بخش دوّم: پیامبر اسلام (نبوت خاصه)| ۱۲
چنانکه قبلاً گفته شد آیات قرآن به طور پراکنده، در مدت 23 سال بر پیامبر اکرم نازل شد و در جمع و تألیف آنها عنایت کامل به عمل میآمد. چند مرتبه جمعآوری شد تا به صورت کنونی در اختیار مسلمانان قرار گرفت:
اولین اقدام پیامبر اسلام این بود که دستور داد تا آیات نازل شده را در صفحاتی مینوشتند. خودش بر نوشتههای آنان نظارت مینمود و جای مناسب هر آیهای را تعیین میکرد. سورهها را جدا و نامگذاری میکرد. از کاتبان میخواست که نوشتههای خود را برایش بخوانند تا از غلط مصون باشد. صفحات را از کاتبان میگرفت و در جایگاه امنی بایگانی میکرد. بدین طریق همهی آیات و سورههای قرآن نزد آن حضرت، جمعآوری و تألیف شد، اما معلوم نیست که سورههای قرآن چگونه و با چه ترتیبی روی هم نهاده میشده است و آیا در بایگانی سورهها از ترتیب خاصی پیروی میشده یا نه؟
از بعضی کلمات استفاده میشود که در زمان حیات رسول خدا(ص) و با نظارت آن حضرت نوعی تألیف و تنظیم انجام گرفته است.
زیدبنثابت میگوید:
ما نزد رسول خدا(ص) به تألیف قرآن از روی ورقها اشتغال داشتیم.[1]
اما درست معلوم نیست که این تألیف جدید چگونه و به چه کیفیتی انجام گرفته است.
جمع و تألیف قرآن در آن زمان، منحصر به نسخهی پیامبر اکرم(ص) نبوده بلکه تعدادی از کاتبان وحی آیات را برای خودشان نیز مینوشتند و بدین وسیله نسخههای دیگری از قرآن فراهم شد که در کتابهای حدیث، تفسیر و تاریخ به آنها اشاره شده است؛ مانند: مصحف علی(ع)، مصحف ابن مسعود، مصحف ابیّبن کعب و مصحف زید.
ابنندیم، آنان را بدینصورت معرفی کرده است: کسانی که قرآن را در زمان پیامبر اکرم جمع کردند عبارتاند از: علیبن ابی طالب(ع)، سعدبن عبید، ابوالدردا، عویم بن زید، معاذبن جبل، ابوزید، ثابت بن زید، ابیّ بن کعب، عبیدبن معاویة و ثابت بن ضحاک.[2]
هر یک از این افراد قرآنی داشتند که جامع همهی سورهها و آیات بود، اما دو نقص داشت: یکی این که به صورت یک کتاب مرتب نبود، دیگر این که در میان آنها از جهت تقدیم و تأخیر سورهها اختلاف بود.[3]
رسول خدا(ص) از طریق دیگری هم آیات و سورههای قرآن را گردآوری کرد، یعنی حفظ آنها توسط حافظان امین قرآن که به توصیه پیامبر صورت میگرفت. جمع کثیری به حفظ قرآن مشغول شدند که در این میان برخی از آنان در حفظ مجموع آیات قرآن توفیق یافتند که حافظان قرآن نامیده شدند.
حافظان قرآن مورد احترام اصحاب بودند و از پشتوانههای قرآن محسوب میشدند. قرآن را از حفظ به دیگران منتقل میساختند. مسلمین هم در موارد نیاز به آنان مراجعه مینمودند. حتی گردآورندگان قرآن، در زمان ابوبکر و عثمان نیز از همین حافظان استفاده کردند.
در زمان رسول خدا(ص) همهی آیات قرآن بدین صورت جمع و نگهداری شد و برای مسلمانان باقی ماند.
گرچه در زمان رسولخدا(ص) و با نظارت مستقیم آن حضرت، مجموع آیات و سورههای قرآن ثبت شده بود و هم چنین جمعی از اصحاب از حفظ داشتند، اما برای استحکام و اطمینان بیشتر، کار جدیدی ضرورت داشت؛ زیرا اولاً: آیات و سورهها در یک جا و به صورت یک کتاب ضبط نشده بود، بلکه در صفحاتی متعدد و پراکنده وجود داشت، به همین جهت در معرض تحریف قرار داشت.
ثانیاً: حافظان قرآن که پشتوانهی آن کتاب آسمانی بودند و در موارد لزوم به آنان مراجعه میشد، در معرض مرگ و شهادت بودند. بیم آن میرفت که با مرگ آنان بخشی از آیات از دست برود. چنان که در جنگ یمامه جمعی از حافظان کشته شدند، در حدی که ابوبکر احساس خطر کرد و دستور داد مجموع آیات قرآن را در یک صحیفه تألیف کنند.
سیوطی در این باره مینویسد:
زیدبنثابت گفت: ابوبکر بعد از جنگ یمامه مرا احضار کرد و در حالی که عمربنخطاب نزد او بود، به من گفت: عمر نزد من آمده و میگوید: در جنگ یمامه جمع کثیری از قرّاء و حافظان کشته شدند، میترسم در جنگهای دیگر نیز به همین صورت حافظان قرآن کشته شوند و بدین وسیله بخشی از قرآن نابود گردد، نظر من این است که دستور دهید قرآن جمعآوری شود.
زید میگوید: به عمر گفتم: چگونه ما کاری را انجام دهیم که رسول خدا(ص) انجام نداد؟ عمر پاسخ داد: به خدا سوگند! این کار خوب و لازمی است. آن قدر به من اصرار کرد که با او هم عقیده شدم. زید میگوید: ابوبکر به من گفت: تو جوان عاقل و مورد اعتمادی هستی و کاتب وحی نیز بودهای. با دقت و کنجکاوی قرآن را جمع آوری کن.
من نیز همهی قرآن را از پوست درختان خرما و استخوان چهارپایان و تخته سنگهای سفید و از حافظهی حافظان قرآن گرفتم و در یک جا جمع کردم.[4]
زیدبن ثابت به دستور ابوبکر این مأموریت بسیار مهم را پذیرفت و مشغول کار شد. از اصحاب رسول خدا(ص) نیز درخواست کمک نمود و گفت: هر کس مکتوبی از قرآن را در دست دارد، یا سوره و آیهای را حفظ کرده آن را به من عرضه بدارد تا ضبط کنم. اصحاب دعوت او را پذیرفتند و اعلام همکاری نمودند.
زید، معیار قبول آیات را شهادت دو نفر عادل قرار داد. اگر دو نفر عادل شهادت میدادند که این آیه را از رسول خدا شنیدیم یا شاهد بودیم که نزد رسول خدا نوشته شد مورد قبول قرار میگرفت و ضبط میشد.
سیوطی مینویسد:
از لیث بن سعد نقل شده است که گفت: ابوبکر نخستین فردی بود که قرآن را جمعآوری کرد و زیدبن ثابت مسؤولیت نویسندگی آن را بر عهده گرفت. مردم آیات قرآن را بر زید عرضه میداشتند ولی او جز با شهادت دو نفر عادل چیزی را قبول نمیکرد.[5]
هم چنین مینویسد:
عمر گفت: هر کس از رسول خدا چیزی از قرآن را گرفته آن را بیاورد تا ضبط کنیم. اصحاب، آیات را در کاغذ یا الواح یا پوست درختان خرما مینوشتند، ولی جز با شهادت دو عادل قبول نمیشد.[6]
البته باید گفت که زیدبنثابت برای انجام این مأموریت از هر جهت شایستگی داشت؛ چون اولاً: به ایمان، تقوا، امانتداری و کاردانی معروف بود. ثانیاً خودش حافظ مجموع آیات قرآن بود و دو مرتبه آنها را بر پیامبر اکرم(ص) خوانده و مورد تأیید قرار گرفته بود. ثالثاً: یکی از کاتبان رسمی وحی بود. رابعاً: نسخهای از قرآن که مورد تأیید پیامبر قرار گرفته بود در اختیار داشت.
زیدبنثابت با چنین امتیازاتی با همکاری سایر حافظان و با دقت تمام، آیات قرآن را در یک مصحف جمعآوری و تألیف نمود و به ابوبکر داد. بعد از ابوبکر این نسخه در اختیار عمر قرار گرفت و بعد از او در اختیار دخترش حفصه نهاده شد.
از برخی احادیث و کلام بعضی از مورخان استفاده میشود که علیبنابیطالب(ع) نخستین کسی بود که بعد از وفات رسولالله(ص) و به دستور آن حضرت مشغول جمعآوری و تألیف قرآن شد.
ابوبکر حضرمی از امام صادق(ع) نقل کرده که رسول خدا(ص) به حضرت علی(ع) فرمود:
یا علی! قرآن پشت بستر من قرار دارد که در مصحف و حریر و کاغذ نوشته شده است، آن را بگیرید و جمع کنید و آن را مانند یهود که تورات را ضایع ساختند، ضایع نسازید. سپس علی(ع) رفت و آن را در پارچه زردی جمع کرد و در خانهاش بر آن مهر زد و فرمود: عبا بر دوش نگیرم تا این که قرآن را جمع کنم. اگر کسی در خانه آن حضرت میرفت بدون عبا در حضورش میآمد.[7]
ابورافع نقل میکند که پیامبر اکرم(ص) در لحظههای آخر عمر به حضرت علی(ع) فرمود: یا علی! این کتاب خدا را بگیر. حضرت علی آن را در پارچهای جمع کرد و به منزل خودش برد. وقتی پیامبر(ص) از دنیا رفت، علی(ع) به جمع قرآن مشغول شد و بر طبق نزول، آن را تألیف نمود و بدین موضوع کاملاً عالم بود.[8]
عبد خیر از حضرت علی(ع) روایت کرده که فرمود:
وقتی رسول خدا(ص) وفات کرد من قسم خوردم که قبل از جمع کردن قرآن عبا بر دوش نیندازم، پس عبا بر دوش نیفکندم جز بعد از جمع قرآن.[9]
ابن سیرین از حضرت علی(ع) نقل کرده که فرمود:
وقتی رسول خدا(ص) فوت کرد با خدا عهد بستم که عبا بر دوش نیندازم جز برای نماز جمعه، تا این که قرآن را جمع کنم.[10]
در تاریخ یعقوبی آمده:
روایت شده که علیبن ابی طالب(ع) بعد از وفات رسول خدا(ص) قرآن را جمع کرد و بر شتری حمل نمود و آورد و گفت: این قرآن است من آن را جمعآوری کردهام.[11]
از این مجموع استفاده میشود که پیامبر اکرم در پایان عمر خویش نسخه گرانبهای قرآن خود را تحویل علی(ع) داده و فرموده: قرآن را در یکجا جمع کن. حضرت علی(ع) نیز بعد از وفات رسولالله و انجام مراسم کفن و دفن آن حضرت به جمعآوری و تدوین قرآن مشغول شده و بعد از اتمام عمل، آن را بر دستگاه خلافت عرضه داشته، ولی مورد قبول قرار نگرفته است.
به خوبی روشن نیست که قرآن حضرت علی(ع) با قرآن موجود چه تفاوتهایی داشته، ولی اجمالاً میتوان گفت که تفاوت آنها از جهت تعداد آیات و سورهها یا تغییر در بعض سورهها و آیات نبوده است، زیرا با براهین و ادلهی قطعی به اثبات رسیده که هیچگونه تحریف و تغییری در قرآن به وجود نیامده، بلکه قرآن موجود همان قرآنی است که بر پیامبراکرم(ص) نازل شده است.
بنابراین، اگر تفاوتی وجود داشته باید در این جهات باشد:
1. آیات و سورهها در قرآن حضرت علی(ع) به ترتیب نزول تألیف شده بود.
2. در آیاتی که نسخ شده بود، ناسخ بعد از منسوخ آمده بود.
3. آیات بر طبق قرائت رسول الله(ص) ثبت شده بود.
4. احتمالاً تفاسیر و مطالبی را که رسول خدا در تفسیر آیات محکم و متشابه و در شأن نزول آیات، فرموده بود، در حواشی آن قرآن یا در اوراق جداگانه ثبت شده بود.
در خاتمه تذکر این نکته را لازم میدانیم که شیعیان عقیده دارند که قرآن موجود در میان مسلمانان، درست همان قرآنی است که بر پیامبر نازل شده و از هرگونه تحریف و تغییری مصون میباشد. لذا به پیروی از امامان معصوم به همین قرآن عمل میکنند.
در علت این عمل چنین نوشتهاند: حذیفه پسر یمان که در فتح ارمنیه و آذربایجان با شامیان میجنگید بر عثمان وارد شد و از اختلافاتی که در قرائت قرآن داشتند شدیداً اظهار نگرانی کرد و گفت: یا امیرالمؤمنین! مسلمین را قبل از این که به اختلافاتی که یهود و نصارا در کتاب دینی خود دارند، مبتلا شوند دریاب و از وقوع اختلاف در قرآن جلوگیری کن.[12]
گرچه در زمان ابوبکر نسخهی کاملی از قرآن تألیف و تدوین شده و بعد از آن در اختیار عمر قرار گرفت و سپس نزد دخترش حفصه به امانت گذارده شد ولی این قرآن در اختیار عموم مردم نبود، بلکه مردم از قرآنهایی استفاده میکردند که کاتبان وحی در زمان رسول خدا(ص) نوشته بودند و در شهرها و کشورهای اسلامی رواج داشت.
متأسفانه قرآنهای رایج یکسان نبودند بلکه از دو جهت اختلاف داشتند:
یکی ترتیب آیات و سورهها و دیگری نحوهی کتابت حروف و قرائت آنها.
بدین صورت قرآنهای متفاوتی به وجود آمد و در شهرها و کشورهای اسلامی رواج یافت. هر گروهی از قرآن خود دفاع میکرد و آن را بر سایر قرآنها ترجیح میداد.
حذیفه که چنین اختلافاتی را در میان مسلمانان مشاهده کرد نگران شد و برای آیندهی قرآن و مسلمین احساس خطر نمود و پس از برگشتن، موضوع را با عثمان در میان نهاد و تقاضای چارهاندیشی کرد. عثمان نیز شدیداً نگران شد و تصمیم گرفت تا اختلافات را برطرف سازد و همهی مسلمانان را به سوی یک قرآن جامع و کامل هدایت کند.
بدین منظور زیدبن ثابت را دعوت کرد و با او مشورت نمود، زیرا وی قرآن شناس بود و در تنظیم و تألیف قرآن در زمان ابوبکر مسؤولیت داشت.
لذا از او خواست تا با دقت و کنجکاوی یک قرآن جامع و کاملی را تنظیم نماید. قرآن ابوبکر را در اختیار حذیفه قرار داد. به عبداللهبن زبیر، سعید بن عاص و عبدالرحمان بن حارث نیز دستور داد تا در انجام این امر مهم، با حذیفه همکاری کنند. سپس به آنان گفت: قرآن را با دقت بازبینی کنید و در ضبط صحیح حروف و کلمات و تلفظ آنها کوشش نمایید. چنان چه در موردی اختلاف نظر داشتید لهجهی قریش را مقدم بدارید، زیرا قرآن با زبان قریش نازل شده است.[13]
انجمن مذکور در سال 25 هجری به دستور عثمان مشغول به کار شد.
قرآن ابوبکر را اصل قرار دادند و با نسخههای دیگر مقابله میکردند.
سعیدبنعاص املا و قرائت میکرد، زیرا لهجهاش به لهجهی پیامبر(ص) شباهت داشت. زید کلمات را مطابق تلفظ و لهجهی سعید مینوشت.
بعد از مدتی احساس کردند که به کمک افراد دیگری نیاز دارند. بدین منظور هشت نفر از اصحاب را دعوت به همکاری نمودند که جمعاً دوازده نفر شدند.[14]
ابیّ بن کعب یکی از مدعوین بود که گاهی آیات را بر دیگران املا میکرد.
هنگام تطبیق، از نسخه قرآن او نیز استفاده میشد. در موارد مشکوک به دیگر اصحاب نیز مراجعه مینمودند و در صورتی آن را میپذیرفتند که دو نفر شاهد عادل صحت آن را تأیید نمایند.
در بعض موارد از نظرات حضرت علی(ع) نیز استفاده مینمودند.[15] شخص عثمان نیز بر کار آنان نظارت داشت.
بدین صورت یک کار تحقیقی دقیق و دستهجمعی روی قرآن انجام گرفت و یک نسخه صحیح تهیه شد. بعد از آن چندین مرتبه مورد بازخوانی و مقابله قرار گرفت و در نهایت یک نسخهی کامل، دقیق و صحیحی از قرآن تدوین شد و مورد تأیید و تصویب قرار گرفت.
بعد از آن عثمان دستور داد تا از روی نسخهی تصحیح شده چندین نسخهی دیگر تهیه و تکثیر کنند. به هر یک از شهرهای بزرگ اسلامی یک نسخه از آن قرآن را فرستاد و قرآنهای دیگر را از آنان گرفت و معدوم ساخت.
بدین صورت وعدهی الهی که فرمود: «ما قرآن را نازل كردهايم و آن را حفظ مىكنيم».[16] و نیز فرمود: «باطل در قرآن، از پيش رو و پشت سرش راه ندارد و از سوى خداى حكيم و حميد نازل گشته است».[17] تحقق یافت و مجموع آیات و سورههای قرآن، بدون تحریف و کم یا زیاد، تا ابد برای مسلمانان باقی ماند.
1- شرح دهید که قرآن چند مرتبه جمعآوری شد؟
2- قرآن حضرت علی(ع) با قرآن موجود چه تفاوتهایی داشت؟
[1]. سيوطى، الاتقان، ج 1، ص 76.
[2]. فهرست، ص 47.
[3]. همان، ص 43 ـ 48.
[4]. سيوطى، الاتقان فى علوم القرآن، ج 1، ص 76.
[5]. همان، ص 77.
[6]. همان.
[7]. بحارالانوار، ج 2، ص 48: أبوبكر الحضرمي عن أبي عبدالله(ع) قال: «إنّ رسول الله(ص) قال لعليّ(ع) يا عليّ! القرآن خلف فراشي في المصحف و الحرير و القرطاس، فخذوه، و أجمعوه، ولاتضيّعوه كما ضيّعت اليهود التوراة، فانطلق عليّ(ع)، فجمعه في ثوب أصفر، ثمّ ختم عليه في بيته و قال: لا أرتدي حتى أجمعه. و إن كان الرجل ليأتيه فيخرج إليه بغير رداء حتى جمعه».
[8]. مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 41.
[9]. همان، ص 41.
[10]. سيوطى، الاتقان، ج 1، ص 77.
[11]. تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 135.
[12]. جامع الاصول، ج 2، ص 503.
[13]. همان، ص 504.
[14]. سيوطى، الاتقان، ج 1، ص 79.
[15]. همان، ص 79.
[16]. حجر (15) آيهی 9: «إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنا الذِّكْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ».
[17]. فصلت (41) آيهی 42: «لايَأْتِيهِ الباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ».
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت