بخش اوّل: فرضیه عوامل اقتصادی | ۱۷
ترکیب مفهوم «انتظار» با مفهوم «انقلاب جهانی» اثرات سازندهی آن را روشنتر میسازد؛ یعنی کسانی که در انتظار چنین تحوّلی بسر میبرند، اگر در دعوی خود صادق باشند ـ نه جزء منتظران دروغین ـ آثار ذیل در وجود آنها آشکار خواهد شد:
چنین تحوّلی قبل از هر چیز نیازمند عناصر آماده و باارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین این اصلاحات وسیع را در جهان بدوش بکشند که در درجهی اوّل محتاج به بالا بردن سطح اندیشه، آگاهی و آمادگی روحی و فکری برای همکاری در پیاده کردن آن برنامهی عظیم است. تنگنظریها، کوتهبینیها، کجفکریها، حسادتها، اختلافات کودکانه و نابخردانه و به طور کلّی هرگونه نفاق و پراکندگی با موقعیّت منتظران واقعی سازگار نیست.
نکتهی مهم این جاست که منتظر واقعی برای چنان برنامهی مهمّی هرگز نمیتواند نقش تماشاچی را داشته باشد؛ ایمان به نتایج و عاقبت این تحوّل، هرگز به او اجازه نمیدهد که در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج به داشتن اعمالی پاک و روحی پاکتر و برخورداری از شهامت و آگاهی کافی است.
من اگر ناپاک و آلودهام چگونه میتوانم منتظر تحوّل و انقلابی باشم که اوّلین شعلهاش دامان مرا میگیرد؟!
من اگر ظالم و ستمگرم، چگونه ممکن است در انتظار کسی بنشینم که طعمهی شمشیرش خون ستمگران است؟!
و من اگر فاسدم چگونه میتوانم در انتظار نظامی که افراد فاسد و نادرست در آن هیچگونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفورند، روزشماری کنم؟!
آیا این انتظار برای تصفیهی روح، فکر و شستشوی جسم و جان من از لَوث آلودگیها کافی نیست؟!
ارتشی که در انتظار جهاد آزادی بخشی به سر میبرد به طور قطع به حالت آماده باش کامل در میآید، سلاحی که برای چنین میدان نبردی شایسته است، بدست میآورد، سلاحهای موجود را اصلاح میکند، سنگرهای لازم را میسازد، آمادگی رزمی نفرات خود را بالا میبرد، روحیّهی افراد را تقویت میکند و شعلهی عشق و شوق برای چنان جهادی را در دل فرد فرد سربازانش زنده نگه میدارد، ارتشی که دارای چنین آمادگی نیست، هرگز در انتظار بسر نمیبرد و اگر بگوید دروغ میگوید.
انتظار یک مصلح جهانی، یعنی آمادهباش کامل فکری و اخلاقی، مادّی و معنوی برای اصلاح همه جهان، چنین آماده باشی بسیار سازنده است. اصلاح فکری و اخلاقی و پایان دادن به همهی مظالم و نابسامانیها، کار بزرگی است و آماده باش برای چنین هدف بزرگی باید با وسعت و عمق آن متناسب باشد.
اینگونه منتظران در عین حال ناچارند مراقب حال یکدیگر نیز باشند و در اصلاح وضع دیگران نیز بکوشند، زیرا که برنامهای که انتظارش را میکشند فردی نیست، بلکه برنامهای است که تمام عناصر تحوّل باید در آن شرکت جویند، و کار دسته جمعی و هماهنگ داشته باشند و مقیاس این هماهنگی و خودیاری باید به عظمت همان برنامهای باشد که انتظار آن را دارند.
در یک میدان مبارزهی دسته جمعی افراد هرگز نمیتوانند از حال یکدیگر غافل بمانند، بلکه همه باید نقطههای ضعف را اصلاح کنند و هر موضع آسیبپذیری را ترمیم و هر بخش ناتوانی را تقویت نمایند، تا بتوانند در پیاده کردن آن برنامه فعّالانه شرکت جویند.
این اشتباه بزرگ را باید به طور کامل از مغزها بیرون کرد که مصلح بزرگ جهانی برنامهای دارد که تمام اصولش بر محور معجزات دور میزند، همهی پیروزیها و فتحها، انقلابها و اصلاحها، دگرگونیها و تحوّلهایش روی اصول اعجاز صورت میگیرد، او و چند نفر به پا میخیزند، در حالی که سایرین تماشاچی خواهند بود، دنیایی را که هیچگونه آمادگی برای حکومت واحد عادلانهی جهانی بر اساس عالیترین ارزشهای انسانی ندارد، یک شبه، با دم مسیحایی آماده میکنند، و برقآسا عناصر غیر قابل اصلاح را نابود، و همهی افکار را به سطح بالا میکشند، و پرچم حقّ و عدالت را در سراسر عالم به اهتزاز در میآورند.
نه هرگز چنین نیست؛ مگر سایر پیامبران الهی و مصلحان آسمانی چنین برنامهای داشتهاند که او هم داشته باشد؟! مگر او یک استثنا در عالم خلقت است؟! مگر شخص پیامبر اسلام(ص) از تمام امکانات و اسباب طبیعی برای پیشبرد اهداف خود استفاده نمیکرد؟! مگر در میدان نبرد، هیچ یک از محاسبات و نقشهها را از نظر دور میداشت؟! بنابراین شکّی نیست او هم تا آن جا که ممکن است از عوامل و اسباب طبیعی استفاده میکند، و امدادهای خاصّ الهی مخصوص به موارد نارسایی این اسباب است.
با در نظر گرفتن این حقیقت، روشن میشود که آماده ساختن زمینه برای چنان تحوّلی، از شرایط نخستین آن تحوّل است.
طرق آماده شدن زمینهها:
برای فراهم شدن زمینهها، جهت یک حکومت جهانی بر اساس ارزشهای انسانی، باز باید از دو اصل «نفی» و «اثبات» استفاده کرد:
1ـ عواملی که مردم جهان را از وضع موجود آگاه و از سرانجام این همه مظالم و ستمگریها مطّلع و بالاخره متنفّر و بیزار میسازد.
2ـ عواملی که مردم را برای پذیرش اصول چنان حکومتی آماده میکند.
در قسمت اوّل، افزایش عکس العملهای ظلم و فساد و ناراحتیها و بنبستهای ناشی از آن، عامل مهمّی محسوب میشود، سرخوردگی شدید از وضع نابسامان جهان که زاییدهی اتّکای بیش از حد، بر جنبههای زندگی مادّی و فراموش کردن جنبههای معنوی و انسانی است، به قدر کافی مردم جهان را نسبت به آینده این اوضاع بدبین میسازد و آن تنفّر و این بدبینی، جوّ مساعدی را برای قبول چنان حکومتی فراهم میکند.
در قسمت دوّم باید آموزش قابل ملاحظهای در سطح جهانی دربارهی چنین برنامهای انجام گیرد، تا عناصر قابل اصلاح، زمینهی فکری مساعدی برای اصلاح پیدا کنند و نسبت به آنهایی که عناصر غیر قابل اصلاحند به اصطلاح اتمام حجّت شده باشد و به این ترتیب صفوف دو طرف مشخّص گردد.
در اخباری که در بعضی از منابع اسلامی وارد شده به این موضوع اشاره گردیده که قبل از قیام آن مصلح بزرگ، باید تعلیمات اسلام در سطح جهانی تبلیغ گردد و حجّت بر همه تمام شود؛ چنان که در حدیثی از امام صادق(ع) میخوانیم:
سَتَخْلُوا کُوفَةُ مِنَ المُؤْمِنِینَ وَ یَأْزَرُ عَنْهَا العِلْمُ کَمَا تَأْزَرُ الحَیَّةُ فی جَاجرِها[1] ثُمَّ یَظْهَرُ العِلْمُ بِبَلْدَةٍ یُقَالُ لَهَا قُمْ وَ تَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الفَضْلِ حَتَّی لَا یَبْقَی فِی الأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِی الدّینِ حَتَّی المُخَدَّرَاتِ فِی الحِجَالِ وَ ذَلِکَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا... فَیَفِیضُ العِلْمُ مِنْهُ إلَی سَایِرِ البِلَادَ فِی المَشْرِقِ وَ المَغْرِبِ فَیَتُمُ اللهُ حُجَّتَهُ عَلَی الخَلْقِ حَتَّی لَایَبْقَی أحَدٌ عَلَی الأرْضِ لَمْ یَبْلُغْ إلَیْه الدِّینُ وَ العِلْمُ ثُمَّ یَظْهَرُ القَائِمُ(ع)؛[2]
در این حدیث جالب، امام چنین پیشگویی میکند که:
«به زودی علم و دانش از کوفه برچیده میشود ... سپس در شهری به نام «قم» آشکار میگردد و معدن علم و دانش میشود، تا در سراسر زمین افرادی که از اسلام آگاهی ندارند، باقی نمانند، حتّی زنانی که به حجله میروند (و کم سنّ و سالند) و این به هنگام نزدیک شدن قیامِ رهبر انقلابی ماست ... علم و دانش از این شهر به سایر شهرها در شرق و غرب جهان سرازیر خواهد شد و خداوند بدین وسیله حجّت خود را بر مردم تمام میکند، تا کسی روی زمین باقی نماند که این آگاهی به او نرسیده باشد، سپس آن قیام کننده قیام خواهد کرد».
در این جا کاری به این موضوع نداریم که مخالفان ما پیشگویی فوق را بپذیرند یا نپذیرند، هدف این است که منتظران واقعی طبق حدیث فوق معتقد به لزوم یک انقلاب فرهنگی دامنهدار و گسترده از نظر مفاهیم و تعلیمات اسلام در سراسر جهان هستند، که قبل از قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باید انجام گیرد و طبیعی است که چنین انقلاب سازندهای باید به دست منتظران واقعی صورت گیرد و روزی فرا رسد که از مراکز بزرگ علمی اسلام با نیرومندترین دستگاههای ارتباط جمعی و مجهّزترین وسایل تبلیغاتی، یک اصلاح همه جانبه در سراسر جهان انجام پذیرد، آیا اعتقاد به چنین مسئولیّتی تخدیرکننده است یا محرّک؟
از آن چه گفتیم چنین نتیجه میگیریم که انتظار به مفهوم واقعی کلمه یک برنامهی فوقالعادهی سازنده در تمام زمینهها اعم از زمینههای فردی و اجتماعی است و هیچ جای ابهام در این بحث نیست.
دوباره تکرار میکنیم که مسألهی انتظار نه تنها در میان افراد دور افتاده و مخالف، بلکه گاهی در میان جمعی از موافقان کماطّلاع نیز به طور کامل تحریف، بلکه مسخ شده و تمام اشکالات از همین مسخ و تحریف سرچشمه گرفته است.
1- خودسازی فردی قبل از هر چیز نیازمند کدام عوامل است؟
2- چه اثراتی از ترکیب مفهوم «انتظار» با مفهوم «انقلاب جهانی» در کسانی که در انتظار چنین تحوّلی بسر میبرند، آشکار میشود؟ نام ببرید.
3- انتظار به مفهوم واقعی کلمه چیست؟
[1]. از این جمله چنین استفاده میشود که علم به کلّی از کوفه (و اطراف آن) برچیده نمیشود، بلکه محدود و جمع میگردد و از صورت یک واحد علمی جهانی به صورت یک واحد علمی محلّی در میآید.
[2]. تاریخ قم، بنا به نقل بحار الانوار، ج 14، ص 338 (تاریخ قم را در سال 378 هجری «حسن بن محمّد» به نام صاحب بن عبّاد تألیف کرد. در حال حاضر عربی آن در دسترس نیست تنها ترجمهی فارسی آن که در قرن نهم هجری توسّط حسن بن علی بن حسن بن عبد الملک قمی ترجمه شده در دست است و از ترجمهی آن نیز بیش از پنج باب که جلد اوّل است باقی نمانده است).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت