درس ۱: جایگاه احکام در اسلام
اسلام، آخرین و کاملترین مکتبی است که تمامی برنامههای آن، مطابق فطرت و مصلحت انسانهاست و با پیاده کردن آن، سعادت انسانها تأمین خواهد شد و جامعهای که در آن قوانین اسلام اجراء شود، جامعهی ایدهآل خواهد بود. آنچه که موضوع این درسهاست، یعنی احکام، یکی از پایههای اصلی و اساسی مقررات و قوانین انسانساز اسلام است؛ چرا که برنامههای نجاتبخش اسلام عبارت است از:
ـ برنامههای اعتقادی که به «اصول دین» تعبیر میشود.
ـ دستورات عملی که «فروع دین» یا «احکام» نامیده میشود.
ـ مسائل روانی و رفتاری که «اخلاق» نام دارد.
دسته اول: برنامههایی است در رابطه با سالمسازی فکر و اعتقاد انسان، که باید آنها را از روی دلیل پذیرفته و معتقد باشد (هرچند دلیل ساده) و چون این دسته از برنامههای اسلام، امور اعتقادی است و محتاج به یقین میباشد، پیروی از دیگران (تقلید) در آنها راه ندارد.
دسته دوم: برنامههای عملی است که وظیفهی انسانها را نسبت به کارهایی که باید انجام دهند و یا از آن دوری جویند، مشخص میکند. اینگونه برنامهها «احکام» نام دارد. و برای شناخت آنها تقلید و پیروی از مجتهد (کارشناس) این فن مانع ندارد که در این کتاب با مسائل آن در حد نیاز آشنا خواهید شد.
هر کاری که انسان انجام میدهد، در اسلام دارای حکم خاصی است، که عبارت است از:
۱. واجب: عملی که انجام آن لازم است و ترک آن عذاب دارد؛ مانند نماز و روزه.
۲. حرام: عملی که ترک آن لازم است و انجامش عذاب دارد؛ مانند دروغ و ظلم.
۳. مستحب: عملی که انجام دادن آن نیکوست و ثواب دارد، ولی ترک آن هم عذاب ندارد؛ مانند نماز شب و صدقه.
۴. مکروه: عملی که ترک آن نیکوست و ثواب دارد، ولی انجام دادنش عذاب ندارد؛ [1] مانند فوت کردن به غذا و خوردن غذای داغ.
۵. مباح: عملی که انجام دادن و ترک آن مساوی است، نه عذابی دارد و نه ثوابی؛ مانند راه رفتن، نشستن.[2]
شناخت احکام دین در حدّ نیاز و ضرورت لازم است و همچنانکه در سایر علوم و دانشها برای رفع نیاز جامعهی انسانی، افرادی با صرف وقت و آموختن آن علوم پاسخگوی نیازهای دیگران میشوند در این رشته نیز باید گروهی از افراد به این امر مهم بپردازند به کسانی که در این رشته به حدّی از شناخت رسیده باشند که بتوانند احکام دین را از قرآن و روایات استخراج کنند، «مجتهد» یا «فقیه» میگویند، و کسانی که در این حدّ از تخصّص نباشند برای پی بردن به احکام دین به مجتهد که همان کارشناس احکام است مراجعه میکنند.
تقلید به معنای پیروی کردن و دنبالهروی است و در اینجا پیروی از «فقیه» میباشد؛ یعنی انسان کارهای خود را مطابق فتوای مجتهد انجام دهد.[3]
۱. کسی که مجتهد نیست و نمیتواند احکام و دستورهای الهی را به دست آورد باید از مجتهد تقلید کند.[4]
۲. وظیفه اکثر مردم در احکام دین، تقلید است چون افراد کمی هستند که بتوانند در احکام، اجتهاد کنند.[5]
۳. به مجتهدی که دیگران از او تقلید میکنند «مرجع تقلید» میگویند.
۴. مجتهدی که انسان از او تقلید میکند باید دارای این شرایط باشد:
ـ عادل باشد. ـ زنده باشد. ـ مرد باشد.
بالغ باشد. ـ شیعهی دوازده امامی باشد.
بنابر احتیاط واجب، اَعلَم بوده و حریص به دنیا نباشد.[6]
1. عادل کسی است که در مرتبهای از تقوا قرار دارد که در پی انجام واجبات و پرهیزاز گناهان است و نشانهی عدالت آن است که گناهان کبیره[7] را انجام نمیدهد، و گناه صغیره را تکرار نمیکند.[8]
۲. کسی که تازه به سن بلوغ رسیده است و یا تاکنون تقلید نمیکرده، باید از مجتهد زنده تقلید کند و نمیتواند به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته، عمل کند؛[9] مثلاً پسرانی که اکنون به سن بلوغ میرسند، نمیتوانند از حضرت امام خمینی(قدس سره) تقلید کنند.
3. کسی که از مجتهدی تقلید میکند، اگر مرجع تقلیدش از دنیا برود، میتواند با اجازهی مجتهد زنده، بر تقلید وی باقی بماند.[10]
4. کسی که بر تقلید میّت باقی مانده است در مسائلی که میّت در آنها فتوا ندارد و همچنین مسائل جدید؛ مانند جنگ و صلح و ... باید از مجتهد زنده تقلید کند.[11]
5- مجتهدی که انسان از او تقلید میکند، باید پیرو مذهب جعفری، یعنی شیعهی دوازده امامی باشد؛ پس شیعیان نمیتوانند در احکام، به فتوای علمای غیر شیعه عمل کنند.[12]
6. اعلم کسی است که در استخراج احکام (از قرآن و روایات) از مجتهدان دیگر استادتر باشد.[13]
۷. بر مکلّف واجب است که جهت شناختن مجتهد اعلم جستجو کند.
۸. انسان در تقلید مستقل است و تابع دیگران نمیباشد. مثلاً فرزند در این مسئله تابع پدر یا مادر نیست و هر کس را دارای شرایط تشخیص داد از او تقلید میکند هرچند پدر یا مادرش مُقلّد مجتهد دیگر باشد. امّا میتواند از راهنمایی آنان استفاده کند.
۱. مجموعه برنامههای اسلام عبارت است از: عقاید، احکام و اخلاق.
۲. احکام تکلیفی عبارت است از: واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح.
۳. راههای به دست آوردن احکام دین، اجتهاد و تقلید است.
۴. مجتهد کسی است که توانایی استخراج احکام را از منابع آن دارد.
۵. تقلید عبارت است از عمل کردن به فتوای مجتهد.
۶. باقی بودن بر تقلید میّت با اجازهی مجتهد زنده، مانع ندارد.
۷. کسی که بر تقلید میّت باقی میماند، در مسائل جدید باید از مجتهد زنده تقلید کند.
۸. هر کس در تقلید مستقل است و تابع دیگران نمیباشد.
۱. اصول دین را نام ببرید.
۲. وظیفه انسان در اصول و فروع دین را بیان کنید.
۳. پنج نمونه از برنامههای عملی اسلام را نام ببرید.
۴. آیا بانویی که به درجه اجتهاد رسیده، میتواند طبق فتوای خودش عمل کند یا باید از دیگران تقلید کند؟
۵. عادل کیست و چگونه شناخته میشود؟
۶. وظیفه کسی که بر تقلید میّت باقی مانده، در مسائلی که شرایط زمانی پیش میآورد مانند مسائل جنگ و جهاد چیست؟
[1]. کراهت در عبادت گاهی به معنای کم شدن ثواب است مثل اقتدای شخص مسافر به غیرمسافر در نماز جماعت.
[2]. الفتاوی الواضحه، ج ۱، ص ۸۳.
[3]. تحریرالوسیله، ج 1، ص 5.
[4]. همان.
[5]. همان.
[6]. توضیحالمسائل، م ۲.
[7]. گناه کبیره، گناه بزرگ است که بر آن وعدهی عذاب و آتش داده شده است مانند: دروغ، تهمت؛ غیر آن را گناه صغیره گویند.
[8]. تحریرالوسیله، ج 1، ص ۱۰، م ۲۸.
[9]. به فتوای برخی از مراجع تقلید، از مجتهد از دنیا رفته نیز میتوان تقلید کرد. آیت الله زنجانی: جایز است به شرط آنکه در زمان حیات آن مجتهد، بالغ یا حداقل ممیّز بوده.
[10]. تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۷، م ۱۳. به فتوای برخی از مراجع تقلید، چنانچه مجتهدی که از دنیا رفته اعلم از مراجع فعلی باشد، باید بر تقلید او باقی بماند. آیات عظام سیستانی، زنجانی، صافی، نوری همدانی (آیت الله مکارم: در مسائلی که عمل کرده یا برای عمل یاد گرفته باشد واجب است باقی بماند).
[11]. استفتائات، ج ۱، ص ۱۲، س ۲۰.
[12]. توضیحالمسائل، م ۲.
[13]. العروةالوثقی، ج ۱، ص ۷، م ۱۷.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حجت الاسلام و المسلمین محمّدحسین فلاحزاده