توسل | ۱۴
«ای رسول خدا، ای پیشوای رحمت، ای سیّد و مولای ما، ما، به وساطت تو، رو به خدا میبریم و تو را «وسیله» و «شفیع» خود در نزد خدا قرار میدهیم؛ و پیشاپیش حاجات خود، تو را، جلو میاندازیم (برای اینکه خدا، حاجات ما را برآورد، دنبال تو و در سایهی تو، رو به خدا میرویم) ای آبرومند نزد خدا، شفاعت کن برای ما، در نزد خدا».
توسل | ۱۳
و امّا اعتقاد حقّ و حقّ «قدر» آن ذات بیهمتا، بحکم برهان و لسان قرآن، همان است که در گذشته بیان شد که:
تمامی عالم امکان، از ذات خود، «عدم» است و به «ارادهی» او موجود است. و لذا هیچ موجودی، شایستهی آن نیست که حائز مقام «ربوبیّت» در جهان باشد.
توسل | ۱۲
شما ای باورداران نظام صنع خدا، رعایت حریم کبریاء و قدّوسیّت حضرت «ذوالجلال» را بنمائید؛ و در مقام کسب فیض و اخذ برکات از مبدء هستی، به پناه «وسائل» و اسبابی بروید که خود ذات اقدس حقّ، آنها را آفریده و خاصیّت «سببیّتِ در نظام آفرینش» را به آنها داده است؛ دست بدامن آنها، رو، به خدا آورید.
توسل | ۱۱
ذات اقدس حقّ است که زمین و زمینیان را زنده میسازد و گیاهان را میرویاند و کرات منظومهی شمسی را با حساب دقیق و منظّم، میچرخاند؛ امّا شکّی نیست در اینکه تمام این برکات از دامن پرفیض «آفتاب» به زمین و موالید آن و دیگر کرات میرسد...
توسل | ۱۰
«فعل» خدا و صدور اشیاء از خدا، بصورت یک «نظام» و تشکیلات مرتّبی در جریان است و فاعلیّتهائی که در داخل این نظام، انجام میشود، عین همان فاعلیّت خدا، حالق کلّ جهان است که از آن، در لسان قرآن، تعبیر به «اِذْن الله» میشود.
توسل | ۹
در میان فرشتگان نیز سلسلهی مراتب «عالی» و «دانی»، مقرّر است؛ و هر کدام از ملائکهی «مقرّب»، به سمت فرماندهی از جانب خدا، نسبت به گروه معیّنی برگزیده شدهاند که با وساطت اعوان و انصارشان، به تدبیر امور محوّل شدهی از جانب حقّ، ادامه میدهند.
توسل | ۸
صفات خدا چنانکه در بیان معنای «توحید» اشاره کردیم، عین ذات اقدسش بوده و هرگز ذات «واجبالوجود» از صفات کمالیّه، انفکاکپذیر نمیباشد؛ چه آنکه در آنصورت دیگر «واجبالوجود» و هستی نامحدود، تصوّری نخواهد داشت.
توسل | ۷
«توحید افعالی»، به معنای سلب اثر و نفی فاعلیّت از سایر موجودات نیست؛ چه آنکه این، خلاف واقع و خلاف وجدان است. و ما بالعیان مشاهده میکنیم که هر مخلوقی از مخلوقات، در حدّ قوّه و قدرتی که از خالق خویش گرفته است دارای اثر و خاصیّت بخود میباشد.
توسل | ۶
مسئلهی «توسّل» و «استشفاع» به هر موجود صلاحیتدار صاحب اثری به منظور رسیدن به انحاء طلبات و خواستهها و حوائج، چه فردی و چه اجتماعی، اعمّ از دنیوی و اُخروی، یک قانون مسلّم طبیعی است که پیوسته در روابط بین کائنات عالم طبع، در جریان است.
توسل | ۵
موضوع منوط بودن صحّت و مقبولیت اعمال عبادی به «ولایت» اهل بیت عصمت علیهم السّلام که میبینم احادیث بسیاری در این زمینه وارد شده و اساساً مطلق فعّالیتهای دینی و اعمال عبادی را بدون «استشفاع» و «توسّل» به ذیل عنایات اولیاء خدا و ائمّهی هُدی علیهم السّلام و بدون عرض «مودّت» به آستان اقدسشان، عاری از فائده و قاصر از از وصول به هدف، نشان میدهند.
توسل | ۴
ای بندگان من، آیا چنین نیست که چه بسا کسی حاجات بزرگی از شما میخواهد و شما حوائج او را برنمیآورید مگر اینکه شفیع قرار دهد در نزد شما کسی را که محبوبترین مردم نزد شما است؛ آنگاه حاجات او را به احترام آن شفیع برمیآورید؟!
توسل | ۳
ابن حنیف گفت: بخدا قسم من نزد عثمان دربارهی تو سخنی نگفته و شفاعتی ننمودهام، ولی رمز کار این است که من روزی در حضور رسول خدا(ص) بودم، مرد نابینائی وارد شد و از زوال نور چشم خویش شکایت نمود.
توسل | ۲
اگر در روایت «مالک» میبینیم که ذکر «روز قیامت» شده است بدانجهت است که موقف «قیامت» دشوارترین مواقف حیاتی انسان است؛ و آدمی در آنجا به خطراتی عظیم مبتلا میشود و در معرض هلاک دائم و عذاب همیشگی قرار میگیرد.
توسل | ۱
هزاران موجود از جماد و نبات و حیوان و انسان از زمین و آسمان باید دست در کار باشند تا آدمی بتواند در پرتو هستی این کائنات و آثار و خواصّ وجودی آنها قسمتی از نقائص و کمبودهای خود را برطرف سازد؛ و پارهای از کمالات مادّی یا معنویش را به دست آورد.