّ عَمَلِ بَنی آدَم هُوَ لَهُ غَیر الصِّیامِ، فَاِنّ الصَّوْم لی وَ اَنَا أُجْزی بِهِ» (مجلسی، بحارالانوار، ج 93، ص 251).
[5]. «الصَّوُم شَهُر رَمَضانِ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ» (همان، ص 343). در روایتی نبوی نیز آمده است: «الصَّوُم جُنَّةٌ مِنَ النّارِ» (کلینی، الکافی، ج 4، ص 62، ح 1).
[6]. «شَهر اللهِ قَد دُعیتُمْ فِیه اِلی ضِیافَةِ الله وَ جعلتُمْ فی اَهلِ کرامَةِ اللهِ» (شیخ صدوق، امالی، ص154).

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله ابراهیم امینی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: