موانع و راه حلها
ممكن است كسى بگويد: البته ازدواج به موقع امرى است مطلوب، ليكن با توجه به اوضاع و شرايط كنونى موانعى به وجود آمده كه عملاً ازدواج به موقع را غير ممكن ساخته است. در ذيل به دو مانع بزرگ و راه حل آنها اشاره مىكنيم:
ازدواج، احتياج به مسكن، تأمين هزينههاى مراسم عقد و عروسى، تهيهی جهاز و اسباب و لوازم زندگى و بعد از آن تأمين هزينههاى زندگى دارد. بسيارى از جوانان در آغاز زندگى فاقد اينها هستند. والدين نيز قدرت تأمين اينها را ندارند. بدون امكانات هم كه نمىتوان عروسى كرد. از اينرو ناچارند ازدواج را به تأخير بيندازند تا امكانات فراهم شود.
در جواب گفته مىشود: گر چه فقر و تهيدستى يكى از موانع بزرگ ازدواج است و براى بعضى از فقرا واقعاً امكان ازدواج نيست و در تأخير آن معذورند ليكن همهی افرادى كه دير ازدواج مىكنند عذرشان پذيرفته نيست. ازدواج، يك نياز طبيعى است، آنقدر هم دشوار نيست كه ما مىپنداريم، بلكه توقعات بىجا و بلند پروازىها و تجملپرستىهاى جوانان و اولياى آنهاست كه ازدواج را اين چنين دشوار ساخته است. پايبندى به مراسم مجلل عقد و عروسى و هزينههاى سنگين و كمرشكن مهر و جهاز و اسباب و لوازم زندگى است كه ازدواج را به صورت غولى وحشتناك درآورده است.
جوانان برگزارى چنين مراسم سنگينى را جزء لاينفك ازدواج و از علائم شخصيت مىپندارند. جوان فكر مىكند وقتى مىتواند ازدواج كند كه منزل شخصى، اسباب زندگى و هزينهی مراسم مجلل عقد و عروسى را آماده داشته باشد. به علاوه، بايد راه درآمد خوبى هم داشته باشد تا بتواند هزينههاى يك زندگانى آبرومندانه را تأمين نمايد و چون در آغاز جوانى از چنين امكانات كاملى برخوردار نيست ازدواج را به تأخير مىاندازد.
ليكن همهی اينها اشتباه و بلندپروازى است. ازدواج و ارضاى غريزهی جنسى، مانند غذا و آب، يك نياز طبيعى است كه بايد به هر صورت، در موقع نياز انجام بگيرد وگرنه عواقب سوئى را به دنبال خواهد داشت. پسر و دختر بايد در موقع نياز به ازدواج، امكانات خودشان را بسنجند و بيش از آن توقعى نداشته باشند.
اگر منزل شخصى نيست در منزل اجارهاى هم مىتوان ازدواج كرد. اگر منزل دربست نيست در يك اتاق يا دو اتاق هم مىتوان عروسى كرد. اگر قدرت اجاره كردن ندارند در منزل پدر داماد يا پدر عروس هم مىتوان مدتى زندگى كرد. اگر امكان تهيهی اسباب و لوازم مفصل زندگى نيست، روى موكت و گليم و با حداقل اسباب و لوازم زندگى هم مىتوان زندگى كرد. اگر امكان زندگى مرفه نيست با رعايت اقتصاد و سادگى هم مىتوان زندگى كرد.
اگر دختر و پسر موقعيت و امكانات خود را بررسى كرده و از توقعات و بلند پروازىهاى خود دست بردارند، مىتوانند با چنين وضعى ازدواج كنند و از نعمت انس و مودت خانوادگى برخوردار گشته و به تدريج زندگى خود را بهتر و مرفهتر سازند.
دومين مانع ازدواج ادامهی تحصيلات دبيرستانى و دانشگاهى است. اكثر پسران و دختران علاقه دارند حداقل تا حد ديپلم و در صورت امكان در حد ليسانس و بالاتر به تحصيلات خود ادامه دهند. معلوم است كه درس خواندن با ازدواج سازگار نيست، زيرا ازدواج مسئوليت آفرين است و تقيد به وجود مىآورد. پسرى كه درس مىخواند نه درآمدى دارد تا هزينهی خانواده را تأمين نمايد و نه فرصت كافى دارد تا بتواند به امور زندگى و همسردارى برسد. همچنين دخترى كه درس مىخواند چگونه مىتواند به امور خانه دارى و شوهر دارى و احياناً بچه دارى برسد؟
خانواده دختر و پسر نيز همين عقيده را دارند و غالباً حاضر نيستند براى فرزندانى كه به تحصيل اشتغال دارند عروسى كنند. در نتيجه، سنين ازدواج بالا رفته و جوانان را ناچار ساخته كه بر خلاف ميل طبيعى، ازدواج را به پايان دورهی تحصيلات و سامان يافتن زندگى به تأخير بيندازند.
غربىها براى حل اين مشكل، آزادى كامل غريزهی جنسى و دوستگيرى و بىبندوبارى را براى جوانان تجويز نمودهاند. نتيجهی آن هم همين وضع اسفبارى است كه جهان غرب با آن مواجه گشته و اساس خانوادهها را متزلزل ساخته است.
امّا اسلام اين آزادىها را موجب انحراف از قانون طبيعت و برخلاف مصالح فردى و اجتماعى انسانها مىداند و شديداً با آن مخالفت كرده است.
به همين جهت مشكل جوانان در جوامع اسلامى به صورت امرى غير قابل حل درآمده است. از يك طرف ادامهی تحصيلات جوانان يك ضرورت محسوب مىشود و لازمهی آن تأخير در ازدواج است، از طرف ديگر نيروى جنسى يك واقعيت است و بايد ارضا شود، از طريق مشروع يعنى ازدواج كه امكان ندارد، از طرق ديگر هم كه به نظر اسلام گناه و انحراف است. پس جوانان چه كنند؟ به هر حال، يا به انحراف كشيده مىشوند، يا به بيمارىهاى روانى و ناهنجارىهايى كه از لوازم سركوب كردن غريزهی جنسى است مبتلا مىگردند.
بسيارى از ناهنجارىها، طغيانها، ولگردىها، انحرافات جنسى، مفاسد اخلاقى، تجاوزات نامشروع، چشم چرانىها، عقدهها و بيمارىهاى روانى و حتى قتل و جنايتهايى كه در بين جوانان ديده مىشود معلول همين محروميتها است.
خيرانديشان براى حل مشكل جوانان به مسئولين توصيه مىكنند تا براى آنها تفريحگاه سالم، پارك، كتابخانه، فيلمها و نمايشنامههاى خوب، امكانات ورزشى، برنامههاى خوب تلويزيونى و راديويى، خانهی جوانان، مجلات و روزنامههاى سازنده تهيه كنند و بدين وسيله جوانان را سرگرم ساخته و اوقات فراغت آنها را پر نمايند تا از طغيان غريزهی جنسى و انحراف مصون بمانند.
البته ما منكر ضرورت تفريحات سالم براى جوانان نيستيم و مسئولان و خيرانديشان بايد در اين باره اقدام جدى به عمل آورند و بدين وسيله مىتوان جوانان را مشغول نمود و تا حدى از مفاسد اجتماعى و اخلاقى كاست، ليكن هيچ كدام اينها نمىتواند پاسخگوى خواستهی طبيعى غريزهی جنسى باشد. غريزهی جنسى يك واقعيت است كه آدمى را به سوى جنس مخالف مىكشاند و براى ارضا او را تحت فشار قرار مىدهد. با سرگرمى نمىتوان آن را فريب داد و منحرف ساخت. پس با مشكل جوانان چه بايد كرد؟!
به نظر ما تنها راه حل اين مشكل، ازدواج به موقع جوانان مىباشد، چنانكه اسلام نيز بدان تأكيد دارد. ليكن اين مطلب را كه ازدواج در سنين جوانى با ادامهی تحصيلات سازگار نيست قبول نداريم، چون ادامهی تحصيلات با ازدواج، ناسازگار نيست، بلكه پايبندى به يك سرى آداب و رسوم و توقعات بىجاست كه اين دو را غير قابل جمع نموده است. ازدواج و ادامهی تحصيلات قابل جمعاند امّا مشروط به اينكه خانوادهی دختر و پسر و خود آنها و مسئولان مربوط، اعم از مراكز فرهنگى و دانشگاهى در حل اين مشكل تفاهم و تعاون داشته باشند.
بدين صورت كه خانوادهی دختر نگويند: بايد دخترم را به مردى شوهر دهم كه داراى درآمد كافى، خانه و زندگى مستقل باشد، بلكه پيش خود بگويد: اگر دخترم براى ادامهی تحصيلات چند سال ديگر در خانهام بماند ناچارم مخارج او را تأمين كنم، بنابراين، مىتوانم او را شوهر دهم و به مقدار توانم به خانوادهی جديد التأسيس دامادم، كمك نمايم تا درس بخوانند و روى پاى خود بايستند.
خانوادهی پسر نيز نگويند: وقتى مىتوانيم پسرمان را زن بدهيم كه داراى كار و درآمد كافى بوده و كارى با ما نداشته باشد، بلكه چنين بينديشند كه اگر پسرشان را زن ندهند ناچارند تا زمان ادامهی تحصيلات، مخارج او را تأمين كنند. بنابراين، مىتوانند برايش زن بگيرند و در صورت امكان مبلغ زيادترى را در اختيارش بگذارند تا خانوادهی خود را اداره كند و به تحصيلات خويش هم ادامه دهد، تا زمانى كه به استقلال اقتصادى برسند.
امّا پسر و دختر نيز بايد به چند نكتهی مهم توجه داشته باشند:
اولاً: به سن بلوغ رسيدهاند و چنانكه نياز به آب و غذا دارند به ارضاى غريزهی جنسى نيز نياز دارند.
ثانياً: بهترين وسيلهی ارضا، ازدواج و تشكيل خانواده و بهرهمندى از نعمت انس و مودت است و دوران جوانى بهترين سنين ازدواج مىباشد.
ثالثاً: چون مىخواهند به تحصيلات خود ادامه دهند، نمىتوانند راه درآمد خوبى داشته باشند امّا مىتوانند از كمكهاى پدر و مادر استفاده نمايند.
رابعاً: امكانات مالى خانوادهی خود را در نظر گرفته و بيش از آن توقع نداشته باشند. توقعات خود را با شرايط موجود تطبيق داده و درصدد ازدواج برآيند.
بنابراين، بايد از داشتن منزل شخصى و مستقل و تجملات و اسباب و لوازم غير ضرورى بهطور موقت چشم بپوشند و توقع انجام مراسم سنگين عقد و عروسى و مهمانىهاى تشريفاتى را نداشته باشند. در خوراك و پوشاك خود نيز به حداقل اكتفا نمايند. در يك منزل يا اتاق اجارهاى يا در يك اتاق در منزل پدر داماد يا عروس يا يكى از خويشان نزديك مىتوانند عروسى كنند. كارهاى منزل را با كمك يكديگر انجام دهند. تا پايان تحصيلات مىتوانند زندگى خوب و ساده و خوشى را داشته باشند و از نعمت انس و مودت بهره بگيرند. در چنين صورتى مىتوانند از كمكهاى خانوادههاى خود نيز استفاده كنند.
پس ازدواج دختر و پسر در زمان تحصيل هم امكان دارد، ليكن مشروط به تفاهم و همكارى خانوادهی پسر و دختر و موقعيت شناسى و عقل و درايت و گذشت خود آنها است.
در چنين صورتى دختر و پسر در زمان تحصيل از نعمت بزرگ ازدواج و فوايد آن بهرهمند مىشوند و از تبعات تأخير در ازدواج مصونيت پيدا مىكنند. بعد از خاتمهی تحصيلات و اشتغال به كار هم مىتوانند كمكم به آرزوهاى خود برسند و اسباب و لوازم مورد علاقه را تهيه نمايند.
مسئولان كشور و مراكز آموزشى و امور خيريه نيز مىتوانند از طريق وام دانشجويى، وام ازدواج، كمكهاى بلاعوض، تهيهی خوابگاههاى رايگان و امثال آن به ازدواج دانش آموزان و دانشجويان كمك نمايند. البته تصديق مىكنيم كه پيشنهاد مذكور امرى غير مأنوس و شايد غير ممكن تلقى شود ليكن براى نجات نسل جوان و جلوگيرى از مفاسد اخلاقى و انحرافات جنسى چارهاى جز اين نداريم. اجراى چنين برنامهاى غير ممكن نيست ولى دشوار است و احتياج به يك كار فرهنگى وسيع دارد. اگر جوانان و خانوادهی آنها به ضرورت آن پى ببرند راه عمل را پيدا خواهند كرد.
1- دو مانع بزرگ ازدواج و راهحل آنها را بیان کنید.
2- نتيجهی آزادى كامل غريزهی جنسى براى جوانان در کشورهای غربی چیست؟
3- مسئولان كشور و مراكز آموزشى و امور خيريه چگونه مىتوانند به ازدواج دانشجويان كمك نمايند؟
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت