بخش چهارم: توحید | ۲
خلق به معنای ایجاد است، توحید در خلق بدین معناست که خدای متعال چنان که در مقام ذات یگانه است و شریک ندارد در مقام ایجاد نیز یگانه است و وجود دهندهای جز او نداریم. قبلاً خواندید که موجودات دو قسمند: یکی موجودی که وجودش عین ذات اوست و نیازی به غیر ندارد، دوم موجوداتی که در مقام ذات وجود ندارند و در وجود، نیاز به موجودی دارند که وجودش عین ذات او و بینیاز باشد و او ذات یگانه پروردگار جهان است. بنابراین، همهی پدیدههای جهان در وجودشان نیاز به خدای سبحان دارند و جز او وجود دهندهای نداریم. چون پدیدههای ممکن چنانکه در اصل وجود به ذات مقدس خدای سبحان نیاز دارند و در بقا و ادامهی وجود و در افعال و تأثیراتشان نیز به همان ذات بینیاز وابستهاند و نیاز دارند. اگر در وجود مستقل نیستند در فعل و تأثیر نیز استقلال ندارند. خداست که به آنها وجود داده و وجودشان را منشأ اثر قرار داده است. بنابراین هر چه هست از خداست و خالق و آفرینندهای جز او نداریم. و همین است معنای توحید در خلق.
لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. البته پدیدههای جهان آثار و افعالی دارند؛ مثلاً خورشید نور و حرارت دارد، گیاهان را پرورش میدهد و گیاهان برای حیوانات و انسانها خوراک تهیه میکنند و صدها و هزارها اثر دیگر از این قبیل که در جهان طبیعت مشاهده میکنیم، این قبیل آثار قابل انکار نیستند، ولی اینها خالق و وجود دهنده نیستند، بلکه در اثر فعل و انفعالات طبیعی آثار نهفته آنها آشکار میگردد. آفریدگار جهان است که به موجودات طبیعی وجود داده و آثار ویژهای را در وجودشان نهفته است. دانشمندان و پژوهشگران با تحقیقات و آزمایشهای خود اشیا جدید و بسیار شگفتانگیزی را به وجود میآورند، ولی با اندکی دقت روشن میشود که آنان نیز وجود دهنده نیستند بلکه مهمترین کار آنها کشف اسرار نهفته در طبایع مادی است، که آفریدگار جهان در وجودشان نهاده است. ما علیت و تأثیر و تأثرات جهان مادی را نفی نمیکنیم بلکه استقلال در تأثیر را از آنها نفی میکنیم. از مجموع این سخنان چنین نتیجه میگیریم که خدای سبحان چنان که در ذات یگانه است در ایجاد و خالقیت نیز یگانه است و شریک ندارد.
از قرآن کریم استفاده میشود که مشرکان جزیرةالعرب نیز به توحید در خالقیت اعتراف داشتهاند.
در قرآن میفرماید:
اگر از آنان (مشرکان) سؤال کنی: چه کسی آسمانها و زمین را آفرید و خورشید و ماه را مسخر گردانید؟ در جواب میگویند: خدا. پس چرا دروغ میبندند.[1]
و میفرماید:
اگر از آنان سؤال کنی: چه کسی از آسمان باران نازل کرد و به وسیله آن زمین مرده را زنده کرد؟ میگویند: خدا.[2]
و میفرماید:
آیا در خدایی که خالق آسمانها و زمین است، شک هست؟[3]
و میفرماید:
بگو خدا خالق همه چیزها است و او یگانه و غالب است.[4]
و میفرماید:
خدا خالق و وجود دهنده و صورت بخش است و اسمای حسنی از اوست.[5]
از این قبیل آیات استفاده میشود که مشرکان جزیرةالعرب و مخاطبان قرآن کریم، خالقیت را از آن خدا میدانستند و در این جهت مشرک نبودند.
اما از این آیات استفاده نمیشود که مشرکان سایر مناطق جهان نیز همین عقیده را داشتند و توحید در خالقیت را پذیرفته بودند، بلکه در آن زمان در سایر نقاط جهان شرک در خالقیت نیز وجود داشته است. چنانکه زردشتیان به یزدان و اهریمن عقیده داشتند. یزدان را منشأ خیرات و اهریمن را منشأ شرور و بدیها میپنداشتند. ولی در بحث توحید در ذات بطلان این عقیده به اثبات رسید.
قبلاً گفتیم که خدای متعال چنانکه در ذات یگانه است در خالقیت نیز یگانه است و شریک ندارد، در این جا به اثبات خواهد رسید که در ربوبیت و تدبیر جهان نیز یگانه است و شریک ندارد. ابتدائاً باید ربوبیت و تدبیر را معنا کنیم آنگاه به بیان مطلب و استدلال بر آن بپردازیم.
ربّ در لغت به معنای کسی است که چیزی در اختیار او قرار گرفته تا امور آن را اصلاح و اداره کند. تدبیر نیز به همین معناست. به عنوان مثال، چنانچه مزرعهای در اختیار شخصی قرار گیرد که همه امور مربوط را انجام دهد، باغبان به عنوان ربّ و مدبر مزرعه شناخته میشود، باغبان خالق مزرعه نیست بلکه مربی و مدبر آن است. یا اگر ساختمانی را در اختیار شخصی قرار دهند و ادارهی امور آن را به او واگذار کنند او ربّ و مدبر آن ساختمان نامیده میشود. یا انسانی که ادارهی شئون مختلف چارپایانی را بر عهده گرفته ربّ و تدبیر کننده آن محسوب میشود.
اکنون این سؤال مطرح میشود که اداره جهان بر عهدهی کیست؟ آیا خدایی که جهان را آفریده و در آفرینش آن شریک ندارد، هم او جهان را اداره میکند یا اینکه ادارهی همه پدیدههای جهان یا بخشی از آن را بر عهده اشخاص یا اشیای دیگر نهاده و خود در آن دخالتی ندارد؟ و این همان مسئلهی مورد بحث ما است. از قرآن و تاریخ استفاده میشود که مشرکان جزیرةالعرب با این که توحید در ذات و خالقیت را پذیرفته بودند، ولی در ربوبیت و تدبیر جهان قائل به توحید نبودند بلکه اشخاص و اشیای دیگر را شریک او میدانستند.
مشرکان جزیرةالعرب همانند مشرکان سایر بلاد چنین میپنداشتند که خدایِ جهان آفرین (ذات برتر) ادارهی جهان را بر عهدهی نیروهای ناپیدا مانند ملائکه، جن، ربّ انسان، ربّ حیوانات، ربّ دریا و صحرا، ربّ گیاهان، ربّ تولید انسان، ارواح مقدسه، ارواح خبیثه و شریر، نهاده و آنها هستند که به طور استقلال جهان طبیعت را اداره میکنند و با همین عقیده در مواقع بحران و خطر و در حل مشکلات و قضای حاجتها به نیروی غیبی مربوط پناه میبردند و برای جلب نظر او به عبادت و نذر و نیاز میپرداختند، و با توجه به این که نیروهای غیبی موهوم، در منظر آنان نبود با چوب و سنگ و فلزات مجسمههایی به نام «بت» به صورت آنها میساختند و به هنگام عبادت، توجه خود را به سوی آنها متمرکز میساختند و در برابرشان تواضع و کرنش میکردند. و در واقع هدفشان توجه به نیروهای غیبی و ارباب انواع بود.
اما قرآن کریم شرک در ربوبیت و تدبیر را عقیدهای باطل و ربوبیت را نیز از مختصات ذات خدای متعال میداند. در این باره آیات فراوانی داریم که به بعض آنها اشاره میشود:
خدایی که آسمانها را بدون ستونی که دیده شود بالا برد. سپس بر عرش استقرار یافت و خورشید و ماه را مسخر کرد. همه اینها تا زمانی معیّن جریان دارند، و خدا امور جهان را تدبیر و اداره میکند، آیات را برای شما تفصیل داد شاید به ملاقات پروردگارتان یقین پیدا کنید.[6]
و فرمود:
ربّ شما خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید آنگاه بر عرش استقرار یافت و امر آن را تدبیر کرد، و در کارهای او هیچ شفیع و واسطهای دخالت نمیکند جز با اجازهی او، این است خدایی که ربّ شما است، پس او را عبادت کنید، چرا تنبه پیدا نمیکنید.[7]
استوای بر عرش (فرمانروایی) کنایه است از سلطهی کامل بر همهی جهان برای اداره و فرمانروایی که همان تدبیر و ربوبیت است. بنابراین ربوبیت و تدبیر نیز از مختصات خداست، و ذات مقدس خدای متعال در این جهت نیز یگانه است و تأثیر علتها و مؤثر دیگر با اجازه تکوینی او خواهد بود.
چنانکه در آیات دیگر نیز بدین مطلب اشاره شده است:
ربّ شما ربّ آسمانها و زمین است که آنها را آفریده است.[8]
و میفرماید:
بگو: آیا جز خدا موجود دیگری را ربّ خود بدانم، در صورتی که او ربّ همه پدیدههای جهان است.[9]
و میفرماید:
ستایش مخصوص خدایی است که ربّ (پروردگار) همهی جهانیان است.[10]
بنابراین، چنانکه خدای متعال در مقام ذات و در خالقیت یگانه است و قبلاً با دلیل آن آشنا شدید، در ربوبیت و ادارهی جهان نیز یگانه است و شریک ندارد. جهان را خود اداره میکند و تدبیر امور را به هیچ کس و هیچ چیز (پیدا و ناپیدا) واگذار نکرده است. دلیل فلسفی مطلب همان است که در توحید در خالقیت گفته شد. در آن جا گفتیم که پدیدههای ممکن جهان، در وجودشان و افعالشان به موجودی نیاز دارند که وجودش عین ذات او و بینیاز از دیگران است، و چنین وجودی جز ذات مقدس خدای متعال نیست. در این جا نیز گفته میشود: همه پدیدههای جهان (پیدا و ناپیدا) چنانکه در وجود خود به ذاتی برتر و بینیاز احتیاج دارند در افعال و تأثیرات خود نیز به همان ذات بینیاز احتیاج دارند و کاملاً وابستهاند. در بین پدیدههای جهان ذات مستقل و بینیازی نداریم تا ربوبیت و اداره جهان به او واگذار شده باشد.
و اگر علیت و معلولیت و تأثیر و تأثری را در میان پدیده جهان مشاهده میکنیم نباید آنها را در کارهایشان مستقل بدانیم و چنین تصور کنیم که امور تدبیر جهان به آنها واگذار شده است. بلکه چنانکه در قرآن آمده واسطهها و علل با اذن (تکوینی) خدا عمل میکنند. گرچه فرشتهها در افاضات خدای متعال واسطهاند و تأثیر دارند ولی در تأثیراتشان استقلال ندارند. چنانکه علتهای مادی در وجود معلولات تأثیر دارند ولی نه به طور استقلال بلکه خود آنها و تأثیراتشان نیازمند و وابسته به خدای متعال هستند.
۱- توحید در خلق به چه معناست؟
۲- اداره جهان بر عهدهی کیست؟ شرح دهید.
[1]. عنكبوت (29) آيهی 61: «وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللهُ فَأَنّى يُؤْفَكُونَ».
[2]. همان، آيهی 63: «وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَيَقُولُنَّ اللهُ».
[3]. ابراهيم (14) آيهی 10: «أَفِى اللهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَالأَرضِ».
[4]. رعد (13) آيهی 16: «قُلِ اللهُ خالِقُ كُلِّ شَىءٍ وَهُوَ الواحِدُ القَهّارُ».
[5]. حشر (59) آيهی 24: «هُوَ اللهُ الخالِقُ البارِئُ المُصَوِّرُ لَهُ الأَسْماءُ الحُسْنى».
[6]. رعد (13) آيهی 2: «اللهُ الَّذِى رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها ثُمَّ اسْتَوى عَلَى العَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِى لِأَجَلٍ مُسَمّىً يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآياتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ».
[7]. يونس (10) آيهی 3: «إِنَّ رَبَّكُمُ اللهُ الَّذِى خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ فِى سِتَّةِ أَيّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلى العَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ ما مِنْ شَفِيعٍ إِلّا مِنْ بَعْدِ إِذنِهِ ذلِكُم اللهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلا تَذَكَّرُونَ».
[8]. انبياء (21) آيهی 56: «بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّماواتِ وَالأَرضِ الَّذِى فَطَرَهُنَّ».
[9]. انعام (6) آيهی 164: «قُلْ أَغَيْرَ اللهِ أَبْغِى رَبّاً وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَىءٍ».
[10]. فاتحه (1) آيهی 2: «الحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمِين».
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی