شرح زیارت جامعه کبیره | ۱۷
پس اسلامی داريم كه پايينتر از ايمان است و اسلامی داريم كه بالاترين مرتبهی ایمان است. در ميان مردم، گروهی دارای درجهی نازل از اسلام هستند؛ يعنی تنها به زبان اظهار اسلام میكنند و شهادتين میگويند امّا قلباً باور ندارند. اين گروه همان گروه منافقند كه خوفاً یا طمعاً متظاهر به اسلام بودهاند و هستند.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۱۶
اين همان روح استكبار است كه مانع خضوع در مقابل حقّ است. با اینکه قلباً باور كرده، تن زير بارش نمیدهد. پس، تنها باور قلبی بدون اقرار زبانی ايمان نيست. حالا اگر كسی باور قلبی دارد، اقرار زبانی هم دارد، امّا عملاً خاضع و تسليم نيست، او هم ايمان ندارد. تحقّق ايمان بسته به تحقّق هر سه بُعد است؛ بُعد قلبی و زبانی و عملی و لذا كفر ابليس از جهت فقدان بُعد عملی است.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۱۵
امام تبسّمی كردند و فرمودند: گويا شما در اين شهر غريب هستی و تازه به اينجا آمدهای. غربت و رنج سفر آدمی را ناراحت میكند؛ اگر مشكلی داری، چون ما اهل اين شهر هستيم، میتوانيم مشكل شما را حلّ كنيم. محلّ پذيرايی از اشخاص غريب و تازه وارد داريم. هر چند روزی که در اين شهر هستی، میتوانی در منزل ما بمانی و با احترام پذيرايی شوی.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۱۴
من خدا را قبول دارم امّا پيغمبر را قبول ندارم، يا پيغمبر را قبول دارم ولی امام را قبول ندارم. ديگری میگويد: من قرآن را قبول دارم ولی حديث را قبول ندارم. سوّمی میگويد: من همه را قبول دارم ولی فقها را قبول ندارم. تمام اين سخنان جاهلانه يا مغرضانه است؛ وگرنه عقلای منصف میدانند كه عقايد حقّه مانند حلقههای زنجیر به هم متّصلند.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۱۳
«دولت ما آخرين دولتهاست؛ هيچ خاندانی باقی نمیماند كه برای آنان دولت و سلطنتی باشد، مگر اين که پيش از ما به سلطنت میرسند، تا هنگامی كه ما به سر كار آمديم و آنها روش دولت ما را ديدند، نگويند اگر ما به سلطنت میرسيديم، مانند همينان عمل میكرديم و اين است معنای گفتار خدا كه فرمود: فرجام كار از آن تقوا پيشگان است».
شرح زیارت جامعه کبیره | ۱۲
به اصطلاح علمی نسبت بين ابرار و اخيار، نسبت عموم و خصوص مطلق است؛ يعنی، تمام ابرار اخيار نيز هستند امّا تمام اخيار ابرار نيستند. ممكن است كسی از اخيار باشد و كارهای نیک انجام بدهد ولی چون صفات فاضله در قلبش راسخ نشده است، به جايگاه ابرار نرسيده باشد.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۱۱
وای بر بدبختی و كوری و نابينايی آن چشمی كه در دنيا تو را ای خدا حاضر و ناظر بر حركات و سكناتش نديده و همچنان بیپروا و بیاعتنا به فرمانت به همه جا خود را كشيده و در هر منظر و چشمانداز نامرضّی تو، بیپروا از آتش قهرت چريده و سرانجام با دست خالی از سود جاودانیِ معرفت و محبتّت به خانهی قبرش خزیده است.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۱۰
پس معلوم میشود كه تمام حيوانات زمينی و پرندگان هوايی امّتی هستند و در عالم خودشان مقصدی دارند و رو به آن مقصد در حال سيرند؛ پس قهراً نيرويی حاكم بر آنها هست كه آنها را حركت میدهد و جلو میبرد و آن نيروی حركت دهنده همان مقام ولايت است كه تكويناً زمام هدايت هر موجودی را به دست گرفته در مسير طبيعی خودش پيش میبرد.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۹
كسی كه با ناملايمی برخورد كند و آزردهخاطر گردد و در عين اینکه میتواند در مقام انتقام برآيد و مقابله به مثل كند، خودداری كرده در صدد انتقام بر نيايد، اين فضيلت است و از آن تعبير به حلم میشود. حالا در اين زيارت (جامعه) اقرار میکنیم كه اهل بيت رسالت(ع) آخرين مرتبه از حلم را دارا هستند، آن چنان كه بالاتر از آن تصوّر نمیشود.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۸
خاندان رسالت(ع) مظهر صفت كرم حضرت اكرم الاكرمينند و در عالم خلق، اصول و ريشههای اصلی آن صفتند؛ يعنی، در عالم امكان هرچه زيبايی، هر چه پسنديدگی، هرچه شايستگی و هر جمال و جلال از هر موجودی صادر شود، از جمادات، از نباتات، از انسانها، از زمين، از آسمان، از هر جا هر چه برسد، ريشهاش خاندان عصمت(ع) هستند؛ زيرا مقام ولايت مطلقه به اذن خدا، منبع همهی جلالها و جمالهاست.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۷
سلام میکنیم بر اهل بيت عصمت(ع) به عنوان اصول كرم. كلمهی اصول جمع اصل است. اصل يعنی پايه و ريشه و اساس. هر چيزی پايه و اصلی دارد كه روی آن فرعی نهاده میشود. مثل اين كه اوّل بنا را پی ريزی میكنند و بعد روی آن، ديوار مینهند كه اگر آن پیریزی نباشد، یا اصلاً دیواری نخواهد بود يا متزلزل خواهد گشت.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۶
آيا ما میتوانيم از علم خدا، آن چنان كه هست، آگاه شويم تا بتوانيم از خزانهی آن و خزانهداران آن خبری بگيريم؟ از واضحات است كه احاطه بر علم خدا كه عين ذات خداست، از محالات است؛ تنها همان قدر كه ذات اقدس خودش در بيان علم خودش، در حدّ فهم ما اشاراتی فرموده است، میتوانيم سخن بگوييم.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۵
پس معلوم میشود كه هر چه در عالم هست، تمام مخلوقات و موجودات، در پوشش رحمت خدا قرار گرفتهاند و همهی كائنات تجلّیگاه رحمت خدا هستند و اساساً ایجاد کردن و وجود دادن به چيزی، خودش رحمت است. وجود و حيات، علم و قدرت، تمام جمالها و كمالها، از هر قبيل كه هست، عموماً مصاديق رحمت خدا هستند. حتّی مرگ كه در واقع، انتقال دادن موجودی از مرتبهی نقص به كمال است، رحمت است.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۴
جمعی از خويشان نزدیک خود از بنیهاشم را دعوت كرد و رسالت خود را به آنها ابلاغ كرد، فرمود: اوّل كسی كه به من ايمان بياورد، وصیّ و خلیفهی من خواهد بود و تنها كسی كه برخاست و اظهار اسلام و ايمان كرد و وعدهی نصرت داد، همان نوجوان ده ساله، علی(ع) بود.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۳
وجود ملائكه از معتقدات ماست؛ يعنی، اعتقاد داريم موجوداتی در عالم هستند كه خالق حكيم آنها را آفريده و از حسّ ما پنهانند. به اصطلاح فلاسفه، مجرّد از مادّهاند یا از اجسام لطيفهاند. به هر حال، موجوداتی هستند كه ما آنها را احساس نمیکنیم، نمیبینیم و لمس نمیکنیم.
شرح زیارت جامعه کبیره | ۲
در اين زيارت، ائمّهی اطهار(ع) را به عنوان «اهل بیت نبوّت» میستاييم و شايد بتوان گفت ـ چنانكه بعضی ارباب معرفت گفتهاند ـ اين عنوان جامعِ تمام فضايل و مناقبی* است كه در اين زيارت آمده است و در واقع، امّالفضايل است؛ چرا كه تمام كمالات امكانی تحتالشّعاع نور نبوّت ختمیّه است...
شرح زیارت جامعه کبیره | ۱
تنها چیزی كه موجب خشنودی و رضایت خاطر اهل بیت رسالت(ع) میشود، دینداری مردم و اطاعت آنان از اوامر و ترک نواهی خداوند است و تنها چیزی كه موجب تنفّر و انزجار آن انوار الهی میگردد و از آن آزرده خاطر میشوند، تخلّف مردم از اوامر و ارتكاب نواهی* خدا و آلوده گشتنشان به رذایل اخلاقی است.