همسرداری | ۲۱
معمولاً خانمها میل دارند از اسرار و رموز شوهران آگاه شوند، میخواهند از وضع کسب، مقدار درآمد، موجودی، اسرار کسبی و تصمیمات آیندهی شوهر باخبر شوند. خلاصه این که انتظار دارند چیزی از اسرار شوهر بر آنان پنهان نماند و این در حالی است که بیشتر مردان حاضر نیستند اسرارشان را در اختیار همسر خود قرار دهند، و همین موضوع گاهی سبب دلخوری و حتی بدبینی میشود.
همسرداری | ۲۰
وقتی میان زن و مرد پیمان زناشویی برقرار شد، زندگی انفرادی آنان به یک زندگانی مشترک اجتماعی تبدیل میشود. آن پیمان مقدس بدان معناست که زن و شوهر قول میدهند که تا پایان عمر با هم باشند. در ادارهی زندگی همکاری داشته باشند. برای رفاه و آسایش هم دیگر کوشش نمایند. یار و مونس و غمخوار هم باشند.
همسرداری | ۱۹
بعضی مردها به بهانهی این که قیّم و سرپرست خانوادهاند، چنین حقی را برای خود قائل میشوند. به خود حق میدهند که مطابق دلخواهشان امرونهی کنند، و همسرانشان را موظف میدانند که مطیع دستوراتشان باشند و هرگز تخلف نکنند و درصورت تخلف، او را مورد عتاب و توبیخ قرار میدهند. و چنین رفتاری را حق خویش میپندارند.
همسرداری | ۱۸
در موقعی که همسرشان سالم است بیشترین استفاده را از او میبرند، اما وقتی مریض شد، وقتی میخواهند برای بهبودی او پول خرج کنند انگار که دارند جان میدهند!! و اگر بیماری او طول بکشد یا مخارج بیشتری لازم داشته باشد او را بهکلی رها میکنند. آیا رسم وفا و مردانگی همین است؟
همسرداری| ۱۷
خانم بنده در خانه با خدمتکارمان قابل تشخیص نیست. به خدا برخی وقتها باخود میگویم: ای کاش خانمم، یکی از این لباسهای قشنگ و زیبایی را که برای محیط کار و مهمانیاش دوخته، در خانه میپوشید و از این بلوزهای کهنه و دامنهای گشاد دست برمیداشت. چند بار به او گفتم: عزیزم! لااقل روزهای جمعه و تعطیل یک دست از آن لباسهای قشنگ را بپوش.
همسرداری| ۱۶
باید به او آزادی داد که به خانهی پدر، مادر، برادر، خواهر و سایر خویشانش رفت و آمد کند و با دوستانِ شناخته شده و مورد اعتماد معاشرت نماید. مگر در موردی که مفسدهای در برداشته باشد. به هر حال ممنوعیت باید حالت استثنایی داشته باشد، اگر از حد خود بگذرد و به صورت سختگیری و سلب آزادی در آید، عواقب خوبی در پی ندارد.
همسرداری| ۱۵
پس بهترین راه همسرداری این است که مرد میانه روی را از دست ندهد و با عقل و تدبیر رفتار کند. خطاهای کوچک همسرش را ـ که از روی اشتباه یا غفلت و فراموشی صادر شده ـ به کلی نادیده بگیرد و برای آنها دعوا و داد و فریاد راه نیندازد بلکه بهتر است اصلاً به رویش نیاورد؛ زیرا قصد خلاف نداشته تا استحقاق خشونت و مؤاخذه داشته باشد.
همسرداری| ۱۴
عیبجویی و بدگویی، عوامل و علل مختلفی دارد؛ حسد، دشمنی، کینهتوزی، انتقامجویی، خودستایی، جلب محبت دیگران و دهها مورد دیگر، از عوامل بدگویی به شمار میآیند. برخی به ظاهر اظهار دوستی میکنند و برای خیرخواهی از دیگران بدگویی میکنند و کینهی آنان را در دلهای آدم میپرورانند و قصدی جز این ندارند که خود را خیرخواه جلوه دهند.
همسرداری| ۱۳
اینگونه زنها واقعاً شیطانی هستند به صورت انسان، آنان دشمن آسایش و خوشیِ خانوادههایند، همانند شیطان ایجاد نفاق و دشمنی و اختلاف میکنند، کانونهای گرم زناشویی را به زندانی تاریک و دردناک تبدیل میکنند. چه باید کرد؟ اینهم یکی از صفات زشت و بیادبیهای جامعهی ماست.
همسرداری| ۱۲
چنین آرزوهایی پیش از ازدواج اشکالی نداشت؛ اما اکنون که مردی را برای همسری برگزیدهای و پیمان مقدس زناشویی را امضا کردهاید که تا آخر عمر با هم باشید، یار و مونس و غمخوار هم باشید. باید افکار و آرزوهای گذشته را یک سره فراموش کنی و از غیر شوهرت به طور کلی چشم بپوشی.
همسرداری| ۱۱
گمان نمیکنم در دنیا زنی پیدا شود که همسرش را صددرصد کامل و بی عیب بداند. زنانی که در صدد عیبجویی باشند، خواه ناخواه عیب یا عیبهایی را در همسرشان پیدا میکنند. یک عیب کوچک و بیاهمیت را، که نباید آن را عیب شمرد، در نظر خود مجسم میسازند و آن قدر دربارهاش فکر میکنند که کم کم به صورت عیبی بزرگ که تحملپذیر نیست، جلوهگر میشود.
همسرداری| ۱۰
به دست آوردن پول کار آسانی نیست، زحمت و درد سرهای فراوان دارد. انسان مال را برای رفاه و آسایش خویش میخواهد و ذاتاً بدان علاقهمند است. اگر به کسی احسان کرد و مالی را که به جانش بسته است، در اختیار او قرار داد، انتظار قدردانی دارد.
همسرداری| ۹
مردی که اقدام به خودکشی کرده بود وقتی به هوش آمد، گفت: من شاگرد رانندهام، سه سال است که ازدواج کردهام. زنم توقعات بسیاری دارد، چون نمیتوانم توقعاتش را برآورده کنم، مرتباً مرا سرزنش میکند. سرانجام، سرزنشهای او مرا بهستوه آورد و تصمیم به خودکشی گرفتم.
همسرداری| ۸
کسی که خوش اخلاق باشد، با مردم خوشرفتاری کند، با چهرهای خندان سخن بگوید و در برابر حوادث و مشکلات بردبار باشد، محبوب همه است، دوستانش بسیارند، همه از معاشرت و رفت و آمد با او لذت میبرند، عزیز و محترم است، بهضعف اعصاب و بیماریهای روانی مبتلا نمیشود...
همسرداری| ۷
آقای محترم! این شکایتها و آه و نالهها جز ایجاد ناراحتی چه ثمری دارند و چه دردی را دوا میکنند؟ چرا برای یک عادت زشت و بیثمر، اسباب ناراحتی خانوادهات را فراهم میسازی؟
همسرداری| ۶
هیچ کس نیست که ناراحتی و گرفتاری و درددل نداشته باشد. هر کسی دوست دارد غمخوار و محرم رازی پیدا کند، گرفتاریهای خویش را برایش شرح بدهد و حس ترحمش را برانگیزد تا بدین وسیله، غمی را از دل خود برداشته، آرامش خاطری بهدست آورد؛ اما هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد.
همسرداری| ۵
زن نیز مانند مرد، خود را دوست میدارد و به حفظ شخصیتش علاقهمند است. دوست دارد محترم و گرامی باشد، از تحقیر و توهین رنجیده خاطر میگردد، اگر مورد احترام قرار بگیرد، احساس شخصیت میکند و به کار و زندگی دلگرم میشود. از احترام و احترام کننده خوشش میآید...
همسرداری| ۴
همهی انسانها تشنهی دوستی و محبت هستند و دوست دارند که محبوب دیگران باشند. دل انسان به محبت زنده است. کسی که بداند محبوب دیگران نیست خود را بیکس و تنها میشمارد و همواره پژمرده و افسرده است.
همسرداری| ۳
خداوند حکیم قدرت فوقالعادهای به زن عطا فرموده است. سعادت و خوشبختیِ خانواده در دست اوست، بدبختیِ خانواده نیز در دست اوست. زن میتواند خانه را بهمحیطی بهشت گونه بدل سازد و نیز میتواند آن را به صورت جهنمی سوزان در آورد.
همسرداری| ۲
راه عاقلانهتر این است که زن و شوهر در آغاز زندگی سعی کنند با تمایلات و استعدادها و شرایط جسمانی و روانی یکدیگر آشنا شوند و با همین حال همدیگر را بپذیرند و تحمل کنند، تصمیم بگیرند با مذاکره و تفاهم، برنامهی منسجم و قابل عملی را برای خود تنظیم نمایند.