کد مطلب: ۶۹
تعداد بازدید: ۶۶۹۸
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۳۹۴ - ۰۲:۴۰
گلچینی از معارف نهج البلاغه/ درس چهارم
آیت الله علی تهرانی، امام جماعت مسجد هدایت تهران در ادامه درسهایی از نهج البلاغه، از روش حضرت علی علیه السلام در گرفتن زکات و توصیه های حضرت درباره رفتار با حیوانات بیاناتی را ارائه کرد.

آیت الله علی تهرانی، امام جماعت مسجد هدایت تهران در ادامه درسهایی از نهج البلاغه، از روش حضرت علی علیه السلام در گرفتن زکات و توصیه های حضرت درباره رفتار با حیوانات بیاناتی را ارائه کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر نشر و فرهنگ معارف اسلامی مسجد هدایت، او در ابتدای درس خود گفت: همانطور که در درسهای گذشته عرض شد، نهج البلاغه سه قسمت دارد، یکی خطبه هاست که خطبه های نماز جمعه حضرت امیر یا سخنرانی های او بوده که حدود 280 خطبه است. تعدادی نیز نامه است که حضرت به افراد مختلف نوشته اند. از جمله عهدنامه مالک اشتر که بسیار جالب و با ارزش است. بخش سوم نیز حکمتهاست. یعنی فرمایشات کوتاه و مختصری که بیان فرموده اند که یک دنیا مطلب دارد. از هر کدام دو سه مطلب را جمع آوری کرده ایم و از امروز چند نامه را می خواهیم بررسی کنیم.

آیت الله تهرانی در ادامه به نامه ای از حضرت امیرالمومنین علیه السلام اشاره کرد و گفت: مرحوم سید رضی، جامع نهج البلاغه که خطبه ها را جمع آوری کرده درباره این نامه ها می فرماید «کان یکتبها»، یعنی همه به صورت یک بخشنامه است. یعنی همیشه حضرت این نامه را به ماموران جمع آوری زکات می نوشت. این نامه خیلی جالب است.

خود سید رضی می فرماید علت این که من جملاتی از این نامه را آورده ام این است که معلوم شود امام علیه السلام همیشه ارکان حق را به پا داشته و فرمان به عدل می داد چه در کارهای کوچک و چه بزرگ، چه پرارزش و چه کم ارزش. همیشه امیرالمومنین(ع) مرد عدل بود. ما باید یک سر و گردن که نه، هزاران سر و گردن خود را در برابر مردم دنیا برتر بدانیم که پیرو آقایی هستیم که عدالتش اینطور است.

او با اشاره به اینکه مرحوم کلینی از امام صادق علیه السلام این نامه را نقل می فرماید، توضیح داد: ایشان می گوید امام صادق علیه السلام بعد از اینکه نامه را نقل کردند، شروع کردند های های گریه کردن. راوی پرسید آقا چرا گریه می کنی؟ حضرت فرمود به خدا سوگند که همه حرمتها بعد از پیغمبر اکرم(ص) بر باد رفت و عمل به کتاب الله و سنت پیامبر به فراموشی سپرده شد و پس از شهادت امیرالمومنین علیه السلام هیچ حقی در میان مردم برپاداشته نشد. این نشان دهنده عدالت حضرت است که ماموران زکات را برای جمع آوری زکات می فرستند.

صفات ماموران وصول مالیات از دیدگاه حضرت امیر(ع)

امام جماعت مسجد هدایت، مقدمه ای درباره سخنان خود بیان داشت و گفت: باید قبلا بدانید حضرت به مامور زکات چه گفتند. ایشان فرمودند بر اساس تقوا حرکت کن و بدون توجه به تقوا دنبال جمع آوری زکات نرو. آقایان! اگر کسی بخواهد بفهمد عظمت این بیان را که مانند قرآن است، باید آشنا به فرمایشات معصومین(ع) و ادبیات عرب باشد. می فرماید مواظب باش حتما در این مسیر کسی را نترسانی. کسی اگر میل ندارد، ترکتازی بر او نکنی. از بیشتر از حق خدا از کسی نگیری. وقتی وارد آن روستا می شوی- زکات بیشتر مربوط به روستاهاست- کنار آب آن روستا پیاده شو، بدون اینکه وارد خانه های مردم شوی. بعد که پیاده شدی و بار انداختی و خستگی خود را گرفتی به سوی آنها برو. وقتی به آنها وارد شدی سلام کن.

سپس وی به تشریح صفات برخورد مامور وصول زکات با مردم پرداخت و گفت: حضرت به این مامور می فرماید: در درود گفتن و احوالپرسی کردن با مردم کوتاهی نکن. و سپس به آنها بگو بندگان خدا، ولی و خلیفه خدا من را فرستاده تا اگر حقی از خدا در اموال شما هست، بگیرم. آیا برای خدا، در اموال شما، حقی هست تا آن را به سوی ولی خدا بفرستید؟ اگر کسی گفت نه آقا، در اموال من حقی برای خدا نیست. دیگر با او حرف نزن، رهایش کن. نه اینکه سفت و سخت او را بترسانی که دفاترت را بیاور.

آیت الله تهرانی در ادامه گفت: حضرت به مامور وصول زکات می فرماید اگر کسی گفت در اموال من از حقوق الهی هست، با او برو، بدون اینکه او را بترسانی. وعده بد نده که اگر زکات ندهی، فلان می کنم و او را ترسانی یا بر او سختگیری کنی. از طلا و نقره هر چه داد، بگیر و قبول کن. چون عمده این زکات درباره حیوانات است. اگر برای او گاو و گوسفندی بود، وارد طویله او بدون اجازه اش نشو چون بیشترش مال اوست و مقدار کمی مال بیت المال است. وقتی هم وارد شدی به گونه ای وارد نشو که سلطه داری و اخم و بداخلاقی بر چهره ات نباشد. مراقب باش طوری بروی که حیوانات رم نکنند. آنها را نترسانی. نسبت به صاحب آن اموال کار زشت انجام ندهی.

وی در ادامه افزود: بعد حضرت می فرماید این گاو و گوسفندها که حق خدا در آن است، اول نصف کن. به صاحب آن بگو هر کدام را می خواهی بردار. بعد، بقیه را که برنداشته، نصف کن. بعد بگو هر کدام را می خواهی بردار. بعد دوباره نصف کن تا برسی به مقدار زکات. اینطور نباشد که تو بروی و زکات را انتخاب کنی.

این دستور خیلی جالب است. حضرت می فرماید اموال زکات دهنده را نصف کن. آن نصفی که او برمی دارد مال خود اوست. نصف دوم را باز هم نصف کن تا برسی به مقداری که باید زکات بدهد. لذا اگر گفت نه، من پشیمانم. دو مرتبه تقسیم کنیم. بگو باشد، دوباره مقدارها را قاطی کن و دوباره نصف کن به همین ترتیب.

این مقدمه بحث امروز ما درباره حیوانات است.

وَ لَا تَأْمَنَنَّ عَلَيْهَا إِلَّا مَنْ تَثِقُ بِدِينِهِ رَافِقاً بِمَالِ الْمُسْلِمِينَ حَتَّى يُوَصِّلَهُ إِلَى وَلِيِّهِمْ فَيَقْسِمَهُ بَيْنَهُمْ

سپس آیت الله تهرانی درباره این عبارت گفت: حضرت فرمود قهرا این حیوانات نیاز به چوپان دارند. ایمن مباش بر این حیوانات مگر به کسی که اعتماد به دین او داری. یعنی چوپان بیت المال دو شرط دارد، یکی امانت و وثاقت و شرط دوم، رفق و مدارا و دلسوزی نسبت به مال مسلمین. او باید امین باشد و ضمنا دلسوزی برای مال مسلمانان داشته باشد. اینها بیت المال است. نه اینکه کسانی 3000 میلیارد بلند کنند و فرار کنند. بیت المال است. نمی شود که اینطور رفتار کرد. این دو شرط را باید فرد داشته باشد تا اینکه اموال را به ولی مسلمین برساند تا تقسیم کنند.

وَ لَا تُوَكِّلْ بِهَا إِلَّا نَاصِحاً شَفِيقاً وَ أَمِيناً حَفِيظاً

امام جماعت مسجد هدایت در ادامه با اشاره به اینکه حضرت 8 صفت برای چوپان بیت المال مشخص می کند، گفت: چوپانی که قرار است حیوانات را به بیت المال برساند، او را موکّل نکن بر حیوانات، مگر انسان ناصح و شفیق و امین را تا بیت المال را حفظ کند.

غَيْرَ مُعَنِّفٍ وَ لَا مُجْحِفٍ وَ لَا مُلْغِبٍ وَ لَا مُتْعِبٍ

وی با اشاره به اینکه مامور وصول مالیات از دیدگاه حضرت امیر نباید سختگیر یا اجحافگر باشد، گفت: امام صادق(ع) وقتی این نامه را می خواند، نشست و بلند گریه کرد. امیرالمومنین(ع) چه کسی بود و این اراذلِ لامذهبِ غیرمسلمان بدتر از یهودی که دم از اسلام می زنند و تمام همّشان مخالفت با این آقاست چه می گویند؟ امروز در دنیا وهابیت چه می گویند؟ با او دشمن هستند. حضرت می فرماید آن چوپان باید مراقب باشد این حیوانات را نه زجر روحی بدهد و نه خستگی جسمی.

ثُمَّ احْدُرْ إِلَيْنَا مَا اجْتَمَعَ عِنْدَكَ نُصَيِّرْهُ حَيْثُ أَمَرَ اللَّهُ بِهِ

آیت الله تهرانی در ادامه با قرائت این عبارت گفت: حضرت می فرماید سپس هر مقداری که نزد تو از بیت المال جمع شده به سرعت به سوی ما بفرست تا ما آنها را قرار دهیم در جایی که خدا امر فرموده است. چرا می فرماید زود و به سرعت بفرست؟ برای اینکه نیازمندان منتظرند و اگر یک روز زودتر بفرستی برای نیازمندان بهتر است. دوم اینکه اگر تاخیر کنی، «فی التاخیر آفات»

فَإِذَا أَخَذَهَا أَمِينُكَ فَأَوْعِزْ إِلَيْهِ أَلَّا يَحُولَ بَيْنَ نَاقَةٍ وَ بَيْنَ فَصِيلِهَا وَ لَا يَمْصُرَ لَبَنَهَا فَيَضُرَّ ذَلِكَ بِوَلَدِهَا وَ لَا يَجْهَدَنَّهَا رُكُوباً وَ لْيَعْدِلْ بَيْنَ صَوَاحِبَاتِهَا فِي ذَلِكَ وَ بَيْنَهَا

او با تشریح این عبارت گفت: بعد حضرت می فرماید وقتی امین و چوپان تو گوسفندها را تحویل گرفت، سفارش به او کن که چه کند. سفارش کن بین شتر و بچه شتر جدایی نیندازد. باید بچه همراه مادرش باشد. شیر شتر را تماما ندوشد، مقداری برای بچه نگه دارد تا گرسنه نماند. اگر همه شیر را دوشید، بچه گرسنه می ماند و ضرر به او می زند. دقت کنید حضرت چه می فرماید. مامور وصول مالیات نباید حیواناتی را که گرفته از لحاظ سوار شدن بر شتران به زحمت بیندازد. رعایت عدالت را در سوار شدن بر شترها کند. فقط سوار یک شتر نشود تا او را بیش از سایرین خسته کند. رعایت عدالت در سواری را هم داشته باشد.

وَ لْيُرَفِّهْ عَلَى اللَّاغِبِ وَ لْيَسْتَأْنِ بِالنَّقِبِ وَ الظَّالِعِ وَ لْيُورِدْهَا مَا تَمُرُّ بِهِ مِنَ الْغُدُرِ

امام جماعت مسجد هدایت تهران با اشاره به اینکه حضرت فرمود به آن شتر زخمی و خسته ای که نمی تواند راه بیاید، مامور زکات باید رفاه بدهد، گفت: مامور جمع آوری زکات حتما باید به این حیوان رفاه بدهد و حال آن شترِ زخمی یا خسته را در سواری رعایت کند. وقتی می بیند زخمی است سوار نشود. باید مهلت بدهد و آن شتری که سُم او ساییده و نمی تواند تند برود یا شتری که لنگ است، با تأنّی بیاورد و فشار به او وارد نکند. در مسیر که می آید به هر غدیری که رسید، یعنی به هر بِرکه و محل تجمع آب رسید، حیوانات را کنار آب قرار دهد تا آب بخورند.

وَ لَا يَعْدِلْ بِهَا عَنْ نَبْتِ الْأَرْضِ إِلَى جَوَادِّ الطُّرُقِ وَ لْيُرَوِّحْهَا فِي السَّاعَاتِ وَ لْيُمْهِلْهَا عِنْدَ النِّطَافِ وَ الْأَعْشَابِ حَتَّى تَأْتِينَا- بِإِذْنِ اللَّهِ- بُدَّناً مُنْقِيَاتٍ غَيْرَ مُتْعَبَاتٍ وَ لَا مَجْهُودَاتٍ لِنَقْسِمَهَا عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ صلى الله عليه واله فَإِنَّ ذَلِكَ أَعْظَمُ لِأَجْرِكَ وَ أَقْرَبُ لِرُشْدِكَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ

آیت الله تهرانی در تشریح این عبارت نامه گفت: حضرت می فرماید مامور باید حیوانات را در زمین های سرسبز بیاورد و نه از جاده ها که چیزی برای خوردن حیوانات نیست. ساعاتی نیز به آنها مهلت استراحت بدهد. تند نراند و استراحت بدهد. باید به آنها مهلت بدهد که چون به آب زلال یا به علفزار که رسیدند آب بنوشند و کاملا از علف ها بخورند. تا اینکه حیوانات را بیاورد و به اذن خدا به ما برساند. آنها را اگر اینطوری بیاورد، چاق و فربه می شوند و به درد فقرا و مستمندان می خورند. حیوانات را اینگونه به دست ما برساند تا بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر، تقسیم کنیم. آن چه به تو سفارش می کنیم اجر تو را زیاد می کند و رشد تو را از نظر فکری و ارزش شخصیتی و انسانی بالا می برد.

وی با اشاره به اینکه فرمایشات امیرالمومنین(ع) زمانی بود که از انجمن حمایت از حیوانات خبری نبود، گفت: رسم بوده از ابتدا که انسانها، برخی حیوانات را تکریم می کردند و برخی نیز به آنها مقام خدایی می دادند که هنوز هم هستند، ولی اینها همه اشتباه است. در کتاب حج، احکامی درباره حیوانات داریم.

او با اشاره به اینکه در زمان گذشته حجّاج، با اسب و قاطر و الاغ و شتر به سفر می رفتند گفت: احکام حیوانات را آنجا نقل کرده اند. به همین سادگی نیست حاجی سوار حیوان شود و بتازاند. در روایات ما دستوراتی در این باره دارند. از جمله حضرت پیامبر فرمودند: بر حیوانات 7 خصلت است که باید رعایت شود. تا سوار پیاده شد، باید اول علف حیوان را بدهد. هر وقت از کنار آب رد شد باید آب را بر او عرضه کند. مراقب باشد تازیانه به صورت حیوان نزند، این حیوان تسبیح پروردگار می گوید. روی پشت این حیوان توقف نکند مگر در میدان جنگ. سابقا وقتی امامزاده داوود می رفتند. با قاطر که می رفتند، قوم و خویشها به هم می رسیدند و احوالپرسی می کردند. حضرت می فرماید وقتی توقف می کنید، پیاده شوید. یکی از حقوق حیوانات این است که توقف بر پشت حیوان نکند مگر در میدان جنگ که اگر آنجا پیاده شد مشکل ایجاد می شود. حتی در برخی روایات داریم که نباید صاحب حیوان، به او فحش و ناسزا بگوید. این تعبیر نشان می دهد آنها هوش دارند و فحش را هم می فهمند. شارع می گوید به حیوانات بد نگویید چون اینها می فهمند.

آیت الله تهرانی در پایان درس چهارم خود گفت: این نامه را از این جهت انتخاب کردم تا پی ببرید به میزان عدالت آقا و مولای ما.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: