کد مطلب: ۵۷۸۰
تعداد بازدید: ۳۰۵
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۶:۳۱
شرح زیارت جامعه کبیره | ۱۳
«دولت ما آخرين دولت‌هاست؛ هيچ خاندانی باقی نمی‌ماند كه برای آنان دولت و سلطنتی باشد، مگر اين که پيش از ما به سلطنت می‌رسند، تا هنگامی كه ما به سر كار آمديم و آن‌ها روش دولت ما را ديدند، نگويند اگر ما به سلطنت می‌رسيديم، مانند همينان عمل می‌كرديم و اين است معنای گفتار خدا كه فرمود: فرجام كار از آن تقوا پيشگان است».

نکته‌ای لطیف در وصف حضرت زهرا(س)


اینجا خالی از تناسب نیست که نکته‌ای لطیف از یک مفسّر سنّی آورده شود.
آلوسی، صاحب تفسير «روح‌المعانی»، ضمن تفسير سوره‌ی «هل اتی» می‌گوید:
چطور شده كه خداوند در اين سوره از همه‌ی نعمت‌های بهشتی اسم برده ولی از حورالعين نامی به ميان نياورده است؟ و حال آن كه، در آيات ديگر كه نعمت‌های بهشتی را بيان می‌كند، مكرّراً سخن از حورالعين می‌گويد؛ از قبيل:
وَ حُورٌ عِینٌ کَاَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ؛
كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجانُ؛[1]
وَعِنْدَهُمْ قَاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ * كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ؛[2]
ولی در سوره‌ی هل اتی با آن که از درختان پرمیوه و نهرهای جاری و تخت‌های زیبا و لباس‌های حریر و دستنبندهای نقره و حتی (وُلدانٌ مُخَلَّدُون) كودكان خدمتكار جاودان همچون مرواريد غلتان سخن گفته است، از حورالعين اسمی به ميان نياورده است. سرّش چيست؟ اين عالم و مفسّر سنّی می‌گوید:
رَعایَة لِحُرْمَة البَتُول وَ قُرَّة عَینِ الرَّسُول؛
يعنی چون خداوند در اين سوره پاداش‌های بهشتی اميرالمؤمنين و خاندان آن‌حضرت(ع) را كه در رأس ابرار قرار گرفته‌اند بيان می‌كند، سزاوار نبود با وجود حضرت بتولِ قرّة‌العین رسول در كنار علی(ع) سخن از حورالعين به ميان آيد و آن‌ها به عنوان پاداش بهشتی به علی(ع) ارائه شوند و لذا خداوند برای حفظ حرمت آن ريحانه‌ی رسول از حورالعين نامی نبرده است.


مدح خاندان علی(ع) از زبان آلوسی


همين مرد جمله‌ی ديگری هم دارد و در مدح خاندان علی(ع) می‌گويد:
و ماذا عَسَی یقولُ امْرَءُ فیهِم سِوَی اَنْ عَلِیّاً مَولی المؤمنینَ وَ وَصِیَّ النَّبِیِّ وَ فاطمة البضة الا حمدیّه و الجزء المحمّدی و امّا الْحَسَنانِ و فالرَّوح و الرَّیحان و سیّد اَشبابِ الْجِنانِ و لیس هذا مِنَ الرّفَضِ بَشیءٍ بَل ما سِواهُ عِندی هُوَ الْغَیّ؛
«كسی چه می‌تواند بگويد درباره‌ی اين خاندان، جز این‌که علی مولای مؤمنان و وصیّ پيامبر است و فاطمه پاره‌ی تن احمد و جزئی از محمّد است و حسنين روح و ريحان و سروران بهشتيانند و اين سخن حقّ و جز اين نزد من ضلالت و گمراهی است».
بعد اين بيت را گفته است:
اَنَا عَبدُ الْحَقِّ لا عبد الهَوَی / لَعَنَ اللهُ الهَوَی فی مَن لعن
«من بنده‌ی حقّ هستم نه بنده‌ی هوی. لعنت خدا و لعنت‌کنندگان بر پویندگان راه هوی».[3]
از فضل و كرم خدا بعيد نيست كه اين مرد را به پاس اين عرض احترام و ادب به آستان اقدس خاندان عصمت(ع) مورد لطف و عنايت خود قرار دهد.
... وَ اللهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ؛[4]
معنی لغوی ساسَة الْعِبادِ
وَ ساسَة الْعِبادِ؛
«ساسة» جمع «سائس» است و سائس یعنی مدیر و عهده‌دارِ سرپرستی امّت. «ساسة العبادِ» يعنی مديران و سرپرستان بندگان خدا در تمام شؤون زندگی، به طوری كه حقوق همه‌ی طبقات و اصناف جامعه تعديل شود و حقّ احدی ضايع نشود و سعادت دنيوی و اخروی آدميان تأمين گردد و اين جز امام معصوم(ع) از عهده‌ی کسی بر نمی‌آید.


نقش ائمّه‌ی هدی(ع) در تأمین سعادت بشر


در ضمن حديث الاربعماة، از امام اميرالمؤمنين(ع) نقل شده است كه فرموده‌اند:
بِنا یَفْتَحُ اللهُ وَ بِنا یَخْتِمُ اللهُ... وَ بِنا یَدْفَعُ اللهُ الزَّمانَ الْکَلَبَ... وَ لَوْ قَدْ قامَ قائِمُنا لانْزَلَتِ السَّماءُ قَطْرَها و لأِخْرَجَتِ الْاَرْضُ نَباتَها و لَذَهَبَتِ الشَّحناءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبادِ وَ اصْطَلَحَتِ السِّباعُ وَ الْبِهائِمُ حتّی تَمْشِیَ الْمَرْأة بَیْنَ الْعِراقِ اِلیَ الشّامِ لا تَضَعُ قَدَمَیْها اِلاّ عَلَی النَّباتِ وَ عَلی رَأْسِها زَبِّیلُها لا یُهَیِّجُها سَبْعٌ وَ لا تَخافُه؛[5]
«خداوند به وسيله‌ی ما [زندگی سعادتمندانه را] افتتاح كرده و هم به وسيله‌ی ما ختم می‌كند و به وسيله‌ی ما دشواری‌های زمانه را برطرف می‌سازد. آنگاه كه قائم ما قيام كند، آسمان باران خود را فرو می‌ريزد و زمين نباتات خود را بيرون می‌دهد. كينه‌ها از دل ‌بندگان خدا زايل می‌شود و درّندگان و حیوانات [اهلی] با هم سازش می‌كنند [حیوانات اهلی از درّندگان نمی‌گریزند] تا جایی كه زنی كه می‌خواهد راه بين عراق و شام را بپيمايد، همه جا قدم روی سبزه و گياه می‌گذارد در حالی که زیورآلات خود را بر سر دارد [و کسی طمع به آن نمی‌کند] نه درّنده‌ای به او حمله می‌کند نه او از درّندگان ترسی به خود راه می‌دهد».
امن و امان مطلق و عدالت همه جانبه، حاكم بر زندگی می‌شود تا آنجا كه:
...وَسِّعَ الطَّرِیقَ الْاَعْظَمَ وَ کَسَرَ کُلَّ جِناحٍ خارِجٍ عَنِ الطَّرِیقِ وَ اَبْطَلَ الْکَنَفَ وَ الْمَیازِیبَ اِلیَ الطُّرُقاتِ...؛[6]
«شاه‌راه بزرگ را توسعه می‌دهد و هر گوشه‌ای را كه مانع راه‌های عمومی شود [و در مسیرهای عمومی باشد] خراب می‌كند. ايوان‌ها و ناودان‌هايی را كه در گذرگاه‌های عمومی ساخته شده‌اند ويران می‌كند و از بين می‌برد».


عمران و آبادانی در زمان حكومت صاحب‌الزّمان


در آن دوران پربركت آن چنان عمران و آبادانی به وجود می‌آيد كه با نيازهای واقعی بشر مطابقت می‌كند و حقوق واقعی احدی ناديده نمی‌ماند. از حضرت امام باقرالعلوم(ع) منقول است:
دَوْلَتُنا آخِرُ الدُّوَلِ وَ لَنْ یَبْقَی اَهْلُ بَیْتٍ لَهُمْ دَوْلَة اِلاّ مَلَکُوا قَبْلَنا لِئَلاّ یَقُولُوا إذا رَأوْا سِیرَتَنا: إذا مَلَکْنا سِرْنا مِثْلَ هؤلاءِ وَ هُوَ قَوْلُ الله عَزَّ وَ جَلَّ و الْعاقِبَة لِلْمُتَّقیِن؛[7]
«دولت ما آخرين دولت‌هاست؛ هيچ خاندانی باقی نمی‌ماند كه برای آنان دولت و سلطنتی باشد، مگر اين که پيش از ما به سلطنت می‌رسند، تا هنگامی كه ما به سر كار آمديم و آن‌ها روش دولت ما را ديدند، نگويند اگر ما به سلطنت می‌رسيديم، مانند همينان عمل می‌كرديم و اين است معنای گفتار خدا كه فرمود: فرجام كار از آن تقوا پيشگان است».


معنی لغوی اَرْکان


وَ اَرْکانَ الْبِلادِ؛
«ارکان» جمع «رکن» است و رکن یعنی جزء اعظم هرچیزی که بقای آن چیز به آن جزء بستگی دارد؛ مثلاً پايه‌ها و ستون‌های یک ساختمان ركن‌های آن ساختمان هستند كه ساختمان بدون آن‌ها بقا ندارد. اعضای رئيسه‌ی بدن، از قبيل سر و گردن و سينه و دست‌ها و پاها از بيرون و ريه و قلب و كليه و كبد از درون، اركان بدن محسوب می‌شوند و با اختلال آن‌ها بنيان بدن و حيات انسان نابود می‌گردد.
به فرموده‌ی قرآن كوه‌ها برای ثبات و آرامش كره‌ی زمين به منزله‌ی اوتادند. يعنی همچون ميخ‌های محكمی هستند كه در اعماق زمين فرورفته و به هم پيوسته‌اند و همچون زرهی پوسته‌ی زمين را در برابر فشارهای ناشی از موادّ مُذاب درونی حفظ می‌كنند و جلو هجمه‌ی طوفان‌های سهمگين را می‌گيرند و اگر نبودند، زمين و زمينيان آرامشی نداشتند و لذا می‌فرماید:
أَلَمْ نَجْعَلِ الْاَرْضَ مِهاداً * وَالْجِبالَ أَوْتاداً؛[8]
«آيا ما زمين را محلّ آرامش شما و كوه‌ها را ميخ‌هايی برای حفظ آرامش زمين قرار نداديم»؟
وَ جَعَلْنا فِي الْاَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ...؛[9]
«ما در زمين كوه‌های ثابت و مستقرّ ايجاد كرديم تا انسان‌ها را نلرزاند».


وجود امام(ع) مايه‌ی سكونت زمين و آدميان


امامان نيز اركان بلاد و تمام عوالم امكان از زمين و آسمان و نگهبان ثبات و بقای آن‌ها هستند كه فرموده‌اند:
لَوْ لَا الْحُجَّة لَساخَتِ الْاَرْضُ بِاَهْلِها؛
«اگر حجّت نباشد، زمين و ساكنانش نابود می‌شوند».
لَوْ اَنَّ الْاِمامَ رُفِعَ مِنَ الاَرضِ ساعَة لَماجَتْ بِاَهْلِها کَما یَمُوجُ الْبَحْرُ بِاَهْلِهِ؛
«اگر لحظه‌‌ای امام از زمين برداشته شود، زمين‌ به سان دریای موّاج متلاطم به تلاطم می‌افتد و اهلش را در خود فرو می‌برد».
اينجا به دو حديث جالب توجّه فرماييد.


امام(ع) زمامدار بشر


حضرت امام باقرالعلوم(ع) به يكی از اصحاب به نام اسودبن‌ سعيد فرمود:
اِنَّ بَیْنَنا وَ بَیْنَ کُلِّ اَرْضٍ تُرّاً مِثْلَ تُرِّ الْبَنّاءِ فَاِذا اُمِرْنا فِی الْاَرْضِ بِاَمْرٍ جَذَبْنا ذلِکَ التُّرَّ فَاَقْبَلَتِ الْاَرضُ بِقَلِیبِها وَ اَسْواقِها وَ دُورِها حتّی نُنْفِذَ فیها ما نُؤْمَرُ بِهِ مِنْ اَمْرِاللهِ تَعالی؛[10]
«بين ما و هر زمين تُرّی است مانند تُرّبنّا؛* هرگاه از جانب خدا مأمور به انجام دادن كاری در یک منطقه از زمين شديم، آن ريسمان را می‌كشيم و آن قسمت زمين با تمام بازارها و خيابان‌ها و خانه‌هايش برای ما نمودار می‌شود و در اختيار ما قرار می‌گيرد تا فرمان خدا را در مورد آن به انجام برسانيم».
آری، سرنخ در دست امام است و در هر لحظه در هر گوشه‌ی عالم می‌تواند تصرّفی کند و به امر خدا حادثه‌ای بیافریند.


خودآزمایی


1- آلوسی، صاحب تفسير «روح‌المعانی»، ضمن تفسير سوره‌ی «هل اتی»، دلیل اینکه خداوند در اين سوره از همه‌ی نعمت‌های بهشتی اسم برده ولی از حورالعين نامی به ميان نياورده است را چگونه شرح می‌دهد؟
2- «ساسة العبادِ» يعنی چه؟
3- چرا امامان اركان تمام عوالم امكان هستند؟

 

پی نوشت ها


[1]ـ سوره‌ی الرّحمن، آیه‌ی ۵۸.
[2]ـ سوره‌ی صافّات، آیات ۴۸ و ۴۹.
[3]ـ تفسیر روح‌المعانی، جلد 29، سوره‌ی هل اتی.
[4]ـ سوره‌ی آل عمران، آیه‌ی 174.
[5]ـ بحارالانوار، جلد 52، صفحه‌ی 316.
[6]ـ بحارالانوار، جلد 52، صفحه‌ی 339.
[7]ـ همان، صفحه‌ی 332.
[8]ـ سوره‌ی نبأ، آیات 6 و 7.
[9]ـ سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی 31.
[10]ـ بحارالانوار، جلد 25، صفحه‌ی 366، حدیث 8.
* تُرّ: ریسمانی است که بنّا برای تشخیص کجی و راستی یا پستی و بلندی اجزای ساختمان به کار می‌برد.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: