قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۲۹
اگر ارشاد و هدایت حضرت امام عسكری(ع) نبود، آن مرد فیلسوف گمراه شده و جمعیتی را هم گمراه كرده بود؛ زیرا اگر یک آدم حكیم و عالم گمراه بشود، هزاران نفر دنبالش گمراه میشوند.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۲۸
سعادتمند شد هر كه به شما متمسّک گشت و ایمن گردید هر كه به شما پناه آورد و سالم ماند هر كه شما را تصدیق كرد و هدایت شد هر كه به ریسمان شما چنگ زد.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۲۷
طبیعی است كه از زندگی غرق در رفاه و تنعّم دست كشیدن و غارنشین شدن بسیار دشوار است امّا چون برای خدا و حفظ ایمان به اوست، خداوند دشواریها را تبدیل به آسانی میكند و آنان را مشمول رحمت خود میگرداند.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۲۶
اجتماع آن روز عربستان اجتماع فاسدی بود و مردم آن فاقد فرهنگ و دور از آداب انسانی و واجد انواع رذایل و خبائث بودند و لذا رسول اكرم(ص) در بیشتر اوقات از اجتماع منحطّ و فاسد آن روز كنارهگیری میکرد...
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۲۵
هیچ مرد و زن با ایمانی حقّ ندارند در مقابل امر خدا و رسولش اظهارنظری کنند و از میل و خواستهی خود تبعیّت کنند که در این صورت، گناه کرده و به گمراهی روشنی افتادهاند.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۲۴
چرا اعتقاد به امامت ما ندارد؟ عرض كرد: این اعتقاد نداشتنش به شما نیز از شدّت تقوا و ورع و احتیاط اوست؛ میگوید: میترسم این اعتقاد به امامت، خلاف شرع باشد و خدا راضی نباشد. فرمود : به او بگو این ورع و تقوای تو در كنار نهر بلخ كجا بود؟
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۲۳
هرگاه خدا بخواهد رشد و ترقّی در ملتّی ایجاد كند، دو خصلت به آنها میدهد؛ یكی سماحت [روح جوانمرد و بزرگواری است که لازمهاش سخاوت است و ایثار و صداقت و امانت] و دیگری عفّت و عفاف [که لازمهاش پرهیز از دروغ است و خیانت]...
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۲۲
امر و فرمان خدا ارادهی ایجاد است و خواستش خواستهآفرین است. هر چیزی به محض ارادهی او موجود میشود. آری، او این قدرت ایجاد و مالكیّت «کن فیکون» را در ارادهی امام، که امین او و از امناءالرّحمن است، قرار داده است.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۲۱
اسامی و القابی که خدا به برخی از بندگان خاصّ خود میدهد، از قبیل القابی نیست که ما به یکدیگر میدهیم؛ مانند امینالدّوله و امینالسّلطنه که شاهان سابق به افراد میدادند و واقعیّتی هم نداشت و امانتی در کار نبود و همچنین القاب حجّةالاسلام و آیةالله و ... که غالباً جنبهی تعارف و تجلیل و تکریم دارد...
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۲۰
آنگاه از جا برخاست و دامن خودش را گرفت و بنا كرد در میان صفهای جماعت گردیدن، در حالی كه میگفت: هر که برای ریش شیخ احترام قائل است، پول به دامنش بریزد. پول زیادی جمع شد، همه را به دامن آن سید ریخت و صورتش را بوسید و گفت: از من نزد مادرت فاطمه شفاعت كن.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۱۹
اگر كسی الف خدا را نگوید و اعتقاد به او نداشته باشد، راحت است؛ ولی خدا را كه پذیرفت، دنبالش اعتقاد به پیامبر و قرآن و امام و حدیث و فتوای فقیه در زمان غیبت خواهد آمد. یكی را كه ردّ کرد، همه را ردّ کرده است.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۱۸
از مسجد كه بیرون رفتم، دیدم غوغای عجیبی است؛ زلزله آمده و گرد و خاک فضا را گرفته و خانهها ویران شده و سقفها فروریخته است و هزاران نفر از مرد و زن زیر آوار رفتهاند و صدا ضجّه و شیون از همه جا بلند است و مردم رو به مسجد میآیند.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۱۷
آنگاه که قائم ما قیام کند، آسمان باران خود را فرو میریزد و زمین نباتات خود را بیرون میدهد. کینهها از دل بندگان خدا زایل میشود و درّندگان و حیوانات [اهلی] با هم سازش میکنند...
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۱۶
چطور شده كه خداوند در این سوره از همهی نعمتهای بهشتی اسم برده ولی از حورالعین نامی به میان نیاورده است؟ و حال آن كه در آیات دیگر كه نعمتهای بهشتی را بیان میکند، مکرّراً سخن از حورالعین میگوید...
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۱۵
نعمت به چيزی گفته میشود كه آدمی را در رسيدن به هدف و سعادت مطلوبش كمک كند و در مسير زندگی، موجب آسايش و آرامشش گردد و موانع و مشكلات را از پيش پايش بردارد...
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۱۴
خليفه از ماجرا با خبر شد. دستور داد تا بين مردم شايع نشده، امام را با احترام از بركه بيرون بياورند و بنابر نقلی، خود آن مرد خبيث را در ميان بركه انداختند و حيوانات او را دريدند و به سزايش رساندند.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۱۳
هرچه در عالم هست و كلمه «شیء» بر آن اطلاق میشود، تسبيح و تحميد خدا میكند و عجيب اينكه عالِم به صلاة و تسبيحشان نيز هستند و در عالم خودشان میدانند به كجا میخواهند بروند و چگونه بايد بروند و از چه راهی بايد طیّ مسیر کنند.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۱۲
کسی که با ناملايمی برخورد كند و آزردهخاطر گردد و در عين اينكه میتواند در مقام انتقام برآيد و مقابله به مثل كند، خودداری كرده درصدد انتقام بر نيايد، اين فضيلت است و از آن تعبير به حلم میشود...
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۱۱
گفتم: آقا، به خدا قسم، اصلاً خبر نداشتم. فرمودند: بله، اگر خبر داشتی و به آنها نمیرسيدی که در حکم یهودی بودی. میگویم چرا از حال همسایهات تفحّص نکردی که ببینی زندگیاش را چگونه میگذراند؟
قصهها و نکتهها پیرامون امامت| ۱۰
معنای کرم این است كه در مقابل اعطای خود، توقّع عوض ندارند. پيشوای همين خاندان است كه در حال ركوع نماز، انگشتر خود را به سائل میدهد و خدا هم مدحش میكند.