قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۸۹
پيداست كه تكرار اين عمل هر روز در مدّت شش يا نه ماه برای اين بوده است كه كاملاً مصداق واقعی آنها و اشخاص آنها را مشخّص کند تا بعداً در شناختن آنها و شأن نزول آیهی تطهیر، شکّ و تردیدی پیش نیاید و همه بدانند که این آیه تنها دربارهی اهل خانهی علیّ و فاطمه(س) نازل شده است ...
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۸۸
اينجا ممكن است اين شبهه در برخی از اذهان به وجود آيد كه طهارت ذاتی مستلزم جبر است. جواب اين است كه اين حقيقت نبايد هيچگاه فراموش نشود كه انبياء و امامان(ع) انسان خلق شدهاند و انسان موجودی مختار است و خصيصهی اختيار، يعنی آزادی در فكر و اراده و عمل، هيچگاه از انسان سلب نمیگردد؛ زيرا در صورت سلب اختيار، ديگر انسان نخواهد بود؛ ليكن انسانها از حيث معرفت و شناخت، آثار و پيامدهای فكر و اراده و عمل با هم متفاوتند.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۸۷
يكی از بزرگترين مغزهای متفکّر جهانی ـ در مورد روح معتقد است كه نفس از اوّل مجرّداً خلق شده است و روحانیّة الحدوث است؛ از آن طرف، مرحوم صدرالمتألّهين ـ كه او نيز از اعاظم حكما و فلاسفهی اسلامی است ـ اعتقاد دارد که نفس «جسمانیّةالحدوث» و «روحانیّةالبقاء» است؛ يعنی ابتدا جسمانی حادث گشته و سپس مجرّد شده است.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۸۶
بنابراين بشر عادی میتواند در مسير تفكّر و تحقيقات علمی دچار لغزش شود امّا خاندان عصمت(ع) از اين لغزش در امانند و هيچگاه حوزهی درک آنان به خلاف واقع راه نمیيابد؛ چون با خالق هستی ارتباط دارند و از دريچهای كه خالقشان به فضای جانشان باز كرده عالم را مشاهده میكنند و لذا جز حقيقت نمیبينند.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۸۵
آيا انصافاً ما مسلمانيم؟ زندگی ما صِبْغَهی الهی و رنگ اسلامی دارد؟ اگر هماكنون امام زمان ـ عجّلاللهُ تعالی فرجهالشّریف ـ در میان ما ظاهر شوند، زندگی ما را به عنوان زندگی يک مسلمان میپسندند؟ وضع بازارها و خيابانها، خانوادهها و اختلاط مردان و زنان، فرهنگ و جامعهی ما را قبول دارند؟ و دردناکتر اينكه باور نداريم از مسير حركت منحرف شده است.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۸۴
تدريجاً قوّت ايمان مردم رو به كاستی میگذارد و هوی به جای خدا در دلها حاكم میشود، دنيا بزرگترين آرزوی مردم میگردد، تمام حركتها و فعّالیّتهای آنان بر محور دنيا میچرخد تا آنجا كه به وظايف دينی و اعمال عبادی هم رنگ دنيا میزنن...
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۸۳
امام میخواست چهرهی منافقانهی او و امثال او را، كه در پشت چهرهی مؤمنانه خود پنهان كرده بودند و مردم ظاهربين را فريب میدادند...
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۸۲
پس تنها كسانی كه معارف و احكام دين خود را به وسيلهی فقهای شيعه از اهل بيت(ع) میگيرند و به آن عمل میكنند، با امنيّت و اطمينان خاطر در صراط مستقيم دين حركت میكنند و در روز جزا از عذاب خدا در امانند و اين است معنای اين آيه از سورهی سبأ.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۸۱
به سمت مكّه میرفتيم. من سوار بر درازگوشی بودم و ايشان سوار بر استر. ناگهان گرگی از بالای كوه به سمت ما آمد. من سخت وحشت كردم، ديدم مستقيم به سمت امام باقر(ع) رفت و آن حضرت هم استر را نگه داشت.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۸۰
گفتم: آخر، راحله و مركبت كو؟ گفت: پاهای من. گفتم: زاد و توشهات چيست؟ گفت: تقوای من. گفتم: همسفرت كيست؟ گفت: مولای من. گفتم: تو كه هستی؟ گفت: من از قوم عربم. گفتم: روشنتر بگو. گفت: از قريشم. گفتم: روشنتر. گفت: از هاشمیّونم.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۷۹
چندی نگذشت، ديدم دوازده نفر از محضر امام بيرون آمدند با چهرهها و لباسهای مخصوصی كه برای من نامأنوس بود؛ سلام كردند و عبور كردند.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۷۸
روزی پيامبر به نخلستان آمد و افراد مشغول تلقيح نخلها بودند و شكوفههای نر را به شكوفههای ماده میرسانند. پرسيد: چرا اين كار را میكنيد؟ گفتند: برای اينكه خرما ثمر خوبی بدهد. گفت: اگر اين كار را نكنيد، بهتر است. آنها به حرف پيامبر عمل كردند و تلقيح نكردند و خرماها فاسد شد.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۷۷
گفتم: آقای عزيز، در تمام اين آيات معانی مجازی مراد است، نه معانی حقيقی الفاظ. در قرآن استعمال مجازی استعارات و كنايات فراوان وجود دارد. معانی حقيقی در اين موارد اين نيست كه خدا چشم و صورت و دست داشته باشد. گفت: خير، در قرآن استعمال مجازی نيست و همه جا معنای حقيقی مراد است.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۷۶
جبرئیل امین نازل شد و گفت: یا رسولالله، تمام سورههای قرآن حرف «ف» دارد و «ف» از حروف کلمهی آفت است؛ تنها سورهای که «ف» ندارد سورهی حمد است، لذا این سوره را چهل بار بر آب بخوانید و به بدن تبدار کودک بپاشید، شفا خواهد یافت.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۷۵
«این حدیث را با این سند بر هر مریضی بخوانند، شفا پیدا میکند و اگر بر کسی که بر اثر بیماری صرع بیهوش شده است بخوانند، به هوش میآید و اگر آن را بنویسند و در میان آبی بشویند و به دردمندی بدهند تا بنوشد، دردش آرام میگیرد».
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۷۴
از این جهت دارای سند طلایی است و هیچ حدیثی از حیث موثّق بودن راویان به پای این حدیث نمیرسد و این درخشندگی را ندارد...
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۷۳
از اینگونه تحریفات، هم در آیات قرآن و هم در روایات فراوان وجود دارد؛ حتّی پیامبر اکرم(ص) را تحریف معنوی کردهاند. اینها مخرّب دینند؛ امّا آن دسته از علما و بزرگان شیعی که سر سفرهی خاندان عصمت(ع) نشستهاند و از منبع وحی الهی الهام گرفتهاند، ناصر دین و مروّج قرآن بودهاند.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۷۲
این حرف برای همه تعجّبآور بود. حضرت فرمود: ای زن، تو مرا میشناسی؟ گفت: البتّه؛ اسم شما را شنیدهام، امیرالمؤمنین هستید؛ امّا ا نزدیک شما را زیارت نکرده بودم. حضرت فرمود: امّا من تو را میشناسم. اسمت این است و پدر و مادرت این و از فلان قبیلهای و...، درست است؟ گفت: بله. حضرت فرمود: یادت هست در جوانی با مردی به طور موقّت و پنهان از خانوادهات ازدواج کردی؟
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۷۱
فلاح و رستگاری انسان در گرو تزکیهی نفس است. ولی متأسّفانه ما در مقام تزکیهی گوهر نفس خود بر نمیآییم و به اصلاح خود نمیپردازیم. ما زمین را میشکافیم و از دل آن، نفت، آهن، نقره، مس و ... بیرون میآوریم و آنها را در تصفیهخانهها با کمال دقّت تصفیه میکنیم؛ امّا گویی تا به حال به این حقیقت پی نبردهایم که معدن وجود خودمان بیش از همهی معدنها جواهرات و ارزش دارد.
قصهها و نکتهها پیرامون امامت | ۷۰
قصیده را از اوّل تا آخر خواندم. مرا پیش رئیسشان بردند كه بر سر تلّ خاكی به نماز ایستاده بود. تعجّب كردم كه نماز و راهزنی! پس از فراغت از نماز، مرا به او معرّفی كردند. او خیلی تعجّب كرد و سپس وقتی مطمئن شد كه دعبل هستم، دستور داد تمام اموال كاروان را برگرداندند.