بخش سوّم: دلایل امامت | ۲
در احاديث فراوانى، تعداد امامان دوازده نفر و به نام اولين و آخرين فرد آنان اشاره شده است. به عنوان نمونه: سلمان محمدى گفت: خدمت پيامبر اكرم(ص) رسيدم، در حالى كه حسين بر زانويش نشسته بود. چشمان او را مىبوسيد و دهانش را مىمكيد و به من فرمود: تو سيد، پسر سيد و پدر سادات مىباشى، تو امام، فرزند امام، و پدر امامان هستى، تو حجت فرزند حجت، و پدر نه امامى هستى كه نهمين فرد آنان قائم خواهد بود.[1]
عبدالله بن عباس از رسول خدا(ص) نقل كرده كه فرمود: خلفا و اوصيا و حجتهاى خدا بعد از من دوازده نفرند، اولين فرد آنان برادرم على و آخرين فرد نيز از فرزندان من خواهد بود. عرض شد يا رسول الله! برادرت كيست؟ فرمود: على بن ابىطالب، عرض شد فرزندت كيست؟ فرمود: مهدى، همان كسى كه زمين را پر از عدل و داد مىكند بعد از اين كه از ظلم و جور پر شده است.[2]
حسن بن على(ع) از رسول خدا(ص) نقل كرده كه فرمود: امامان بعد از من به تعداد نقيبان بنى اسرائيل و حواريون عيسى (دوازده نفر) مىباشند، هر كه آنان را دوست بدارد مؤمن است، و هر كس با آنان دشمنى كند منافق است، آنان حجتهاى خدا بر مردم و پرچمهاى هدايت مىباشند.[3]
جابر بن عبدالله انصارى خدمت رسول الله(ص) عرض كرد: يا رسول الله امامان از نسل على بن ابى طالب چه كسانى هستند؟ فرمود: حسن و حسين، دو جوانان اهل بهشت، بعد از آنها سيدالعابدين در زمان خودش على بن حسين، بعد از او باقر بن على. اى جابر تو او را درك خواهى كرد، سلام مرا به وى برسان. بعد از او صادق جعفر بن محمد، بعد از او كاظم موسى بن جعفر، بعد از او رضا على بن موسى، بعد از او تقى محمد بن على، بعد از او نقىّ على بن محمد، بعد از او زكىّ حسن بن على، بعد از او فرزندش قائم به حق، مهدى است كه زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد، چنان كه پر از ظلم شده است. اى جابر! اينان خلفا، اوصيا و فرزندان و عترت من مىباشند، هر كس از آنان اطاعت كند از من اطاعت كرده است، و هر كس همهی آنان يا يكى از آنها را انكار كند مرا انكار كرده است. به بركت وجود آنان آسمان بر زمين فرود نمىآيد و زمين، اهلش را فرو نمىبرد.[4]
سهل بن سعد انصارى گفت: از فاطمه دختر رسول خدا(ص) دربارهی امامان سؤال كردم؟ گفت: رسول خدا به على فرمود: يا على! تو بعد از من خليفه و امام هستى، تو در تصرف در امر مؤمنان از خودشان شايستهتر مىباشى. وقتى تو از دنيا بروى فرزندت حسن شايستهتر، و هنگامى كه حسن وفات كرد حسين صالحتر است، وقتى حسين وفات كرد فرزندش على بن حسين اولويت دارد. هنگامى كه على بن الحسين وفات كرد فرزندش محمد شايستهتر است. وقتى محمد از دنيا رفت پسرش جعفر شايستهتر است. هنگامى كه جعفر از دنيا رفت فرزندش موسى شايستهتر است، وقتى موسى وفات كرد پسرش على سزاوارتر است. وقتى على از دنيا رفت فرزندش محمد شايسته تر است. وقتى محمد وفات كرد پسرش على سزاوارتر است. بعد از وفات على پسرش حسن شايستهتر است، وقتى حسن وفات كرد فرزندش قائم و مهدى شايستهتر است، او شرق و غرب جهان را فتح خواهد كرد.[5]
على بن ابى طالب(ع) از رسول خدا(ص) نقل كرده كه فرمود: هر كس دوست دارد خدا را ملاقات كند در حالى كه مورد عنايت او قرار گرفته باشد بايد به ولايت تو تمسك جويد، و هر كس مىخواهد خدا را ملاقات كند در حالى كه از او بيمناك نباشد بايد ولايت فرزندت حسين را بپذيرد، و هر كس مىخواهد خدا را ملاقات كند در حالى كه گناهانش بخشيده شده باشد بايد ولايت على بن الحسين را قبول كند، چون خداى متعال دربارهاش فرمود:
«سِيماهُمْ فِى وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» و هر كس دوست دارد خدا را ملاقات كند در حالى كه چشمش روشن است ولايت محمد بن على را بپذيرد، و هر كس دوست دارد خدا را در حالى ملاقات كند كه نامهی عملش در دست راستش باشد جعفر بن محمد صادق را ولى خود بداند، و هر كس دوست دارد پاك و پاكيزه خدا را ملاقات كند موسى بن جعفر كاظم را ولى خود بداند و هر كس دوست دارد خوشحال و خندان خدا را ملاقات كند ولايت على بن موسى الرضا را بپذيرد. و هر كس مىخواهد خدا را ملاقات كند در حالى كه درجاتش بالا رفته و سيئاتش به حسنات تبديل شده باشد ولايت فرزندش محمد را قبول كند، و هر كس دوست دارد خدا را ملاقات كند در حالى كه حساب را بر او آسان بگيرد و او را در بهشتى داخل كند كه عرضش از زمين و آسمانها بيشتر و براى پرهيزكاران آماده گشته ولايت فرزندش على را بپذيرد، و هر كس مىخواهد خدا را ملاقات كند در حالى كه رستگار شده باشد ولايت فرزندش حسن بن على را قبول كند. و هر كس دوست دارد با ايمان و اسلام كامل خدا را ملاقات نمايد ولايت فرزندش امام منتظر محمد صاحب الزمان و مهدى را بپذيرد. اينان چراغان هدايت در تاريكىها، و امامان هدايت و پرچمهاى تقوا مىباشند. هر كس آنان را دوست بدارد و ولايتشان را پذيرفته باشد، من بهشت را برايش ضمانت مىكنم.[6]
حسن بن على گفت: از رسول خدا(ص) شنيدم كه به على ابن ابى طالب(ع) فرمود: تو وارث علم، خزينهدار حكمت و امام بعد از من هستى، وقتى شهيد شدى پسرت حسن امام است، وقتى حسن به شهادت رسيد فرزند ديگرت حسين امام است. وقتى حسين شهيد شد فرزندش على امام خواهد شد. بعد از او نه نفر از اولاد حسين به امامت خواهند رسيد، در اين هنگام حسن بن على عرض كرد: يا رسول الله نام آنان چيست؟ فرمود: على و محمد و جعفر و موسى و على و محمد و على و حسن و مهدى كه از نسل حسين است. او زمين را پر از عدل و داد مىكند. بعد از آن كه پر از ظلم و جور شده است.[7]
مهمترين دليل امامتِ امامانِ دوازدهگانه نصب امام پيشين است. امامى كه قبلاً به وسيله پيامبر به امامت منصوب شده مىتواند همانند پيامبر، امام بعد از خودش را شناسايى و به مردم معرّفى كند. چون از علوم و اطلاعات پيامبر برخوردار است و معصوم شناس مىباشد. و توصيههاى لازم را از پيامبر يا امام پيشين دريافت نموده است. امامت امامان دوازدهگانه همينگونه انجام گرفته، چنان كه اسناد و مدارك آن در كتب حديث و كلام به ثبت رسيده است مىتوانيد مطالعه كنيد. ما نيز در اين كتاب از همين روش استفاده خواهيم.
چنان كه قبلاً اشاره شد: پيامبر گرامى اسلام كه خود معصوم و از تأييدات الهى برخوردار و معصوم شناس بود، در زمان حيات خويش، با ذكر فضائل و كمالات ذاتى و مقام علمى و عصمت حضرت على زمينه را براى امامت او فراهم ساخت، و در نهايت در غدير خم و با حضور دهها هزار نفر از زائران بيت الله او را رسما به مقام امامت برگزيد و نصب كرد. بدين وسيله امامت و ولايت او براى حاضران به اثبات رسيد. پيامبر اكرم براى ادامه امامت نيز توصيههاى لازم را به حضرت على انجام داد. حضرت على هم در زمان حيات خود فرزندش حسن را بدين مقام برگزيد و معرفى كرد. امام حسن نيز به هنگام مرگ برادرش حسين را برگزيد و نصب كرد و او هم فرزندش على بن حسين را به مقام امامت برگزيد و نصب كرد و همين شيوه تا نصب امام دوازدهم ادامه يافت.
امامان در زمان حيات خود، براى اثبات صحت ادعاى امامت خويش گهگاه معجزاتى هم داشتهاند كه در كتب حديث و تاريخ و كلام ثبت شده و ما به دليل پرهيز از تطويل، از ذكر و بررسى آنها خوددارى مىكنيم.
1- مهمترين دليل امامتِ امامانِ دوازدهگانه چیست؟
2- امامان در زمان حيات خود، براى اثبات صحت ادعاى گهگاه چه میکردند؟
[1]. همان، ص 103: سلمان المحمدي قال: دخلت على النّبي(ص) و إذاً الحسين علي فخذه و هو يقبّل عينيه و يلثم فاه و يقول: أنت سيّد ابن سيّد، أبو سادة، أنت إمام ابن إمام، أبوائمّة، أنت حجّة ابن حجّة أبو حجة تسعة من صلبك تاسعهم قائمهم.
[2]. همان، ص 106: عبدالله بن عباس قال: قال رسول الله(ص): إنّ خلفائي و أوصيائي و حجج الله على الخلق بعدى اثناعشر أوّلهم أخي و آخرهم ولدي، قيل يا رسول الله و من أخوك؟ قال: عليّ بن أبي طالب قيل: فمن ولدك؟ قال: المهدي الذي يملأها قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً.
[3]. همان، ج 1، ص 113: حسن بن عليّ(ع) قال: قال رسول الله(ص): الأئمّة بعدي بعدد نقباء بني إسرائيل و حواري عيسى، من أحبّهم فهو مؤمن و من أبغضهم فهو منافق، هم حجج الله في خلقه و أعلامه على بريّته.
[4]. غاية المرام، ج 1، ص 163: قال جابر بن عبدالله الأنصارى: يا رسول الله! و من الأئمّة من ولد عليّ بن أبىطالب: فقال: الحسن و الحسين سيّد اشباب أهل الجنّة، ثمّ سيّد العابدين في زمانه عليّ بن الحسين، ثمّ الباقر محمّد بن عليّ، ستدركه يا جابر! فإذا أدركته فاقرأ منّي السلام، ثمّ الصادق جعفر بن محمّد، ثمّ الكاظم موسى بن جعفر، ثمّ الرضا عليّ بن موسى، ثمّ التقيّ محمّد بن عليّ، ثمّ النقىّ عليّ بن محمّد، ثمّ الزكيّ الحسن بن عليّ، ثمّ ابنه القائم بالحقّ مهدي أمّتي الذي يملأ الأرض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً، هؤلاء يا جابر! خلفائى و أوصيائي و أولادي و عترتي، من أطاعهم فقد أطاعني، و من عصاهم فقد عصاني، من أنكرهم أو أنكروا أحداً منهم فقد أنكرني، بهم يمسك الله السماء ان تقع على الأرض إلّا بإذنه و بهم يحفظ الله الأرض أن تميد بأهلها.
[5]. غاية المرام، ج 1، ص 216: سهل بن سعد الأنصاري قال سئِلَت فاطمة بنتُ رسولِ الله(ص) عن الأئمّة، فقالت: كان رسول الله يقول لعلّي: يا عليّ! أنت الإمام و الخليفة بعدي، و أنت اولى بالمؤمنين من أنفسهم، فإذا مضى فابنك الحسن أولى بالمؤمنين من أنفسهم، فإذا مضى الحسن فالحسين أولى بالمؤمنين من أنفسهم، فإذا مضى الحسين فابنه على بن الحسين أولى بالمؤمنين من أنفسهم، فإذا مضى عليّ فابنه محمّد أولى بالمؤمنين من أنفسهم، فاذا مضى محمد فابنه جعفر أولى بالمؤمنين من أنفسهم، فإذا مضى موسى فابنه عليّ أولى بالمؤمنين من أنفسهم، فإذا مضى عليّ فابنه محمّد أولى بالمؤمنين من أنفسهم فإذا مضى محمّد فابنه عليّ أولى بالمؤمنين من أنفسهم، فإذا مضى عليّ فابنه الحسن أولى بالمؤمنين من أنفسهم، فإذا مضى الحسن فابنه القائم المهدي أولى بالمؤمنين من أنفسهم، يفتح الله به مشارق الأرض و مغاربها.
[6]. جامع احاديث الشيعه، ج 17، ص 103: عليّ بن أبي طالب(ع) عن رسول الله(ص) أنّه قال: من أحبّ أن يلقى الله عزّوجلّ و هو مقبل عليه غير معرض عنه فليتولّك، و من سرّه أن يلقى الله عزّوجلّ و هو راض عنه فليتولّ ابنك الحسن، و من أحبّ أن يلقى الله عزّوجلّ و لا خوف عليه فليتولّ ابنك الحسين، و من أحبّ أن يلقى الله و قد تمحّص عنه ذنوبه فليتولّ عليّ بن الحسين، فإنّه كما قال الله: «سِيماهُمْ فِى وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» و من أحبّ أن يلقى الله عزّوجلّ و هو قرّة العين فليتولّ محمّد بن عليّ، و من أحبّ أن يلقى الله فيعطيه كتابه بيمينه فليتولّ جعفر بن محمّد الصادق، و من أحبّ أن يلقى الله طاهراً مطهّراً فليتولّ موسى بن جعفر الكاظم، و من أحبّ أن يلقى الله و هو ضاحك فليتولّ عليّ بن موسى الرضا، و من أحبّ أن يلقى الله و قد رفعت درجاته و بدلّت سيّئاته حسنات فليتولّ ابنه محمّداً، و من أحبّ أن يلقى الله عزّوجلّ فيحاسبه حساباً يسيراً و يدخله جنّة عرضها السماوات و الأرض أعدّت للمتّقين فليتولّ ابنه عليّاً، و من أحبّ أن يلقى الله عزّوجلّ و هو من الفائزين فليتولّ ابنه الحسن العسكري، و من أحبّ أن يلقى الله عزّوجلّ و قد كمل ايمانه و حسن اسلامه فليتولّ ابنه المنتظر محمّداً صاحب الزمان المهدي، فهؤلاء مصابيح الدجى و أئمّة الهدى و أعلام التقى، فمن أحبّهم و تولّاهم كنت ضامناً له على الله الجنّة.
[7]. غاية المرام، ج 1، ص 193: عن الحسن بن عليّ قال: سمعت رسول الله(ص) يقول لعلّي(ع): أنت وارث علمي، و معدن حكمي، و الإمام بعدي، فإذا استشهدت فابنك الحسن، فإذا استشهد الحسن فابنك الحسين، و إذا استشهد الحسين فابنه عليّ، يتلوه تسعة من صلب الحسين أئمّة أطهار. فقلت: يا رسول الله فما اسماؤهُم؟ قال: عليّ و محمد و جعفر و موسى و عليّ و محمّد و عليّ و الحسن، و المهدي من صلب الحسين، يملأ الله به الأرض قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی