کد مطلب: ۵۵۰۲
تعداد بازدید: ۳۱۱
تاریخ انتشار : ۰۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۷:۴۹
همسرداری| ۱۳
این‌گونه زن‌ها واقعاً شیطانی هستند به صورت انسان، آنان دشمن آسایش و خوشیِ خانواده‌هایند، همانند شیطان ایجاد نفاق و دشمنی و اختلاف می‌کنند، کانون‌های گرم زناشویی را به زندانی تاریک و دردناک تبدیل می‌کنند. چه باید کرد؟ این‌هم یکی از صفات زشت و بی‌ادبی‌های جامعه‌ی ماست.

به حرف بدگویان گوش ندهید


یکی از صفات زشتی که بین مردم رواج دارد، صفت عیب‌جویی و بدگویی از دیگران است. این صفت، علاوه بر زشتی ذاتی، مفاسد بی‌شماری را نیز ایجاد می‌کند، سبب بدبینی و سوءظن می‌شود، نفاق و دشمنی به وجود می‌آورد، مردم را به‌ جان هم می‌اندازد، رشته‌های انس و مودت را پاره می‌کند، صفا و صمیمیت را از بین‌ می‌برد، کانون گرم خانواده را سرد می‌کند، بین زن و مرد جدایی می‌افکند و باعث قتل و جنایت می‌شود.
متأسفانه این عیب بزرگ به گونه‌ای بین ما رایج شده که زشتی خود را از دست داده‌است، نُقل هر مجلس و زینت بخش هر محفل و یک سرگرمیِ رسمی به شمار می‌رود، در کم‌تر مجلسی اتفاق می‌افتد که از کسی بدگویی نشود، مخصوصاً اگر مجلس زنانه باشد. هنگامی که دو زن به هم می‌رسند، پشت سر این بدبگو و پشت سر آن بد بگو، گویا در عیب‌جویی مسابقه گذاشته‌اند. بدتر از همه این که گاهی دیگران را رها کرده، به شوهران یک‌دیگر می‌پردازند. هر کدام از آنان عیب و نقصی برای شوهر دیگری پیدا کرده، آن را بازگو می‌کند، یا از قیافه و شکلش مذمت می‌کند، یا از شغل و کارش بد می‌گوید، یا به تحصیلاتش ایراد می‌گیرد، یا از اخلاق و آدابش انتقاد می‌کند، یا به اوضاع مالی‌اش خرده ‌می‌گیرد. اگر کفاش باشد، می‌گوید: چرا با کفاش ازدواج ‌کردی؟ اگر راننده باشد، می‌گوید: شوهرت همیشه در سفر است، خیر نمی‌بینی. اگر اداری باشد، می‌گوید: در زندگی و محل کار، آزادی ندارد. اگر ندار و کم درآمد باشد، می‌گوید: چگونه با این شوهر ندار می‌سازی؟ حیف از تو خانم به این خوشگلی که شوهرت زشت و بدترکیب است، شوهرت کوتاه قد یا سیاه‌رنگ یا لاغراندام است، چرا با چنین مردی ازدواج کردی؟ مگر پدر و مادرت از تو سیر شده بودند که تورا به ازدواج چنین مردی در آوردند؟ تو که صدها خواستگار داشتی، حیف ‌نبود با یک مرد بی‌سواد کوتاه فکر ازدواج کنی و از همه‌ی خوشی‌ها محروم گردی؟ نه سینما، نه تفریح و ... .
راستی چه شوهر بداخلاقی داری. هر وقت او را می‌بینم صورتش درهم کشیده و عبوس است. چه طور با او زندگی می‌کنی؟ بعد از این همه تحصیلات، رفتی و با یک روستایی ازدواج کردی؟
سخنان مذکور و صدها مانند این‌ها در بین خانم‌ها رد و بدل می‌شود. اینان با چنین ولنگاری‌هایی خو کرده‌اند. درباره‌ی آثار و نتایج سخنانشان اصلاً فکر نمی‌کنند. فکر نمی‌کنند که ممکن است با یک جمله‌‌ی کوتاه، زنی از شوهرش دل سرد شده، کار به طلاق و جدایی، بلکه به قتل و جنایت منتهی شود.
این‌گونه زن‌ها واقعاً شیطانی هستند به صورت انسان، آنان دشمن آسایش و خوشیِ خانواده‌هایند، همانند شیطان ایجاد نفاق و دشمنی و اختلاف می‌کنند، کانون‌های گرم زناشویی را به زندانی تاریک و دردناک تبدیل می‌کنند. چه باید کرد؟ این‌هم یکی از صفات زشت و بی‌ادبی‌های جامعه‌ی ماست. با این که اسلام، ما را شدیداً از این عمل نهی کرده، اما حاضر نیستیم این خوی پلید را از خود دور سازیم.
رسول خدا(ص) می‌فرماید:
ای کسانی که به زبان، مدّعیِ اسلام هستید، اما ایمان در دلتان راه نیافته، از مسلمان‌ها بدگویی نکنید و در صدد عیب‌جویی نباشید؛ زیرا هر کس از مردم عیب‌جویی کند، خدا نیز در عیوب او دقت خواهد کرد. و در آن صورت، رسوا خواهد شد، گرچه در خانه‌اش باشد.[1]
این زنان دیو صفت، ممکن است یکی از چند منظور را داشته باشند: یا به قصد دشمنی و کینه‌توزی بدگویی می‌کنند تا خانواده‌ای را از هم بپاشند؛ یا در اثر رشک و حسد، به این کار وادار می‌شوند؛ یا برای تفاخر و خودستایی، با بدگویی از دیگران می‌خواهند خود را خوب جلوه دهند؛ یا در خود، عیب و نقصی سراغ دارند و برای عقده‌گشایی، انتقاد می‌کنند؛ یا هدفشان اغفال و فریب‌دادن خانم‌های ساده‌لوح است؛ یا منظورشان تظاهر به خیرخواهی و دل‌سوزی است؛ گاهی نیز جز سرگرمی و ارضای یک عادت پلید نفسانی هدفی ندارند. به هر حال، آن چه مسلّم است این که قصد خیرخواهی و دل‌سوزی ندارند. این خوی زشت، که در بین زنان و مردان جامعه‌ی ما رواج دارد، آثار بسیار خطرناک و بدی در پی داشته و دارد، چه دوستی‌هایی را برهم‌ زده، چه جنگ و ستیزه‌هایی را بر پا کرده، چه زندگی‌های گرمی را از هم متلاشی ساخته و چه قتل و جنایت‌هایی را به وجود آورده است!
خوانندگان محترم، بی‌تردید، نمونه‌های فراوانی از این قبیل حوادث سراغ دارند؛ اما بد نیست به حادثه‌ی ذیل نیز توجه فرمایند.
زنی به نام ... در دادگاه گفت: مردی برای برهم زدن صمیمیت من و شوهرم تا می‌توانست از او بد می‌گفت: او به درد تو نمی‌خورد، حیف از توست که با او زندگی‌ می‌کنی، تو را درک نمی‌کند، عاطفه ندارد، از شوهرت طلاق بگیر تا با تو ازدواج کنم ... در اثر القاآت او، گمراه شدم با کمک یک‌دیگر، شوهرم را کشتیم.[2]
آقا و خانم محترم! اکنون که به مقاصد پلید این افراد پی بردی، چاره‌ی کار به دست خود شماست، اگر به سعادت و خوش‌بختی خود، همسر و فرزندانتان علاقه دارید، مواظب باشید که تحت تأثیر وسوسه‌های این شیطان‌های انسان نما قرار نگیرید، گول دل‌سوزی‌های ظاهری آن‌ها را نخورید، یقین بدانید که اینان دوست شما نیستند، بلکه دشمن سعادت و خوش بختی شما هستند، قصدشان این است که شما را به بدبختی و سیه‌روزی بیندازند، ساده‌لوح و زودباور و خوش‌بین نباشید، با زیرکی و تیزهوشی، مقاصد پلیدشان را در یابید. هرگاه خواستند از همسرتان عیب‌جویی کنند، جلوشان را بگیرید و بدون ملاحظه و خجالت بگویید: اگر می‌خواهید دوستی و رفت و آمدمان برقرار باشد، از این پس حق ندارید درباره‌ی همسر من بدگویی کنید، من او را دوست ‌دارم و هیچ عیبی هم ندارد، کاری به زندگی و همسر و فرزندان من نداشته باشید.
اگر این صراحت سخن را از شما دیدند و دریافتند که به همسر و فرزندانتان علاقه‌دارید، از گمراه کردن شما مأیوس می‌گردند و شما نیز برای همیشه از شر بدگویی‌های آنان آسوده می‌شوید. از این نهراسید که دوستانتان از شما رنجیده خاطر می‌شوند و رفاقتتان به‌ هم می‌خورد؛ زیرا اگر آنان دوستانی واقعی برای شما باشند، نه‌تنها از این سخن نمی‌رنجند، بلکه از تذکر خردمندانه‌ی شما متنبّه می‌شوند و اگر دشمنانی هستند به صورت دوست، همان به که رفت و آمد را ترک کنند، و اگر دیدید حاضر نیستند دست از این خوی پلید بردارند صلاح در این است که به‌طور کلی با آن‌ها قطع رابطه کنید؛ زیرا دوستی و معاشرت با آنان ممکن است بدبختی و سیه‌روزی شما را فراهم سازد.


خودآزمایی

 

1- صفت عیب‌جویی و بدگویی از دیگران کدام مفاسد را نیز ایجاد می‌کند؟
2- نتایج بدگویی زن از شوهر چیست؟
3- منظور زنان از بدگویی‌ نسبت به همسر خود را بیان کنید.


 پی‌نوشت‌ها

 

[1]. بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۲۱۸.
[2]. روزنامه‌ی اطلاعات، ۲۷ آبان 1350.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: