فصل دوّم: نبوّت | ۲
از احادیث، استفاده میشود که خدا 124000 پیامبر، برای ارشاد و راهنمایی مردم فرستاده است. اولین آنان، حضرت آدم و آخرینشان محمد بن عبدالله بوده است.[1]
پیغمبران به چند دسته تقسیم میشوند: بعضی از آنان، وظایف خودشان را از طریق وحی، دریافت میکردهاند، امّا مأمور به تبلیغ نبودهاند. دستهی دیگر مأموریت تبلیغ نیز داشتهاند. گروهی از آنان دارای دین و شریعت مخصوصی بودهاند. گروه دیگری شریعت مخصوصی نیاوردهاند، بلکه از شریعت پیغمبر دیگر ترویج میکردهاند و چه بسا در یک زمان پیغمبران متعدد، در بلاد و شهرهای مختلف مشغول انجام وظیفه بودهاند.
حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد(ص)، افضل پیغمبران بوده و شرایع مخصوصی آوردهاند و نام پیغمبران اوالوالعزم نامیده میشوند.
گروهی از پیمبران دارای کتاب بودهاند، مانند نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد. گروه دیگری کتاب نداشتهاند، بعضی از آنان به تمام بشر مبعوث بودهاند، بعضی دیگر به جمعیت مخصوصی مبعوث بودهاند.[2]
محمدبن عبدالله، یکی از پیغمبران بزرگ و افضل آنان بوده و پیغمبر ما مسلمانان است.
هنگامی که محمد به رسالت برانگیخته شد، در اثر کوشش و فداکاریهای مداوم و طولانی پیمبران گذشته، سطح ادراک دینی مردم، به حدی رسیده بود که میتوانستند بهترین و کاملترین قوانین را دریافت کنند و عالیترین معارف را بفهمند، و ودایع علوم پیمبران را برای همیشه نگهداری کنند، آنگاه پیغمبر اسلام مبعوث شد و برنامهی کامل و احکام جامعی را در اختیار بشر قرار داد.
احکام و دستورات اسلام، اگر به کار بسته شود، سعادت دنیوی و اخروی بشر را تأمین میکند، چنان که برای هدایت مردم عصر پیغمبر کافی بود، برای تأمین سعادت مردم عصر حاضر و نسلهای مترقی آینده نیز کفایت میکند.
هر کس با دقت و کنجکاوی، قوانین و معارف اسلام را بررسی کند و آنها را با سایر قوانین مقایسه نماید، امتیاز قوانین اسلام، برایش روشن میشود؛ به همین علت، محمد آخر پیمبران و خاتم انبیا میباشد و بعد از او پیغمبری نخواهد آمد، قرآن کریم آن حضرت را خاتم پیمبران معرفی میکند.[3] موضوع خاتمیت محمد از ضروریات میباشد و منکر آن، از مسلمانان محسوب نمیشود.
پیغمبر اکرم، دارای معجزاتی بوده که در طول ایام حیاتش واقع شده و در کتابهای تاریخ و حدیث بدان اشاره است؛ علاوه بر آنها، قرآن کریم معجزهی جاویدان و سند قطعی نبوت آن حضرت میباشد. قرآن شریف، خودش را به عنوان معجزه معرفی میکند و رسماً به مردم میگوید: اگر در قرآنی که بر بندهی خودمان نازل کردهایم، شک دارید، سورهای مانند آن بیاورید.[4] و میفرماید: اگر جن و انس با هم متفق شوند، که مانند قرآن را بیاورند، هرگز نمیتوانند.[5]
دشمنان اسلام، با اینکه برای مبارزهی با اسلام، از هیچگونه اقدامی خودداری نکردند و به جنگهای خطرناک و سخت حاضر شدند، و از این راه خسارت جانی و مالی فراوانی دیدند، امّا نتوانستند با قرآن محمد، مبارزه نمایند و یک سورهای مانندش را بیاورند؛ در صورتی که اگر این موضوع برایشان امکان داشت، بدون شک، آن را بر مبارزات دشوار مقدم میداشتند، و خودشان را از آن همه زحمت و دردسر نجات میدادند.[6]
قرآن شریف در مدت 23 سال تدریجاً بر محمد نازل شد. اصحاب رسول خدا عین آیات را یادداشت و حفظ میکردند؛ بعداً جمعآوری شد و به صورت کنونی درآمد؛ قرآن کریم یگانه کتاب آسمانی است که تغییر و تحریفی در آن به عمل نیامده و بدون کم و زیاد در دسترس بشر قرار دارد؛ قرآن کتاب عمل است.
اگر مسلمانان بخواهند سعادتمند و سربلند گردند و شوکت و عزت از دست رفتهی خود را بازیابند، چارهای ندارند جز اینکه از برنامههای استوار و دستورهای محکم قرآن، پیروی نمایند و با به کار بستن آنها درهای بیدرمان و مشکلات اجتماعی خود را حل کنند.
نام پدرش عبدالله و نام مادرش آمنه بود. روز هفدهم ماه ربیعالاول، در سالی که عام الفیل نامیده میشود، در مکه به دنیا آمد؛ روز بیست و هفتم ماه رجب، در سن چهل سالگی به پیامبری برانگیخته شد؛ مدت سیزده سال در مکه ماند و پنهانی و آشکارا، مردم را به اسلام دعوت نمود؛ در این مدت، گروهی به آن حضرت ایمان آوردند؛ ولی کفار و بتپرستان با جدیت تمام، از پیشرفت و ترقی اسلام مانع میشدند، و در آزار و شکنجهی مسلمانان و رسول خدا کوشش مینمودند، به حدی که جان خود آن حضرت، در معرض خطر قرار گرفت؛ آنگاه ناچار شد به مدینه هجرت کند؛ مسلمانان نیز کمکم به آن حضرت پیوستند؛ شهر مدینه به صورت نخستین پایتخت حکومت اسلامی و پایگاه نظامی درآمد؛ پیغمبر مدت ده سال در شهر مدینه به تبلیغ احکام و ارشاد و راهنمایی مردم و اداره امور اجتماعی مشغول بود؛ سپاه اسلام برای دفاع و جهاد پیوسته به حال آماده باش بود.
پیغمبر ما مدت 63 سال، در این جهان زندگی کرد، در سال یازدهم هجرت، روز بیست و هشتم ماه صفر، وفات نمود، و در شهر مدینه به خاک سپرده شد.
رسول خدا(ص) از آغاز کودکی باادب و راستگو و درستکار بود، و به همین جهت او را محمد امین میگفتند؛ از جهت اخلاق نیک، سرآمد مردم عصر خویش بود، هرگز دروغ و خیانت از او دیده نشد، بر کسی ستم نکرد، از کارهای زشت اجتناب میکرد، به مردم، احترام میگذاشت، خوش اخلاق و متواضع بود، به بینوایان و درماندگان احسان و مهربانی میکرد؛ به هر چه میگفت عمل میکرد؛ به واسطهی همین اخلاق پسندیده بود که مردم به اسلام میگرویدند، و از روی اختیار مسلمان میشدند.
امام صادق(ع) میفرماید: فقیری نزد رسول خدا آمد و تقاضای کمک نمود؛ آن حضرت، قدری خرما از یکی از انصار قرض کرد و به سائل داد؛ مدتی گذشت ولی وسیلهی پرداخت قرض برایش فراهم نشد؛ روزی طلبکار آمده خرمایش را مطالبه کرد؛ حضرت فرمود: اکنون ندارم، وقتی پیدا کردم میدهم؛ بار دیگر آمد و همین جواب را شنید. در مرتبهی سوم که همان جواب را شنید، گفت: یا رسول الله! تا کی میگویی: ان شاء الله میدهم؟ حضرت در برابر سخن ناملایم او، تبسم نموده و فرمود: آیا کسی هست که خرمایی به ما قرض دهد؟ شخصی عرض کرد: یا رسول الله من میدهم؛ حضرت فرمود: فلان مقدار خرما به این شخص بده؛ طلبکار عرض کرد: من بیش از نصف این مقدار را طلب ندارم؛ پیامبر فرمود: نصف دیگر را به تو بخشیدم.[7]
قوانین اسلام، تنها احکام عبادی و وظایف فردی نیست، بلکه اسلام یک نظام کامل اجتماعی است و در تمام شؤون مختلف بشر حکم و برنامه دارد؛ راجع به امور اجتماعی، سیاسی، جزائی، مدنی قانون و برنامه دارد؛ پیغمبر اکرم و علی بن ابیطالب، با اجرای همین قوانین بر مسلمانان حکومت کردند؛ مسلمانان صدر اسلام، به واسطهی اجرایِ همین برنامهها، به آن همه ترقیات و پیشرفتهای شگفتآور رسیدند، و حکومت نیرومند و با عظمتی تأسیس کردند؛ ما عقیده داریم که قوانین اسلام از تمام قوانین بهتر و کاملتر است؛ و اگر به طور کامل در بین بشر اجرا گردد و در ادارهی اجتماع از آنها استفاده شود، بشر به سعادت و خوشبختی میرسد، ظلم و تعدی ریشهکن میشود، صلح و صفا جایگزین جنگ و جدال میگردد. فقر و بیکاری از بین میرود.
ما عقیده داریم: قوانین اسلام ناقص نیست و به تکمیل و اصلاح احتیاج ندارد.
ما میدانیم: شارع مقدس اسلام مصالح واقعی مردم را میدانسته و بهترین قوانین را در اختیارشان قرار داده است.
ما عقیده داریم: هر قانونی که برخلاف قرآن باشد، برطبق مصالح واقعیِ مردم نیست و ارزشی ندارد.
ما معتقدیم: باید در تمام شؤون زندگی خود از دستورات اسلام و قرآن پیروی نماییم تا سعادتمند شویم.
ما میدانیم که اوضاع اسفناک ملل اسلامی، بر اثر اسلام به وجود نیامده، بلکه تمام بدبختی آنان نتیجهی اعراض از احکام و قوانین اسلام است؛ چون قوانین اسلام را پشت سر انداختیم و دوای دردهای اجتماعی خود را از دیگران خواستیم و تنها به اسم اسلام، اکتفا کردیم، به این روز سیاه افتادیم.
ما معتقدیم: اگر مسلمانان بخواهند عزت و بزرگی و شوکت از دست دادهی خود را بازیابند و در صف ملل مترقی و پیشرفتهی جهان درآیند، چارهای جز این ندارند که مسلمان واقعی شوند و تمام قوانین اسلام را به اجرا گذارند، و از برنامههای اجتماعی قرآن، الهام بگیرند؛ ولی مادامی که قوانین و برنامههای اسلام، به صورت مرکبی است بر کاغذ و کاملاً به مرحلهی اجرا در نیامده نباید انتظار ترقی و عظمت داشته باشند.
1- پیغمبران به چند دسته تقسیم میشوند؟ در مورد هر دسته مختصری توضیح دهید.
2- معجزهی جاویدان و سند قطعی نبوت حضرت محمد(ص) چیست؟ چرا؟
[1]. بحارالانوار، ج 11، ص 30.
[2]. همان، ص 1ـ۶۱.
[3]. احزاب (33)، آيهی 40.
[4]. بقره (2)، آيهی 23.
[5]. اسراء (17)، آيهی 88.
[6]. براى تحقيق مطلب مىتوانيد به كتابهاى تفسير و كلام و تاريخ و حديث مراجعه نماييد؛ زيرا بناى اين كتاب بر اختصار است.
[7]. حياة القلوب، ج 2، ص 168.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامیمسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی