رعايت نظم و انضباط را از آغاز ولادت و در زمان شيرخوارگى بايد پايهگذارى كرد، براى رسيدن به اين هدف مىتوان از دو وسيله استفاده كرد:
وسيلهی اول: تنظيم برنامه براى شير دادن و تغذيه كودك.
قبلاً گفته شد كه مادر به دو طريق مىتواند به فرزندش شير بدهد: با برنامه و بدون برنامه. در طريق اول برنامهاى را براى شير دادن و تغذيه تنظيم مىكند و در فاصلههاى معين و در رأس ساعت مخصوص، به كودك خود شير مىدهد تا سير شود و در بين دو فاصله از شير دادن به او خوددارى مىنمايد. در اين صورت كودك با برنامهی مخصوصى عادت مىكند، هم براى بهداشت و سلامت دستگاه گوارش او مفيد است و هم بدين وسيله به رعايت نظم و انضباط عادت مىكند. ولى در طريق دوم براى شير دادن برنامهی خاصى تنظيم نمىشود بلكه هر وقت كودك گريه كرد پستان در دهانش مىگذارد. در اين صورت كودك با بىنظمى پرورش مىيابد. هر وقت كه خواست گريه را سر مىدهد و اسباب مزاحمت مادر را فراهم مىسازد تا پستان در دهانش بگذارد. با چنين وضعى خو مىگيرد و عادت مىكند، وقتى هم كه بزرگ شد، پاىبند نظم و انضباط نيست و از ديگران نيز انتظار دارد كه همانند مادر همواره در خدمتش باشند، در صورتى كه ديگران چنين تعهدى را ندادهاند.
وسيلهی دوم: تنظيم برنامه براى خواب.
نوزاد از زمان ولادت تا دو هفته يا قدرى بيشتر غالباً در حال خواب يا برزخ بين خواب و بيدارى است و بيش از هر چيز به استراحت و آرامش احتياج دارد. در مواقع معيّنى به او شير بدهيد و بگذاريد استراحت كند. نوزاد در اين زمان شبيه بيمارى است كه تازه از اتاق عمل بيرون آمده و بيش از هر چيز به استراحت نياز دارد. بگذاريد كارخانه ظريف و تازه كار بدن كودك، استراحت كند و به تدريج خود را با شرايط و اوضاع جديد جهان خارج رحم مادر تطبيق دهد.
يكى از دانشمندان مىنويسد:
قلقلك دادن و دائماً بوسيدن و هر آن او را از زمين برداشتن تا به ديگران نشانش دهند و دم به دم براى زيبا جلوه دادن او لباسش را عوض كردن، همهی اينها تحريكات نامطلوبى هستند كه بايد از آن اجتناب كرد. طفل اسباببازى نيست، او محيط آرام براى رشد خويش لازم دارد. نبايد كارى كرد كه حالت آرامش درونى او برهم بخورد. صداهاى شديد و فشار دادن او و بالا و پايين انداختن وى و بوسههاى آبدار و با فشار نثار او كردن، همه در رشد منظم و آرامش خاطر او مؤثر واقع مىشوند.[1]
بعد از چندى، ساعتهاى خواب او كمتر شده و به تدريج به ساعتهاى بيدارىاش اضافه مىشود تا به حال اعتدال برسد. البته همهی بچهها از جهت خواب يكسان نيستند. مزاجها مختلف است، بعضى بيشتر مىخوابند و برخى كمتر. امّا كودك اگر سالم باشد مدت خوابش بيشتر از بيدارى خواهد بود. خوب است مادر مزاحم خواب كودك نباشد بگذارد هر چه مىخواهد بخوابد. صداى خشن بلندگو، راديو، تلويزيون و هر صداى شديد و ناگهانى ديگر بر اعصاب و مغز ظريف كودك ـ و حتى نوزاد ـ تأثيرات سوئى خواهد گذاشت؛ گرچه عكسالعملى هم از خود نشان ندهد. براى خواب كودك مكان آرامى را پيدا كنيد و نور اتاق را كم كنيد تا به مقدار كافى استراحت نمايد.
براى خواب كودك در شب برنامهاى را تنظيم كنيد، به طورى كه تا صبح بخوابد مزاحم خواب و استراحت شما نشود. قبل از خواب با شير يا غذاى ديگر كاملاً او را سير كنيد سپس او را در گهواره يا بستر بگذاريد، در كنارش بمانيد تا خوابش ببرد و در صورت لزوم گهوارهاش را بجنبانيد و برايش بخوانيد و زمزمه كنيد. اگر وسط شب از خواب بيدار شد چنان چه موقع شير خوردن است شيرش بدهيد و بگذاريد در گهواره بخوابد و اگر موقع شير خوردنش نيست، سرى به او بزنيد ولى وى را به حال خود بگذاريد تا خوابش ببرد. ممكن است از شما انتظار داشته باشد باز هم برايش بخوانيد و گهوارهاش را بجنبانيد ولى او را به اين موضوع عادت ندهيد، قدرى صبر كنيد خودش خوابش مىبرد. اگر بىجهت گريه مىكند بگذاريد گريه كند از كنارش دور شويد تا شما را نبيند، خوابش مىبرد. بايد بچه بفهمد كه ديگران هم حق استراحت دارند و بىجهت و بر طبق دلخواه مزاحم آنها نشود. البته همهی اينها در صورتى است كه گريه او بىجهت باشد امّا اگر دردى دارد يا جايش تر است ابتدا مانع را برطرف سازيد، آن گاه او را در گهواره بگذاريد.
در ساعتهاى معينى از روز ـ قبل و بعدازظهر ـ نيز وسيلهی استراحت كودك را فراهم سازيد و در اتاق خلوتى او را بخوابانيد، چون اعصاب ظريف كودك نياز بيشترى به استراحت دارد. ممكن است در اثر بازىگوشى ميل نداشته باشد بخوابد ولى اگر مقدارى صبر و مقاومت به خرج دهيد به تدريج به اين عمل عادت مىكند. با اجراى چنين برنامهاى هم اعصاب كودك آرامش مىيابد، هم به رعايت نظم عادت مىكند و هم شما مىتوانيد به كارهاى منزل برسيد.
يكى از دانشمندان مىنويسد:
گاهى اوقات مشاهده شده كه نوزاد، شب هنگام به مدت كوتاهى بيدار مىشود. ممكن است بهانه گرفته و حتى گريه نمايد و يا شروع به ايجاد سروصدا كرده و انگشت يا پستانك خود را بمكد. اين حالات در انسان كاملاً طبيعى است و حتى بزرگسالان هم مواقعى در شب بيدار شده و دوباره بخواب مىروند. بنابراين، نوزاد هم به آن عادت خواهد نمود. به شرطى كه والدين او را به حال خود رها ساخته و پيش او نروند، در غير اين صورت عادت مىكند كه هر وقت بيدار شد مادرش را بالاى سرش ببيند تا دوباره آرام گرفته و به خواب برود.
بايد تذكر بدهيم كه مادران گرامى حتماً برنامهاى براى خواب كودكان در شبانه روز تنظيم نمايند. داشتن برنامه آرامش و استراحت كافى را براى آنها به همراه دارد. عدم وجود برنامه منظم مشكل بىخوابى كاذب، بهانهگيرى و خستگى را براى مادر و كودك به بار مىآورد.[2]
كودك در دو سال اول زندگى؛ مخصوصاً در زمان نوزادى با مفاهيم الفاظ آشنا نيست و خوب و بد را تميز نمىدهد. به همين جهت توصيه به رعايت نظافت و تشويق يا تنبيه در او تأثيرى ندارد. تنها كارى كه مادر در اين باره مىتواند انجام دهد التزام عملى خودش به رعايت نظافت مىباشد. كودك شيرخوار گاهى از جهت بىميلى يا بازىگوشى شير را برمىگرداند و به سر و صورت و لباسش مىريزد، اگر غذاخور شده، گاهى غذا را در دست مىگيرد و آن را له مىكند و به صورت و لباسش مىمالد، توبيخ و تنبيه او صلاح نيست و سودى هم ندارد. خوب است مادر به هنگام شير يا غذا دادن يك پيش بند روى لباسش بپوشاند تا لباسش كثيف نشود. در عين حال اگر مادر دستمالى به دست بگيرد و به طور مرتب صورت، دستها و لباس كودك را تميز كند، كودك نيز به تدريج به اين معنا پى مىبرد كه هرگاه دست و صورت و لباسش كثيف شد بايد تميز شود. از همين زمان براى رعايت نظافت آماده مىگردد. هم چنين مادر بايد هر روز صبح دست و صورت فرزندش را بشويد و در طول شبانه روز هر وقت كثيف شد او را تميز كند و بدين وسيله او را به رعايت پاكيزگى عادت دهد.
يكى از دانشمندان مىنويسد:
در ماه ششم كودك دوست دارد خودش غذا بخورد. ميل دارد غذا را گرفته فشار دهد و له كند و به لباسش بمالد. روانشناسان عقيده دارند كه اين دوران بهترين زمان براى آموزش پاكيزگى است. لذا هميشه موقع غذا دادن دستمالى در اختيار داشته باشيد و بعد از هر لقمه صورت و دستهاى او را پاك كنيد.[3]
قبلاً گفته شد كه كودك در دو سال اول زندگى، در تأمين نيازهاى خود كاملاً ناتوان و وابسته است. نياز دارد به فرد يا افرادى كه از او حمايت كنند و حوايجاش را تأمين نمايند، تا در پناه و به دلگرمى آنها به رشد خويش ادامه دهد.
بهترين كسانى كه مىتوانند اين نياز طبيعى را تأمين كنند والدين؛ به ويژه مادر مىباشد. امّا بايد به اين نكتهی بسيار مهم توجه داشته باشند كه كودك با وجود اين كه بدون يك پناهگاه مورد اعتماد نمىتواند به حيات خود ادامه دهد و بايد به او كمك كرد، در عين حال بايد به سوى استقلال و اعتماد به نفس حركت نمايد و پرورش استقلال او از همين زمان بايد شروع و پايهگذارى شود. و اين موضوع بسيار مهم بايد جزء برنامه والدين قرار گيرد.
كودك در اين مدت كارهاى زيادى را به تدريج ياد مىگيرد و انجام مىدهد؛ مانند: گرفتن اشيا، تلفظ برخى كلمات، نشستن، سينهخيز حركت كردن، ايستاده راه رفتن، كفش پوشيدن، غذا را در هان گذاشتن، با اسباببازىهاى ساده مانند جغجغه بازى كردن.
وقتى مادر احساس كرد كه فرزندش براى انجام كارى آماده است و قصد دارد آن را انجام دهد بايد او را تشويق نمايد، ولى در كارش دخالت نكند و بگذارد خودش انجام دهد. اگر خوب بلد نيست آن قدر آزمايش مىكند تا ياد بگيرد و در صورت ضرورت مىتواند او را راهنمايى و كمك كند. ليكن صلاح نيست كه به جاى او خودش آن كار را انجام دهد؛ مثلاً اگر احساس كرد كه كودك ميل دارد قاشق را بگيرد و خودش غذا را در دهان بگذارد، بايد مادر اجازه بدهد كه برطبق اراده خودش غذا بخورد، تا بدين وسيله اعتماد به نفس پيدا كند. البته مادر مىتواند نحوهی قاشق گرفتن و غذا برداشتن را به او ياد بدهد و در اين باره به او كمك كند، امّا نبايد به بهانهی جلوگيرى از كثافتكارى، او را از استقلال در غذا خوردن منع كند و خودش غذا در دهان او بگذارد.
به طور كلى مادر در تمام كارهايى كه كودك قصد انجام آنها را دارد، بايد نقش راهنما و كمكى ايفا كند، نه اين كه خودش تصدى آنها را برعهده بگيرد. بدين وسيله مىتواند نيروى استقلالطلبى و اعتماد به نفس را در او پرورش دهد.
يكى از دانشمندان مىنويسد:
در كارهايى كه براى كودك دشوار است او را راهنمايى كنيد امّا تبديل به عاملى براى حل كليهی مسائل او نگرديد. ديده شده بعضى از والدين به خاطر علاقهی شديد نسبت به فرزند خود بدون توجه به عواقب وخيم آن، كليهی كارهاى او را انجام مىدهند و به قول معروف اجازه نمىدهند كه دست به سياه و سفيد بزند. در نتيجه فردى نالايق و متكى به ديگران را پرورش مىدهند. همواره سعى كنيد نسبت به دو مورد دربارهی فرزند خود سختگيرى نماييد: اول اعمالى كه خطرناك هستند. دوم رفتارى كه باعث سلب حقوق ديگران گردد.[4]
همو مىنويسد:
وظيفهی هر پدر و مادرى است كه با فرزند خود مأنوس بوده و به او كمك نمايند. اطفال مىآموزند كه براى حل مشكلات مىتوانند از كمك ديگران استفاده نمايند، لذا مرتب به شما رجوع مىكنند. توصيه مىكنيم با صبر و حوصله و به طرز مناسبى با خواستهاى او برخورد نماييد. در برخى موارد عدم برخورد مناسب شرايطى را در كودك مهيا كرده كه براى هر كمك گرفتنى شروع به گريه مىكند. از طرف ديگر محبت بىاندازه و در پى كودك راه افتادن و رفع حاجات نيز به سهم خود ضررهاى جبرانناپذيرى را بر او وارد مىسازد. روش صحيح اين است كه سعى كنيد كودك را متكى به خودتان بار نياوريد. لذا كارها و مسائلى كه خود به تنهايى قادر به انجام و حل آنها است بايد فقط توسط خود كودك انجام بگيرد و در اين راه نظارت غير مستقيم و پنهانى بسيار مفيد به نظر مىرسد.[5]
تذكر اين مطلب را لازم مىدانيم كه استعدادهاى مختلف كودك، به تدريج شكوفا مىشوند و همهی اطفال يكسان نيستند؛ بعضى زودتر براى انجام كارى آماده مىشوند و برخى ديرتر. شما منتظر بمانيد تا علائم پيدايش استعداد در فرزندتان آشكار گردد. در آن وقت او را براى انجام آن عمل تشويق و كمك كنيد و در اين كار هيچ گاه عجله نكنيد و فرزندتان را با ساير كودكان مقايسه ننماييد. مبادا قبل از ظهور علائم استعداد او را به كارى وادار نماييد كه ممكن است در اثر عدم آمادگى احساس ضعف و ناتوانى كند و ضربهاى بر روحش وارد گردد.
1- چگونه میتوان رعايت نظم و انضباط را از همان ابتدا در نوزاد پايهگذارى كرد؟
2- از کدام تحریکات نامطلوب طفل بايد اجتناب كرد؟
3- پرورش استقلال کودک از چه زمانی بايد شروع و پايهگذارى شود؟
[1]. روانشناسى كودك، ص 223.
[2]. اولين سال زندگى، ص 48.
[3]. همان، ص 76.
[4]. همان، ص ۱۳۲.
[5]. همان، ص ۱۲۶.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت