بخش دوّم: اهل بيت (ع) از ديدگاه قرآن و حديث | ۸
غاليان و مروجان غلو در اين عمل انگيزههاى مختلفى داشتند كه در احاديث به برخى از آنها اشاره شده است:
در توقيعى كه از جانب حضرت صاحب الامر(ع) صادر شده چنين آمده:
اى محمد بن على! جاهلان و نادانان شيعه و كسانى كه دينشان به اندازهی بال مگس ارزش ندارد ما را اذيت مىكنند. خدا و پيامبر و ملائكه و پيامبران و اولياى خدا و هر كس كه اين كتاب را مىشنود شاهد مىگيرم كه من به خدا و رسول الله پناه مىبرم از كسانى كه مىگويند ما علم غيب مىدانيم يا در ملك خدا شريك او هستيم، يا ما را در مقامى، غير از مقامى كه خدا برايمان مقرر داشته قرار مىدهند، همانا كه خدا و ملائكه و پيامبران و اولياى خدا از اين افراد برئى مىباشند.[1]
امام محمد باقر(ع) دربارهی سه تن از غاليان به نامهاى ابوالغمر، جعفربن واقد و هاشم بن ابى هشام فرمود: اينها به وسيلهی ما مال مردم را مىخورند (استاكلوا الناس) مردم را به سوى آن چه ابوالخطاب بدان دعوت مىكند مىخوانند. خدا لعنت كند ابوالخطاب و كسانى كه مردم را به سوى او دعوت مىنمايند و كسانى كه قبلاً مردم را بدان سوى دعوت مىنمودند.[2]
حضرت على بن حسين(ع) فرمود: يهود در اثر افراط در محبت به «عُزير» گفتند آن چه را كه دربارهاش گفتند، پس نه عُزير از آنهاست و نه آنان از عُزير. و نصارى در اثر افراط در محبت به عيسى، گفتند آن چه را دربارهاش گفتند، پس نه عيسى از آنان است، نه آنها از عيسى. همين سنت دربارهی ما نيز جارى شده است. گروهى از شيعيان آن قدر ما را دوست مىدارند كه آن چه را يهود دربارهی عزير و نصرانىها دربارهی عيسى گفتند دربارهی ما مىگويند، پس نه آنان از ما هستند و نه ما از آنها.[3]
چنان كه خوانديد يكى از گرفتارىهاى بزرگ امامان معصوم و تشيّع راستين و مظلوم، پيدايش دو عقيده انحرافى غلو و تفويض بوده است. اين عقايد باطل به چهرهی نورانى ائمه اطهار و مذهب تشيّع لطمه مىزد و مردم را به آنها بدبين مىساخت. متأسفانه اين خطر بزرگ يا توطئه شوم داخلى توسط افرادى انجام مىگرفت كه از مدعيان ولايت و دوستى اهل بيت بودند كه در اثر جهالت و اظهار عشق دروغين، يا به طمع سودجويىهاى مادى، عظمت خداى بزرگ را تنزل داده و امامان معصوم را در برخى از صفات مختص خدايى شريك قرار مىدادند. و با نشر اين عقايد باطل گروهى از مردم عوام و ساده لوح را فريب مىدادند. اين خطر بزرگ كيان مذهب تشيّع را در معرض خطر قرار مىداد. در چنين موقعيت خاصى بود كه ائمه اطهار(ع) سكوت در برابر اين مداحىهاى باطل را ناروا دانسته و به افشاگرى و جهاد علمى عليه اين افكار باطل و خرافى قيام كردند. سران آنها را به كفر و خروج از دين و نشر افكار باطل معرفى نمودند، آنها را علناً لعن و از خود طرد كردند حتى در برخى مواقع كشتن آنها را مباح دانستند، و بدين وسيله پيروان عوام و ساده لوح آنها را آگاه ساختند. به بركت اقدام جدى ائمه اطهار(ع) بود كه اين توطئه بزرگ رفع شد؛ به گونهاى كه در اين زمان اثرى از فرقه غاليان و مفوضه مشاهده نمىشود. البته بعد از ائمه اطهار(ع) علماى تشيّع نيز در پاسدارى از عقايد صحيح اسلام و مبارزه با عقايد باطل و انحرافى سعى بليغ داشته و دارند.
در اين جا تذكر اين نكته را لازم مىدانم كه علما و بزرگان دين بايد توجه داشته باشند كه در اين زمان و زمانهاى گذشته و زمانهاى آينده افرادى شياد و سودجو بوده و هستند كه در فرصتهاى مناسب به ويژه ايام بحرانى و بروز مشكلات اجتماعى، قشر عوام و ساده لوح را هدف قرار مىدهند و با ذكر داستانهاى اميدوار كننده و خوابهاى بىپايه و خبرهاى ضعيف و غير موثّق و برخى كارهاى دروغين و غير عادى و مديحه سرايىهاى دروغين، مردم عوام و ساده لوح را فريب مىدهند.
حتى امكان دارد، دانسته يا نادانسته عقيده غلو يا تفويض را ترويج نمايند. بنابراين، علماى دين و پاسداران عقايد صحيح اسلام و تشيّع راستين بايد همواره هوشيار و بيدار باشند و در برابر عقايد باطل شجاعانه قيام و اقدام نمايند؛ چنان كه علماى پيشين چنين بودهاند.
1- انگیزههای غاليان و مروجان غلو را نام ببرید.
2- چرا اکنون اثرى از فرقه غاليان و مفوضه مشاهده نمىشود؟
[1]. همان، ص 267: در اين توقيع شريف و برخى احاديث ديگر دانستن علم غيب از مصاديق غلو به شمار رفته و از امامان و پيامبر نفى شده است. ولى بعض دانشمندان در توجيه مطلب گفتهاند: در صورتى غلو است كه آنان را در علم به غيب مستقل بدانيم، اما اگر كسى عقيده داشته باشد كه در موارد لازم، علم به برخى معلومات غيبى از جانب خداى متعال در اختيارشان قرار مىگيرد، چنين علمى را نه امامان از خود نفى كردهاند نه با وجود امكانى آنان منافات دارد. چنان كه حضرت ابوالحسن(ع) در حديث سابق علم به غيب را به همينگونه تفسير مىكرد.
[2]. بحارالانوار، ج 25، ص 319.
[3]. همان، ص 288.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی