کد مطلب: ۶۳۰۶
تعداد بازدید: ۳۰۰
تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۴
روزه، تمرین پرهیزکاری | ۲۰
برای این‏که وداع تو حقیقی باشد باید بیشتر به آن توجه کرده و با توجه به این‏که شهر الله است و مهمانی خدا در آن صورت می‏‌گیرد، خود را با آن هماهنگ کرده و مقام آن را بشناسی و به اندازه فضل و نعمتی که برای تو داشته آگاه باشی و متناسب با نیکی‌‏هایی که با تو داشته، با آن رفتار کنی. باید بدانی که او وسیله نجات تو از جهنم و رسانیدن تو به بالاترین درجات بهشت است.

فصل هفدهم و هجدهم: وداع با ماه مبارک و آرزوی ادامه فیوضات آن و عید فطر

 

جابربن عبدالله انصاری نقل می‏‌کند: در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان بر پیامبر اکرم(ص) وارد شدم؛ وقتی مرا دید، فرمود: ای جابر! این آخرین جمعه ماه مبارک رمضان است، پس با آن وداع کن و بگو: خدایا، این را آخرین روزه‏‌های ما قرار مده و اگر قرار داده‌‏ای، ما را در کنف رحمت خود قرار ده و ما را از رانده‌‏شدگان درگاهت قرار مده. کسی که چنین گوید، خداوند او را به یکی از دو نیکی می‏‌رساند: یا به ماه رمضان آینده می‏‌رسد و یا به آمرزش و رحمت خدا.[1]


اکنون باید ببینیم وداع با ماه رمضان چیست و چگونه وداع کنیم؟


سیدبن‌‏طاووس در کتاب اقبال بعد از ذکر حدیث جابر می‏‌نویسد: اگر سؤال‏ کننده‏‌ای بپرسد که معنای وداع با ماه رمضان چیست درحالی‌‏که زنده نیست که مخاطب قرار گیرد یا صاحب عقلی که با زبان با او صحبت شود؟ پاسخ داده می‏‌شود که همانا صاحبان عقل پیش از رسول(ص) و پس از او شهرها و آبادی‌‏ها و جوانان و زمان‏‌ها و چیزهای دیگر را مخاطب قرار می‏‌دادند و با آن‏ها وداع می‌کردند؛ اسلام هم آن را تأیید کرد و آنچه با ذوی‌‏العقول انجام می‏‌گرفت با غیرآن انجام داد؛ چنان‏‌که در قرآن کریم نیز آمده، می‏‌فرماید: روزی که به جهنم می‏‌گوییم آیا پر شدی؟ و او پاسخ می‌‏دهد آیا بیشتر داری؟[2]
این را «زبان حال» می‏‌گویند. در کلام عرب گاهی هم وداع با دیار و امکنه محبوبی که انسان مدتی در آن‏‏جا زندگی کرده و با آن‏‌ها انس داشته، استعمال می‏‌شود، ولی ماه رمضان جایگاهی بالاتر دارد که با آن به زبان حال وداع می‌‏شود و او جواب می‏‌دهد. آن‏گاه مردم را در ماه رمضان به سه دسته تقسیم کرده است:
دسته اول: کسانی که از ایام پربرکت ماه رمضان خوب استفاده کرده، حقش را رعایت کرده‌‏اند؛ روزه‏‌ها را همان‌‏گونه که خدا خواسته، گرفته‌‏اند و همه اعضا و جوارحشان روزه‌‏دار بوده است و در ذکر و دعای شب‏‌های قدر، حضور در نمازهای جمعه و جماعت، احسان به بندگان خدا کوشش کرده‌‏اند و باتقوا شده‌‏اند. این‏ها با ماه رمضان همانند یک شخص محبوب وداع می‏‌کنند و به او می‌‏گویند: سعی می‌‏کنیم در ماه‌‏های آینده هم دستاوردهای این ماه پربرکت را نگه‏ داریم و از خدا می‏‌خواهیم تا رمضان آینده زنده بمانیم و باز هم از فیوضات آن بهره ببریم.
دسته دوم: کسانی که به ‏طور نسبی از این ایام بهره گرفته‌‏اند؛ این‏ها هم در ساعتی خلوت به محاسبه می‌‏پردازند و اعمال خوب و بد و کوتاهی‌‏ها را که کرده‌‏اند، در نظر می‌‏گیرند؛ از توفیقاتی که داشته‌‏اند، خشنود می‌‏شوند و سعی می‏‌کنند در حد امکان تقصیرات خود را جبران کنند و از خدا می‌‏خواهند که تا ماه رمضان آینده زنده بمانند و بیشتر از فیوضات آن ماه بهره بگیرند و قول می‏‌دهند همان مقدار توفیقات خود را که در این ماه نصیب‏شان شده نگه دارند و قدر آن‏ها را بدانند. جمع کثیری از روزه‏‌داران این‏‌گونه هستند (بعضی مسئولین اعلام می‌‏کنند که آمار مفاسد اخلاقی در ماه مبارک رمضان، چهل درصد کاهش می‌‏یابد).
دسته سوم: کسانی که به ‏طورکلی از فیوضات این ماه بی‌‏بهره بودند، وداع برای این‏‌ها معنا ندارد. این‏ها باید حسرت ببرند و ندامت پیشه کنند.[3]
با این توضیح که در کتاب اقبال آمده، اگر خداحافظی با زمان و مکان و امثال آن که فاقد درک سخن هستند، برایت مشکل است و اگر قانع نشدی یا در دسترست نیست، این مطالب را بادقت بخوان که خدای‏‌نکرده سخنی نگویی یا در ذهنت چیزی خطور نکند که سخن حضرات معصومین برایت سنگین یا قابل ‏توجیه شود.
زمان و مکان و سایر چیزهایی که از قبیل حیوانات نیستند، گرچه در این عالم و به این شکل درک و شعوری ندارند، ولی تمام آن‏‌ها در عالم‏‌های بالاتر زندگی و درک و توانایی سخن ‏گفتن و بیان ‏کردن و دوستی و دشمنی دارند. روایات بسیاری که درباره احوال عالم برزخ و قیامت رسیده و مکاشفاتی که صورت گرفته، ثابت می‏‌کند که تمام موجودات این عالم، پیش از به‌‏وجودآمدن، در عالم‌‏های دیگری به‏‌وجود آمده‌‏اند و موجودات در هر عالمی شکل و خصوصیاتی مخصوص به آن عالم دارند که با شکل و خصوصیات این عالم فرق می‏‌کند. یکی از خصوصیاتی که بعضی از عالم‌‏های برتر دارند این است که تمام موجودات آن زنده بوده و شعور دارند و شاید این آیه اشاره به این مطلب داشته باشد و همانا سرای آخرت بهترین زندگی است، زیرا فقط حیات و زندگی را مخصوص آن می‌‏داند و روایاتی که درباره سخن ‏گفتن میوه‌‏ها در بهشت اوست و خوشحالی تخت و سریری که مؤمن به آن تکیه می‏‌زند، بر حیات آن‏‌ها دلالت دارد. حتی بعضی از روایات دلالت بر سخن‏ گفتن زمین و امثال آن دارد. سخن ‏گفتن سنگریزه در دست پیامبر(ص) به ‏عنوان معجزه یا اژدها شدن عصا در دست موسی(ع) و امثال آن دلالت بر نوعی حیات و شعور برای آن‏‌هاست. زمان هم از این قاعده مستثنی نیست، پس ماه رمضان هم می‏‌تواند مخاطب قرار گیرد و می‌‏توان با آن وداع کرد.[4]
حال اگر این مطلب را قبول کنیم و شک و تردید نداشته باشیم، وداع با آن مشکل می‏شود؛ اگر دروغ بگوییم که من از رفتن تو غمگینم و اظهار ناراحتی کنیم، درحالی‏‌که از آمدنش ناراحت بودیم، از گرسنگی و تشنگی شکایت می‏‌کردیم، منتظر افطار و فکر خوردن و آشامیدن بودیم،‏ نه دعایی نه عبادتی و هیج عملی که به‏‌علاقه دلالت کند وجود نداشت، این‏جاست که رمضان تو را دروغ‌گویی می‏‌داند که به او اظهار علاقه می‏‌کنی و چه بهتر که وداع با او را فراموش کنی و منتظر آمدنش نباشی. کسی می‏‌تواند بگوید «سلام بر تو که همراهی و وجودت گرانقدر و نبودن و جدایی‏ات فاجعه است.» که راست‌گو باشد.
برای این‏که وداع تو حقیقی باشد باید بیشتر به آن توجه کرده و با توجه به این‏که شهر الله است و مهمانی خدا در آن صورت می‌‏گیرد، خود را با آن هماهنگ کرده و مقام آن را بشناسی و به اندازه فضل و نعمتی که برای تو داشته آگاه باشی و متناسب با نیکی‏‌هایی که با تو داشته، با آن رفتار کنی. باید بدانی که او وسیله نجات تو از جهنم و رسانیدن تو به بالاترین درجات بهشت است.
چه خوب است نگاهی دقیق و حساب‌گر به اعمال و رفتار خود داشته باشیم؛ ببینیم چه مقدار از برکات این ماه بهره می‌‏گیریم. ماه عبادت، قرائت قرآن، دعا، توبه، صله‏ رحم، احسان به فقراست چه مقدار در این راه کوشش می‏‌کنیم. در شب‏‌های قدر چه می‏‌کنیم. بالاتر از همه، ماه تمرین ترک گناه و تحصیل صفت تقواست؛ آیا در این ماه چشم خودمان را از نگاه‌‏های حرام، زبان‏مان را از غیبت، تهمت، دروغ، فحش و ناسزا و گوشمان را از استماع صداهای حرام و شکم‏‌مان را از خوردن غذاهای حرام نگه می‏‌داریم تا نفس‏مان را به ترک گناه عادت داده باشیم و باتقوا شده باشیم. درهای جهنم در این ماه بسته است، آیا کاری می‌‏کنیم که همیشه بسته بماند. درهای بهشت باز است، آیا کاری می‌‏کنیم که هم‏چنان باز بماند. هر کسی خود بهتر می‏‌داند در این میدان مسابقه، چه کرده است.
وداع با ایام و ماه‌‏های مبارک و مکان‌‏های مقدس که انسان از آن‏ها بهره معنوی گرفته، ادبی اسلامی است؛ مانند وداع با بیت‌‏الله‌‏الحرام، مرقد مطهر پیامبر(ص) و علی‌‏بن‌‏ابی‏طالب(ع) و امام حسین(ع) و امام رضا(ع) و دیگر امامان که وقتی انسان می‏‌خواهد از آن‏ها جدا شود، زیارت وداع می‏‌خواند، آن‏ها را می‏‌بوسد و اظهار دلتنگی می‏‌کند. آدمی در ماه مبارک رمضان مثل زائری است که با این ایام مدتی مأنوس بوده و به‏ وسیله کارهای نیک، نفس خودش را نورانی کرده و اکنون دوری از نعمتی که از جانب خدا بر او ارزانی داشته شده برایش دشوار است، لذا از مفارقت با آن اظهار تأسف می‌‏نماید و گاهی زارزار گریه می‌‏کند. بنابراین برای هر یک از این‌‏ها، زیارت یا دعای وداعی در شرع آمده و آداب مخصوصی توصیه شده که در کتب ادعیه موجود است؛ از جمله آن‌‏ها دعای وداع ماه رمضان است که امام سجاد می‏‌خواند و در صحیفه سجادیه نقل شده است. دعایی نورانی است با مطالب عالی و مناجات و رازونیاز با خدای متعال. توصیه می‌‏شود که این دعا را با حال و توجه به معانی عالی آن‏ و با حضور قلب بخوانید و بدین وسیله از ماه رمضان و در واقع از خدایی که شما را در این ماه به مهمانی دعوت کرده و آن را ماه رحمت و مغفرت قرار داده، قدردانی کنید و از قصور و تقصیرات خود عذر بخواهید.
پس از بررسی و دقت اگر عملکرد گذشته خوب و مطلوب بود، خدای را شکر گوییم و با ماه رمضان وداع کنیم و اگر خوب نبود از گذشته اظهار تأسف کنیم و با ماه وداع کنیم تا در آینده تلافی نماییم و اگر اصلاً استفاده نکردیم که وای به حال ما! در چنین صورتی وداع معنا ندارد.
وداع با ماه رمضان یک واقعیت است. انسان با عزیز خود وداع می‏‌کند، نه با کسی‌‏که به او بی‌‏تفاوت است. همه با ماه رمضان وداع نمی‏‌کنند و از رفتنش محزون نیستند، بلکه این وداع مخصوص بندگانی است که از ماه، خوب استفاده ‏کرده‌‏اند. افرادی که اصلاً استفاده نکرده‌‏اند، ‏از رفتن ماه خوشحال هستند و وداع آن‏ها معنا ندارد.


فصل هجدهم: عید فطر


امام مجتبی(ع) روز عید عده‌‏ای را دید که می‏‌خندیدند و بازی می‏‌کردند؛ پس رو به همراهان خود نموده و فرمود: خدای عزوجل ماه رمضان را آفرید تا میدان مسابقه‏‌ای برای خلقش باشد که در آن با طاعت و رضایت او با یکدیگر مسابقه بدهند. عده‌‏ای سبقت گرفته و سعادتمند شدند و گروهی عقب افتاده و ناامید شدند. شگفتا از کسی که در این روز می‏‌خندد و بازی می‏‌کند؛ روزی که نیکو‏کاران در آن پاداش یافته و کوتاهی‌‏کنندگان زیان می‌‏بینند. به خدا سوگند اگر پرده‌‏ها فرو افتد، نیکوکار می‌‏اندیشد که چرا بیشتر عمل نیک انجام ندادم و بدکار می‌‏گوید چرا بد می‏‌کردم؟[5]
امام باقر(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل می‏‌کند که فرمود: وقتی اولین روز از شوال فرا می‏‌رسد، نداکننده‌‏ای فریاد می‌‏زند: ای مؤمنان! بشتابید برای گرفتن جوایزتان. سپس فرمود: ای جابر! جوایز خدا مانند جایزه‏‌های پادشاهان نیست. سپس فرمود: امروز روز جایزه‌‏هاست.[6]
عید فطر دو خصوصیت ممتاز دارد. یکی از خصوصیات آن عبارت است از حالت طهارت و نزاهت و نظافتی که بر اثر ریاضت‏‌های شرعی و الهی ماه مبارک رمضان در دل و جان انسان‏‌های مؤمن به وجود آمده است. روزه یکی ازآن ریاضت‏‌هاست که انسان با اختیار و اراده خود، لذات مادی را در ساعات طولانی ترک می‏‌کند و بر هوس‌‏ها و خواهش‌‏های نفسانی در طول ایام روزه‏‌داری فائق می‏‌آید. علاوه بر این انس با قرآن، تلاوت کلام پروردگار، آشنایی با معارف و مفاهیم قرآنی حالت ذکر و دعا و تضرع و توجه و انسی که انسان با خدای متعال در روزها و شب‏‌های ماه رمضان به‏‌خصوص شب‏‌های مبارک قدر پیدا می‏‌کند، همه این‏‌ها نورانیتی به دل می‏‌دهد که البته در این اعمال بسیار مهم ماه رمضان درس‌‏های بزرگی هم وجود دارد که باید از آن‏ها استفاده کرد.
خوب است مروری بر اعمال خود در این ماه بکنیم، که از ماه رمضان چه‌قدر استفاده کردیم، ماه ضیافت خدا، کرامت، دعا، ذکر لیالی قدر، روزه واقعی، تحصیل تقوا و تمرین بر ترک گناهان.
ولی به هر حال هر یک از ما تا حدی ولو به تعداد کم به خدا نزدیک شده و انجام کارهایی را مقید شده؛ مانند نماز جماعت، نماز اول وقت، قرائت قرآن، توجه به خدا، تصمیم بگیریم در آینده حداقل همین برنامه را ادامه دهیم و در تکمیل آن بکوشیم.
عید فطر را بدین سبب عید نامیده ‏اند که مؤمنین در ماه رمضان توانسته‏ اند از فیوضیات ماه در خودسازی و تقوا بهره بگیرند.
مهمان خدا بودید. نفس‏‌های روزه‏‌دار ثواب تسبیح دارد. درهای جهنم بسته بوده درهای رحمت باز بود. اعمال شما مقبول بود. هر عبادتی چندین برابر ماه‌‏های دیگر ثواب داشت، احیای شب قدر به اندازه هزار ماه فضیلت داشت.
هرکس به مقدار همت خود از فیوضات ماه استفاده کرد.
و در یک کلام روزه‏‌داران در میدان مسابقه بودند چنان‌که امام حسن(ع) فرمود: امروز روز دریافت جایزه است. هر کس به مقدار سعی خود جایزه می‏‌گیرد.


به ‏طور فهرست ‏وار می‏‌توان گفت که عید فطر:

 

روز دریافت اجر نیکوکاران از خدا، آغاز دوباره زندگی معنوی، روز تصمیم جدی برای بهره‌‏برداری از ماه رمضان سال بعد و سال‏‌های دیگر، روز طهارت و تزکیه، پاکی و پاکیزگی، روز پاداش نیکوکاران و خسران بدکاران، روز ذخیره تمام‏‌نشدنی مسلمانان، درک عید به‏ معنای حقیقی به‏ وسیله توجه و کوشش و مهمان حقیقی بودن، فرصت نزدیکی به خدا و عیدی ‏گرفتن از او، عید حقیقی بهره‌‏مندی از رحمت و مغفرت الهی، روز یادبود طهارت روح و دل انسان‏‌های مؤمن و متقی، عید شکر روزه‌‏داری و عبادت و توسل در ماه مبارک رمضان، روز رجوع به فطرت و مظهر وحدت مسلمین و دفاع از مظلوم و آمادگی عمل به آن شعار، عید فطر روز لذت ‏بردن انسان‏‌های سعادتمند و مؤمن است. عید خواستن بهترین چیزهاست که بندگان مخلص از خدا می‌‏خواهند و روز پناه‌‏بردن به خداست از آنچه بندگان مخلص خدا از آن به خدا پناه می‌‏برند.


خودآزمایی


1- مردم را در ماه رمضان به چند دسته تقسیم می‌شوند؟ هر یک را نام ببرید و در مورد آن مختصری توضیح دهید.
2- دو خصوصیت ممتاز عید فطر را شرح دهید.

 

پی نوشت ها


[1]. جَابِرِبْنِ‌ عَبْدِاللهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ:‏ دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللهِ(ص) فِي آخِرِ جُمُعَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَلَمَّا أَبْصَرَنِي [بَصُرَ بِي‏] قَالَ لِي: يَا جَابِرُ هَذَا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَوَدِّعْهُ وَ قُلْ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ‏ صِيَامِنَا إِيَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِي مَرْحُوماً وَ لَا تَجْعَلْنِي مَحْرُوماً فَإِنَّهُ مَنْ قَالَ ذَلِكَ ظَفِرَ بِإِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ إِمَّا بِبُلُوغِ شَهْرِ رَمَضَانَ مِنْ قَابِلٍ وَ إِمَّا بِغُفْرَانِ اللهِ وَ رَحْمَتِهِ؛ اقبال‏الاعمال، ص243.
[2]. «يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ‏ مِنْ‏ مَزِيد» (ق، آیه30).
[3]. اقبال‏الاعمال، ص540.
[4]. المراقبات، ص326.
[5]. نَظَرَ الْحَسَنُ‌بْنُ‌عَلِيٍّ(ع) إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْفِطْرِ يَضْحَكُونَ وَ يَلْعَبُونَ فَقَالَ لِأصْحَابِهِ وَ الْتَفَتَ إِلَيْهِمْ إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ شَهْرَ رَمَضَانَ مِضْمَاراً لِخَلْقِهِ‏ يَسْتَبِقُونَ‏ فِيهِ بِطَاعَتِهِ وَ رِضْوَانِهِ فَسَبَقَ فِيهِ قَوْمٌ فَفَازُوا وَ تَخَلَّفَ آخَرُونَ فَخَابُوا فَالْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ مِنَ الضَّاحِكِ اللَّاعِبِ فِي الْيَوْمِ الَّذِي يُثَابُ فِيهِ الْمُحْسِنُونَ وَ يَخْسَرُ فِيهِ الْمُقَصِّرُونَ وَ ايْمُ اللهِ لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ لَشُغِلَ مُحْسِنٌ بِإِحْسَانِهِ وَ مُسِي‏ءٌ بِإِسَاءَتِه‏؛ اقبال‏الاعمال، ص 275.
[6]. عَنْ أَبِي‌جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ(ص):‏ إِذَا كَانَ أَوَّلُ يَوْمٍ مِنْ شَوَّالٍ نَادَى مُنَادٍ أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ اغْدُوا إِلَى‏ جَوَائِزِكُمْ‏ ثُمَّ قَالَ يَا جَابِرُ جَوَائِزُ اللهِ لَيْسَتْ كَجَوَائِزِ هَؤُلَاءِ الْمُلُوكِ ثُمَّ قَالَ هُوَ يَوْمُ الْجَوَائِز؛ همان، ص282.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: