کد مطلب: ۶۸۲
تعداد بازدید: ۲۹۹۵
تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۰:۳۳
به مناسبت ولادت حضرت امام رضا(ع)| ۲
امام رضا(ع) دانش خود را از جدّش پيامبر خدا (ص) به ارث برده و سرچشمه جوشانى از علم و فضيلت بود كه تشنگان دانش و معرفت از فيض او بهره مى ‏بردند و تشنگى خود را براى فهم مشكلات و حلّ معضلات، بدو فرو مى ‏نشاندند. تاريخ، بسيارى از مناظرات علمى، و مباحثات فكرى آن حضرت را، كه موجب پيروزى بر دشمنان اسلام شده، براى ما بيان كرده است.

امام الرئوف
مختصری از زندگانی امام رضا(ع)

 

در یازدهم ذی القعده سال ۱۴۸ قمری در مدینه منوّره(۱) خورشیدی پا به کره خاکی نهاد و عالم را غرق در نور کرد. عرشیان و فرشیان او را «علیّ بن موسی» ملقّب به «رضا» می خواندند. كنيه ایشان ابو الحسن و القاب آن حضرت رضا و صابر و فاضل و رضىّ و وفىّ و قرّة اعين المؤمنين و غيظ الملحدین است که مشهورترین این القاب «رضا» می باشد. امام جواد(ع) فرمودند: حق تعالی او را به رضا مسمّی گردانید برای آن که پسندیده خدا بود در آسمان و رسول خدا و ائمه هدی(ع) در زمین از او خشنود بودند و او را برای امامت پسندیدند.(۲) پدر بزرگوارشان امام هفتم حضرت «موسی بن جعفر(ع)» و مادر مکرّمه ایشان، بانوئی با فضیلت به نام، حضرت «تُکتَم» یا «نجمه» می باشند.(۳) مرحوم شیخ عبّاس قمی در منتهی الآمال در باب فضیلت حضرت نجمه می نویسد: «كانَتْ مِنْ أفضلِ النِّساءِ فِي عَقلِها وَ دينِها». نجمه در عقل و دینداری، از با فضیلت ترین زنان بود.(۴)

 

اقیانوس علم

 

امام رضا(ع) دانش خود را از جدّش پيامبر خدا (ص) به ارث برده و سرچشمه جوشانى از علم و فضيلت بود كه تشنگان دانش و معرفت از فيض او بهره مى ‏بردند و تشنگى خود را براى فهم مشكلات و حلّ معضلات، بدو فرو مى ‏نشاندند. تاريخ، بسيارى از مناظرات علمى، و مباحثات فكرى آن حضرت را، كه موجب پيروزى بر دشمنان اسلام شده، براى ما بيان كرده است، و نيز افاضات آن حضت را در انواع دانش ها، كه مورد استفاده بزرگان علم و رجال فكر قرار گرفته، شرح داده است. ابو الصلت هروى می گوید: من داناتر از على بن موسى الرضا عليهما السّلام نديدم و هر دانشمندى هم كه با آن بزرگوار مجالست مي كرد اين مطلب را تصديق می نمود. مأمون علماء اديان و فقهاء شریعت های مختلف را در مجلسى گرد آورد و حضرت رضا(ع) را دعوت كرد تا با آنان گفتگو كند، حضرت پاسخ همه را دادند، و همگان فضل و دانش ایشان را ستودند و عجز و ناتوانى خود را ثابت كردند. حضرت رضا(ع) مي فرمود: من در مدينه در روضه حضرت رسول صلى اللَّه عليه و آله مى نشستم و علماء هم در آن جا زياد بودند، هر گاه آنان در مسأله ‏اى در مى‏ ماندند به طرف من اشاره مي كردند، و مسائل خود را از من سؤال مى ‏نمودند، و من هم به همه سؤالات آن ها پاسخ مي گفتم.(5)

مأمون دانشمندان ديگر اديان را هم چون جاثليق و رأس الجالوت و سران صابئين را مانند عمران صابى و هربذ اكبر و پيروان زردشت و نسطاس رومى و متكلّمانى مانند سليمان مروزى را جمع مى ‏كرد و آن گاه حضرت رضا(ع) را نيز احضار مى‏ نمود. آنان از امام پرسش مى ‏كردند و آن حضرت يكى پس از ديگرى آنان را شكست مى ‏داد. مأمون داناترين خليفه بنى عبّاس بود امّا با اين وصف گاه از روى اضطرار تسليم حضرت مى ‏شد.(6)

از مأمون نقل شده كه گفته است: «من كسى را در روى زمين دانشمندتر از اين مرد نمى ‏دانم». محمّد بن عيسى يقطينى مى‏ گويد: من از مسائلى كه از آن حضرت سؤال شده است و پاسخ فرموده ‏اند، هيجده هزار مسأله جمع‏آورى كرده ‏ام.(7)

علىّ بن جهم می گوید: پس از محاوره علمى مأمون با آن حضرت، مأمون براى اداى نماز از جاى برخاست، و دست محمّد بن جعفر را كه در آن مجلس حضور داشت گرفت، و من هم در پى آن ها حرکت کردم. مأمون به محمّد بن جعفر (فرزند امام صادق(ع) و عموی امام رضا(ع)) گفت: پسر برادرت را چگونه ديدى؟ محمّد گفت: دانشمند است، در حالى كه من نديده ‏ام، او نزد اهل علم، رفت و آمد كند. مأمون گفت: اين پسر برادر تو، از آن دسته از اهل بيت است، كه رسول خدا (ص) درباره آن ها فرموده است: «أَلَا إِنَّ أَبْرَارَ عِتْرَتِي وَ أَطَائِبَ أَرُومَتِي أَحْلَمُ‏ النَّاسِ‏ صِغَاراً وَ أَعْلَمُ النَّاسِ كِبَاراً فَلَا تُعَلِّمُوهُمْ‏ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ لَا يُخْرِجُونَكُمْ مِنْ بَابِ هُدًى وَ لَا يُدْخِلُونَكُمْ فِي بَابِ ضَلَالَةٍ». يعنى: «آگاه باشيد، نيكان فرزندان من، و پاكيزگان نسل من، در کودکی از همه شكيباتر، و در بزرگى از همه داناترند، به آنها علم نياموزيد، زيرا آن ها از شما داناترند، آنان شما را از راه هدايت بيرون نمى ‏برند، و در طريق گمراهى وارد نمى ‏سازند».

پس از آن حضرت رضا(ع) به منزل رفتند و فردای آن روز سخن مأمون و محمّد بن جعفر را خدمت امام(ع) عرض کردم. امام(ع) لبخندی زدند و فرمودند: ای پسر جهم! سخن مأمون تو را فریب ندهد، او کسی است که مرا خواهد کشت و خداوند انتقام مرا از او خواهد گرفت.(8)

 

تواضع امام رضا(ع)

 

ابراهيم بن عبّاس می گوید: هرگاه امام رضا(ع) تنها بود و براى ایشان غذا مى ‏آوردند، آن حضرت غلامان و خادمان و حتّى دربان و نگهبان را بر سر سفره‏ اش مى ‏نشاند و با آن ها غذا مى‏ خورد. همچنين ياسر خادم می گوید: چون آن حضرت تنها مى‏ شد همه خادمان و چاكران خود را جمع مى ‏كرد، از بزرگ و كوچك، و با آن ها سخن مى‏ گفت. امام رضا(ع) با ایشان انس مى‏ گرفت و آن ها با امام(ع) مأنوس می شدند. مرحوم كلينى در کتاب شریف كافى از مردى بلخى روايت مى‏ كند كه گفت: با امام رضا(ع) در سفر به خراسان همراه بودم. روزى آن حضرت غذا طلبید و خادمان سيه ‏چرده خود را نيز بر سفره خود نشاند، يكى از يارانش به او عرض كرد: اى كاش غذاى اينان را جدا مى ‏كردید. امام(ع) فرمود: پروردگار تبارك و تعالى يكى است و مادر و پدر هم يكى و پاداش ها بستگی دارد به اعمال و كردارها (یعنی کرامت و برتری انسان به کردار اوست نه حسب و نسب و جایگاه اجتماعیش و لذا قرآن کریم می فرماید: «إنَّ أکرَمَکُم عِندَ اللهِ أتقاکُم» همانا با کرامت ترین شما نزد خدا با تقواترینتان است).(9)

 

زائر رضا(ع)، زائر خدای متعال در عرش

 

یحیی بن سلیمان مازنی از امام موسی بن جعفر(ع) نقل می کند که فرمودند: مَنْ زَارَ قَبْرَ وَلَدِي كَانَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ‏ سَبْعِينَ حِجَّةً مَبْرُورَةً ... . هر کس قبر فرزندم را زیارت کند برای او نزد خدا هفتاد حجّ مقبول خواهد بود، یحیی می گوید: عرض کردم: هفتاد حجّ؟! فرمودند: بله و هفتصد حجّ، گفتم: هفتصد حجّ؟! فرمودند: بله و هفتاد هزار حجّ، گفتم: هفتاد هزار حجّ؟! فرمودند: بله و چه بسیار حج هایی که به درگاه خدا قبول نمی شود (در حالی که این هفتاد هزار حجّ همه مقبول خواهد بود)، هر کس او را زیارت کند و یک شب را نزد او بماند مانند کسی است که خدا را در عرش زیارت کرده، عرضه داشتم: مانند کسی که خدا را در عرش زیارت کرده؟! فرمودند: بله، زمانی که روز قیامت فرا رسد، چهار نفر از اوّلین و چهار نفر از آخرین بر روی عرش خدا قرار می گیرند، امّا چهار نفری که از اوّلین هستند: پس نوح است و ابراهیم و موسی و عیسی(ع) و چهار نفری که از آخرینند: پس محمّد است و علی و حسن و حسین صلوات الله علیهم اجمعین. سپس مجلس کشیده شده و توسعه داده می شود و هم نشین ما می شود هر کس که قبور ائمّه(ع) را زیارت کرده باشد ولی بالاترین درجه و بهترین هدیه از آنِ کسی است که قبر فرزندم علی (امام رضا(ع)) را زیارت کرده باشد.(10)

 

چند نکته در باب فضیلت زیارت حضرت رضا(ع)

 

نکته اول: چگونه ممکن است زیارت حضرت رضا(ع) که بنده خداست بر زیارت خانه خدا برتری داشته باشد به طوری که یک زیارت آن حضرت به تنهائی برابری کند با هفتاد هزار حجّ مقبول؟!

در پاسخ باید گفت: همه چیز از شناخت صحیح و توحید حقیقیِ خدای متعال آغاز می شود. بر مبنای آیات قرآن، روایات اهل بیت(ع) و همچنین حکم عقل، آن چه مسلّم است آن است که مقصود از آفرینش، انزال کُتُب و ارسال انبیاء و اولیاء الهی، همه و همه شناخت حضرت حق جلّ جلاله و رسیدن به مقام عبودیّت او می باشد. امّا چیزی که مهمّ است شناخت راه صحیح تحقّق این امر است. در آیات فراوانی از قرآن کریم، پروردگار متعال مسیر تحقّق این هدف را اهل بیت(ع) معرّفی می فرماید. روایات فراوانی در منابع اسلامی حکایت از آن دارد که مصداق حقیقی، اکمل و اتّمِ واژگانی در قرآن کریم همچون: اولوا الامر، اهل ذکر، وسیله، وجه الله و ... که خدای متعال مردم را برای هدایت به سمت آن ها دعوت می کند، حضرات معصومین و اهل بیت(ع) هستند. همچنین خدای متعال در آیه36 از سوره احزاب، تمام اهل ایمان را مأمور به اطاعت از رسول گرامیش قرار داده و حقّ اختیار را در اطاعت از آن حضرت از ایشان سلب نموده و فرموده است: «وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِيناً». هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا و رسول) داشته باشد؛ و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است‏.

و یکی از دستورات پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله حدیث ثقلین است که آن بزرگوار در این حدیث قرآن و عترت را تنها محلّ رجوع و یگانه وسیله هدایت بشر معرّفی فرموده است. با این مقدّمه کلام امام هادی(ع) در زیارت جامعه کبیره بهتر روشن می شود که آن حضرت خطاب به ائمّه طاهرین(ع) می فرماید: «مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ وَ مَنْ‏ وَحَّدَهُ‏ قَبِلَ‏ عَنْكُمْ‏ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ».هر کس خدای متعال را اراده کرد از شما آغاز خواهد کرد و هر آن کس او را به توحید شناخت (این توحید را) از شما آموخت‏ و هر کس قصدِ خدای تعالی نمود، ابتدا متوجّه به سمت شما شد.(11)

آری محور حجّ و هر عمل عبادی دیگر ولایت اهل بیت(ع) است، چرا که ایشان جایگاه های شناخت و اطاعت پروردگار هستند و راه های دیگر غیر از ایشان بیراهه است و سالکین آن فانیان ورطه هلاکت و گمراهی. اگر ولایت و اطاعت از ایشان نباشد چه یک بار حج بروی چه هزاران بار، هرگز به زیارت خدا نرفته ای و تنها آنچه را که ساخته و پرداخته ذهن تو و دیگران است زیارت خواهی کرد و پیوسته در گمراهی به سر می بری تا مهلت حیاتت به سر آید. مگر نشنیده ای که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمودند: «يَا عَلِيُّ لَوْ أَنَّ عَابِداً عَبَدَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مِثْلَ مَا قَامَ نُوحٌ فِي قَوْمِهِ وَ كَانَ لَهُ مِثْلُ جَبَلِ أُحُدٍ ذَهَباً فَأَنْفَقَهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ حَجَّ أَلْفَ عَامٍ عَلَى قَدَمَيْهِ ثُمَّ قُتِلَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ مَظْلُوماً وَ لَمْ‏ يُوَالِكَ‏ يَا عَلِيُ‏ لَنْ يَشَمَّ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ وَ لَنْ يَدْخُلَهَا». علی جان! اگر عابدی خدای متعال را به میزانی که نوح در امّت خود زندگی کرد، عبادت کند و به اندازه کوه اُحُد در راه خدا طلا انفاق نماید و هزار سال پیاده حج به جای آورد، سپس بین صفا و مروه مظلوماً کشته شود ولی ولایت تو را نپذیرد، هرگز بوی بهشت را استشمام نکرده و داخل آن نخواهد شد.(12) اگر تربیت یافته مکتب قرآن و عترت بودی و آموختی که ائمّه(ع) وسیله های شناخت خدا و تقرّب به درگاه او هستند، آن وقت زیارت حضرت رضا(ع) برای تو همچون زیارت خدا در عرش خواهد بود چون تحت ولایت حضرتش توحید حقیقی را آموخته ای و زیارت حضرت شمس الشّموس واسطه ای برای زیارت خدا و نزدیکی به آستان او گردیده است، لذا امام هادی(ع) فرمود: «مَنْ وَالاكُمْ فَقَدْ وَالَى اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاكُمْ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ». هرکس ولایت و محبّت شما را به جان خرید، ولایت پروردگار را پذیرفته و هر کس با شما دشمن شد با خدا دشمنی کرده و هر که شما را دوست داشت محبّت خدا را در دل داشته و هر کس بغض شما را به دل گرفت خدای را مبغوض داشته و هر آن کس به ریسمان شما چنگ زد و متمسّک گردید، ریسمان الهی را دست آویز خویش قرار داده است.(13) از طرفی این همه فضیلت برای زیارت حضرت رضا(ع) تشویق و هدایتی است برای رجوع به این آستان تا در درگاه ملکوتیش زانوی تلمّذ زده و هم زبان با او درس توحید و بندگی را هم صدا شویم. این اراده و سنّت پروردگار است و: «لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلاً». هرگز براى سنّت الهى تغييرى نمى ‏يابى.(14)

نکته دوم: این فضائل تنها شامل حال کسانی می شود که اعتقاد به ولایت و امامت حضرتش داشته باشند. یعنی زیارت آن بزرگوار تنها به این نیّت که فرزندی از اولاد پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله را زیارت کنیم، اگرچه خالی از فائده نیست امّا مشمول این همه فضیلتی که در روایات اشاره شده است نخواهد بود‏ زیرا احمد بن محمّد بن ابی نصر بزنطی می گوید: در نوشته ای از حضرت رضا(ع) خواندم (که امام(ع) کتابت فرموده بودند): «أَبْلِغْ شِيعَتَنَا أَنَّ زِيَارَتِي تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ أَلْفَ حِجَّةٍ». (یعنی:) به شیعیان من بگو که زیارت من نزد خدا معادل هزار حجّ است. (راوی) می گوید: به حضرت جواد فرزند امام رضا(ع) عرض کردم: هزار حجّ؟! ایشان فرمودند: «إِي وَ اللَّهِ أَلْفَ أَلْفِ حِجَّةٍ لِمَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّه». بله قسم به خدا (بلکه) یک میلیون حج برای کسی که حقّ او را بشناسد.

حمزة بن حمران از حضرت صادق(ع) نقل می کند که حضرت فرمودند: «يُقْتَلُ حَفَدَتِي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ فِي مَدِينَةٍ يُقَالُ لَهَا طُوسُ مَنْ زَارَهُ إِلَيْهَا عَارِفاً بِحَقِّهِ أَخَذْتُهُ بِيَدِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ وَ إِنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْكَبَائِرِ». نوه من در سرزمین خراسان در شهری که آن را طوس می گویند کشته خواهد شد، هر کس او را زیارت کند در حالی که حقّش را می شناسد، روز قیامت دستش را می گیرم و او را داخل بهشت می کنم اگرچه از اهل گناهان کبیره باشد. حمزة می گوید: پرسیدم شناخت حقّ حضرت رضا(ع) یعنی چه؟ امام(ع) در پاسخ فرمودند: «يَعْلَمُ أَنَّهُ إِمَامٌ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ شَهِيدٌ مَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ أَجْرَ سَبْعِينَ أَلْفَ شَهِيدٍ مِمَّنِ اسْتُشْهِدَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص عَلَى حَقِيقَةٍ». این که بداند او امامی است که اطاعتش واجب می باشد و به شهادت رسیده است، هر کس او را عارفاً بحقّه زیارت کند، خدای تعالی اجر هفتاد هزار شهیدی را به او می دهد که حقیقتاً در رکاب رسول خدا صلّی الله علیه و آله به شهادت رسیده اند.

نکته سوم: علی بن مهزیار می گوید: به حضرت جواد(ع) عرض کردم: فدایت شوم، زیارت حضرت رضا فضیلت بیشتری دارد یا زیارت حضرت اباعبدالله الحسین(ع)؟ حضرت فرمودند: «زِيَارَةُ أَبِي ع أَفْضَلُ وَ ذَلِكَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَزُورُهُ كُلُّ النَّاسِ وَ أَبِي ع لَا يَزُورُهُ إِلَّا الْخَوَاصُّ مِنَ الشِّيعَة» زیارت پدرم افضل است و دلیلش این است که حضرت اباعبدالله(ع) را تمام مردم زیارت می کنند و پدرم حضرت رضا(ع) را تنها خواصّ شیعه زیارت می کنند.(15) نکته سوّم این جاست که شیعیان نیز چند دسته هستند، همچون: زیدیّه، جارودیّه، کیسانیّه، فطحیّه و ... که هر کدام تا امامت یکی از ائمّه(ع) را قبول کرده و از میان دوازده امام، سایر ائمّه را به امامت نپذیرفته است. در این میان گروه دیگری به نام واقفیّه وجود دارد که تا امامت حضرت موسی بن جعفر(ع) را پذیرفته اند ولی امامت حضرت رضا(ع) و امامان پس از ایشان را قبول ندارند. این گروه ها به علاوه فرقه های غیر شیعی دیگر از مسلمین، چون حضرت رضا(ع) را به امامت نپذیرفته اند، لذا یا به زیارت حضرت نمی آیند و یا اگر عدّه قلیلی از ایشان بیایند هم زیارتشان عارفاً بحقّه نخواهد بود. به همین جهت تنها شیعیان اثناعشری (دوازده امامی) هستند که با شناخت حق امام رضا(ع) به زیارت حضرتش می روند و همین امر باعث شده که زائران حضرت رضا(ع) تنها شیعیان خاص (اثنی عشری) باشند. نکته جالب دیگر این است که پس از فرقه واقفیّه، مذهب حقّ شیعه اثناعشری است و در واقع هر کس ولایت حضرت رضا(ع) را پذیرفته باشد، امامان پس از ایشان را نیز به امامت قبول کرده است.

 

امام مهربان

 

حضرت رضا(ع) در نامه ای به فرزند دلبندشان حضرت جواد(ع) سفارشاتی فرموده اند که قسمتی از آن را مِن باب نمونه ای از رأفت و مهربانی آن بزرگوار یاد آور می شویم، حضرت در نامه ای خطاب به حضرت جواد(ع) می فرمایند: «ای اباجعفر! به من خبر رسیده است که خدمتکاران تو را از درب کوچک خانه بیرون می‏ برند چون بخل دارند که از سمت تو به کسی خیری برسد. از تو می خواهم به حقّی که بر گردنت دارم، ورود و خروج خود را فقط از درب بزرگ قرار ده و باید همراه خودت طلا و نقره (پول فراوان) برداری تا هر کس از تو کمک خواست به او عنایت کنی ... من می خواهم خدا مقام تو را بالا برد پس انفاق کن و از صاحب عرش(خداوند متعال) به جهت تنگ دستی نترس».(16)

 

کلامی از امام رضا(ع)

 

علی بن شعیب می گوید: خدمت حضرت رضا(ع) رسیدم، حضرت به من فرمودند: «يَا عَلِيُّ مَنْ أَحْسَنُ النَّاسِ مَعَاشاً؟ قُلْتُ أَنْتَ يَا سَيِّدِي أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي. فَقَالَ(ع): يَا عَلِيُّ مَنْ حَسَّنَ مَعَاشَ غَيْرِهِ فِي مَعَاشِهِ، يَا عَلِيُّ مَنْ أَسْوَأُ النَّاسِ مَعَاشاً؟ قُلْتُ: أَنْتَ أَعْلَمُ، قَالَ: مَنْ لَمْ يُعِشْ غَيْرَهُ فِي مَعَاشِهِ، يَا عَلِيُّ أَحْسِنُوا جِوَارَ النِّعَمِ فَإِنَّهَا وَحْشِيَّةٌ مَا نَأَتْ عَنْ قَوْمٍ فَعَادَتْ إِلَيْهِم‏». ای علی! چه کسی بهترین زندگی را دارد؟ عرض کردم: آقای من! شما از من بهتر می دانید. حضرت فرمودند: ای علی! هر کس که در کنار زندگی خود، زندگی دیگری را نیکو گرداند. ای علی! چه کسی بدترین زندگی را دارد؟ عرض کردم: شما داناترید. فرمودند: کسی که فقط زندگی خویش را اداره کند و به امورات دیگران اهمیّتی ندهد. ای علی! نعمت ها را قدر بدانید، چراکه نعمت ها گریزپا و افسار گسیخته اند، از دست هر قومی رفتند دیگر باز نگشتند.(17)

 

پی‌نوشت‌ها

 

برگرفته از کتاب های:

۱- منتهی الآمال ج۳ ص۱۶۱۱.

۲- جلاء العیون ص۹۲۵.

۳- عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۱ ص۱۴/ اثبات الهداة ج۴ ص۲۹۳.

۴- منتهی الآمال ج۲ ص۴۰۵.

5- ترجمه إعلام الورى ص439/ تحليلى از زندگانى امام رضا(ع) ص48.

6- سيره معصومان (ترجمه اعیان الشّیعه) ج‏6 ص147/ عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۱ ص154.

7- تحليلى از زندگانى امام رضا(ع) ص50.

8- عيون أخبار الرضا عليه السلام ج‏1 ص204.

9- سيره معصومان (ترجمه اعیان الشّیعه) ج‏6 ص149.

10- كامل الزيارات ص308.

11- من لا يحضره الفقيه ج‏2 ص615.

12- إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ج‏2 ص229.

13- من لا يحضره الفقيه ج‏2 ص613.

14- سوره فاطر آیه43 (ترجمه مکارم).

15- عيون أخبار الرضا(ع) ج‏2 ص257،259و261.

16- همان ص8.

17- تحف العقول ص448.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

مسلم زکی‌زاده

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: