بخش سوّم: اسلام و ایمان | ۵
همهی مسلمانان جهان از ديدگاه اسلام يك امت را تشكيل مىدهند كه بايد آثار ويژهی خود را داشته باشد. جامعهی بزرگ اسلامى به منزلهی پيكر يك انسان زنده است. گرچه هر يك از اعضا و جوارح انسان مسئوليت خاصى بر عهده دارند، اما در ميان آنها نوعى ارتباط و تعاون هم وجود دارد كه به مجموع آنها وحدت خاصى بخشيده و داراى آثار خاص خود مىباشد.
جامعهی بزرگ اسلام نيز واحد است و آحاد مسلمانان به منزلهی اعضا و جوارح آن هستند. هر يك از مسلمانان بايد توجه داشته باشد كه سلامت و سربلندى اسلامى او به سلامت و سعادت امت اسلام بستگى دارد. لذا استقلال و عظمت امت اسلام بدون همكارى و انجام مسئوليتهاى متقابل آحاد مسلمانان امكان ندارد.
به همين جهت، شارع مقدس اسلام براى هر يك از مسلمانان وظايف و حقوق متقابلى تشريع نموده كه در قرآن و احاديث اسلامى به آنها اشاره شده است. در اين جا به نمونهاى از احاديث اشاره مىشود:
امام صادق(ع) از پيامبر(ص) چنين نقل كرده است: هر كس صبح كند در حالى كه به كارهاى مسلمانان اهتمام ندارد مسلمان نيست و هر كس فرياد استغاثهی شخصى را بشنود كه مىگويد: اى مسلمانان به فريادم برسيد و نداى او را اجابت نكند مسلمان نيست.[1]
امام صادق(ع) فرمود: مؤمن برادر مؤمن و ديدبان و راهنماى اوست. هرگز به برادر خود، خيانت، ظلم و تقلب نمىكند، اگر به وى وعده داد تخلف نمىنمايد.[2]
معلّى بن خنيس مىگويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: مسلمان چه حقى بر مسلمان دارد؟
فرمود: پنج حق واجب دارد كه اگر برخى از آنها را تضييع كرد از ولايت و طاعت خدا خارج شده و خدا در او سهمى ندارد.
معلّى عرض كرد: فدايت شوم آن حقوق كداماند؟
فرمود: اى معلى مىترسم آنها را تضييع كنى و بدانى و عمل نكنى. معلّى گفت: لا قوة الا بالله.
امام فرمود: كوچكترين حق مسلمان اين است كه آن چه براى خودت دوست دارى براى او نيز دوست بدارى. و آنچه براى خود نمىپسندى براى او هم نپسندى. دوم اين كه از به خشم آوردن او اجتناب كنى، رضايتش را به دست آورى و امرش را اطاعت كنى. سوم اين كه با نفس و مال و زبان و دست و پاى خودت برادر مسلمان را كمك كنى. چهارم اين كه ديدبان، راهنما و آينه او باشى. پنجم اين كه چنين نباشد كه تو سير و او گرسنه، تو سيراب و او تشنه، تو پوشيده و او برهنه باشد.
ششم اين كه اگر تو خدمتگزار دارى ولى برادر مسلمانت ندارد، بايد خادم خود را بفرستى تا لباسهايش را بشويد، غذايش را بپزد و فرشش را بيندازد. هفتم اين كه سوگندش را بپذيرى و دعوتش را اجابت كنى، اگر بيمار شد عيادتش كنى، اگر وفات كرد به تشييع جنازهاش بروى، اگر احساس كردى كه محتاج تو است، حاجت او را برآورى و نگذارى از تو درخواست كند بلكه قبل از آن نيازش را برآورده سازى. پس اگر چنين كردى ولايت خودت را به ولايت او، ولايت او را به ولايت خودت اتصال دادهاى.[3]
امام صادق(ع) فرمود: بر مسلمانان لازم است با همديگر مهربانى، دلسوزى، رسيدگى و اظهار محبت كنند. چنان كه خدا امر كرده و فرموده: با يكديگر مهربان و در گرفتارىهاى برادرانتان اندوهناك باشيد. چنان كه انصار در زمان رسول الله بودند.[4]
رسولخدا(ص) فرمود: هركس دل مؤمنى را شاد كند مرا خشنود ساخته و هر كس مرا خشنود سازد خدا را خشنود ساخته است.[5]
امام صادق(ع) فرمود: هيچ كس حاجت مسلمانى را برآورده نمىسازد مگر اين كه خداى متعال به او مىفرمايد: ثواب تو با من است و در اين باره به كمتر از بهشت راضى نمىشوم.[6]
امام صادق(ع) از خداى عزوجل نقل كرده كه فرمود:
بندگان عيال من مىباشند. محبوبترين آنان كسانى هستند كه به ديگران مهربانتر و در رفع حوائجشان كوشاتر باشد.[7]
رسول خدا(ص) فرمود: مسلمان بايد برادر مسلمانش را نصيحت نمايد، چنان كه نسبت به خودش خيرخواهى مىكند.[8]
همچنين فرمود:
هركس كه در راه برآوردن حاجت برادر مسلمانش سعى كند اما برايش نصيحت و خيرانديشى نكند، به خدا و رسولش خيانت كرده است.[9]
بنابراين شارع مقدس اسلام به ارتباط ميان مسلمانان و وحدت امت اسلامى توجه كامل داشته و به امورى كه موجب استحكام وحدت مىشود توصيه نموده و از امورى كه موجب تفرقه مىگردد نهى كرده است.
1- وظایف و حقوق متقابل مسلمانان را بیان کنید.
2- سلامت و سربلندى اسلامى به چه چیزی بستگى دارد؟
[1]. كافى، ج 2، ص 164: عن أبيعبدالله(ع) عن النبي(ص) قال: «من أصبح لايهتمّ بأمور المسلمين فليس منهم. و من سمع رجلاً ينادى يا للمسلمين! فلم يجبه فليس بمسلم».
[2]. همان، ص 166: علي بن عقبة، عن أبي عبدالله(ع) قال: «المؤمن أخو المؤمن، عينه، و دليله، لايخونه، ولايظلمه، ولايغشّه، ولا يعده عدة فيخلفه».
[3]. كافى، ج 2، ص 169: معلّي بن خنيس، عن أبيعبدالله(ع) قال قلت له: ما حقّ المسلم؟ قال: «له سبع حقوق واجبات، ما منهنّ حق إلاّ و هو عليه واجب. إنضيّع منها شيئاً خرج من ولاية الله و طاعته، ولم يكن للّه فيه نصيب».
قلت له: جعلت فداك و ما هى؟ قال: «يا معلّى! إنّي عليك شفيق، أخافُ أن تُضيَّع ولاتحفظ، و تعلم و لا تعمل».
قال قلت له: لاقوّة إلاّ بالله. قال: «أيسر حقّ منها أن تُحبَّ له ما تُحبّ لنفسك و تكره له ما تكره لنفسك. و الحقّ الثانى: أن تجتنب سخطه، و تتبع مرضاته و تطيع أمره. و الحقّ الثالث: أن تُعينه بنفسك، و مالك و لسانك، و يدك، و رجلك.
والحقّ الرابع: أن تكون عينه ودليله ومراته. والحقّ الخامس: أن لاتشبع ويجوع، ولاتروى و يظمأ، ولاتلبس و يعرى. و الحقّ السادس: أن يكون لك خادم و ليس لأخيك خادم، فواجب أن تبعث خادمك فيغسل ثيابه، و يصنع طعامه، و يمهّد فراشه. و الحقّ السابع: أن تبرّ قسمه، و تجيب دعوته، و تعود مريضه، و تشهد جنازته، و إذا علمت أنّ له حاجة تبادر إلى قضائها، ولا تلجئه أن يسألكها، ولكن تبادره مبادرة. فإذا فعلت ذلك وصلت ولايتك بولايته و ولايته بولايتك».
[4]. همان، ص 175: أبوالمعزى، عن أبيعبدالله(ع) قال: «يحقّ على المسلمين الاجتهاد في التواصل و التعاون على التعاطف، و المواسات لأهل الحاجة، و تعاطف بعضهم على بعض حتى تكونوا كما أمركم الله عزّوجلّ: «رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» متراحمين، مغتمّين لما غاب عنكم من أمرهم، على ما مضى عليه معشر الانصار على عهد رسول الله(ص).
[5]. همان، ص 188: قال رسول الله(ص): «من سرّ مؤمناً فقد سرّني، و من سرّني فقد سرّ الله».
[6]. همان، ص 194: عن أبي(ع) قال: «ما قضى مسلم لمسلم حاجة إلاّ ناداه الله تبارك، و تعالى: عليّ ثوابكّ، ولا أرضى لك بدون الجنة».
[7]. همان، ص 199: قال أبو عبدالله(ع): «قال الله عزّوجلّ: الخلق عيالي، فأحبّهم إليّ ألطفهم بهم، و أسعاهم في حوائجهم».
[8]. همان، ص 208: قال رسول الله(ص): «لينصح الرجل منكم أخاه كنصيحته لنفسه».
[9]. همان، ص 362: قال رسول(ص): «من سعى في حاجة لأخيه فلم ينصحه، فقد خان الله و رسوله».
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی