تذکّر اين نكته بی مناسبت نيست كه آيات مربوط به اهل بیت عصمت(ع) بر اساس مصلحت حكيمانهی الهی، در خلال آيات مربوط به احكام و اخلاق و قصص، به طرزی عجیب و با پيوستگی غريب گنجانده شده است و به طوری سخن سربسته و غیر صریح از این نظر آمده است که مخالفان لجوج و عنود نيز میتوانند آنها را به نفع خود توجيه كنند و به ظنّ قوی، برای آن است كه وقتی مخالفان حقّ به قدرت رسيدند، دست تحريف به سوی قرآن نگشايند و با حذف آيات صريح مربوط به ولايت اهل بيت(ع) این تنها سند متقن آسمانی را از سندیّت نيندازند و آن را هم به سرنوشت تورات و انجيل مبتلا نسازند و از اين روست كه میبينيم اسامی مقدّس آن انوار الهی و مسائل مربوط به ولايت و امامتشان به طور صريح در قرآن نيامده تا دستاويزی به دست دشمنان اهل بيت(ع) داده نشود و به فكر دخل و تصرّف در آيات قرآن نيفتند؛ ولی در عين حال، همان آيات غيرصريح آنچنان برای حقیقتطلبانِ روشندلِ حقّ جو درخشندگی خاصّ و جذّابیّت مخصوص دارد که از پشت صدها پردهی ابهام و استتار، آنچه را كه بايد در پرتو نور فراست ایمان درک کنند، متوجّه میشوند.
«وَ طِیبُ کَلامِ الْحَقِّ دَلَّ عَلَی الْحَقِّ»؛
بوی خوش گفتار حقّ [هر شامّهی سالمی را] به سوی حقّ [دعوت و] هدایت میکند و آیهی عطرآگین تطهیر را از لابهلای آيات ازواج نبیّ(ص) بیرون میکشد و با عشق و علاقهی ویژهای آن را روی چشم و سرش میگذارد و از عمق جانش خطاب به اهل بیت رسول(ع) میگوید:
«عَصَمَکُمُ اللهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَکُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَکُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ اَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَکُمْ تَطْهِیراً»؛[۱]
«... خدا شما را از هر گونه رجس و پليدی مبرّی کرده و به طهارت همهجانبه تطهیرتان کرده است».
اهل بيت(ع) چنان طهارت همهجانبهی ظاهری و باطنی و جسمی و روحی دارند كه طبق روايات متعدّدی که از رسول خدا(ص) رسیده است، میتوانند حتّی در حال جنابت وارد مسجدالنّبی بشوند؛ چون از جمله ويژگیهای مسجدالحرام و مسجدالنّبی این است که زن حائض و شخص جُنُب شرعاً جواز ورود به آنجا را ندارند امّا در ساير مساجد، ورود حائض و جنب ممنوع نيست، بلكه مكث و توقّفشان در آنها جايز نيست و اگر وارد و خارج بشوند، اشكالی ندارد (ولی در مسجدالحرام و مسجدالنّبی ورودشان نیز ممنوع است) امّا تنها كسانی كه در همه حال اجازهی ورود به آن دو مسجد را دارند، اهل بيت رسول(ع) هستند، چنان كه پيامبراكرم(ص) در اين روايت فرموده:
«لا یَحِلُّ لِاَحَدٍ اَنْ یَجْنَبَ فِی هذا الْمَسْجِدِ اِلاّ اَنَا وَ عَلِیٌّ وَ فاطِمَة وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ)؛[۲]
«برای احدی حلال نيست در اين مسجد [مسجدالنّبی] به حال جنابت درآید، مگر من و علی و فاطمه و حسن و حسین».
در روايت ديگری فرمود:
«لا یَحِلُّ اَنْ یَدْخُلَ مَسْجِدی جُنُبٌ غَیْری وَ غَیْرُهُ (علی) وَ غَیْرُ ذُرِّیَّتِهِ»؛[۳]
«حلال نیست جُنُبی داخل مسجد من بشود، غیر از من و غیر از علی و غیر از ذرّیّهی علی».
و در ذيل روايت ديگری، دو بار اين جمله را اضافه كرد:
«اَلا بَیَّنْتُ لَکُمْ اَنْ تَضِلُّوا»؛[۴]
«آگاه باشید! من برای شما بیان کردم [اسمی اشخاص را بردم] تا گمراه نشويد [و پاكان را بشناسيد]».
از اينجا معلوم میشود كه اصلاً حال جنابت، به آن معنا كه در ذهن و فكر ما هست و نوعی قذارت و پليدی روحی است، عارض آن پاكان و مطهّرين علیالاطلاق نمیشود؛ حالت حيض و نفاس كه برای زنان پيش میآيد، عارض حضرت بتول، صدّیقهی طاهره(س)، نمیگردد. رسول خدا(ص) فرمود:
«اِنَّما سُمِّیَتْ فاطِمَةُ (اَلبَتُولَ) لِاَنَّها تَبَتَّلَتْ مِنَ الْحَیْضِ وَ النِّفاسِ»؛[۵]
«فاطمه از آن جهت بتول ناميده شده است كه منقطع از حيض و نفاس است».
[۱]. زیارت جامعه کبیره.
[۲]. بحارالانوار، ج 39، ص ۲۰.
[۳]. بحارالانوار، ج 39، ص ۳۰.
[۴]. همان.
[۵]. نقل از ینابیعالمودّة، ص 260.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت