کد مطلب: ۶۴۶۷
تعداد بازدید: ۲۳۶
تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۶
پندهای امام صادق(ع) | ۱۱
روایات متعددى در این‌باره وجود دارد كه مؤمن وقتى از دنیا مى‌رود، اگر از گناهانش توبه نكرده باشد و گناهانش بخشیده نشده باشد، ملك‌الموت جانش را سخت مى‌گیرد. این سختى موجب مى‌گردد گناهانش پاك شود. اگر پاك شد، در برزخ راحت است. اما اگر گناهانش بیش از آن بود كه با سختى جان دادن پاك شود، شب اول قبر بر او سخت مى‌گذرد.

درس ششم | ۲

 

تفاوت اسلام و ایمان ظاهرى و واقعى


از آنچه گفتیم روشن شد كه اولاً، اسلام ظاهرى و ایمان دو مقوله‌ی متفاوت هستند؛ ثانیاً، اسلام ظاهرى فقط ملاك احكام ظاهرى اجتماعى است و موجب سعادت اخروى نمى‌شود؛ ثالثاً اسلام ظاهرى هم كه با اقرار به شهادتین حاصل مى‌شود، در صورتى است كه فرد ـ هرچند در ظاهر ـ به لوازم شهادتین هم ملتزم باشد. بنابراین اگر كسى شهادتین را گفت ولى به معاد اقرار نكرد و آن را قبول نداشت، قطعاً كافر است و حتى اسلام ظاهرى هم ندارد. بعضى تصور كرده‌اند كه اقرار به شهادتین موجب اسلام مى‌شود و اسلام موجب نجات است گرچه فرد اقرار به برخى از اصول و ضروریات اسلام ـ مانند پذیرش و اقرار به معاد ـ نداشته باشد. این تصورات از نقص معرفت نسبت به مسایل و معارف اسلامى است. شهادت به رسالت معنایش شهادت به رسالت و لوازم آن است؛ یعنى هرچه پیغمبر(ص) از طرف خدا گفته حتماً قبول است؛ و به طور قطع یكى از چیزهایى كه هر مسلمان باید به آن متعهد شود و حتى مسلمانان صدر اسلام هم مى‌دانستند، اعتقاد به معاد است كه در سوره‌هاى اول قرآن نیز درباره‌ی آن سخن به میان آمده است. چه‌طور ممكن است كسى بگوید من مسلمانم و رسالت پیامبر(ص) را قبول دارم، اما نداند كه ادعاى ایشان آن است كه معادى در كار است و این جزو رسالت آن حضرت مى‌باشد؟ البته اسلام ظاهرى با كفر باطنى كه موجب عذاب ابدى است جمع مى‌شود. از این‌رو، همان‌گونه كه ذكر شد، ممكن است كسى تا آخر عمر جزو مسلمان‌ها باشد، مردم هم تصور كنند كه مسلمانى صالح و متعهد است، ولى در واقع، ذرّه‌اى ایمان در دلش نباشد: لَمّا یَدخُلِ الایمانُ فی قلوبِكُم. این همان «اسلام ظاهرى» است كه فقط موجب مى‌شود در این دنیا فرد را مشمول قوانین و حقوق اسلامى بدانیم. البته فعلاً بحث ما در این نیست كه از حیث ظاهر، چه كسى را باید مسلمان حساب كنیم و احكام ظاهرى اسلام را برایش ثابت نماییم. این مسأله مربوط به فقها است كه چه حقوقى در اجتماع براى این افراد ثابت مى‌شود یا از آنها سلب مى‌گردد.
نكته دیگر این‌كه، اسلام مراتب دیگرى هم دارد كه حتى انبیا(ع) از خداوند مى‌خواستند به آن نایل شوند. حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل(ع) وقتى كعبه را بنا مى‌كردند یكى از دعاهاشان این بود:

رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَكَ؛[1] خدایا! ما را مسلمان قرار بده. این نشان دهنده‌ی مراتب عالى‌ترى از اسلام است و آن، تسلیم بودن مطلق در برابر خدا است.
هم‌چنین تأكید مى‌كنیم كه گرایش مرجئه‌ی هم صحیح نیست كه ایمان را مطلقاً موجب نجات مى‌دانستند و مى‌گفتند كسى كه مؤمن بمیرد، هیچ عذابى نخواهد شد. ممكن است كسى مؤمن هم از دنیا برود ـ یعنى ایمان واقعى داشته باشد ـ اما به دلیل گناهان زیادى كه مرتكب شده، در مراحل مختلف عذاب‌هایى براى او در نظر گرفته شود.
روایات متعددى در این‌باره وجود دارد كه مؤمن وقتى از دنیا مى‌رود، اگر از گناهانش توبه نكرده باشد و گناهانش بخشیده نشده باشد، ملك‌الموت جانش را سخت مى‌گیرد. این سختى موجب مى‌گردد گناهانش پاك شود. اگر پاك شد، در برزخ راحت است. اما اگر گناهانش بیش از آن بود كه با سختى جان دادن پاك شود، شب اول قبر بر او سخت مى‌گذرد. در روایات، براى این شب، عذاب‌هایى ذكر شده است. اگر در این مرحله پاك شد، چه بهتر، وگرنه این عذاب‌ها در عالم برزخ ادامه دارد تا زمانى كه جانش پاك شود. اگر مؤمنى در طول عالم برزخ، همه‌ی عذاب‌ها را كشید و باز هم گناهانش پاك نشده بود، در عرصات قیامت و در محشر، آن‌قدر تشنگى، شرمندگى، گرفتارى، وحشت، اضطراب و انواع مصیبت‌ها را خواهد كشید تا پاك شود. در تمام این مراحل، هر كس به حسب لیاقت خود و اعمال خوبى كه انجام داده، ممكن است در مرحله‌اى مشمول شفاعت واقع شود: موقع جان دادن، شب اول قبر، در عالم برزخ و بالاخره، در قیامت.[2]
در روایتى آمده است كه ائمّه‌ی اطهار(ع) به شیعیانشان مى‌فرمودند: «آنچه را ما براى شما ضمانت مى‌كنیم، شفاعت قیامت است؛ براى عالم برزخ خود فكرى بكنید.» با این حساب، این‌طور نیست كه هر كس مؤمن و شیعه باشد، حتماً در عالم برزخ راحت باشد. ممكن است در عالم برزخ سال‌ها عذاب بكشد. چند سال، خدا مى‌داند! شاید هزاران سال، شاید هم میلیون‌ها سال. به خدا پناه مى‌بریم! به هر حال، شفاعت، بى‌حساب نیست. وقتى مى‌گویند فلان افراد مشمول شفاعت واقع مى‌شوند، این‌طور نیست كه از همان اول كه از دنیا مى‌روند مورد شفاعت قرار گیرند. شفاعت مراحلى دارد و افراد ممكن است در جاهاى گوناگونى مشمول شفاعت واقع شوند. اما آن شفاعت كارساز، مخصوص روز قیامت است؛ وقتى كه حساب‌ها به كلى تصفیه مى‌شود. اگر كسى در آن‌جا حسابش پاك نشد تا ابد در جهنّم خواهد سوخت. به همین دلیل، در روایات، تصریح شده است كه جوانانِ خودتان از افكار مرجئه‌ی بركنار بدارید. آنها با نشر افكارشان، جوانان را تحریك مى‌كردند و به ارتكاب گناه وامى‌داشتند؛ مى‌گفتند: نگران نباشید، هر كس ایمان داشته باشد، بهشتى مى‌شود. لذا ائمه(ع) مى‌فرمودند: مواظب باشید این افكار انحرافى بر افكار جوانان شما اثر نگذارد:

عَلِّموا صِبْیانَكُم ما یَنْفَعُهُمُ اللهُ بِهِ لایَغْلِبُ عَلَیْهِمُ الْمُرجئةُ بِرَأْیها.[3] چنین برداشتى از اسلام بسیار خطرناك است. وقتى انسان فكر كند كه هر كارى انجام دهد آمرزیده مى‌شود، از هیچ جنایتى خوددارى نخواهد كرد. راستى اگر این‌گونه باشد پس این همه دستورات پیامبر(ص) و انذارها و تعالیم براى چه بوده است؟
مسأله دیگر این است كه در داشتن ایمان واقعى هم همه در یك سطح نیستند. مراتب ایمان بسیار زیاد است. در روایات ما بر این مسأله تأكید شده كه ایمان درجاتى دارد. بعضى از روایات براى آن ده مرتبه و بعضى از آنها هفت مرتبه ذكر كرده‌اند. اما بر حسب تحقیق و نظر دقیق، مى‌توانیم بگوییم مراتب ایمان تا بى‌نهایت ادامه دارد. آن‌قدر اختلاف در مراتب ایمان افراد وجود دارد كه شاید دو نفر هم كاملاً شبیه یكدیگر نباشند.
آنچه در درجه اول مهم است این است كه سعى كنیم ایمان واقعى داشته باشیم و تنها به اسلام ظاهرى اكتفا نكنیم. دلمان خوش نباشد كه جزو مسلمان‌ها هستیم، از پدر و مادرمان مى‌توانیم ارث ببریم، ذبیحه‌مان حلال است یا بدنمان پاك است. اینها دلخوش‌كننده نیست، احكام ظاهرى این دنیا است. براى سعادت اخروى باید در باطن، ایمان داشته باشیم. در درجه بعد نیز باید ببینیم در كدام مرتبه از ایمان هستیم و به مراتب اولیه‌ی ایمان اكتفا نكنیم. آن‌قدر مراتب عالى براى ایمان وجود دارد كه انسان به هر مرتبه‌اى كه برسد، وقتى به مرتبه‌ی پایین نگاه كند، مى‌فهمد چه قدر ترقّى كرده و یا اگر ـ خداى ناكرده ـ تنزّل كند، مى‌بیند چه سرمایه‌ی عظیمى را از دست داده است. البته این تحوّل‌ها براى همه پیش مى‌آید. ما در طول عمرمان ممكن است گاهى ایمانمان تقویت شود و ممكن است به عكس، گاهى خود را بیازماییم و ببینیم ایمانمان كم‌تر شده است. هر قدر ایمان قوى‌تر باشد تأثیرش در عمل بیش‌تر است. گاهى هم آثار ایمان به سادگى قابل شناختن نیست.


خودآزمایی


1- اگر مؤمن از دنیا برود و از گناهانش توبه نكرده باشد و گناهانش بخشیده نشده باشد، چه برایش روی می‌دهد؟
2- چه مواردی برای براى سعادت اخروى لازم است؟

 

پی نوشت ها


[1]. بقره (2)، 128.
[2]. ر.ك: بحارالانوار، ج 2، باب 6، روایت 6.
[3]. همان، ج 2، باب 8، روایت 39.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: