معاد و جهان پس از مرگ| ۲۷
دانشمندان از قدیم دریافته بودند که نیروى مرموزى در بدن انسان وجود دارد که بدون توسل به وسائل عادى مىتواند در افراد و یا اجسام دیگر اثر بگذارد که بعدها نام آن را «نیروى مغناطیس» و یا «مانیتیسم» که همان «مغناطیس» است نامیدند!
معاد و جهان پس از مرگ| ۲۶
ممکن است مغز انسان فرسوده شود ولى با فرسوده شدن مغز، خانهاى که نقشهاش از بیست سال قبل در ذهن ما ثبت شده فرسوده نمىگردد، و از یک نوع ثبات که خاصیت جهان ماوراى ماده است برخوردار است.
معاد و جهان پس از مرگ| ۲۵
آگاهى ما از موجودات خارجى، مثلاً از اینکه این کتاب پیش روى ما است و خطوط و نقوشى دارد از این راه است که نقشهاى از آنها در ذهن ما ترسیم مىگردد و از این طریق احاطه به وضع خارج پیدا مىکنیم. این نوع علم را در فلسفه «علم حصولى» یا ارتسامى مىنامند.
معاد و جهان پس از مرگ| ۲۴
آیا جهانى بیرون از وجود ما هست یا نه؟ مسلماً چنین جهانى وجود دارد، و ایدهآلیستها - که وجود جهان خارج را انکار مىکنند و مىگویند: هر چه هست «مائیم» و «تصورات ما»، و جهان خارج درست همانند صحنههایى که در خواب مىبینیم چیزى جز تصوّرات نیست - سخت در اشتباهند...
معاد و جهان پس از مرگ| ۲۳
نخستین چیزى که سبب توجه انسان به مسئلهی روح شده موضوع خواب و رؤیا بوده است. انسان - حتى انسان قبل از تاریخ - در عالم خواب صحنهها و عوالم وسیعى را مشاهده مىکرد که پس از بیدارى هیچ یک از آنها را در محیط خود نمىدید.
معاد و جهان پس از مرگ| ۲۲
دقتی که در ساختمان کوچکترین واحد این جهان به کار رفته همانند دقتى که در ساختمان عظیمترین واحدهاى غول پیکر آن دیده مىشود حیرتانگیز است. و «انسان» - در این میان - لااقل کاملترین موجودى است که ما تاکنون شناختهایم، و با آن ساختمان عجیب خود عالیترین محصول این جهان - البته تا آنجا که ما مىدانیم - محسوب مىگردد.
معاد و جهان پس از مرگ| ۲۱
ما که نمىفهمیم براى چه آمدهایم؟ و براى چه هستیم؟ و براى چه خواهیم رفت؟ به همین دلیل، احساس بیهودگى و پوسیدگى مىکنیم، و این احساس رنج دهنده هر وقت از کار روزانه فارغ مىشویم و لحظهاى در فکر فرو مىرویم به ما دست مىدهد.
معاد و جهان پس از مرگ| ۲۰
انسان در برابر خلافکاریها و بیدادگریها و آلودگیها در «چهار دادگاه مختلف» در همین جهان مجازات و محکوم به پرداختن جریمههاى سنگینى مىشود که «نخستین» آنها دادگاه اسرارآمیز «وجدان» است که گاه به تنهایى همهی حسابها را تصفیه مىکند و چیزى باقى نمىگذارد.
معاد و جهان پس از مرگ| ۱۹
همانطور که روح ما از دو دستگاه «خودآگاه» و «ناخودآگاه» تشکیل یافته، قوانین جهان بزرگ هم در دو رشته تنظیم شدهاند، قوانین آفرینش (تکوین) و قوانین قراردادى (تشریع) که گویا در جهان هستى اولى دستگاه ناخودآگاه روح جهان را تشکیل مىدهد و دومى «خودآگاه» آن را.
معاد و جهان پس از مرگ| ۱۸
عادت کردن و خو گرفتن به چیزى در عین اینکه بسیارى از مشکلات ما را حل میکند گاهى گمراه کننده است، زیرا، موضوع سادهاى را که قبلاً ندیدهایم و بدان عادت نداریم براى ما مهم است مثل اینکه دندان اسبى آنچنان نمو و رشد کند که از دهان او سر بیرون آورد، یا مرغى تخم خود را به صورت کروى یا مخروطى بگذارد که همه جا با آب و تاب از آن یاد مىشود.
معاد و جهان پس از مرگ| ۱۷
زندگى جاویدان، در طول تاریخ همواره از رؤیاهاى طلایى و دیرینهی انسان بوده، اما اکنون این رؤیا به حقیقت پیوسته است و این امر مدیون پیشرفتهاى شگفت انگیز علم نوینى است که «کریونیک» نام دارد...
معاد و جهان پس از مرگ| ۱۶
همین موضوع درس بزرگى، به آنها که در امر رستاخیز شک و تردید داشتند، داد که اگر زندگى پس از خوابى که «برادر مرگ» بلکه همچون «خود مرگ» بوده امکان پذیر باشد، زنده شدن مردگان نیز چندان بعید به نظر نمىرسد، و این نقطهی عطفى در افکار مذهبى آنها بود»... .
معاد و جهان پس از مرگ| ۱۵
همین درختى که الان در برابر ما ایستاده و به نظر سى ساله مىرسد شاید تا کنون صدها هزار بار متولّد شده و مرده و پوسیده و خاک شده و از نو بوسیلهی یک بذر کوچک، جان گرفته و جذب ریشههاى آن شده و زندگى را از سر گرفته است، و معلوم نیست در آینده نیز چند بار این صحنهی مرگ و زندگى تکرار گردد؟
معاد و جهان پس از مرگ| ۱۴
از کبریتى که آتش مىزنیم تا کورههاى عظیمى که با چوب یا ذغال سنگ مىسوزند هر کدام صحنهاى از رستاخیز انرژیهاست، چگونه قرآن این حقیقت را در جملهی کوتاهى بازگو کرده است؟
معاد و جهان پس از مرگ| ۱۳
در میان مسألهی زندگى انسان پس از مرگ و تجدید نشاط و حیات زمینهاى مرده در فصل بهار فرق بسیار است، زیرا مىدانیم در مثال زمین و گیاهان مرگ حقیقى در کار نیست، بلکه فرو کشیدن شعلهی حیات است. درختان هرگز در فصل زمستان نمىمیرند، بلکه به خواب مىروند و خاموش مىشوند...
معاد و جهان پس از مرگ| ۱۲
ذرّاتی که امروز بدن ما را تشکیل مىدهد روزى در میان آنها میلیونها کیلومتر فاصله بود و در همه جا پراکنده، آیا بعد از مرگ که مجدداً از هم متلاشى مىشود ممکن است بار دیگر به هم بپیوندند؟
معاد و جهان پس از مرگ| ۱۱
در سخنان پیامبرانى همچون «سموئیل» و «اشعیاء» و «داود» اشارات قابل ملاحظهاى دربارهی رستاخیز آمده است ولى قوم یهود آنچنان رستاخیز را فراموش کردند که گوئى جز این زندگى مادى دنیا، زندگى دیگرى در کار نبوده است!
معاد و جهان پس از مرگ| ۱۰
آه! گرسنگى به من فشار مىآورد، تاب و توان از من رفته و مرگ در یک قدمى است، مثل اینکه این زندان با همهی بدبختیهایش از عدم بهتر بود، فکرى به نظرم رسید، مثل اینکه از درون جانم یکى فریاد مىزند محکم با نوک خود بر دیوار زندان بکوب!
معاد و جهان پس از مرگ| ۹
«انسان» این اعجوبهی جهان آفرینش نیز ماکت بسیار کوچک و فشردهاى از آن است با این تفاوت که این ماکت را بعدا از همهی آنها ساختهاند، چون سازندهی آن همچون سازندگان انسانى که علمشان محدود است براى حل اشتباهات خود آن را نساخته است. اصولاً «کوچکى» و «بزرگى» براى ما که محدودیم مفهوم دارد، اما براى آن کس که علم و قدرتش بىانتهاست هر دو یکسانند.
معاد و جهان پس از مرگ| ۸
همین «دانشمندان و متفکران» هستند که همواره در اختیار «قدرتهاى جهنمى» دنیا بوده و هستند و با فروش معلومات و ابتکارات و استعدادهاى سرشار خود پایههاى استعمار، استبداد و خودکامگى آنها را محکم مىسازند.