فصل یازدهم: خمس |۱
وَاعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَلِذِی القُرْبی وَ الیَتامی وَ المَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلی عَبْدِنا یَوْمَ الفُرْقانِ یَوْمَ الْتَقی الجَمْعانِ وَ اللهُ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ؛[1]
بدانید هر گونه غنیمتی به دست آورید، خمس آن برای خدا و برای پیامبر و برای ذی القربی و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه [از آنها] است. اگر به خدا و آنچه بر بندهی خود در روز جدایی حق از باطل، روز درگیری دو گروه [باایمان و بیایمان] [روز جنگ بَدر] نازل کردیم، ایمان آوردهاید و خداوند بر هر چیزی تواناست.
حقِّ واجب دیگری که به اموال تعلق میگیرد این است که هر کس «خمس» مازاد درآمد سالیانهاش را بعد از کسر مخارج سال خود و خانوادهاش به امام یا نایب او بپردازد. امام هم در هر جا که صلاح بداند صرف کند؛ برای اقامهی دین و کمک به فقرا و ذویالقربی و پرورش ایتام.
قُلْ لِعِبادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُوا الصَّلاةَ وَیُنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناهُمْ سِرّاً وَعَلانِیَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَلاخِلالٌ؛[2]
به بندگان من که ایمان آوردهاند، بگو: نماز را برپا دارند و از آنچه به آنها روزی دادهایم، پنهان و آشکار، انفاق کنند پیش از آنکه روزی فرا رسد که نه در آن خرید و فروش است و نه دوستی! [نه با مال میتوانند از کیفر خدا رهایی یابند و نه با پیوندهای مادی!].
پیشتر گفته شد که انسان نمیتواند بهتنهایی زندگی کند و باید هر کس کاری کند تا چرخ اجتماع به کار افتد، چرا که «بنی آدم اعضای یک پیکرند» همانطور که بدن انسان، مرکب از دست و پا و چشم و گوش و زبان و قلب و معده و کبد و اعصاب و رگها و غیر آنهاست و هر کدام وظیفهای بر عهده دارد و کاری را متکفل است، هر یک از اعضا باید کاری را انجام دهد، زیرا برای ادامهی حیات این پیکر، فعالیت همهی بخشها لازم است و بدون آن زندگی برای انسان میسر نیست. از اغذیه، خون تولید میشود. دست، لقمه را به دهان میرساند. دهان، دندانها و زبان غذا را نرم میکنند. از زیر زبان، مایعی روی آن ترشح میشود، وارد معده میشود، غدههای معده، ترشحات لازم را انجام میدهد. جگر، مایعی به نام صَفرا تهیه میکند و مایعی دیگر از لوزالمعده ترشح میشود. همهی اینها در هضم غذا مؤثر هستند. از مجموع این عملیات، خون تولید میشود و وارد قلب میگردد. قلب مقدار لازم را برای خودش میگیرد و بقیه را به اعضای دیگر میفرستد. اگر قلب، خون را نگه دارد و به اعضا، پمپاژ نکند شخص، دچار سکتهی قلبی میشود و بدن از کار میافتد. مال نیز در زندگی و حیات اجتماع به منزلهی خون در بدن انسان است. افراد اجتماع باید همه بکوشند کنند تا مالی تهیه شود و این مال به دست عدهای که قلب اجتماع را تشکیل میدهند بیفتد. اگر افراد کوشش نکنند، مالی برای غنی تهیه نمیشود، همچنین اگر ثروتمندان خونِ اجتماع را گرفته، پس ندهند جامعه به سکتهی مزاج مبتلا میشود. دین اسلام، ملت واحد تشکیل داده و گفته همه با هم برادر و اعضای یک پیکرند. در این بین، مصلحت خداوند عالَم اقتضا کرده که مال را به دست عدهای بسپارد، ولی آنها حق ندارند همه را صرف خود یا ذخیره کنند و بگویند این مال، مال خودم است و هر طور بخواهم آن را صرف میکنم. مؤمن حقیقی کسی است که از آنچه خدا به او داده انفاق کند.
آنها که نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنها روزی دادهایم، انفاق میکنند. [آری،] مؤمنان حقیقی آنها هستند برای آنان درجاتی [مهم] نزد پروردگارشان است و برای آنها، آمرزش و روزی بینقص و عیب است.[3]
مؤمن باید هر چه دارد با مؤمنین، تقسیم کند. در آیات و روایات تأکید کردهاند مسلمانان به اندازهی توانایی به فقیران و مستمندان کمک کنند. امام باقر(ع) میفرماید:
کار خیر و صدقه، فقر را میبَرند، بر عمر میافزایند و هفتاد مرگِ بد را از صاحب خود دور میکنند.[4]
همچنین ابن سنان از امام صادق(ع) روایت میکند:
بیمارانتان را با صدقه معالجه کنید و با دعا و نیایش از بلا جلوگیری کنید. به وسیلهی صدقه روزی را به طرف خود کشیده پایین آورید، زیرا صدقه از بین چانهی هفتاد شیطان، خلاص میشود [یعنی شیاطین پیوسته مانع انجام صدقه هستند] هیچ چیز بر شیطان سنگینتر از صدقه بر مؤمن نیست. قبل از آنکه صدقه به دست سائل برسد، به دست خدا میرسد؛ یعنی مورد قبول او واقع میشود.[5]
دستگیری از فقرا، عمر را زیاد میکند، سبب شفای بیماران میشود، جلوی مرگ نابهنگام را میگیرد و رزق را افزون میسازد.
و آنها که به خاطر ذات [پاک] پروردگارشان شکیبایی میکنند و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنها روزی دادهایم، در پنهان و آشکار، انفاق میکنند و با حسنات، سیئات را از میان میبرند، پایانِ نیک سرای دیگر، از آنِ آنهاست.[6]
1- خمس را تعریف کنید و موارد مصرف آن را بیان کنید.
2- وظیفهی ثروتمندان چیست؟
[1]. انفال، آیهی 41.
[2]. ابراهیم، آیهی 31.
[3]. «الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ * أُولئِکَ هُمُ المُؤْمِنُونَ حَقّاً لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ» (انفال، آیهی 3 ـ 4).
[4]. «البرّ و الصدقة ینفیان الفقر، و یزیدان فی العمر، و یدفعان تسعین میتةَ السوء» (کلینی، الکافی، ج4، ص2).
[5]. «داووا مرضاکم بالصدقة، و ادفعوا البلاء بالدّعاء، و استنزلوا الرّزق بالصّدقة، فإنّها تفکّ من بین لحیّ سبعمائة شیطان، و لَیس شیء أثقل علی الشّیطان من الصدقة عَلی المؤمن، وَ هِی تقع فی ید الرَّب قبل أن تقع فی ید العَبد» (محمد مهدی نراقی، جامع السّعادات، ج2، ص112).
[6]. «وَالَّذِینَ صَبَرُوا ابْتَغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقامُوا الصَّلاةَ وَأَنْفَقُوا مِمّا رَزَقْناهُمْ سِرّاً وَعَلانِیَةً وَیَدْرَءُون َباِلحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدّارِ» (رعد، آیهی 22).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت