کد مطلب: ۶۳۸۸
تعداد بازدید: ۲۸۱
تاریخ انتشار : ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۲
گفتارهای اخلاقی و اجتماعی | ۲۱
خداوند عالم، قسم یاد کرده که تمام افراد انسان در زیانند، و فقط کسانی استثنا شده‌اند که ایمان بیاورند. آیات از «ایمان» به «تجارت»، تعبیر کرده‌اند؛ تجارتی که سبب رستگاری و نجات از عذاب الیم و ورود در جَنّات[2] پروردگار است. خداوند متعال از باب لطف، انبیایی را بر انگیخته تا مردم را به ایمان دعوت کنند و راه تحصیل توشه‌ی آخرت را برای آن‌ها بیان نمایند.

فصل ششم: ایمان و اسلام | ۱


نقش ایمان در آرامش نفْس


یا أَیَّها الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلی تِجارَةٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَرَسُولِهِ وَتُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ بِأَمْوالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ* یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِها الأَنْهارُ وَمَساکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنّاتِ عَدْنٍ ذلِکَ الفَوْزُ العَظِیمُ؛[1]
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! آیا شما را به تجارتی راهنمایی کنم که شما را از عذاب دردناک رهایی می‌بخشد؟ به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جان‌هایتان در راه خدا جهاد کنید. این برای‌تان [از هر چیز] بهتر است اگر بدانید! [اگر چنین کنید] گناهانتان را می‌بخشد و شما را در باغ‌هایی از بهشت داخل می‌کند که نهرها از زیر درختانش جاری است و در مسکن‌های پاکیزه در بهشت جاویدان جای می‌دهد. و این پیروزی عظیم است.
خداوند عالم، قسم یاد کرده که تمام افراد انسان در زیانند، و فقط کسانی استثنا شده‌اند که ایمان بیاورند. آیات از «ایمان» به «تجارت»، تعبیر کرده‌اند؛ تجارتی که سبب رستگاری و نجات از عذاب الیم و ورود در جَنّات[2] پروردگار است. خداوند متعال از باب لطف، انبیایی را بر انگیخته تا مردم را به ایمان دعوت کنند و راه تحصیل توشه‌ی آخرت را برای آن‌ها بیان نمایند. ایمان در لغت عرب به اعتقاد و باور نفس و دل و ثبات و قرار آن بر امری گویند، به‌طوری که شک را زایل کند و هیچ احتمال خلاف آن را ندهد و تصدیق او را بنماید. بنابراین، ایمان به خدا؛ یعنی تصدیق به وجود حق و ارتباط نفس انسان به عالم غیب و یقین به آن مثل یقین به شب و روز. دل انسان، متزلزل است و به واسطه‌ی ایمان، ثابت و مطمئن می‌شود. غزالی می‌نویسد:
دل آدمی مانند اتاقی است که چندین در داشته، از هر دری چیزی وارد آن شده. یا مانند آینه‌ای است که صورت‌های گوناگون پشت سر هم در آن منعکس شود. یا مانند حوضی است که از جوی‌های مختلف آب وارد آن شود. معلوم است که منشأ کلیه‌ی اعمال و آثار آدمی دل اوست و چون دل همواره در گردش است. از آدمی کارهای مختلف سر می‌زند و دل که فرمانده تمام قوای اوست همیشه در تحول و انقلاب است، یا از محسوسات خارجی متأثر می‌شود به واسطه‌ی حواس خَمس یا از احساسات باطنی یا از خاطرهای متسلسلی که پیوسته در خودش وجود دارد و مانند نهر آبی در جریان است.[3]
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:
در دل انسان دو نوع اندیشه وجود دارد: یک نوع، اندیشه که او را به خیر نوید دهد و به حق وا می‌دارد. هر کس چنان اندیشه‌ای یافت، بداند که از خداست و شکر کند. و نوع دیگر، اندیشه‌ای که وی را به بدی دعوت می‌کند و از حق منصرف سازد. هر که چنین اندیشه‌ای در خود یافت باید از شرّ شیطان به خدا پناه برد.[4]
آن‌گاه این آیه را تلاوت فرمود:
شیطان، شما را [ هنگام انفاق] وعده‌ی فقر و تهی‌دستی می‌دهد و به فحشا [و زشتی‌ها] امر می‌کند.[5]
هر اندازه آدمی بیشتر پی هوای نفس رَود، دلش برای پذیرفتن خاطرهای بد، آماده‌تر و تسلط شیطان بر آن بیشتر می‌شود تا حدی که دلش یک باره آشیانه‌ی شیطان و به کلی از خدا غافل گردد و به هر اندازه که رو به خدا آوَرد و از گناهان خودداری کند، به همان نسبت دلش برای پذیرفتن خاطرهای نیک آماده می‌شود و یاد خدا بر آن غالب و مجال شیطان کم می‌شود. پس منشأ تمام افعال انسان، دل اوست و دل هم چیزی نیست که بشود درش را بست و اطرافش را گرفت؛ چشم را می‌شود بست، ولی دل را نمی‌شود بست. وحشی بافقی می‌گوید:[6]
بُوَد هر جا دری از خشت و از گِل / برآوردن توان، الاّ درِ دل
تنها چیزی که می‌تواند حصار دل شود و دل با این وسعت را که از هیچ چیز پر نمی‌شود، پر کند و مانند لنگر محکم و سنگینی کشتی دل را آرام و ثابت نگاه دارد ایمان و اعتقاد به خداست. وقتی دل به خدا بسته و ساحت دل از یاد او پر شد، دیگر مجالی برای وسوسه‌ها و افکار شیطانی باقی نخواهد ماند. یاد خدا، دل را از غیر خدا منصرف می‌کند، حتی آدمی خودش را هم فراموش می‌نماید و نفس را از کارهای بد دور کرده و به کارهای نیک وا می‌دارد و سلامت و صحت و خوشی انسان را در دنیا تأمین می‌کند.


حدیث ولایت


هنگامی که امام رضا(ع) از مدینه به سوی خراسان می‌رفت در نیشابور، علمای حدیث در محضرش جمع شدند و تقاضا کردند تا حدیثی بگوید که از پدرانش شنیده باشد. حضرت، سرِ مبارک از کجاوه بیرون آورد و فرمود: از پدرم؛ موسی‌بن‌جعفر شنیدم که از قول پدرانش، از پیامبر نقل می‌کرد که: خداوند فرمود: «کلمه‌ی «لا اله الاّ الله» دژ مستحکم من است. پس آن‌که به دژ من وارد شود، از عذابم ایمن و آسوده است.[7]
نیشابور در آن دوران بزرگ‌ترین شهر خراسان بود و اصحاب حدیث هم در آن‌جا زیاد بودند و این حدیث را با آب طلا نوشتند. امام(ع) جامع‌ترین سخن را به آن‌ها فرمود. عظمت حدیث از این باب نیست که به آب طلا نوشته شده، بلکه چون دارای بهترین دستورها برای تأمین سعادت دنیوی و اخروی است، قدر و منزلت دارد. از حضرت صادق(ع) درباره ی آیه‌ی «او کسی است که آرامش را در دل‌های مؤمنان نازل کرد»،[8] سؤال کردند، حضرت فرمود: «هو الایمان. قال: «و با روحی از ناحیه‌ی خودش آن‌ها را تقویت فرموده».[9] قال: هو الایمان و عن قوله عزّوجلّ «و آن‌ها را به حقیقت تقوا، ملزم ساخت»[10] قال. هو الایمان». خداوند حکیم، کیمیایی گران‌بهاتر از دین و ایمان برای بشر نیافریده است. ایمان به خدا سبب آسایش دنیا و آخرت او می‌شود و از بدبختی‌اش جلوگیری می‌کند.


عوامل سلب آسایش آدمی


موجبات بدبختی انسان به‌طور کلی چهار چیز است: اوّل، پریشانی روح، دوم، بیماری‌ها؛ سوم، بدرفتاری افراد با یکدیگر؛ چهارم، بلاهای زمینی و آسمانی. این‌ها آسایش را از بشر سلب می‌کند و اگر نبودند، زندگی این جهان نمونه‌ای از بهشت می‌شد. امروز بدترین بلایی که دامن‌گیر بشر شده و از او سلب آسایش نموده و با این‌که وسایل آسایش و تجملات زندگی زیادتر شده، ولی او نمی‌تواند آن را درمان کند همین پریشانی و ناراحتی روح است. انسان باید بداند سعادت او به دست خودش تأمین می‌شود و اگر موجبات بدبختی در نهادش باشد، اسباب بیرونی نمی‌تواند او را خوش‌بخت نماید. چه بسا فرد در اتاقی زیبا، در بهترین بستر و بهترین منزل آرمیده باشد، ولی از جهت افکار، چنان ناراحت و پریشان باشد که مثل پَرِ کاهی از این سو به آن سو می‌غلتد و خوابش نمی‌برد. هر یک از ما گرفتار چنین افکاری شده‌ایم، حتی اضطراب درونی چهره‌ی جوان‌ها را نیز در هم کشیده و افسردگی و نومیدی بر آن‌ها حکم‌فرماست؛ موها را سفید و قامت آنان را خمیده می‌بینیم! آیا زندگی فقط همین است؛ هر چند بشر همواره می‌کوشد تا این گرفتاری را برطرف کند و به انواع راهکارها متوسل می‌شود، ولی فایده‌ای ندارد، چون راه را اشتباه می‌رود. تنها راهی که می‌تواند او را از چنگال پریشانی و اضطراب نجات دهد همانا ایمان به خدا و دین‌داری است. ایمان در دل انسان اثری می‌گذارد که می‌تواند بر خود مسلط شده و جلوی اسباب پریشانی و عدم تعادل روحی را بگیرد و خصلت‌های بد از قبیل حسد، طمع، نارضایی و عداوت را از انسان دور سازد.[11] همان‌طور که در روایت امام صادق(ع) آمده بود «سکینه» عبارت است از ایمان. پس اثر ایمان درونی، پدید آمدن سکینه و آرامش است. «ویلیام جیمز» می‌گوید:
مؤثرترین داروی شفابخش نگرانی‌ها همانا ایمان و اعتقاد مذهبی است و امواج خروشان، آرامش او را بر هم نمی‌زند و در نظر کسی که به حقایقی بزرگ‌تر دست‌آویزد، نشیب‌های هر ساعته‌ی زندگی، چیزهای بی‌اهمیتی جلوه می‌کند.[12]
بنابراین، مؤمن حقیقی، تزلزل‌ناپذیر و فارغ از هرگونه دغدغه و تشویش است و برای هرگونه وظیفه‌ای که روزگار پیش آوَرد، با خون‌سردی آماده و مهیا می‌شود. «دیل کارنگی» می‌گوید:
فایده‌ی دین برای خوشی و آسایش من از برق و وسایل دیگر به مراتب بیشتر است؛ هیجان و اضطراب و ترس و نگرانی را از من دور می‌سازد و برای زندگی هدفی تعیین می‌کند و کمک می‌کند تا در میان طوفان و گردباد، حیات واحد، آرام و ساکنی برای خود ایجاد کنم.[13]


خودآزمایی


1- ایمان به خدا به چه معناست؟
2- مؤثرترین داروی شفابخش نگرانی‌ها چیست؟

 

پی نوشت ها


[1]. صف، آیه‌ی 10 ـ 14.
[2]. قالَ اَبوجَعفر(ع): «اَمَّا الجِنانُ المَذْکُورَةُ فِی الکِتابِ، فَإنّهُنَّ جَنَّةُ عَدْنٍ، وَ جَنَّةُ الفِردَوسِ، وَ جَنَّةُ نَعیم، وَ جَنَّةُ المَأوی، قالَ: وَ اِنَّ لِلّهِ جِناناً مَحفُوفةً بِهذِه الجِنانِ»؛ امام باقر(ع) فرمود: بهشت‌هایی که در کتاب (قرآن) ذکر شده، بهشت عدن، فردوس، نعیم، ماوی است. خدای عزّوجل، بهشت‌های دیگری نیز دارد که آن بهشت‌های چهارگانه را در میان گرفته‌اند (روضه‌ی کافی، ص 95 ـ 100).
[3]. غزالی، احیاء العلوم، ج 2، ص 175.
[4]. همان.
[5]. «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الفَقْرَ وَیأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ» (بقره، آیه‌ی 268).
[6]. کمال الدّین، یا شمس الدّین محمد بافقی، متخلص به «وحشی» از شاعران بنام قرن دَهُم هجری (ر.ک: تاریخ نهضت‌های فکری ایرانیان، ج 4، (از دشتکی تا نراقی)، ص 62 ـ 63).
[7]. «کلمة لا إله إلاّ الله حصنی، فَمَن دَخَلَ فی حصنی اَمِن مِنْ عَذابی» (مجلسی، بحارالانوار، ج49، ص127).
[8]. «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی ‌قُلُوبِ المُؤْمِنِینَ» (فتح، آیه‌ی 4).
[9]. «وَأَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ» (مجادله، آیه‌ی 22).
[10]. «وَأَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوی» (فتح، آیه‌ی 26).
[11]. برای آشنایی با پاره‌ای از صفات خوب و بد؛ ر.ک: ابراهیم امینی، همه باید بدانند، فصل پنجم(اخلاق)، ص 151 ـ 152.
[12]. انجمن اولیا و مربیان، نماز در سیمای خانواده (مجموعه‌ی مقالات)، ص169.
[13]. ر. ک: دیل کارنگی، آیین زندگی.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله ابراهیم امینی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: