بخش چهارم: توحید | ۳
توحید در عبادت یعنی یگانهپرستی و اختصاص عبادت به ذات مقدس خدای واحد. توحیدِ در عبادت مهمترین دعوت پیامبران بوده است، قرآن میگوید:
ما در هر امتی رسولی فرستادیم که خدا را عبادت کنید و از پرستش طاغوت بپرهیزید.[1]
و میفرماید:
قبل از تو پیامبری را نفرستادیم جز این که به او وحی کردیم که جز من خدایی نیست، پس تنها مرا پرستش کنید.[2]
عبادت یعنی بندگی و پرستش و خضوعی ویژه در برابر معبود، به شرط این که عمل عبادی از روی عقیدهی به الوهیت یا ربوبیت و تدبیر، یا خالقیت معبود صادر شده باشد. و با توجه به این که الوهیت و ربوبیت و تدبیر و خالقیت از مختصات ذات مقدس خدای متعال است عبادت و پرستش نیز باید از اختصاصات او باشد، و هیچ موجود دیگری لیاقت چنین مقامی را ندارد. و این است معنای توحید در عبادت.
در برابر توحید در عبادت شرک در عبادت است. از قرآن استفاده میشود که گروهی از مردم به جز خدا موجودهای دیگری را مانند: فرشتگان، نیروهای غیبی، خورشید و ماه و بعض ستارگان را پرستش میکردند، در برابر آنها کرنش، نذر و نیاز و قربانی میکردند، پرستش آنها از این عقیده سرچشمه میگرفت که آن معبودها را در ربوبیت و تدبیر جهان و تأمین نیازهای خود مؤثر و مستقل میدانستند. برای جلب نظر آنها عبادت و نذر و نیاز و قربانی میکردند. و اگر در برابر بتهای ساخته شده از سنگ، چوب و فلز کرنش میکردند بدان جهت بود که آنها را نماد و مظهری از آن ذوات پنهان میدانستند به گمان باطلشان عبادت آنها را وسیله تقرب به خدا میپنداشتند.
در صورتی که کاری از آنها ساخته نبود. قرآن مشرکان را در این عبادت تخطئه میکند و میگوید خدایی را عبادت کنید که همه کاره جهان است.
قرآن میگوید:
بگو: آیا به جز خدا چیزی را عبادت میکنید که مالک ضرر و نفع به شما نیست.[3]
و میفرماید:
همانا کسانی را که عبادت میکنید، غیر از خدا، نمیتوانند به شما روزی برسانند.[4]
و میفرماید:
همانا که خدا پروردگار (ربّ) من و شما است پس او را عبادت کنید و همین است راه راست.[5]
و فرمود:
ای مردم! عبادت کنید پروردگاری را که شما و مردم پیش از شما را آفرید.[6]
و فرمود:
ای مردم! خدا را عبادت کنید که جز او خدایی (الهی) وجود ندارد.[7]
و فرمود:
مشرکان به جز خدا چیزهایی را پرستش میکنند که ضرر و نفعی به آنان نمیرساند و میگویند: اینها نزد خدا شفیعان ما هستند.[8]
و فرمود:
به آنها امر نشده جز این که خدای یگانه را عبادت کنند.[9]
و فرمود:
بگو: من مأمور هستم که تنها خدا را عبادت کنم و برایش شریک قرار ندهم.[10]
چنان که ملاحظه میفرمایید قرآن کریم با نفی ربوبیت، الوهیت، و خلق از معبودهای دروغین پرستش آنها را کاری اشتباه و بیفایده معرفی میکند و عبادت را از مختصات الله میشمارد که ربوبیت و تدبیر جهان از اختصاصات اوست، در درسهای سابق با دلیل فلسفی این مطلب آشنا شدید و نیازی به تکرار نیست.
چنانکه در تعریف عبادت گفته شد هر خضوعی، حتی غایت خضوع را نمیتوان از مصادیق عبادت به شمار آورد بلکه خضوعی عبادت است که از روی عقیده به الوهیت یا خالقیت یا ربوبیت معبود صادر شده باشد و به همین جهت سجده فرشتگان برای حضرت آدم، یا به سوی او که خدای متعال بدان فرمان داده و در قرآن آمده از مصادیق عبادت و شرک نبوده است. قرآن میگوید:
هنگامی که به فرشتگان گفتیم: برای آدم (یا به سوی او) سجده کنید، فرشتگان سجده کردند ولی شیطان از سجده امتناع ورزید و گفت: آیا من برای کسی که از خاک آفریده شده سجده کنم؟[11]
معلوم است که سجده برای حضرت آدم عبادت و شرک نبوده است، و گرنه خدا هیچگاه امر به شرک نمیکند. و همچنین سجده حضرت یوسف و برادرانش در برابر پدر و مادرشان عبادت و شرک نبوده است. چنانکه در قرآن آمده: یوسف والدین خود را بر تخت نشاند و خودش و برادرانش در برابر آنها به سجده افتادند.[12]
معلوم میشود که سجده فرشتگان برای حضرت آدم و سجدهی یوسف و برادرانش برای حضرت یعقوب عبادت و شرک نبوده است، چون فرشتگان و یوسف و برادرانش حضرت آدم و یعقوب را به عنوان الوهیت و خالقیت و ربوبیت سجده نکردند بلکه به عنوان تکریم و احترام بود.
بوسیدن حجرالاسود و استلام آن و طواف بر گرد کعبه در شرع مقدس اسلام به عنوان یک عبادت به شمار رفته و به آن امر شده است، و با این که غایت خضوع در برابر کعبه است شرک محسوب نشده است. بنابراین زیارت مرقد مطهر پیامبر گرامی اسلام و بوسیدن ضریح و دعا کردن نزد آن نیز از مصادیق شرک محسوب نخواهد شد. و همچنین زیارت مرقد ائمه اطهار و عترت پیامبر(ع)، و بوسیدن ضریح مطهر آنان، و توسل به ارواح پاک آن بزرگواران و طلب دعا و شفاعت از آن انسانهای برگزیده الهی کردن از مصادیق شرک به شمار نمیرود. چون همه زائران میدانند که پیامبر اکرم و ائمه اطهار از بندگان خدا و نیازمند به او هستند. تکریم و احترام آنها از روی عقیده به الوهیت یا ربوبیت یا خالقیت آنها صادر نمیشود. تکریم آن مراقد شریفه بدان جهت است که به ارواح مقدس پیامبر اکرم و فرزندان برگزیده او نسبت دارند و در احادیث به تکریم و احترام و زنده نگهداشتن خاطرات و اظهار وفاداری و پیروی از آن رجال برگزیده الهی سفارش شده است.
و توسل به آن ارواح مقدس در صورتی که در شرع با دلیلهای معتبر به اثبات رسیده باشد در واقع اطاعت از دستورهای شریعت و وسیله تقرب به خداست. شما در امور زندگی از علل طبیعی استفاده میکنید و شرک نیست، توسل به ارواح مقدس اولیای خدا نیز میتواند از علل غیر طبیعی باشد. ولی به هر حال نه علل طبیعی در تأثیراتشان استقلال دارند، نه علل غیر طبیعی و از مصادیق شرک به شمار نمیروند.
۱- معنا و مفهوم توحید در عبادت را شرح دهید.
۲- چگونه خضوعی عبادت است؟
[1]. نحل (16) آيهی 36: «وَلَقَدْ بَعَثْنا فِى كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَن اعْبُدُوا اللهَ وَاجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ».
[2]. انبياء (21) آيهی 25: «وَما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلّا نُوحِى إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلّا أَنَا فَاعْبُدُونِ».
[3]. مائده (5) آيهی 76: «قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ ما لا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرّاً وَلا نَفْعاً».
[4]. عنكبوت (29) آيهی 17: «إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ لا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقاً».
[5]. مريم (19) آيهی 36: «وَ إِنَّ اللهَ رَبِّى وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ».
[6]. بقره (2) آيهی 21: «يا أَ يُّهَا النّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِى خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ».
[7]. اعراف (7) آيهی 59: «يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللهَ ما لَكُمْ مِنْ إلهٍ غَيْرُهُ».
[8]. يونس (10) آيهی 18: «وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ ما لا يَضُرُّهُمْ وَلا يَنْفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللهِ».
[9]. توبه (9) آيهی 31: «وَما أُمِرُوا إِلّا لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً».
[10]. رعد (13) آيهی 36: «قُلْ إِنَّما أُمِرْتُ أنْ أَعْبُدَ اللهَ وَلا أُشْرِكَ بِهِ».
[11]. اسرى (17) آيهی 67: «وَ إِذ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلّا إِبْلِيسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِيناً».
[12]. يوسف (12) آيهی 100: «وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلىَ العَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّداً».
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی