کد مطلب: ۶۶۱۴
تعداد بازدید: ۳۹۹
تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۲۴
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت | ۹۸
عبّاس از شنيدن اين حرف از برادرزاده‌ی خود علیّ جوان، سخت برآشفت، آنگونه كه نتوانست بنشيند. از جا برخاست و دامن‌كشان به حضور پيامبراكرم(ص) آمد و بدون مقدّمه گفت: آيا نمی‌بينی‌ علی‌ با من چگونه حرف می‌زند؟ رسول اکرم(ص) با مشاهده‌ی ناراحتی عمو فرمود: علی‌ را صدا كنيد. اميرالمؤمنين(ع) آمد.

فخر فروشی‌


روزی عبّاس، عموی پيامبر اكرم(ص) با شيبه كه از خويشاوندانشان بود، در جايی‌ نشسته بودند و با هم مفاخره می‌كردند؛ يعنی‌، افتخارات خود را به رخ هم می‌كشيدند.

عباس گفت: من امتيازی دارم كه ديگران ندارند و آن اين كه منصب سقایة‌الحاجّ (آب‌رسانی به حجّاج) از آنِ من است. در آن زمان آب بسيار كمياب بود و سِمت آب‌رسانی‌ به حاجيان اهمّيّت شایانی داشت.
شيبه گفت: من امتيازی دارم كه كسی‌ ندارد و آن اينكه منصب عِمارة‌ المسجدالحرام (آبادکردن مسجدالحرام) و كليدداری كعبه از آن من است.

اميرالمؤمنين علی‌(ع) که در سنّ جوانی‌ بود، كنار آنها رسيد. آنها خوشحال شدند و گفتند: علی‌ را به داوری می‌طلبيم. پس از اينكه ماجرای مفاخره‌ی خود را بيان كردند، علی‌(ع) فرمود: اگرچه سنّم از شما كمتر است، با كمال معذرت از عمّ بزرگوارم می‌گويم افتخاری که من دارم، هيچ كدام از شما نداريد و آن اين است كه به بركت شمشير من، هر دو شما به اسلام مشرّف شديد. اگر شمشير من نبود، شما هم‌اكنون در ظلمت كفر به سر می‌برديد. آيا اين افتخار نيست كه به بركت جهاد و در سايه‌ی شمشير او، مردمان از ظلمت كفر به نور ايمان و شرف اسلام منوّر و مشرّف بشوند؟
عبّاس از شنيدن اين حرف از برادرزاده‌ی خود علیّ جوان، سخت برآشفت، آنگونه كه نتوانست بنشيند. از جا برخاست و دامن‌كشان به حضور پيامبر اكرم(ص) آمد و بدون مقدّمه گفت: آيا نمی‌بينی‌ علی‌ با من چگونه حرف می‌زند؟ رسول اکرم(ص) با مشاهده‌ی ناراحتی عمو فرمود: علی‌ را صدا كنيد. اميرالمؤمنين(ع) آمد.

رسول اکرم(ص) فرمود: علی، به عمو چه گفته‌ای كه ناراحت است؟ اميرالمؤمنين(ع) عرض کرد: یا رسول الله، من واقعيّتی‌ را گفته‌ام. ايشان چرا بايد از شنيدن حرف حقّ ناراحت شود؟ در اين موقع فرشته‌ی وحی، جبرئیل امین(ع) نازل شد و ضمن نزول آياتی‌ چند، داوری خدا را درباره‌ی مفاخره آن دو نشان داد:
«أ جَعَلْتُمْ سِقایَة الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللهِ و الله لا یَهْدِی القْوَمْ الظّالِمینَ»؛
«آيا سيراب‌ كردن حجّاج و آباد ساختن مسجدالحرام را همانند عمل كسی‌ قرار داديد كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و در راه خدا جهاد كرده است؟ اين دو هرگز نزد خدا مساوی نیست و خدا ستمگران را هدایت نمی‌کند».
«الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللهِ بِأمْوالِهِمْ وَ أنْفُسِهِمْ أعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللهِ وَ اُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ»؛[۱]
«آنها كه ايمان آوردند و هجرت كردند و با اموال و جان‌هايشان در راه خدا جهاد كردند، در نزد خدا مقامشان برتر است و همانان هستند كه رستگارانند».

 

پی نوشت


[۱]. سوره‌ی برائت، آیات 19 و 20.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: