درس چهارم | ۱
طُوبى لِعَبْدٍ لَمْ یَغْبِطِ الخاطِئینَ على ما اُوتُوا مِن نَعیمِ الدُّنیا و زَهرَتِها، طُوبى لِعَبْدٍ طَلَبَ الْآخِرةَ و سَعى لَها، طُوبى لِمَنْ لَمْ تُلْهِهُ الاَمانىُّ الكاذِبةُ.
اگر در مواعظ پیامبر اكرم و اهلبیت عصمت و طهارت(ع) دقت كنیم، خواهیم دید كه یكى از مسایل محورى و مهمى كه زیاد بر آن تكیه شده و دربارهی آن مطالب گوناگونى مؤكداً بیان گردیده مسألهی «توجه به آخرت» و «پرهیز از دلباختگى در برابر دنیا» است. در پرانتز عرض مىكنم كه همهی تعالیم اهل بیت(ع) از قرآن گرفته شده است و سخنان و مواعظ این بزرگواران تابع بیان قرآن كریم و تعلیم و تربیت الهى است. آنان تربیت یافتگان بدون واسطهی خدا هستند و قرآن در واقع، عِدل آنها است. به عبارت دیگر، آنها خودشان قرآن مجسّماند. اگر در زندگى آنان خوب دقت كنیم مصادیق قرآن را یك به یك مىیابیم. در كلمات ایشان هم كه خوب توجه كنیم، مىبینیم برگرفته از قرآن و منطبق بر آن است. خود آنها هم بر این نكته تأكید كردهاند كه آنچه را ما مىگوییم از قرآن است و امتیاز ما بر سایر خلق در این است كه از كلام خداوند چیزهایى را مىفهمیم كه دیگران یا آنها را نمىفهمند یا كمتر مىفهمند.
در هر حال، یكى از مسایلى كه قرآن كریم بر آن تأكید بسیار دارد كمارزش بودن زندگى دنیا و ناپایدارى آن است. قرآن تأكید دارد كه آخرت برتر و پایدارتر، و زندگى دنیا موجب فریب انسان و بازدارندهی او از كمالات است؛ و ... تا آنجا كه حتى دلبستگى به زندگى دنیوى در ردیف كفر قرار داده شده است:
وَ وَیْلٌ لِلْكافِرِینَ مِنْ عَذابٍ شَدِیدٍ. الَّذِینَ یَسْتَحِبُّونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَةِ.[1]
طبق این بیان، كافران كسانىاند كه زندگى دنیا را بر آخرت ترجیح مىدهند؛ وقتى امر دایر شود بین خواستههاى دنیوى و آنچه براى آخرت آنان كارساز است، دنیا و لذتهاى زودگذرش را بر سعادت دائمى و ابدى آخرت ترجیح مىدهند.
در این بخش از روایت، امام صادق(ع) به شیوهی بیانىِ قرآن كریم، به عبدالله بن جندب مىفرماید: «خوشا به حال كسى كه نسبت به كافران حسرت نخورد براى آنچه از نعمتهاى دنیا و زیورهاى آن به ایشان داده شده است! خوشا به حال كسى كه آخرت را برگزید و در راه آن كوشش نمود! خوشا به حال آن كه آرزوهاى دروغین فریبش نداد!»
این روایت امام صادق(ع) همانند خطاب خداوند به پیامبر اكرم(ص) در قرآن است كه مىفرماید:
لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَیْرٌ وَ أَبْقى؛[2]
اى پیامبر، هرگز به متاع ناچیزى كه به آنان در جلوهی حیات دنیوى دادیم چشم آرزو مگشا و رزق خداى تو برتر و پایندهتر است. البته باید توجه داشت كه اینگونه خطابهاى قرآنى در ظاهر به شخص پیامبر(ص) است، اما همانگونه كه از ائمّهی اطهار(ع) روایت شده، اینها از باب «ایّاكَ اعنى و اسمعى یا جارَه» و به قول خودمان، «به در مىگویند تا دیوار بشنود» است.
گاهى انسان همینطور كه چشمش باز است و به اطراف نگاه مىكند و كارش را انجام مىدهد، ضمناً بهرههایى را هم كه دیگران در زندگى دارند، مىبیند؛ این نگاه گذرا است؛ اما گاهى انسان به چیزى خیره مىشود و تحت تأثیر آن قرار مىگیرد. در آیهی مزبور، خداوند مىفرماید: چشمهایت را به نعمتهایى كه به دیگران دادهایم، ندوز، به این چیزها خیره نشو. اینها زر و زیور دنیا و بهرههایى است كه به گروهى از مردم دادهایم تا آنها را بیازماییم.
بهطورطبیعى، همهی مردم در استفاده از زندگى دنیا و نعمتهاى آن مساوى نیستند. همیشه به صوت تكوینى، چنین اختلافى وجود داشته و تا ابد هم وجود خواهد داشت. این موضوع دلایل گوناگونى دارد كه در جاى خود باید بحث شود. در هر حال، وقتى نگاه انسان به نعمتهایى بیفتد كه دیگران در اختیار دارند، ممكن است تحت تأثیر واقع شود؛ مثلاً ببیند كه دیگران چه خانههایى، چه ماشینهایى، چه باغهایى و... دارند، اما خودش در خانهاى محقّر اجارهنشین است، ماشینى ندارد، باغى ندارد و دهها مشكل دیگر سر راه او است. وقتى به اینگونه نعمتها و ظواهر زندگى خیره مىشود هوس در او ایجاد مىگردد. وقتى هوسها تشدید شد به دنبال این مىرود كه خودش هم به آنها دست پیدا كند. ابتدا مىگوید از راه حلال آنها را به دست مىآورم. اما وقتى مىبیند از راه حلال ممكن نیست به سراغ مشتبهات مىرود و كلاه شرعى براى خودش درست مىكند. بعد كه مىبیند با آنها هم كارش به جایى نمىرسد، مجبور مىشود براى رسیدن به خواستههایش صریحاً از درِ حرام وارد شود؛ مثلاً، براى رسیدن به زندگى بهتر، تا مىتواند قرض مىكند، براى پرداخت آنها تا جایى كه ممكن است چك و سفته مىدهد، بعد براى اینكه آبرویش نریزد قرض ربوى مىكند یا خلف وعده مىنماید و... در نتیجه، به حرام مسلّم آلوده مىگردد. این مسیرى است كه افراد زیادى آن را پیمودهاند؛ كسانى كه چه بسا دستشان از همه چیز خالى بوده، امادر نتیجهی همین هوسها به ثروتهاى بادآورده دست پیدا كردهاند.
اگر انسان بخواهد به چنین گناهانى و چنان عواقب زشتى مبتلا نگردد، باید از ابتدا جلوى این سرچشمهی گناه را سد كند؛ به ظاهر دنیا و مكنت دیگران خیره نشود، بلكه به صورت گذرا به این مسایل بنگرد. درست است كه اینها زیور و زینت زندگى دنیوى است، ولى چشم دوختن به آنها سبب محروم ماندن از زندگى بهتر و پایدار اخروى مىگردد.
خداوند در آیهی مزبور، خطاب به پیامبرش(ص) دربارهی اینكه چرا به برخى از مردم نعمتهاى بیشترى داده دو نكته بیان مىفرماید:
اول آنكه، افزونى نعمت برخى از مردم نشانهی دوستى بیشتر خدا با آنها نیست، بلكه نشانهی آزمایش خداوند از آنها است. خداوند در آیهی دیگرى، در اشاره به این موضوع مىفرماید:
أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةً؛[3] اموال و فرزندان شما فقط مایهی آزمایش شمایند. در جاى دیگرى مىفرماید:
وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً؛[4] و شما را به بدى و خوبى مىآزماییم. «فتنه» در اصل به معناى آزمایش است. اموالى هم كه خدا به ما عنایت كرده به همین دلیل «فتنه» خوانده شده است تا معلوم شود كه آیا در به دست آوردن و مصرف آن، احكام شرعى را رعایت مىكنیم یا نه. بنابراین آنچه وسیلهی آزمایش است ارزش چشم دوختن و خیره شدن ندارد. بله، اگر چیزى بود كه اصالت داشت و ذاتاً مطلوب بود، جا داشت فكرمان را روى آن متمركز كنیم، اما چون وسیلهی آزمایش است و باید پس از انجام آزمایش رها شود، ارزش تعلّق خاطرو پر كردن اندیشه را ندارد؛ مثل برگ كاغذى است كه در جلسهی امتحان به دانشآموز مىدهند تا پاسخ سؤالاتش را روى آن بنویسد؛ نباید در فكر این باشد كه كاغذ زیبایى است یا نه، باید به اصل امتحان بیندیشد تا خوب از عهدهی آن برآید.
مطلب دومى كه در آیه مزبور بدان اشاره شده، مقایسهی این نعمتها با نعمتهاى اخروى است. تعبیرى كه قرآن در این مورد به كار مىبرد تعبیرى پرمعنا و دقیق است:
و رزقُ ربِّك خیرٌ و اَبقى؛ خداوند رزق آخرت را به خصوص به خودش منتسب مىكند. این مطلب وقتى خوب وضوح مىیابد كه توجه كنیم از نظر قرآن و تعالیم اسلامى، روزىدهنده خداوند است:
إِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ. همهی نعمتهاى این دنیا هم در واقع روزىهایى است كه خداوند به انسان داده است. در عین حال مىفرماید: به این نعمتها كه در واقع، وسیلهی آزمایش است چشم ندوز، رزق مخصوص خدا چیز دیگرى است؛ رزقُ ربِّك؛ همان رزقى كه دربارهی شهدا مىفرماید:
عِنْدَ رِبِّهِمْ یُرزَقُونَ.[5] چنین رزقى است كه ارزش دارد انسان به دنبال آن باشد و بدان اهتمام ورزد.
1- یكى از مسایل محورى و مهمى كه در مواعظ پیامبر اكرم و اهلبیت عصمت و طهارت(ع) زیاد بر آن تكیه شده، چیست؟
2- خداوند در آیهای که خطاب به پیامبرش(ص) دربارهی اینكه چرا به برخى از مردم نعمتهاى بیشترى داده کدام نكات را بیان مىفرماید؟
[1]. ابراهیم (14)، 2ـ3.
[2]. طه (20)، 131.
[3]. انفال (8)، 28.
[4]. انبیا (21)، 35.
[5]. آل عمران (3)، 135.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی