صحیفهی حضرت زهرا(س)
جابر بن عبدالله انصاری میگوید:
وارد منزل امام علی(ع) شدم، صحیفهای «کتابی» در دستان فاطمه(س) دیدم، که رنگ سبز زیبای آن مرا به یاد زمرد انداخت، و در آن کتابی قرار داشت به سفیدی و روشنی نور خورشید، گفتم: پدر و مادرم فدای شما، ای دختر رسول خدا! آن چیست که در دستان شما قرار دارد؟ پاسخ داد:
قالت: هذا لَوْحٌ أَهْداهُ اللهُ اِلی رَسُولِ اللهِ(ص) فیهِ اسْمُ أَبی اسْمُ بَعْلی وَ اسجمُ ابْنَیَّ وَ أَسْماءُ الْاوْصِیاءِ مِنْ وُلْدی فَأَعْطانِیِهِ لِیُبَشِّرَنی بِذلِکَ.
این کتابی است که خداوند آن را به پدرم رسول خدا(ص) اهداء فرمود، در این کتاب نام پدرم، و نام شوهرم «امام علی(ع)» و نام دو فرزندم و امامانی که از فرزندانم میباشند، نوشته شده است، این کتاب به من هدیه شده است، تا بشارت فرحبخشی برای من باشد.
جابر پرسید: «آیا اجازه میدهید این کتاب را مشاهده و مطالعه کنم؟»
فرمود: «نه ممکن نیست، مطالب موجود در این کتاب را فقط پیامبر خدا(ص) و امام علی(ع) و امامان معصوم(ع) میتوانند مطالعه نمایند.»[۱]
آن چه از روایات اسلامی و توضیحات حضرت زهرا(س) معلوم میشود این است که مطالب و مباحث صحیفهی فاطمه(س) جزو اسرار الهی است که فقط در اختیار رهبران معصوم(ع) قرار میگیرد.
جابر بن عبدالله انصاری میگوید: خدمت حضرت زهرا(س) رسیدم، کتاب صحیفه را با رنگی سفید و روشن در دستان مبارك آن حضرت مشاهده کردم، پرسیدم: «این کتاب زیبا چیست؟ آیا اجازه میدهید آن را مطالعه کنم؟» پاسخ داد:
قالت: فیها أَسْماءُ الاَئِمَّۀِ مِنْ وُلْدی یا جابِرُ لَوْ لا النَّهیُ لَکُنْتُ أَفْعَلُ، لکِنَّهُ قَدْ نُهِیَ اَنْ یَمَسَّها اِلَّا النَّبِیُّ اَوْ وَصِیُّ نَبِیٍّ اَوْ اَهْلُ بَیْتِ نَبِیٍّ.[۲]
در این صحیفهی اسامی امامانی ثبت شده است که همه از فرزندان من میباشند. ای جابر! اگر نهی نشده بود که غیر از ما آن را ننگرند، اجازه میدادم که مطالعه نمایی، هیچ کس حق ندارد، این صحیفه را مطالعه کند، مگر رسول خدا(ص) یا وصی پیامبر یا اهل بیت پیامبر.
مطالب و مباحث صحیفهی حضرت زهرا(س) جزو اسرار الهی بوده و فقط در اختیار اهل بیت پیامبر(ص) قرار داشت، اما برخی از اصحاب رسول خدا مانند جابر بن عبدالله انصاری با اجازهی حضرت زهرا(س) فقط از مباحث کلی آن تا حدودی اطلاع پیدا کرده و یا برخی از صفحات آن را دیدهاند.
جابر نقل میکند: خدمت حضرت زهرا(س) رسیدم، صحیفهی نورانی را دیدم. پرسیدم چه کتابی است؟ فرمود:
قالت: هذا لَوْحٌ اَهْداهُ اللهُ اِلی رَسُولِ اللهِ(ص) فِیه إسْمُ أبی وَ اسْمُ بَعْلی وَ اَسْمُ ابنَیَّ وَ أَسْماءُ الاَوْصِیاءِ مِنْ وُلْدوی فَأَعْطانِیهِ لِیَسُرَّنی.
قال جابر، فیه اثنا عشر اسماء قلت أسماء من هولاء؟
قالت: هذِهِ اَسجماءُ الاَوْصِیاءِ اَوَّلَهَمْ اِبْنُ عَمِّی وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ وُلْدی آخِرُهُمْ الْقائِمُ(ع).
قال جابر: فرأیت فیها محمداً فی ثلاثه مواضع و علیًّ فی اربعۀ مواضع.
این کتابی است که خدا آن را به پیامبر(ص) اهدا فرمود: در این کتاب نام پدرم و شوهرم و اسم دو فرزندم و امامانی که همه از فرزندان من میباشند وجود دارد، رسول خدا آن را به من عطاء فرمود، تا خوشحالم کند.
جابر گفت: دوازده نامی که در این کتاب است چه کسانی میباشند؟ فرمود: این نامهای جانشینان پیامبر، اول آنها علی(ع) و یازده نفر دیگر که همه از نسل من میباشند و آخرین آنها حضرت قائم(ع) است.[۳]
جابر میگوید: درست که نگاه کردم دیدم نام محمد در سه جا و نام علی در چهار مورد ثبت شده است.
***
[۱]. بحارالانوار، ج 36، ص 194 و کمالالدین، ص 178 و عیونالاخبار، ص 25.
[۲]. مدارک این حدیث با حدیث شماره 126 یکی است، مراجعه شود.
[۳]. روات و اسناد و مدارک این حدیث با حدیث 126 یکی است، مراجعه شود.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد دشتی