ماجرای سیاسی فدك
پس از استقرار حکومت کودتایی سقیفه، ابوبکر، بر اساس مشورت با صاحبنظران خود، فَدَك را که رسول خدا(ص) در دوران زندگانی خود به امر الهی به فاطمه(س) بخشیده بود، غصب و کارگران آن حضرت را بیرون کرده و آن مزرعه را در اختیار خود گرفت.
حضرت زهرا(س) برای اثبات حقانیت خویش چنین فرمود:
قالت: أَمَّا فَدَکُ فَاِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ أنْزَلَ عَلَی نَبِیِّهِ قُرْآناً یَأْمُرُ فِیهِ بِاِتیانِ حَقِّی، قَالَ اللهُ تَعَالَی. «فَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ».
فَکُنْتُ أَنَا وَ وُلْدِی أَقْرَبَ الْخَلَائِقِ اِلَی رَسُولِ اللهِ(ص) فَنَحَلَنِی وَ وُلْدِی فَدَکاً، فَلَمَّا تَلَا عَلَیْهِ جَبْرَئِیلُ(ع): «وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیل». فَقَالَتْ رَسُول الله(ص): الْیَتَامَی: الَّذِینَ یَأْتَمُّونَ بِاللهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِذِی الْقُرْبَی.
وَ الْمَسَاکِینُ: الَّذِینَ أَسْکَنُوا مَعَهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْاخِرَةِ، وَ ابْنُ السَّبِیلِ: الَّذِی یَسْلُکُ مَسْلَکَهُمْ.
قَالَ عُمَرُ: فَاِذًا الْخُمُسُ وَ الْفَیْءُ کُلُّهُ لَکُمْ وَ لِمَوَالِیکُمْ؟
فَقَالَتْ: أَمَّا فَدَکَ، فَأَوْجَبَهَا اللهُ لِی وَ لِوُلْدِی دُونَ مَوَالِینَا وَ شِیعَتِنَا، وَ أَمَّا الْخُمُسُ فَقَسَمَهُ اللهُ لَنا وَ لِمَوَالِینَا وَ أَشْیَاعِنَا کَمَا یُقْرَأُ فِی کِتَابِ اللهِ.
قَالَ: فَمَا لِسَائِرِ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ التَّابِعِینَ؟
قَالَتْ: اِنْ کَانُوا مَوَالِینَا وَ أَشْیَاعَنَا فَلَهُمُ الصَّدَقَاتُ الَّتِی قَسَمَهَا أوْجَبَهَا فِی کِتَابِهِ.
فَاِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ رَضِیَ بِذلِکَ وَ رَسُولُهُ رَضِیَ بِه
قَسَّمَ عَلَی الْمُوالاةِ وَ الْمُتابَعَةِ لا عَلَی الْمُعاداةِ وَ الْمُخالَفَةِ، وَ مَنْ عادانا فَقَدْ عادَی اللهَ وَ مَنْ خالَفنا فَقَدْ خالَفَ اللهَ وَ مَنْ خالفَ الله فَقَد استَوجَبَ مِن اللهِ الْعذابَ الأَلیمَ وَ الْعِقابَ الشَّدیدَ فِی الدُّنیا وَ الآخِرَة.
قال: هاتی بیتۀ یا بنت محمد علی ما تدعین.
قالت: قد صَدَّقْتُمْ جابِر بْنَ عَبْدِالله و جَریر بْنَ عَبدِالله، لَمْ تَسْألُو البَیَّنَةَ، وَ بَیَّنَتی فی کتابِ اللهِ.
اما دربارهی فدک، همانا خداوند بزرگ قرآن را بر پیامبرش نازل فرمود، و در آن امر کرد که حق من داده شود. (آت ذالقربی حقه).
چون من و فرزندانم نزدیکترین مردم به پیامبر(ص) بودیم. رسول خدا فدک را به من و فرزندانم اعطا فرمود و آنگاه که حضرت جبرئیل آیهی «درماندگان و مسافران»[۱] را بر پیامبر اسلام تلاوت کرد، پدرم فرمود: «یتیمان و مساکین» کسانی هستند که در سایهسار بارگاه الهی دست بر دامان پیامبر خدا و خاندانش دارند و با فاطمه و فرزندان او زندگی میکنند در دنیا و آخرت، و «ابن السبیل» آنهایند که را اهل بیت(ع) را میروند.
عمر (با حالت اعتراض) گفت: «پس خمس و غنائم جنگی و اموال عمومی کشور همه مال شما و پیروان شماست؟!»
پاسخ داد: «اما باغهای فدک، خداوند در قرآن (بخشیدن) آن را به من و فرزندانم واجب کرده است، غیر از پیروان و شیعیان ما. اما خمس را خداوند برای ما و عموم پیروان و شیعیان ما تقسیم فرموده است، همان گونه که در قرآن خوانده میشود»
(عمر) دیگر بار پرسید: «پس سهم دیگر مهاجرین و انصار و تابعین چیست؟»
فاطمه(س) توضیح داد: «آنها اگر پیروان و شیعیان ما باشند، از صدقات مشخص شده در کتاب خدا بهرهمند میباشند. خداوند بزرگ و پیامبرش به اینگونه تقسیم اموال عمومی رضایت دادهاند که میزان بهره بردن از اموال عمومی، دوستی و اطاعت از خدا و اهل بیت(ع) است نه دشمنی و مخالفت، و (آگاه باشید) هر کس با ما دشمنی کند با خدا دشمنی کرده است. هر کس با ما مخالفت کند با خدا مخالفت کرده است و آن کس که با خدا دشمنی و مخالفت کند، عذاب دردناك و مجازات شدید از ناحیهی خداوند در دنیا و آخرت بر او واجب میگردد.» عُمر (خود را به بیراهه زده، پس از شنیدن این همه آیات و استدلالهای روشن قرآنی) گفت: «ای دختر محمد! برای ادعای خود دلیل و مدرك بیاور!»
حضرت فاطمه(س) جواب داد: «شما جابر بن عبدالله و جریر بن عبدالله را قبول دارید و سخن آنان را تصدیق میکنید و از آنها دلیل و مدرک نمیخواهید «هر چه خواستند و گفتند و پذیرفتید و به آنها دادید» (چه شده است که از من دلیل و بینه میطلبید؟) مدرك من در قرآن است».[۲]
حضرت زهرا(س) در مطالبهی حق خود نسبت به فدك، خطاب به ابوبکر فرمود:
قالت: اِنَّ رَسُولَ اللهِ(ص) جَعَلَ لی فَدَکَ فَاَعْطِنی اِیّاها.
پیامبر اسلام فدك را برای من قرار داده است فدک را به من برگردانید.[۳]
و در سخنان ارزشمند دیگری فرمود:
قالت: یا ابابَکر لِمَ تَمْنَعْنی مِنْ أَبی رَسُولِ اللهِ وَ اَخْرَجْتَ وَکیلی مِنْ فَدَکَ وَ قَدْ جَعْلَها لی رَسُولُ الله(ص) بِاَمْرِ اللهِ تَعالی.
ای ابوبکر! چرا مانع رسیدن من به میراث پدرم میشوی؟ و کارگزاران مرا از فدک بیرون کردی؟ در صورتی که رسول خدا به امر پروردگار فدک را به من بخشیده است.[۴]
وقتی آیهی «وَ آتِ ذَا القُرْبی حَقَّهُ» نازل شد، جبرئیل به رسول خدا عرض کرد:
«اَعْطِ فاطِمَةَ فَدَکَاً؛ (یا رسول الله) فدك را به فاطمه(س) عطا کن.»
پیامبر اسلام، نزول آیه و امر الهی را به فاطمهی زهرا(س) ابلاغ فرمود و ادامه داد:
«فَیَمْنَعُوکِ اِیّاهُ مِنْ بَعْدِی؛ دخترم! فدك مال تو است، در آن تصرف نما، گرچه میدانم، پس از من آن را غصب میکنند و از دست تو میگیرند.»
حضرت فاطمه(س) فرمود:
قالَت: لَسْتُ أُحْدِثُ فیها حَدَثاً وَ أَنْتَ حَیُّ. اَنْتَ أَوْلی بی مِنْ نَفْسی وَ مالی لَکَ... أَنْفِذْ فیها أَمْرَکَ.
(ای رسول خدا) تا زندهای من هرگز در (باغات) فدک تصرفی نخواهم کرد. تو بر من سزاوارتری و اموال من، مال تو است، اما برای اثبات حق من در فدک، مدرک و سند آن را محکم و استوار فرما.
آنگاه رسول گرامی اسلام(ص) مردم را در منزل خویش جمع کرد و حکم الهی را به همگان ارائه فرمود.[۵]
امام باقر(ع) نقل فرمود: رسول خدا(ص) پس از نزول آیهی «ذیالقربی» فاطمهی زهرا را طلبید و سند فدك را به اسم آن حضرت نوشت که پس از غصب فدك، آن را به ابوبکر نشان داد و فرمود:
قالت: هذا کِتابُ رَسُولِ اللهِ(ص) لی وَ لاِبْنَیَّ.[۶]
این نامه را رسول خدا(ص) برای من و فرزندانم نوشته است.
انس بن مالک نقل میکند حضرت زهرا(س) پس از غصب باغهای فدك خطاب به ابوبکر فرمود:
قالت: لَقَدْ عَلِمْتَ الَّذی ظَلَمْتَنا عَنْهُ اَهْلَ الْبَیْتِ مِنَ الصَّدَقاتِ وَ ما أَفاء اللهُ عَلَیْنا مِنَ الْغَنائِمِ فِی الْقُرآنِ مِنْ سَهْمِ ذَوی الْقُرْبی.
«وَاعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ للهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبی».[۷]
قالَ ابوبکر: یَسلّم الیکم کاملاً؟
قالت: أَفْلَکَ هُوَ؟ وَ لِأَقْرِبائِکَ؟
قالَ ابوبکر: اصرف فی مصالح المسلمین.
قالت: لَیْسَ هذا حُکْمَ اللهِ تَعالی اِنَّ رَسُولَ اللهِ(ص) لَمْ یَعْهَدْ اِلیَّ فی ذلِکَ بِشَیءٍ اِلّا اَنّی سَمِعْتُهُ یَقُولُ لَمّا أُنْزِلَتْ هذِهِ الآیَةُ «وَ اعْلَمُوا اَنَّما غَنِمْتُمْ...»
أَبْشِرُوا آلَ مُحَمَّدٍ فَقَدْ جاءَکُمُ اِلغنی.
قالَ ابابَکر: لم یبلغ علمی من هذه الایۀ أن أسلّم الیکم هذا السّهم کلّه کاملاً.
(ای ابوبکر!) تو میشناسی و میدانی که حق ما اهل بیت غصب شده است. حقی که از صدقات و غنایم داریم که خداوند در آیه مربوط به غنائم و مصرف خمس آن را توضیح داده است.
«اگر به خدا و آنچه بر بندهی خود در روز فرقان که دو گروه به هم رسیدند، نازل کردیم، ایمان آوردهاید، بدانید هرگاه چیزی را به غنیمت گرفتید، خمس آن برای خداوند و پیامبر و خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است»
ابوبکر گفت: «آیا فدک را بطور کامل باید تسلیم شما کنم و (مال شماست؟)»
حضرت زهرا(س) پاسخ داد: «آیا فدک مال تو است؟ و یا به نزدیکان تو اختصاص دارد؟»
ابوبکر گفت: «من آن را در رابطه با مصالح مسلمین خرج میکنم.»
حضرت زهرا(س) فرمود: «این حکم الهی نیست (که اموال مشخص مردم را تصاحب کنی) و پدرم رسول خدا چنین دستوری به ما نداده است. در صورتی که از پدرم رسول خدا(ص) پس از نزول آیه 41 انفال شنیدم که فرمود: بشارت باد ای فرزندان محمد(ص) که مایهی غنا و بینیازی شما رسیده است.»
ابوبکر که دیگر عذری نمیتوانست بیاورد، به تفسیر شخصی خویش متوسل شد و گفت: «علم من اجازه نمیدهد که طبق این آیه، فدک را تماما به شما تحویل دهم.»[۸]
جای بسی شگفتی است، رسول گرامی(ص) پس از نزول همین آیه، فدک را به فاطمه(س) میبخشد، اما علم ابوبکر برای قرآن و فرمان الهی و عمل رسول خدا(ص)، اجازه نمیدهد تا دست از غصب فدک بردارد؟!
[۱]. بقره/ 177.
[۲]. بحارالانوار، ج 8، ص 105 و مستدرکالوسائل، ج 7، ص 291 و کشکول، ص 203.
[۳]. الغدیر، ج 7، ص 191 و کشفالغمه، ج 2، ص 37 و بحارالانوار، ج 43، ص 198 و ج 28، ص 302.
[۴]. تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 186 و تفسیر البرهان، ج 3، ص 263 و احتجاج، ص 90.
[۵]. مناقب ابن شهر آشوب، ج 1، ص 142: ابن شهر آشوب مازندرانی (متوفای 588 هجری).
[۶]. بحارالانوار، ج 21، ص 23 و اعلامالوری، ص 63 و 109.
[۷]. انفال/ 41.
[۸]. شرح ابیالحدید، ج 16، ص 230 و بحارالانوار، ج 8، ص 139 و السقیفه و فدک، ص 98.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد دشتی