در نظام حكيمانهی خلقت، دشمنی نيرومند به نام شيطان در كمين ما آدميان نشسته و به عزّت خدا قسم ياد كرده كه دست از اغوا و اضلال ما بر نخواهد داشت. گفته است:
«... فَبِعِزَّتِکَ لَاُغْوِیَنَّهُمْ أجْمَعِینَ»؛[۱]
«... به عزّت تو سوگند [ای خدا]، همهی آدميزادگان را گمراه میكنم».
البتّه، او هرگز نمیتواند اختيار و آزادی انسان را در انتخاب و عمل سلب كند. تنها كار او وسوسه و زيبا جلوه دادن مشتهيات و تمايلات نفسانی است. از اينرو به حكم عقل، بر ما لازم است كه دقيقاً مراقب باشيم و با تقويت نيروی ایمان از راه عمل به اوامر الهی، راه نفوذ وسوسههای او را بر قلب خود ببنديم و هيچگاه به اين فكر نيفتيم ـ مانند بعضی مدّعیان روشنفکری ـ در شناخت حقيقت شيطان بحث كنيم و ماهيّت او را بشناسيم كه چيست و چگونه خلق شده و چه شكل و صورتی دارد، نر يا ماده است، توليد مثلش به چه كيفيّت است و چگونه با انسان تماسّ میگيرد و وسوسههايش را از چه راهی به قلب انسان القا میكند و ...
به قول غزّالی از علمای بزگ اخلاق، مانند این است که مثلاً از گفتهی كسی مطمئن شويد كه عقربی داخل جامهی شما شده است، چه میکنید؟ طبيعی است فوراً برمیخيزيد و جامه از تن میكَنيد و به هر نحوی آن جانور گزنده را از بين میبريد تا از نيش هلاککنندهاش آسيب نبينيد. حال اگر به جای اين عمل، بنشينيد و با آسودگی خاطر با آنكه به شما خبر داده، گفتگو و بحث كنيد كه آيا عقرب ماهیّتش چیست و چگونه به وجود میآيد و چه شكل و رنگ و قيافهای دارد، نيش آن در سمت سر يا دمش واقع شده است و از چه راهی وارد جامهی من گشته است؟ آن رفيق خواهد گفت: الان وظيفهی تو عقربزدايی است، نه عقربشناسی. تا تو آن را بشناسی، نيش خود را زده و تو را به ديار عدم فرستاده است. آفريدگار ما با قاطعيّت تمام اعلام میفرمايد:
«یا أیُّهَا النَّاسُ إنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ * إنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا ...»؛
«ای مردم، وعدهی خداوند حقّ است. زنهار تا این زندگی دنيا شما را فريب ندهد و زنهار تا [شيطان] فريبنده شما را دربارهی خدا نفريبد. شيطان بدون ترديد دشمن شماست، شما نيز او را دشمن خود بدانید ...».
«... إنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أصْحابِ السَّعِیرِ»؛[۲]
«... [او] فقط گروه پيرو خود را میخواند تا آنها از ياران آتش باشند».
اين را هم بدانيد كه شيطان در كمينگاهی قرار گرفته كه او انسان را میبيند ولی انسان او را نمیبيند.
«... إنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ ...»؛[۳]
«... شيطان و دار و دستهاش شما را میبينند از جايگاهی كه شما آنها را نمیبينيد ...».
البتّه، آثاری از جای پای او در خانهی قلب خويش احساس میكنيد. آن افكار زشتی كه در فضای جانتان پیدا میشود و شما را به اعمال ناپسندی وا میدارد، همان وسوسههای شيطان و جنبش عقرب مهلک در لابهلای جامهی روح شماست. اينک به پا خيزيد و تا اين عقرب نيش خود را نزده و سمّ کشندهی خود را در جانتان نريخته، او را از حومهی وجود خود دور كنيد. به جای شيطانشناسی، دست به كار شيطانزدايی بشويد كه وظيفهی انسان عاقل همين است. تا شما بخواهيد جنس و فصل ماهيّت شيطان را بشناسيد، او كار خود را كرده و شما را به هلاک ابدی افكنده است. از گفتار صادقانهی خالقتان، به وجود اين دشمن خطرناک پی ببريد و با رعايت اوامر و نواهی الهی وی را از فضای جانتان دفع كنيد.
[۱]. سورهی ص، آیهی 82.
[۲]. سورهی فاطر، آیات 5 و 6.
[۳]. سورهی اعراف، آیهی ۲۷.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت