بخش دوّم: اخلاق در اسلام | ۴
عبادت در لغت به معناى تسليم، اطاعت و اظهار ذلت است. راغب مىنويسد: عبوديت به معناى اظهار ذلت است، ولى عبادت بالاتر از آن است، زيرا به معناى نهايت درجه اظهار ذلت است؛ از همين رو كسى جز خدا سزاوار پرستش نيست.[1]
كلمهی عبد نيز از همين ماده گرفته شده و به معناى برده است. بردگان كسانى بودند كه در برابر فرمان مالك و مولاى خود، تسليم محض بودند و به او حق مىدادند كه در تمام امور آنان دخالت كند.
بنابراين به همهی انسانها عبد و بنده گفته مىشود، زيرا مملوك خدا هستند.
اما مالكيت خداى متعال نسبت به بندگان با مالكيت بندگان نسبت به بردگان، تفاوت اساسى دارد، زيرا مالكيت انسانها اعتبارى است، اما مالكيت خداى سبحان حقيقى و تكوينى است. موجودات در وجود و ادامهی وجود خود به خدا وابستهاند و در تملّك و تصرف او قرار دارند. فقر و احتياج جزء ذاتشان مىباشد.
قرآن مىگويد:
اى مردم! شما نيازمند خدا هستيد و او بىنياز و ستايش شده است.[2]
از همين جا روشن شد كه تمام انسانها و موجودات جهان، بندگان و مملوكان واقعى خدا هستند، زيرا در برابر قوانين حاكم بر جهان و ارادهی تكوينى خداى قادر تسليم محضاند و نمىتوانند تخلف كنند.
قرآن مىگويد:
هيچ موجودى در آسمانها و زمين نيست، مگر اينكه براى بندگى به سوى خداى رحمان مىآيد.[3]
آنچه گفته شد در معناى لغوى عبادت و عبادت تكوينى بود. اما عبادت در اصطلاح شرايع عبارت است از: اظهار بندگى و نهايت خضوع و تسليم در برابر فرمانهاى الهى. در اديان، مراسم مخصوصى هست كه عبادت ناميده مىشود. پيروانشان آن عمل را به عنوان اظهار بندگى انجام مىدهند و به معبود خود تقرب مىجويند.
در اسلام نيز چنين مراسمى تشريع شده است؛ مانند: نماز، روزه و حج.
همهی موجودات جهان به خدا نياز دارند، و جز خداى بىنياز شخص ديگرى نمىتواند نياز آنها را تأمين كند. بنابراين جز خدا، هيچ كس صلاحيت معبود شدن را ندارد. انسان وظيفه دارد تنها خدا را پرستش كند.
پيامبران مردم را به پرستش خداى يگانه دعوت مىكردند و از پرستش غير او برحذر مىداشتند.
پيامبر اسلام(ص) نيز مردم را به توحيد و نفى شرك دعوت مىنمود و از عبادت غير خدا نهى مىكرد و اين بزرگترين هدف آن حضرت بود.
قرآن نيز كتاب توحيدى است و مردم را به پرستش خداى يگانه فرا مىخواند:
[قرآن] كتابىاست محكم كه آياتش با تفصيل از جانب خداى حكيم و آگاه نازل گشته است كه جز خداى يكتا را نپرستيد و من بيم دهنده و بشارت دهندهی شما هستم.[4]
بنابراين هر عملى كه به قصد عبادت و ثواب و تقرب انجام مىگيرد بايد تنها براى خدا باشد وگرنه شرك محسوب مىشود.
يكى از شرايط صحت عبادت، اخلاص و قصد قربت است.
بنابراين، اگر كسى به قصد خودنمايى و ريا عبادتى را انجام دهد، عمل او باطل است و نه تنها ثواب ندارد بلكه نفس انسان را به انحطاط مىكشد و موجب عذاب خواهد شد. به همين جهت، رياكارى مذمت شده و به عنوان شرك به شمار رفته است؛ امام صادق(ع) فرمود:
هر ريايى شرك است، هر كس عملى رابراى مردم انجام دهد ثوابش را بايد از مردم بگيرد و هر كس عمل را تنها براى خدا انجام دهد، ثوابش را نيز خدا مىدهد.[5]
على بن سالم مىگويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه فرمود: خداى عزّوجلّ مىفرمايد: من بهترين شريك هستم، هر كس در عملش غير مرا شركت دهد من آن عمل را قبول نمىكنم.[6]
بنابراين انسان بايد سعى كند تا عبادتش را مخلصانه و تنها براى خدا و به قصد قربت انجام دهد و از رياكارى و خودنمايى و امثال آن، جداً اجتناب كند.
هر چه عمل خالصتر باشد ارزش و ثواب بيشترى دارد.
البته مراسم عبادت و پرستش بايد از جانب خدا، پيامبر و امامان معصوم(ع) تعيين شده باشد، نه ديگرى. هيچ كس حق ندارد از طرف خود و بدون استناد به دليل معتبر شرعى، عبادتى را ابداع كند. اثبات مراسم عبادى، چه واجب و چه مستحب، نياز به دليل معتبر شرعى دارد. عملى را مىتوان به عنوان عبادت و به قصد قربت، انجام داد كه در قرآن كريم و احاديث صحيح و معتبر، به انجام آن امر شده باشد. مسلمان بايد تابع دستورهاى شريعت باشد.
بدعتگذارى در دين يكى از محرمات الهى است و بر علماى دين واجب است كه با آن مبارزه كنند.
امام صادق(ع) نقل كرده كه رسول خدا(ص) فرمود: بدعت، گمراهى است و گمراهى موجب دخول در دوزخ مىشود.[7]
يونس بن عبدالرحمان مىگويد: به حضرت موسى بن جعفر(ع) عرض كردم: چگونه يگانهپرست باشم؟ فرمود: اى يونس! بدعتگذار مباش.
هركس به رأى خودش عمل كند به هلاكت مىرسد، هر كس اهلبيت پيامبر را رها سازد گمراه مىگردد و هر كس كتاب خدا و گفتار پيامبر را ترك كند كافر مىشود.[8]
زراره مىگويد: از حضرت صادق(ع) دربارهی حلال و حرام سؤال كردم، فرمود: حلال محمد(ص) تا قيامت حلال و حرام او تا قيامت حرام است. غير از اين نيست و نخواهد آمد. نيز فرمود: حضرت على(ع) فرمود: هيچ كس بدعتى در دين نمىگذارد جز اين كه سنتى را ترك مىكند.[9]
رسول خدا(ص) فرمود: وقتى بدعتى در امت من به وجود آمد بر عالم واجب است كه علمش را ظاهر كند و با آن بدعت مبارزه نمايد. اگر چنين نكرد لعنت خدا بر او باد.[10]
عبادت در اسلام به دو قسم تقسيم مىشود: واجب و مستحب. واجبات عبادى عملهايى هستند كه شارع مقدس اسلام بر انسانهاى مكلّف واجب و لازم دانسته كه با قصد قربت و به صورت صحيح آنها را انجام دهند و بر ترك عمدى و بدون عذر آنها عقاب اخروى مقرر داشته است. مانند: نمازهاى واجب، روزه واجب و حج واجب و ... .
مستحبات عبادى، عملهايى هستند كه به مكلّفين امر شده كه به قصد قربت آنها را انجام دهند. اگر انجام دادند ثواب مىبرند ولى ترك آنها موجب عقاب نمىشود؛ مانند: نمازهاى مستحبى، زيارتها، قرائت قرآن، دعا و غيره. البته در صحت و ثواب مستحبات علاوه بر وجود دليل معتبر شرعى قصد قربت نيز لازم است و ريا و خودنمايى موجب بطلان آنها مىشود.
1- چرا تمام انسانها و موجودات جهان، بندگان و مملوكان واقعى خدا هستند؟
2- يكى از شرايط صحت عبادت چیست؟
[1]. مفردات، ص 319.
[2]. فاطر (35) آيه 15: «يا أَيُّها النّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللهِ وَاللهُ هُوَ الغَنِىُّ الحَمِيدُ».
[3]. مريم (19) آيه 93: «إِنْ كُلُّ مَنْ فِى السَّمواتِ وَالأَرضِ إِلاّ آتِى الرَّحْمنِ عَبْداً».
[4]. هود (11) آيات 1 و 2: «كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ * أَلّا تَعْبُدُوا إِلّا اللهَ إِنَّنِى لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ».
[5]. كافى، ج 2، ص 293: قال أبو عبدالله(ع): «كلّ رياء شرك انّه؛ من عمل للناس كان ثوابه على الناس، و من عمل لله كان ثوابه على الله».
[6]. كافى، ج 2، ص 295: عليّ بن سالم، قال: سمعت أباعبدالله(ع) يقول: «قال لله عزّوجلّ: أنا خير شريك، من أشرك معي غيري في عمل عمله لم أقبله إلا ما كان لي خالصاً».
[7]. همان، ج 1، ص 57: عن أبيعبدالله(ع) قال: «قال رسول الله(ص): كلّ بدعة ضلالة، و كلّ ضلالة في النار».
[8]. كافى، ج 1، ص 56: يونس بن عبدالرحمان، قال: قلت لأبيالحسن الأوّل(ع): بما أُوَحِّدُ اللهُ؟ فقال: «يا يونس! لاتكوننّ مبتدعاً، من نظر برأيه هلك، و من ترك أهلبيت نبيّه(ص) ضلّ، و من ترك كتابَ الله و قولَ نبيّه كفر».
[9]. همان، ص 58: زرارة، قال: سألت أبا عبدالله(ع) عن الحلال و الحرام. فقال: «حلال محمّد(ص) حلال أبداً إلى يوم القيامة، و حرامه حرام أبداً إلى يوم القيامة. لايكون غيره، ولايجيء غيره ـ و قال: ـ قال علي(ع): ما أحد ابتدع بدعة إلّا ترك بها سنّةً».
[10]. همان، ص 54: قال رسول الله(ص): «إذا ظَهَرت البِدَعُ في أمّتي فليُظهِر العالم علمَه، فمن لم يفعل فعليه لعنة الله».
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی