فصل سیزدهم: بخل
بخل؛ یعنی امساک و ندادن آنچه باید انفاق کرد. بخیل ذاتاً دوست دارد هیچ چیز از او تراوش نکند و به اصطلاح نان سوختهاش را کسی نبیند. ازاینرو، کسی که خمس و زکات مالش را ندهد بخیل است؛ اگر چه مالش را در راههای دیگر که به ظاهر خیر هستند خرج کند. امام صادق(ع) فرمودند:
بخیل کسی است که مالی را به ناروا به دست آورد و آن را نا به جا خرج کند.[1]
ثروتمندی که همسایه یا برادر یا پدرش گرسنه باشند، ولی بخل کند و بگوید من که حقوق واجبم را ادا کردهام و چیزی بر عهدهام نیست، بخیل است؛ اگر چه واجباتش را ادا کند؛ زیارت برود و مجلس روضه راه بیندازد. همچنین کسی که نفقهی واجب اهل و عیال خود را ندهد بخیل است و یا عالمی که مفاسد اجتماع را ببیند و تذکر ندهد و مردم را موعظه نکند، بخیل است. واعظی که احتیاج مردم را ببیند و آنها را اظهار نکند و نگوید، بخیل است. امام ششم ما شیعیان میفرماید:
جوان سخاوتمند متهم به گناه نزد خداوند محبوبتر از پیرمرد عابدِ بخیل است.[2]
کشاورزی که زکات محصولش را ندهد بخیل است. باغداری که فقیری را هنگام برداشت میوهاش ببیند و به او اعتنایی کند بخیل است. کاسبِ کم فروش، بخیل است. کسی که ارزاق مردم را احتکار کرده و باعث گرانی میشود بخیل است. پزشکی که بدون معاینهی صحیح و تشخیص درد، نسخه میدهد بخیل است. کارمندی که وقت خود را برای اصلاح کار مردم صرف نمیکند و کارشان را به تعویق میاندازد بخیل است. معلم و آموزگاری که شاگردانش را خوب تربیت نکند و در تعلیم آنها مسامحه و کوتاهی کند بخیل است. مشاوری که در مشورت دادن، واقع را نگوید بخیل است.
با وجود این، انسان در جامعه، افرادی را میبیند که شب و روزِ خود را فقط صَرف پیدا کردن مال میکنند و یک ساعت استراحت ندارند، حتی شبها نیز خواب ضرر و تلف اموال خود را میبینند؛ نه خودشان میخورند و میپوشند و نه به همسر و فرزندانشان میدهند و مثل فقیرا و گدایان، بلکه بدتر از آنان زندگی میکنند، نه واجبات اموالشان را ادا میکنند و نه صدقه میدهند و چه بسا در دوران پیری و کهنسالی هم هستند! این افراد چگونه فکر میکنند که یک عمر با فقر و بدبختی زندگی میکنند به این تصور که نکند در آخِر عمر بیچاره شوند! یک عمر نان خالی میخورد که آخِرِ عمر نان خالی نخورد؛ گویی اینگونه اشخاص، عاشق و فریفتهی مال و درهم و دینار دنیا هستند و از داشتن مال، لذت میبرند. حضرت علی(ع) میفرماید:
دو پُرخورند که هیچگاه سیر نمیشوند: جویندهی دانش و جویندهی دنیا.[3]
طالب علم چه بسا در مواقعی خسته میشود، ولی هر کس به مرض حبّ مال مبتلا شد، علاجش خاک قبرستان است، چون هیچ فکر نمیکند که اگر عمر طبیعی کند، بیش از ده سال یا کمتر یا بیشتر زندگی نمیکند و همین اموال او را کافی است، ولی در عین حال بیشتر حرص میزند و در صدد جمع مال و ثروت است. از این بدتر کسی که اولاد هم ندارد، ولی وقتی مریض میشود، تا دَمِ مردن هم حاضر نیست سرِ سوزنی خرج بیماری خود کند! انسان دیوانه هم با خود چنین نمیکند، حتی حیوانی هم با چنین صفتی پیدا نمیشود. مالی که برای شخص فایده نداشته باشد، با سنگ و کلوخ چه فرقی دارد؟ یک عمر در بدبختی و بیچارگی زندگی میکند و در کمال فقر میمیرد، بعد از مردن هم باید حساب پس بدهد که از چه راهی پول جمع کرده یا چرا طلب مردم را نداده یا حقوق واجبش را نپرداخته. اگر خیلی خوب باشد، شاید هنگام مرگ، وصیت کند که مثلاً چقدر از طرف من خمس بدهید یا ردِّ مَظالم کنید یا حج به جا آورید؛ اما اولادش مالش را خورده و چند فحش هم نثار روح مطهرش مینمایند!
[به این ترتیب] هم دنیا را از دست داده و هم آخرت را و این همان خسران و زیان آشکار است.[4]
وَاعْبُدُوا اللهَ وَلا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَبِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَبِذِی القُرْبی وَالیَتامی وَالمَساکِینِ وَالْجارِ ذِی القُرْبی وَالْجارِ الجُنُبِ وَالصّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ إِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُوراً * الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النّاسَ بِالبُخْلِ وَیَکْتُمُونَ ما آتاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنا لِلْکافِرِینَ عَذاباً مُهِیناً؛[5]
و خدا را بپرستید! و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید! و به پدر و مادر، نیکی کنید همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و همسایهی نزدیک و همسایهی دور و دوست و همنشین، و واماندگان در سفر و بردگانی که مالک آنها هستید، زیرا خداوند کسی را که متکبر و فخر فروش است، [و از ادای حقوق دیگران سرباز میزند،] دوست نمیدارد. آنها کسانی هستند که بخل میورزند و مردم را به بخل دعوت میکنند و آنچه را خداوند از فضل [و رحمت] خود به آنها داده، کتمان مینمایند. [این عمل، در حقیقت از کفرشان سرچشمه گرفته] و ما برای کافران، عذاب خوارکنندهای آماده کردهایم.
یکی از صفات ناپسند، بخل است که آیات و روایات به شدّت آن را مذمت کردهاند. رسول اکرم(ص) فرمود:
بخیل، دور است از بهشت، و به جهنم نزدیک است.[6]
شخصی در رکاب آن حضرت کشته شد. زنی بر او میگریست و میگفت: واشهیداه! حضرت فرمود:
تو چه میدانی شهید است؛ شاید او بخیل بوده![7]
از برخی روایات استفاده میشود که بخیل اگر با این صفت از دنیا برود، داخل آتش خواهد شد.
روزی پیامبر خدا(ص) مردی را دید که پردهی کعبه را گرفته، میگوید: خدایا! به حرمت این خانه، گناه مرا بیامرز. حضرت فرمود: گناهت چیست؟ عرض کرد: من صاحب ثروتم، ولی هر وقت فقیری از من چیزی میخواهد گویا شعلهی آتشی به من رو میآوَرد! حضرت فرمود: دور شو از من و مرا به آتش خود مسوزان. قسم به خدایی که مرا به هدایت برانگیخته، اگر در میان رکن و مقام بایستی و دوهزار سال نماز کنی و این قدر گریه کنی که نهرها از آب چشمت جاری شود و درختان سیراب گردند و بمیری، لئیم باشی و خدا تو را سرنگون به جنهم میافکند.[8]
به هر حال، اخبار و آیات در این باره فراوان است. به علاوه که بخل عَقلاً نیز قبیح است. بخیل، نزد مردم خوار و ذلیل است، پس قبح بخل روشن است، حتی نزدِ خود بخیل!
اگر بخل به دلیل ترس از فقر است، چه فقری بالاتر از زمان مردن که آدمی فقیر و محتاج است. به علاوه که چنین تفکری، سوءظن به خداست. خداوند متعال میفرماید:
شیطان، شما را [هنگام انفاق،] وعدهی فقر و تهیدستی میدهد و به فحشا [و زشتیها] امر میکند، ولی خداوند وعدهی «آمرزش» و «فزونی» به شما میدهد و خداوند، قدرتش وسیع و [به هر چیز] داناست. [به همین دلیل، به وعدههای خود، وفا میکند].[9]
همچنین میفرماید:
بگو: پروردگارم روزی را برای هر کس بخواهد وسعت میبخشد و برای هر کس بخواهد تنگ [و محدود] میسازد و هر چیزی را [در راه او] انفاق کنید، عِوَض آن را میدهد [و جایش آن را پر میکند]. و او بهترین روزیدهندگان است!.[10]
انسان باید بداند هر چه انفاق کند، برای خودش ذخیره کرده، وگرنه بر خودش بخل ورزیده است.
آری، شما همان گروهی هستید که برای انفاق در راه خدا دعوت میشوید. بعضی از شما بخل میورزند و هر کس بخل ورزد، به خود بخل کرده است و خداوند بینیاز است و شما همه نیازمندید. و هر گاه سرپیچی کنید، خداوند گروه دیگری را جای شما میآورد. پس آنها مانند شما نخواهند بود [و سخاوتمندانه در راه خدا انفاق میکنند].[11]
انسان باید یادش بیاید زمانی را که فقیر بود و پیش خود فکر میکرد که اگر غنی شود، از فقیران دستگیری خواهد نمود. بسیاری از ما طعم فقر و گرسنگی را چشیدهایم، ولی بعد از اینکه دستمان به دهانمان میرسد، یادمان میرود و اصلاً به فکر بیچارگان نیستیم.
بعضی از آنها با خدا پیمان بسته بودند که: «اگر خداوند ما را از فضل خود روزی دهد، قطعاً صدقه خواهیم داد و از صالحان [و شاکران] خواهیم بود!»، اما هنگامی که خدا از فضل خود به آنها بخشید، بخل ورزیدند و سرپیچی کردند و روی برتافتند.[12]
«ثعلبة بن حاطب» که یکی از صحابهی رسول اکرم(ص) بود. روزی خطاب به حضرت عرض کرد: یا رسول الله! دعا بفرمایید خدا در مال من توسعه دهد تا با فراغت بال، مشغول عبادت باشم و در موقع لازم هم به اسلام و مسلمانان کمک نمایم. رسول خدا دعا کردند. ثعلبه، گوسفندی خرید و کم کم تعداد گوسفندانش زیاد شد. پس از آن، روزی رسول خدا نمایندهای برای گرفتن زکات اموال او فرستاد، اما ثعلبه از دادن زکات امتناع ورزید و گفت: من با زحمت این اموال را پیدا کردهام، اگر خدا خواست میتواند به دیگران هم بدهد و آنها را غنی کند![13]
یک گروه از مردم نیز علاوه بر اینکه خودشان بخیل هستند، نمیتوانند ببینند که دیگری هم انفاق میکند، لذا به بخل توصیه میکنند. خودشان حقوق واجب اموالشان را ادا نمیکنند و اگر رفیقشان هم ادا کند او را منع میکنند که چرا اموالت را اینگونه تلف میکنی؟ چرا خودت و فرزندانت را بیچاره میکنی؟ خودشان بروند کار کنند! حضرت امیر(ع) برای شخصی چیزی فرستاد که هرگز از کسی چیزی نمیطلبید. یکی عرض کرد: این مرد از تو چیزی نخواسته بود و کمتر از این هم برایش او کافی بود. حضرت فرمود: خدا مثل تو را در میان مؤمنان زیاد نکند! من عطا میکنم، تو بخل میورزی؟[14]
راوی میگوید: روزی نزد امام صادق(ع) یادی از یاران ما شد، من گفتم: ناهار و شام نمیخورم، مگر اینکه دو یا سه تن یا کمتر یا بیشتر از آنان با من باشند. پس فرمود: برتری آنان بر تو بیشتر است از برتری تو بر آنها. گفتم: فدایت شوم چرا! با اینکه من از خوردنی خود به آنها میخورانم و از مال خود به آنها میبخشم و عیال خویش را به خدمتشان میگمارم. فرمود: آنان هنگامیکه بر تو وارد شدند، روزی فراوانی برایت آوردند، و بیرون که رفتند با آمرزش تو رفتند.[15]
1- چه کسی را بخیل گویند؟
2- دو پُرخوری که هیچگاه سیر نمیشوند را نام ببرید.
[1]. «البَخیلُ مَنْ کَسَبَ مالاً مِنْ غَیرِ حِلِّه و أنفقه فِی غَیرِ حَقِّهِ» (حرّ عاملی، وسائلالشّیعه، ج9، ص39).
[2]. «شَابٌّ سَخیٌّ مُرهَقٌ فِی الذُّنُوبِ اَحَبّ إلی اللهِ مِن شَیْخٍ عابِدٍ بَخِیلٍ» (کلینی، الکافی، ج4، ص41).
[3]. «مَنهُومانِ لایَشْبَعانِ: طالِبُ عِلْمٍ وَ طالِبُ دُنْیا» (نهجالبلاغه، حکمت 457).
[4]. «خَسِرَ الدُّنْیا وَالآخِرَةِ ذلِکَ هُوَ الخُسْرانُ المُبِینُ» (حج، آیهی 11).
[5]. نساء، آیهی 36 ـ 37.
[6]. مجلسی، بحارالانوار، ج68، ص356.
[7]. ملا احمد نراقی، معراج السّعاده، ص228.
[8]. همان.
[9]. «الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الفَقْرَ وَیَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَاللهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلاً وَاللهُ واسِعٌ عَلِیمٌ» (بقره، آیهی 268).
[10]. «قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَیَقْدِرُ لَهُ وَما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَهُوَ خَیْرُ الرّازِقِینَ» (سبأ، آیهی 39).
[11]. «ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللهِ فَمِنْکُمْ مَنْ یَبْخَلُ وَمَنْ یَبْخَلْ فَإِنَّما یَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَاللهُ الغَنِیُّ وَأَنْتُمُ الفُقَراءُ» (محمد، آیهی 38).
[12]. «وَمِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّ قَنَّ وَلَنَکُونَنَّ مِنَ الصّالِحِینَ * فَلَمّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ» (توبه، آیهی 75 ـ 76).
[13]. مجلسی، بحارالانوار، ج22، ص40.
[14]. حرّ عاملی، وسائلالشّیعه، ج2، ص118.
[15]. فقلت: مَا أتغذّی وَ لاَ أتعشّی إلاّ وَ مَعی مِنهُم الإثنانِ وَ الثّلاثةُ و أقَلُّ و أکثرُ فَقال: «فَضْلُهُم عَلَیک أعظمُ مِنْ فَضلِکَ عَلیهِم» دَخَلوا بِرزقٍ مِنَ الله کثیراً. وَ اِذا خَرَجوا خَرَجُوا بِالمغفرةِ لَکَ» (کلینی، الکافی، ج2، ص202).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت